مامانا طبق تاپیک قبلی با اینک اصلا حال نداشتم رفتم بهداشت گفتم شاید کزاز بزنن تا رسیدم گف ازمایش قند دادی گفتم بله نگا کرد با اینک قند ناشتام ۷۹ بود بعد شربتم ۱۱۶ بود گف یبار دیگ ازمایش قند واست مینویسم بعد گف برو رو تخت دراز بکش ضربان قلب بچه رو چک کنم تا دراز کشیدم هعی دستگاه و کشید اینور و اونور بعد دیدم یکی دیگرم صدا کرد گف گوش بده جفتشون گفتن خیلی ضربانش پایین میزنه فشارمو گرفتن گفتن ۹ ، صبحونه خوردی گفتم بله من از اول بارداری فشارم رو ۹ ، ۱۰ دکترمم گفته طبیعیه اصلا مشکلی نداره ب صدای اینا یکی دیگ ام اومد ت اتاق گف چیشده گفتن ضربان قلب بچه خیلی پایینه گفتن پاشو نامه بدیم بری بیمارستان یکیشون گف اول برو نوشابه بخور یکم راه برو اگ تغییری نکرد بفرستیمت بیمارستان منو میگید کل بدنم یخ شد سر گیجه گرفتم زدم زیر گریه تپش قلب گرفته بودم ینی انقد گریه کردم نفسم بالا نمیومد همسرم زنگ زد دید حالم بده اون بدتر از من شد گف الان زنگ میزنم خواهرم بیاد پیشت ، خواهرشوهرم خونشون سر کوچه بهداشته ینی ۳ ، ۴ دیقه ای خودشو رسوند پیشم اونم رنگ و روش پریده بود ابمیوه اینا گرف گف اول صبحی نوشابه نخور ، دوباره صدام زدن گفتن تغییری نکرده بهم اکسیژن زدن گفتن نفس بکش خواهرشوهرم بالا سرم بود گف اینا هیچی حالیشون نی پاشو بریم خونه ما ظهر بریم پیش دکتر خودت گفتن اگ خودتون ماشین دارین سریع برین بیمارستان اگ ندارین امبولانس خبر کنیم منو نمیگی داشتم سکته میکردم یکم گذشت دوباره گرفتن گفتن ضربانش خوب شده ولی برو بیمارستان خواهرشوهرم الکی گف خودم میبرمش ازش امضا و اثرانگشت گرفتن از خودمم گرفتن اومدیم خواهرشوهرم نذاشت بیام خونه منو اورد خونشون ساعت ۲ پیش دکتر خودم وقت گرفتم ینی انقد گریه کردم چشام وا نمیشه

اینو خواستم بگم خدا هیچ پدر مادری و با جون بچش امتحان نکنه از من میشونید بهداشت نرید جوری رفتار میکنن ک مادر همونجا ی سکته رو رد میکنه دلم واسه همسرم سوخت جوری ک میگف بگو امبولانس نمیخاد خودم زودی مرخصی میگیرم میام ت نیم ساعت چهل دفه زنگ زد فقد میگم کاش نمیومدم... همسرمم گف دیگ نرو اصلا کزاز خواستی بزنی از بیرون میخرم ببر دکتر خودت بهت بزنه . مامانا تا وقتی مجبور نشدین بهداشت نرین

خدا لعنتشون کنه بیسوادا هیچی حالیشون نیست چجوری یه زن حامله رو میترسونن

عزیزم این درد رو منم کشیدم سر بچه اولم دقیقا همینجوری شد گفتن برو بیمارستان شوهرم گفت خودم میبرم یعنی کل راه رو گریه کردم تا رسیدم اونجا گفتن همه چیز خوبه دوباره رفتم پیش دکترم اونم گفت قلبش عالیه چرا اینجوری بهت گفتن ،واسه همون این سری هنوز نرفتم بهداشت پرونده باز کنم

من بچمم بهداشت نمی‌برم چه برسه خودم

منم شوهرم نمیزاره برم بهداشت هنوزم پرونده ندارم
سر بارداری قبلیم انقدر زنگ میزدن و منومیکشوندن اونجا اخر سر با ماما بهداشت دعوام شد و نامه نوشتم نزدیک بود اخراجش کنن
صبح به صبح سرماه که میشد ۷ ونیم زنگ میزد پاشو بیا چکاب داری

