۶ پاسخ

عزیزم حداقل تا۱سال اول زندگی الویت یه مادر زنده موندنه نه پوست و هیکل و خونه زندگیش.
ماهممون تواین وضعیم من شده روزها حتی نمیرسم موهامو شونه کنم.
اینکه یکی ازت توقع داشته مشکل از اونه نه تو

عزیزم🥲حق داری.بخدا که منم دقیقا عین توام.مچ دستم از بس درد دارم و وقت دکتر رفتن ندارم که استخونش حالت گلوله شده.منم بشدت عصبی و پرخاشگر شدم.اینا رو فقط کسی درک میکنه که تو شرایط تو باشه.هرکسی چیزی گفت بگو مگه خودتون بچه ندارین؟نمیدونین بچه بزرگ کردن تموم جون و انرژی آدمو میگیره؟چقدر بدم میاد از کسایی که با زبون عین زیون مارشون دل آدمو میشکونن

یه جا شنیدم کدو حلوایی خیلی خوبه واسه تقویت سیستم ایمنی . از هوش مصنوعی بپرس ببین چی میکنه

اره عزیزم واقعا سخته مخصوصا وقتی دست تنها باشی.واقعاخیلی زشته بری خونه ی مادر که بچه کوچیک داری و هی نظر بدی درباره زندگی و بچش.من که متنفرم منم خیلی ب بچم میرسم اما پسرم ژنتیکی لاغره همش خانواده شوهرم با اینکه لاغری هم از سمت خودشونه هی میگن چرا لاغره چرا فعلانه منم بیار برگشتم گفتم ب خودتون رفته آنقدر که حرصیم کردن

بذر خواهر اهمیت نده😪😪😪😪

فداتشم بخدا همه ما همینیم حموم رفتی غصل صبر کن گلم

سوال های مرتبط

مامان محمد مامان محمد ۱۲ ماهگی
قبلنا ک بچه بودم ساعت ۱۲ یا یک شب میدیم مامانم توی تاریکی خونه و نوری ک از پنجره میاد تو خونه نشسته و داره چایی میخوره اصلا درکش نمیکردم چرا همیشه این کار رو میکنه اما الان میفهمم که وقتی بچها خوابن خونه توی سکوته و یه مادر چقدررررر ذهنش احتیاج ب آرامش داره احتیاج ب سوت داره و من الان لحظه شماری میکنم همه بخوابن تا من برم توی خونه نیمه تاریکم چای خرمای آخر شبمو بخورم🥲 چیه این زن بودن ؟ ک با وجود سردرد و کمر درد با یک دست آشپزی میکنیم صبحانه و ناهار و شام حاضر میکنیم مشقای اون یکی بچه رو میگیم ترشی و رب و شیره و سبزی قورمه سبزی درست میکنین عطر میزنیم و آرایش میکنیم چیه این زن بودن حتی با تمام خستگی دوست نداریم شوهرمون شلخته و درب و داغون ببینه مارو و به خاطر اون هم ک شده به خودمون می‌رسیم لباس تمیز می‌پوشید موهامون میبافیم ولی این آخر شبا خود واقعیمون هستیم چیه این زن بودن ؟ اونهمه درد و تحمل میکنیم ولس انگار ن انگار اونقدر دوست داریم تکه از وجودمون رو ک حتی بو کردنش هم برامون لذت بخشه