رفتم خونه خالم اینقد بد حرف میزد اول گفت پستونک دخترم گم شد از دست دخترت بعد یادش امد که خودش قایمش کرده بود بعد هب میگفت دخترم الان خوابید اصلا نمی خوابه اصلا یجوری بود نشون میداد که انگار دوست نداشت بریم خونشون اصلا انگار میگفت زود برید ولی تو زبونش نگفت 🤦🏻‍♀️😂💔

۵ پاسخ

نرید دیگه

مجبوری بری
دخترتو میگرفتی میومدی دیگه

مابیچ خیر کون ناطیتهه جواب عدل 😁😁

چ بامزه🤣

خب تو هم نرو من بجات بودم همون لحظه پا میشدم

مقالات مرتبط

زمان حرف زدن کودک
سن حرف زدن کودک پسر و دختر | راه‌های تسریع زمان حرف زدن کو...
علت تشنج نوزادان تا یک ماهگی
از کجا بفهمیم نوزاد تشنج کرده؟ علائم تشنج در نوزادان+درمان
کودک از چه سنی می‌تواند خودش غذا بخورد
کودک از چه سنی می‌تواند خودش غذا بخورد؟
حرف زدن کودک اوتیسم
حرف زدن کودک اوتیسم و درمان دیر حرف زدن+آموزش‌های لازم

سوال های مرتبط

❤️ ❤️ قصد بارداری
سلام مامانا
دخترم موقعی که دستشویی داره دست از شلوارش میگیره متوجه میشم میبرمش دستشویی ولی انگار می‌ترسه جیغ میزنم نمی‌مونه و سرپا دسشویش می‌کنه اصلا نمی شینه
دستشویی داره ولی انگار می‌ترسه دستشویی کنه و نمشینه
قبلاً خوب بود کار نداشت ولی الان نمی‌مونه
چند بار بدون مای بی بی گذاشتمش میگفتم دستشویی نکن ممکنه از اون موقع رفته باشه تو ذهنش؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان پناه مامان پناه ۱ سالگی
بخوام از حال دخترم بعد واکسن بگم اول که زد قبلش ترسیده بودو گربه ولی بعد تا دوساعت بازی خنده همه چی اوکی بود تا بخوابه یه ساعت خوابید با گریه بیدار شد از ساعت ۴ تا همین الان اصلا زمین نزاشتمش کلا گریه یعنی یه ربع ساکت یه ساعت بکوب گریه زمینم ک نمیزه راهم اصلا دست خودش میخوره هوار میکشه حالا من ک اصلا از ترسم دست به پاش نمیزنم خدابا خودت از این به بعدشو بخیر کن بعنی از کمر درد مردم سرمم ک دردمیکنه انقدر گریه کردخ
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان جوجه مامان جوجه ۱۷ ماهگی
ماما دخترم که عاشق پستونک بود اصلا ول نمی‌کرد یهو گذاشت کنار میدم بهش پرت میکنه به نظرتون دیگه بهش نشون ندم
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۱۷ ماهگی
مانان بزرگا قدیما چه مهربون بودن مادر شوهرم از شهرستان اومده دعوتش کردم خونمون بعدش رفت خونه دختراش و برادر شوهرکوچیکم دخترم خیلی دوسش داره الان ۱ ماه ومده اصلا خودش نمیگه بیاد یه سر به نوش بزنه خونه دخترشم تو کوچمونه حالا اگه بچم پسر بود هر روز میومد هیچ وقت موقعی که سونو رفتم یادم نمیره زنگ میزد میگفت پسره در حالی که من بچه اولم بود و ذوق داشتم جنسیت مهم نبود هی روزگار
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان 🩷𝓔𝓵𝓪𝓻𝓪🩷 مامان 🩷𝓔𝓵𝓪𝓻𝓪🩷 ۱ سالگی
