میگم شماها وقت میکنید با بچه هاتون بازی کنید؟
چرا پس من وقت نمیکنم☹️
یا دارم صبونه ناهار شام درست میکنم یا ظرف میشورم یا خونه تمیزمیکنم🥲🤦🏻‍♀️
من اصن وقت کم میارم. تا پامو میذارم اشپزخونه میران سریع میاد دنبالم همش آویزونمه یا میگه بغلم کن یا کابینتو کشو باز میکنه😮‍💨
ب چن تا از کابینتام قفل کودک زدم ولی خیلی جنسشون آشغال بود از ۶تا ک خریدم فقط دوتاش سالم مونده بقیش خراب شدن چسبشون بدردنخوره زود کنده میشه میرانم میاد اونایی ک خراب شدنو همش باز میکنه ظرفارو میریزه زمین عصابم خورد میشه هرچیم بهش میدم درحد ۵ دیقه بازی میکنه باز بهونه میکنه😢

بنظرم وقت بزار و با بچت بازی کن. حیفه. این روزا برنمیگرده. منم کلی لباس اتو نشده دارم. و گاهی سینک پر میشه آخرشب ک میخوابه میرم ظرف میشورم یا لباس میشورم. صبح‌ها هم رودتر از بچه از خاب بیدار میشم ب کارهام میرسم ناهار میزارم چون بچه منم یکسره میگه مامان اینجا. نمیزاره ب کارم برسم.
ولی یکسری از کارها رو میشه در قالب بازی با بچه انجام داد. مثلا حبوبات میخوام پاک کنم یه پیش دستی براش میارم برای اونم میریزم مثلا اونم داره پاک میکنه. یا مثلا من پاک میکنم میگم بریز تو قوطی. هم اون مشغول میشه هم تو کارتو انجام دادی

منم مثل تو اصلا

منم تایم صبح تا ظهر که اصلا نمیتونم ولی بنظرم به خورشت درست کن برای ۲ روز روز اول آشپزی میکنی ولی روز دومش حداقل دیگه خورشت داری فقط برنج بزار اینجوری یکم تایم برای بازی کردن داری من معمولا غروبا یکم بازی میکنم

من شبا ظرفارو میشورم ک همسرم هست صبح هم تا ناهار بخام درست کنم یکی دوساعت وقت هست بازی میکنم باهاش بعدم ک همسرم میاد بیشتر دیگه اون بازی می‌کنه باهاش

دقیقا مثل منی 😕

دقیقا پسر منم همین جوری منم اصلا وقت نمیکنم

من ک اصن بازی نمیکنم

من عروسک انگشتی دارم باهاش بازی میکنم با صدای عروسکی خوشش میاد میخنده یا اسباب بازی قابلمه و چایی داره چایی میریزم باهم میخوریم هنو برا باباشم میبره ولی ول کن نیس دیگه امشب ۲۰دیقه باهاش بازی کردم ول کن نبود هی گفت بشین مامان بشین

وای چه سخته من مجبورم گوشی بدم بره اینستا وگرنه هههیییییچ غلطی نمیتونم بکنم

من یجوری برنامه ریزی کردم که تایم عصر به بعد وقت بیشتری داشته باشم هم بیرون میبرمش هم گاهی بازی می کنم باهاش
ولی از صبح پاشم تا ظهر و عصر یکسره کار دارم تو آشپزخونه

این روز دیگ برنمیگرده حیف نمیفهمی کی بزرگ شد کار همیش هست

من همش با بچه امم چون دوتا دیگ داشتم اصلان نفهمیدم چطور بزرگ شدن اصلان باهاشون بازی نکردم چون با مادرشوهرم بودم همش کلفتی اونارا میکردم اما الان خداراشکر همش با بچه امم بیرون خونه همش در حال بازیم

منم همینم😞 حس بد دارم

منم وقت نمیکنم چون دوتا هم بچه مدرسه ی دارم از صبح تا شب کار میکنم شبم از بدن درد خوابم نمیبره تاصبحم صدبار بیدارمیشن در کابینت هارو هم از بس باز کردن خراب شده

آخ پسر منم همینه هر وعده غذا میسوزه از بس پامو میگیره و گریه می‌کنه

منم زیاد بازی نمیکنم چون بچه مدرسه دارم ولی بیشتر جلوی تلویزونه