واااا چه دیوونه هایی بودنااااا

وای بمیرم چه استرسی بهت وارد کردن
منم سر بارداری اولم بهم گفتن پلاکتت خیلی پایینه خطرناکه و فلان اتفاق میوفته بند ناف بچه هم پبچیده بود دور گردنش حالا اینا منو ارجاع دادن به یه کلینیک که مثلا متخصص زنان داشت و دستگاه nstبرای ضربان قلب بچه
رفتم اونجا با هزاران استرس دستگاهو وصل کردن به شکمم گفت ضربان بچتو نمیشنوم به منم گفت برو ابمیوه بخور یک ساعت بعد بیا بازم رفتم گفت اصلا صداشو نمیتونم چک کنم منو میگی رنگ و روم پرید با استرس بیشتر رفتیم بیمارستان دستگاهو وصل کردن گفتن همه چی خوبه حرکات بچه هم چک کردن اوکی بود
ازاون به بعد هرچی بگن اصلا گوش نمیدم هیچی سرشون نمیشع بلانسبت گاون

بهداشت همینه😑😑سالمم باشی میخان ناقصت کنن منم سر همین هنوز نرفتم پرونده تشکیل بدم

واااااای اینا چرا اینجوری انننننن
الهی بگردم چی کشیدی🥲🥲🥲

منم چند روز پیش رفته بودم بهداشت گفت شکمت خیلی کوچیکه ولی خودت خیلی وزن اضافه کردی. بیشتر پروتئین بخور که به جنین برسه نه خودت
فرداش رفتم سونو وزن بچم خیلی هم خوب بود😑😑😑
خدا لعنتشون کنه اونایی ک اینجوری زن حامله رو میترسونن

به حرف بهداشت اصلا گوش نکن عزیزم
نگرانم نباش همچی خوبه
خدا ازشون نگذره که به یه مادر باردار اینحوری استرس میدن

وااای چقد احمقن ،چرا اینطوریییی میکنننننن.
منم صبر کردم هفته 29 رفتم.بعد از اونم بهشون گفتم من استراحت مطلقم نمیتونم بیام دیگه. اوناهم هیچی نگفتن، ولی خداییش بهداشتی ک من رفتم خیلی خوب بودن اینطوری ک شما میگین نبودن.
اصن تعجبم میشه ازشون چرا اینطوری میکنن 🤦‍♀️🤦‍♀️

ای وتی چه حجم استرسی تحمل کردی تووو الان فقط درازبکش کلی استرس دادی ب بچت خداخیرشون بده که همه ازبهداشت شاکین دیگه نرو تابچت که انشاالله دنیاامدبرو واکسن بزن..به من که نمیگن بیازنگ میزنن فقط حالمومیپرسن میگم خوبم😂😂😂بخداهمین نه تاحالاقرصی دادن نه گفتن بیاهیییچی به هیچی

منی که برا اولین بار فردا میخواستم برم بهداشت واکسن کزاز بزنم از همین الان استرس گرفتم😑😑😑

وای توروخدا ول کنید این بهداشتو شمارشونم بلاک کن یه مشت بی سواد ریختن داخلش فقط استرس و اعصاب خوردین واس ادم از هیچیم سردرنمیارن من سومیو باردارم سرهیچکدوم بهداشت نرفتم جز واکسن بچه ها همیشه تحت نظر دکتر خودم بودم
یعنی یه نفرو ندیدم بگه بهداشت خوبه

منو دکترم میگه اصلا بهداشت نرو اکلی میترسنونن

ای وای چه بد 😓الان حالت خوبه بهتری خداخیرخواهرشوهرت بده گناه شوهرت بیچاره چقد ترسیده

من تو هفته ۲۴ ۲۵ اینا بود یه بار رفتم بهداشت دیدم هرکار میکنم میگه این کارو نکنیا بچت سقط میشه. نفس میکشیدم می‌گفت بچت سقط میشه! از اونموقع هفته ای یکبار خودشونو پاره میکنن زنگ میزنن که برم منم دیگه جوابشونو نمیدم. احمق واقعی هستن

آره قبول دارم خیلی آدمو میترسونن

اره بابا خیلی ازفوق تخصص ها متاسفانه هیچی حالیشون نیست چه برسه به بهداشت که اکثرا مدد کار و فوق دیپلم بهداشت قدیم هستن

تورخدا بحرف بهداشت نکن واسه منم این اتفاق ها توبارداری اول افتاد رفتم بیمارستان هیچی نبود شوهرم رفت بهداشت کلی سروصداکرد بخاطرکارشون
بازم چون خیالت راحت بشه بروجادکترخودت اگه اون گفت بروبیمارستان

دختر من چرا بهداشت میری چرا ب حرف بهداشت گوش میکنی اخه. عزیزم
ب خدا هیچی حالیشون نیست. خودتو ناراحت نکن اصلا
دکتر خودتم نیاز نیست بری برو بیرون یه سونو چکاب بارداری بدی. 500 تومن هزینشه استرس نکیر اینقد

چرا میری بهداشت ول کن من واکسنمم خودم ازاد خریدم زدم بعدش بچه دنیا اومد میرم بهداشت