لطفا خانومایی که تو روشهای ترک از پستونک آگاهی دارن راهنماییم کنن، فقط یکم طولانیه🙏🏻
من نظرم بود بعد واکسن هجده ماهگی دخترم اول شیشه رو ترک کنیم بعد پستونکو اونم تدریجی، دخترم همیشه دوتا پستونک داشت از اول یکیو میذاشتم کیفش یکیم تو خونه که بیرون رفتنی همیشه همراهمون باشه، دخترم اوایل فقط موقع خواب میخورد اما یه ماهی میشد بیش از حد وابسته شده بود طول روز همش میخاست، این هفته خونه مامانم که بودیم پستونک اضافیمونو اونجا گم کرد هرچی گشتیم پیدا نکردیم پستونک دومیم پریشب خونمون خودش گم کرد میبره جاهای دور از ذهن میندازه هرچی گشتیم نبود بد جورم خوابش میومد فرصت نبود براش بگیریم رفتیم بخابیم برخلاف تصورمون بی دردسر خابید بعد دیروزو امروزم همینجوری بدون پستونک با داستان یا بغل کردن عروسک اینا تونست بخابه، فقط طول روز گاهی میخاد که اونم سرگرمش میکنیم یادش میره ولی خب بازم بعدا یادش میوفته یعنی هنوز کامل فراموش نکرده، امشب براش یکی گرفتیم ولی هنوز ندادیم و ندیده کلا، به نظرتون اگه خواست بدم؟ مهم نیست بعدا ترکش برامون سخت باشه فقط نمیخام لطمه وارد کنه
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان دخترم مامان دخترم ۱ سالگی
سلام دوستان . امشب دخترمو تصمیم گرفتم ازز پستونک بگیرم این سومین پستونک بود که تو این دوماه سوراخ کرده با دندونش... بهش گفتم موش ابن کاررو کرده اگه بخوری دندوناتو میخوره بعد گفتم بییا بیم اه بندازیم دور ...به پستونک میگه پتوسه بعد همش میگفت پتوسه میگفتم خراب شد انداختیم دور اونم میگفت دور میخندید ... مثل نوزادی گذاشتمش رو پام گفتم چشاتو ببیند بخواب قبلشم یکم بهونه گرفت گفتم ببین منم پتوسه ندارم بدون پتوسه میخوابم گفتم چشاتو ببند بست خوابید گریه نکرد اصلا میخندید ...بنظرتون چند شب بیتابی میکنه؟؟ از جلو چشمش برداشتم.
نمیدونم کار درست الان ترکش دادم یا نه... دندون اسیابشم در میاد ولی میخوام قبل شیرخشک پستونک ترک بدم .
چند مدت ططول میکشه تا کامل یادش بره؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان چشم بادومی💙 مامان چشم بادومی💙 ۱ سالگی
صب شوهرم خواب بود منم دخترم و فرستادم برا سوپری جفتمون منم ایستادم براش دم در گفتم برو برامون ماست بگیر رفت گرفت اومد...الان پدرش بیدار شد من تو اتاق بودم صداشو شنیدم به دخترش میگه ماست کی اورده دخترم بش گفت هااا نمیدونم اصلا یادش رفته رفته ماست خریده چرا اینجوری میکنه😓باباش بش گفت دیشب که ماست نداشتیم بش گفت نمیدونم اصلا حرف نزد
دخترم خیلی فراموش کاره🥺😓
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان مامان بچه هام مامان مامان بچه هام ۱ سالگی
سلام مامانا

