۷ پاسخ

تورش و نامیزون وصل کردی فقط وگرنه بالاتنش خوب دراومده

خوشگله

مبارک باشه گلم چه قشنگ آفرین😍❤️

دستت طلا

خیلی نازه
خودتم ست کردی باهاش

قشنگه حالا چرا ساپرت کرمی

خیلی عالیهعه افرینن

سوال های مرتبط

مامان کاپ‌کیک🧁🩷 مامان کاپ‌کیک🧁🩷 ۱ سالگی
حریم خصوصی و مفاهیم جنسی🔞
به بچه‌هاتون یاد دادین اینارو؟ من واقعیتش هنوز یاد ندادم گفتم دوسالگی به بعد اما یه داستان پیش اومد جالب شد برام گفتم به شما هم بگم:
چند شب پیش خواهرشوهرم یه شلوار دخترونه اورد گفت برای فسقلی شلوار اوردم
فکر کردم الان میده به خودم تن دخترم کنم ولی خودش مستقیم رفت پیش دخترم، دخترم گرم بازی بود و اصلا حواسش به محیط اطرافش نبود یهو عمه‌اش گرفتش و شلوار رو تو یه حرکت دراورد اومد شلوار جدید رو تن دخترم کنه دخترم یه ان که متوجه شده قضیه چیه چنان جیغی سر عمه‌اش کشید خواهرشوهرم شلوار جدید رو نصفه پای دخترم کرده بود و همینجور مات و مبهوت به دخترم و حرکتاش نگاه میکرد و دخترم همچنان داشت اعتراض مبکرد و گریه میکرد و با زبون خودش و اشاره هایی که میکرد میگفت چرا شلوارمو دراوردی نباید دست میزدی هی به عمه‌اش تاکید میکرد همین الان اینو از تنم دربیار و شلوار خودمو تنم کن.
من هنوز این مفاهیم رو یاد ندادم که دخترم نزار کسی به شلوارت دست بزنه یا اونو درنیاره اما اون شب دخترم چنان خشمی به عمه اش کرد که حتی متوجه شدم خواهرشوهرم از رفتار دخترم ناراحت شد اما واقعا بگم من ته دلم دخترمو تحسین کردم...
مامان نیکا مامان نیکا ۱ سالگی
پارت دوم
ولی روز سوم وحشتناک گریه میکرد
به حدی که گفتم الان رو دستم تلف میشه تا یک ساعت تا زیر گریه هلاک شد
روز اول و دوم یکم غذا خورد ولی از روز سوم تا روز ششم حتی آب هم نمی‌خورد
تو بیست و چهار ساعت یه بار جیش کرد پوشکش خشک خشک بود البته تاسه روز تو خواب بهش شیردادم
اون شش روز برمن شش سال گذشت
فقط کارم گریه بود نزدیک به دومیلیون هزینه ویزیت آنلاین دارو و شرکت در دوره بدغذایی کردم
وای توصیفش سخته شش روز دخترم جلو چشمام بود و بی قرار بد خواب و لب به هیچی نمی‌زد
تا اینکه روز هفتم کم کم بهتر شد الان شانزده روزه گذشته
خوابش خداروشکر عمیق شده یکی دوبار فقط بلند میشه
صبح ها زودتر بیدار میشه غذاش خداروشکر کمی بهتر شده
فقط وابسته تر شده و همش بهانه میگیره و بهم چسبیده ست
ولی اگه به عقب برگردم هیچ وقت اینکار رو نمیکنم
چون واقعا دخترم زجر کشید خودمم بدجور زجر کشیدم ولی راهش این نبود که بخاطر راحتی خودم و شوهرم که سریع از شیر بگیرم بخوام اینکار رو با دخترم بکنم
نییتم خیر بود چون من دخترم اینقدر بدغذا بود که روزی چند مدل غذا درست میکردم روزی که میخورد خوشحال ترین بودم و روزی که نمی‌خورد عصبی ولی برا از شیر. گرفتن این راه راه درستی نبود
مامان 💞عطرا جونی💞 مامان 💞عطرا جونی💞 ۱ سالگی