۱۴ پاسخ

هر چقدر بچه شما باشه بچه اونم هست من تنها کسی که در مقابلش از بچم دفاع نمیکنم همسرمه درسته عشق به فرزند یه چیز دیگست ولی همین بچه فردا روزی ازدواج میکنه میره پی زندگیش تو میمونی و همسرت

رفتارت بی نهایت اشتباه و غلطه
با این رفتار حتی رفتار بچت هم خراب میشه در آینده

راستش بیشتر مواقع سکوت میکنم اما بخوام دعوا کنم اول بچمو دعوا میکنم بعد همسرمو
وقتی خیلی زباده روی کنه ب همسرمم میپرم اما جلو بچم نه
اول بچمو میبرم اتاق در رو میبندم بعد همسرمو دعوا میکنم اما اول و اخر همسرمه ک برام میمونه از خودش میزنه برای من خودش نمیخره من بخرم خودش نمیخوره من بخورم
دسک کمر گرفته تمام پاهاش واریس شده بخاطر من و زندگیم ک بپوشم بچرخم و خرج کنم ولی بچم یه نارنگی دستشه یه تیکه ب من نمیده

کارخوبی کردی همیشه جسم وروح بچه تواولویتت باشه زندگی یه انسان مسخره بازی نیس که همیشه پشتش باش حتی درمقابل شوهرت ما بعنوان مادر وظیفه داریم مسولیت داریم چنتا بی غیرتی مادرانه دیدم وشنیدم ببین داستانش خیلی دردناکه دختر خانواده ای دوس پسر داشت پدرش دختر خودشو کشت این وسط مادر نتنها سعی نمیکرد پدر رو اروم کنه بلکه بعد مرگ بچشم باهمون پدرقاتلش ادامه میداد همه مادر نیستن که

من اول همسرم بعد بچه ولی اگه گاهی دعواش کنه دخالت نمیکنم چون همسرم رفتار درست انجام میده گاهی هم زیاده روی کنه بهش اشاره میدم جلو بچه چیزی نمی‌گم به شوهرم

اونم پدر بچه اس هیچ وقت مباید بین بچه و پدر قرار بگیرید اگه هم پدر اشتباه میکنه نباید جبو بچه از بچه دفاع کنید اینجوری دقیقا تربیت بچه خراب میشه
از قدیم گفتم تربیت بچه از جونش مهم تره

من عاشق شوهرمم ولی قلبم بیشتر پسرمو میخاد
بگذریم که شوهرم هم همینطور هست و بیشتر بچمونو دوست داره و من اصلا ناراحت نیستم به این خاطر
دست خودم نیست و پسرمو از هرچیزی توی دنیا بیشتر دوست دارم حتی از خودم

من فقط یواش میگم نزن همین اتفاقا الان ازون یکم حساب می‌بره درست نیست بچه سرخود بشه کار شما خیلی اشتباهه در حد اشاره ای نزار نه که دعوا بندازس

شوهرم..چون یه روزی بچه ها میرن شوهر میمونه یه بار دیدی بچه ها اجازه نداشته باشن بیان خونت بعد واست سخت میشه

شرایط همه یکسان نیس
من دخترمو بیشتر از همه میخوام
اگر یوقت شوهرم دعواش کنه جلو دخترم چیزی نمیگم ولی بعدا باهاش صحبت میکنم
درسته بچه دوتامون هست ولی به شوهرم گفتم فقط من حق دارم دعواش کنم اون همچین حقی نداره
قبولم کرده وقتی حرفی به دخترم میزنه سریع نگام میکنه و حرفشو عوص میکنه🥲دست خودم نیس انگار چون من ۹ماه بارداری رو گذروندم و از خون وشیر من تغذیه کرده دیگه اونو فقط برای خودم میدونم 😂حتی یوقتایی بهش میگم اصلا بچه خودمه مراحل ساختش هم تنهایی بوده تو نقشی نداشتی🤣

بچه مال مردمه و تنها کسی که میمونه برات همون همسره

اول همسرم بعد فرزندم تا ابد

درسته که اول بچه باید باشه ولی اون اول آخرش میره دنبال زندگی خودش

اول بچم
دوم شوهرم

سوال های مرتبط

مامان گل پسر👶
ایران مامان گل پسر👶 ایران ۴ سالگی
سلام امشب با داداشم رفتیم پارک شوهرم نبود بعد ی دوتا پسر که چند سال از پسر من بزرگتر بودن هیکلی جلو سر به پسرم گفتن برو پی کارت برو خونتون پسرم ناراحت اومد به من گفت منم گفتم برو بازی اگه بازم گفتم بگو خودتون برید منم میخواهم بازی کنم پسرم رفت من زیر نظر داشتمش که پسرم از سراسر رفت بالا اومد پایین باز جلوش گرفتن من فوری بلند شدم خودم به پسرم برسون تا رسید ن من بزرگ زد تو کمر پسرم محکم طوری که پسر افتاده با صورت تا منو دیدن دویدن واقعا مادر چیه و منی که هرگز همچین روی از خودم ندیدم یعنی تو شوکم که این من بودم این رفتار کردم خلاصه منم دویدم دنبالشون شاید اگر دستم بهشون می‌رسید تکیه پارشون میکردم رفتن پیش پدر مادرشون منم رفتم بالاش.ن اومده میگه چته خانم خجالت نمیکشی با این هیکلت افتادی دنبال بچه ها منم گفت که اینجوری البته با عصبانیت زن برگش گفت خوب مواظب بچت باش دیگه نفهمیدم هرچی فحش به دهنم اومد براشون کردم اومدم خونه هنوز اون منی که تا امشب ندیده بودم جلو چشم باور نمیکنم من بودم دیگه بماند داداشم رفت صحبت کرد اینا نمیدونم ی جوری حالم تو شوکم😥🥺
مامان نفسم و پسرم💚 مامان نفسم و پسرم💚 ۲ ماهگی
سلام خانوما من به دخترم از اول شیرخودمو دادم با شیرخشک ولی شیرخشک روزی یبار بهش میدادم وزن گیریش عالی بود تا سه ماهگی دقیقا سه ماهگی اعتصاب شیر کرد هم سینه رو نمیگرفت هم شیشه رو دیگه من شیشه بهش ندادم و سینمو گرفت ولی خب دیگه خیلی شیر نخورد دکتر هم سر کولیکش گفت این خیلی شیرمیخوره دل دردش بیشتر میشه بهش پستونک بدید دیگه پستونک و شیشه و سینه من میخورد که وقتی اعتصاب شیر کرد من پستونک و شیشه رو کم کم قطع کردم ولی باز شیر خودمو دیگه مثل قبل خوب نخورد و وزن نگرفت خوب منم شیرم کم شد تا قبلش زیاد بود خلاصه این دخترمن خیلی لاغر موند نه با غذا خو گرفت نه با شیر. الان سر این بچه شوهرم میگه اولویتت شیر خشک باشه که تپول شه مثل اون لاغر نشه تو بخوای شیرش بدی مثل اون میشه لاغر
من خیلی دوست داشتم بچم شیر خودمو بخوره و خوب بخوره تا تپول شه حتی فکر میکردم شیرخشک با سرنگ بهش بدم نه با شیشه شیر که سینمو ول نکنه
حالا شوهرم اینجوری میگه من گفتم یه شیشه بگیرم سرشیشه پهن مشابه سینه مادر باشه که ول نکنه سینمو ولی شوهرم میگه مهم نیست فقط ضدکولیک باشه
نمیدونم چیکار کنم شما نظرتون چیه؟