دخترم امروز چند باری انکار موقع جیش کردنش بود دست میزد ب پوشکش می‌گفت جیش بعد گریه میکرد و پاهاش و تندتند تکون میداد

بنظرتون چرا ؟
یعنی درد داشته موقع ادرار

اگه کسی تجربه ای داره بهم بگه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان هاناوهاکان مامان هاناوهاکان ۱ سالگی
مامانا تو روخدا راه حل بدین
دخترم ۴سالشه اصلا دوسم نداره همه چیز براش میخرم هرخوراکی بخواد میخرم تو خونه باهاش بازی میکنم ولی اصلا دوس نداره خونه باشه شوهرمم شهردیگه کار میکنه ۲۰روز سرکار هست ۱۰روز خونه
الان دخترم دوس داره بره خونه مامانم مادرشوهرم و برادرام
اصلا به حرفمم گوش نمیده یکی بیاد خونمون گریه میکنه که باید باهاش بره خیلی اذیتم میکنه اصلا تو خونه خودمون خوشحال نیست وقتی تنهاییم میره تو اتاق گریه میکنه
الانم گیر داده بره پیش پسربرادرم که ۱۴سالشه بخوابه میگه فردا میخوام باهاش برم خونشون عصبیم کرده بخدا
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان آرتا مامان آرتا ۱۷ ماهگی
درمورد پیام قبلیمم باز از حاضر جوابی دخترم بگم
اون یکی خوار شوهرم از شهرستان اومده بود تهران ۲ تا بچه داره
منم اون موقع پسرم رو حامله بودم و دخترم بهم کمک می‌کرد کل خونه رو دست گل کرد بعد خواهر شوهرم اینا اومدن بچشون سرما خورده بود تب داشت دخترم حواسش بود که من نزدیکش نشم که مریض بشم بعد بچش حالش بد شد بالا آورد روی پادری جلوی دستشویی ...
منم که نمیتونستم بشورم اونا هم جمع کردن بعد از میخواستن به فامیلای دیگرون سر بزنن و اصلا به روی خودشونم نیاوردن
بعد داشتن کیفشان رو جمع میکردن برن...
دخترم گفت عمه جون کجا؟؟
گل کاری های بچه تو بشور بعد برو
هیچی اونا هم دادن فرش شویی
دخترم حواسش بود از قبل هزینه رو حساب کرده باشن
منم از دست دخترم عصبانی بودم تا دو روز باهاش قهر بودم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان yara🧡 مامان yara🧡 ۱ سالگی
مامانا از دیروز ک دخترم تب داشت همینجوری افتاده بود راه نرفت اصلا حالا انگار پاهاش اصلا جون ندار نمیتونه راه بره استرس گرفتم
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان هندونه🍉 مامان هندونه🍉 ۱ سالگی
سلام خانومای مهربون ❤️🌈
معذرت میخوام ولی میگم یه چند باری که ماهلین خیلی دنبالم گریه کرده مجبور شدم با خودم ببرمش دسشویی
حالا امروز دیدم تو حیاط بودیم بدون پوشکش کرده بودم قشنگ حالت دسشویی نشست رو زمین و میگفت شششش 😂😂🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️
بعد پا شد اشاره میکرد میگفت مامان جییییشششش
یعنی جیش کردم
حالا مامانم میگفت این که انقد قشنگ میگه یادش بده از پوشک بگیرش.
منم میگم خیلی کوچیکه نکنه یه وقت آسیب برسه بهش.
بنظرتون چیکار کنم امتحان کنم‌؟ یا یه بار برده بودمش حموم هی گفت مامان جییش بعد گریه کرد
منم سریع بردمش تو دسشویی نشوندمش دیدم پی پی کرد
موندم چیکار کنم
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان فرح جون 💋❤ مامان فرح جون 💋❤ ۱۷ ماهگی
وقتی من زایمان کردم خالم میگفت هی رو بچت حساس نشو مثلا ببرش بیرون بزار بوسش کنن شیر بهش بده از دست به دست بزار اینا هی میگفت چرا حساسی چرا اینجوری خب خودش تازه زایمان یساعت پیش رفتم دیدمش هی میگفت بچمو بوس نکن هنوز واکسن نزدم تو صورتش نگاه نکن بوسش نکن لبات رژ داره بعد هی میگفت بچمو بده بچمو بده منم دادم وامدم اخه چه ادمایی یچیز نصیحت میکنن ویچیز دیگه خودشون میکنن 🤦🏻‍♀️😂😂😂
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان lili مامان lili ۱ سالگی
مامانا دخترم خوابه نمیزاره تب سنج بزارم دهنش گذاشتم زیربغل ۳۵.۳ نشون میده اصلا نمیدونم دقیق زیر بغلش بود یا نه چیکار کنم بنظرتون
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان ‌‌‌ایلیا مامان ‌‌‌ایلیا ۱ سالگی
یه جوری تو گهواره از واکسن ۱۸ ماهگی غول ساختن که من از چند ماه پیش استرسش رو داشتم، ولی از دیروز صبح که زدیم تا الان خداروشکر سخت نگذشت اصلا، بعد از واکسن بردیمش پارک بازی کرد اومد خونه ناهار خورد و خوابید، وقتی بیدار شد معلوم بود پاش درد داره و موقع راه رفتن اون پاش رو می‌کشد و شب هم کمی تب کرد که کاملا با پاراکید قابل کنترل بود و اصلا بی قراری نداشت خداروشکر و برعکس همیشه خیلیم خوب خوابید 😂😂 از صبحم که بیدار شد دیگه هیچ مشکلی نبود، اگه هنوز واکسن ۱۸ ماهکی بچه‌تون رو نزدید بدونید که شرایط بچه‌ها با هم متفاوته و استرس نداشته باشید، برای پسر من تا الان هیچ واکسنی خیلی سخت و غیرقابل کنترل نبوده و میشه گفت سخت‌ترینش که تب زیادی کرد ۶ ماهگی بود. همسرمم دیروز بهم گفت تقصیر گهواره‌س که به تو انقدر استرس وارد میشه 🤦‍♀😂
مشاهده ۸ پاسخ دیگر