سلام مامانا من امروز با شوهرم بحثم شد سر اینکه یدقیقه این بچرو نگه نمیداره پسرمم میاد تو اشپزخونه تو دستو پای من منم انقد خونم بهم ریخته بود دوروز بود نتونستم خ‌ب تمیز کنم پریود شدم خیلی حالم بد بود گفتم امروز بگیر تو دستو پای من نیاد یکم به این خونه بیصاحاب برسم پسرمم امروز کلا لج کرده بود خوابش میومد نمیخوابید الکی بهونه گریه به شوهرم بی عرضم امروز سپردم سر بچم دوسه بار خورد اینور اونور کله مرگسو گذاشته بود بهش از تو اسپز خونه هی میگفتم پاسو ارینو بگیر گفت عرضه نداری یه بچه جم کنی منم هم درد پریودی هم خونه که دوسه روز بود جم و جور نکرده بودم پسرمم گریه دیگ اعصابم خورد شد شروع کردم گریه کردن تو خونه داد و بیداد سر شوهرم بچم از داد و بیدادای من تو خونه ترسید شروع کرد گریه کردن سوهرم خدا لعنتش کنه رفت سر بچه داد زد من دیگ انقد بهم فشار اومد خواستم طرف چینی دکوری بکوبم رو سرش که بچه برداشت باز ارومش کردخیلی ناراحتم چرا داد زد سر بچم هدا اعنتش کنه الهی بمیرم برای پسرم بچم نکنه تا اخر عمر یادش بمونه میترسم با اون دادی که سر بچم زد بهش اسیب زده باشه هیلی ناراحتم هیچی ارومم نمیکنه هی باخودم فکر میکنم خدا لعنت کنه این مردای نفهمو حمله کرد سمت من منو بزنه بهش گفتم ناخنت به من بخوره تیکه پارت میکنه جرات نکرد خیلی اعصبانی بودم ولی بمیرم برای پسرم داد زد سرش الهی من بمیرم راحت شم از طهر ناراحتم یعنی یادش میمونه؟لخودم گفتم این خر نمیفهمه حداقل دیگ دفه اخرم باشه که تو‌خونه بخاطر پسرم داد بزنم

۹ پاسخ

عزیزم اول اینکه خسته نباشی
خداقوتت بده
دوم اینکه اصلا بنظرمن اشتباهه که آدم ازمردا توبچه داری کمک بخواد چون کمکی که نمیکنن هیچ یه حرفی ام میزنن اعصاب وروان ادمو بهم میزنن کلا خستگی ادمو صد برابر میکنن
سوم اینکه نگران نباش عزیزم بچه یادش نمی‌مونه ولی سعی کن دیگه جلوش با صدای بلند حتی صحبت نکنین چ برسه جروبحث چون بچه ها متوجه میشن ودراینده میشن یه بچه مضطرب وترسو

عزیزم مقصر خودتی وقتی ایتقد حالت بده واجب نیست خونه تمیز کنی ی دمنوش برا خودت درست میکردی میرفتی دراز میکشیدی به شوهرتم کاری نداشتی نه بحث میشد نه ناراحتی

ب درک ک خونه کثیفه ول کن بابا..وقتی خوابه شروع کن خونه تمیز کنی..همه ی مردا همینن..سعی کن با بچت وقت بگذرونی وقت واس خونه تمیز کردن زیاده..خدا هرچی مردِ بده لعنت کنه🙏

جفت من بخدا دو دقه نمیگیرتش ،دیشب پریود بودم خونریزی شدید بچم نق میزد ،شوهرمم خواب عمیق بیدارش کردم انقدد جیغ کشیدم گریه کردم بچم ترسید از صدای من گریه کرد🥺

شاید همون لحظه یکم استرسی بشن ولی بچه ها زود یادشون می‌ره بهش فک نکن

هی خواهر مردها آدم نیستن که 🤕🤕🤕

خب بله استرس و ضربان قلبش بالا میره و استرسی میشه
مام همینجور سره اینک بچه رو بگیره داد زد رو سرمون بچم قلبش رو لباسش انگار میزد

سلام عزیزم خودتو ناراحت نکن نه بابا یادش نمیمونه اصلا رو رفتارش تاثیر نمیزاره اصلا خودتو ناراحت نکن برا پسرت ولی خو بسوی کنید دیگه زیاد پیشش جیغ فریاد نکین کلت بچه گناه داره

نه بابا یادش نمیمونه

سوال های مرتبط

مامان سبحان مامان سبحان ۱۴ ماهگی
دیشب خدا بهم رحم کرد🥲 دیروز بچم رو بردم بیرون اومدیم خونه بچم آروم بود یهو بچم خوابید تو خواب همش گریه میکرد همش با خودم میگفتم برم اسفند دود کنم برای بچم چیزیش نشه وقتی از خواب بیدارش شد همش گریه می‌کرد گریه بند نمیشد خواهر شوهرم اومد سرگرمش کرد آروم شد خواهر شوهر هم بهم گفت براش اسفند دود کن گفتم بهش غذا میدم بعد به بچم غذا دادم سپردمش دست باباش رفتم براش زغال بزارم تا اومد انگار یه چیزی خورده بود تو گلوش گیر کرده بود چ‌وضعی بود😑شوهرم که فکر میکرد نون خورده تو گلوش گیر کرده بهم میگفت بهش آب بده تا بره پایین 🤦🏻‍♀️ولی من اینکارو نکردم پشتش زدم تا یه یکم بالا اومدیکم خون هم اومد بردم بیرون زدم پیشتش تمام غذایی که خورد بود رو بالا آورد با کمی خون دیدم یه تکه پوست تخمه هم بیرون اومد😑😑گلوش رو بریده بود تا اومد بیرون 🥲🤦🏻‍♀️ از یه طرف هم مادرشوهر تا دید اومد شروع کرد به فوش دادن من عصبی بود 😅😐همش اسم‌مردن میورد 😑😒 بچت میمورد بچت فلان میشد