۶ پاسخ

به مادر شوهرت بگو حواسشو جمع کنه

عزیزم پیش میاد ایشون سهل انگاری نکرده قطعا و از بچه یی که نوه خودشه محافظت میکنه خدا رو شکر گه دفع شده .
خدا رو شکر قبول کرده نگهداری کنه تا شما بری سر کار خیلی از ماها چنین شرایطی رو نداریم

سلام عزیزم به نظرم نظرت رو محترمانه و با خنده البته محکم بهش بگو ازش بپرس وگرنه تا اذیت میشی و همش فکرت درگیر میشه

منم پیش مادر شوهرم میذارم ولی خیلی حوصله نداره همش میذاره جلو تلویزیون یا غذا نمیده خودش بخوره حوصله کثیفی نداره بعد هرچی من تلاش می‌کنم مستقل شه هدر میره ولی چاره ای ندارم

چقدر کار ما مادرای شاغل سخته😭

باید کسی که از کوچولو مراقبت می کنه حواسشون جمع باشه،اگر خدای نکرده خورده باشه که دفع نشه ممکنه از ریه آسیب ببینه که خدا رو شکر مشکلی نیست . فقط به خودشون بگو عزیزم طوری که متهم نشن و ناراحت بشن

سوال های مرتبط

مامان سیاوش مامان سیاوش ۱ سالگی
ادامه ی تاپیک قبلی بیاید بگین من بی ادبی کردم یه مادر شوهرم یا اون بد برداشت کرده.
خلاصه سرتون رو درد نیارم مادر شوهرم عمدی یا غیر عمدی بچه منو خیلی به خودش وابسته کرده. جوری که وقتی میاد همش بچه من می خواد جفش باشه یا بغلش کنه. اگر مادر شوهرم بخاطر یه تماس بره توی تراس حرف بزنه، یا بره دست شویی، یا دیگه بخواد از خونمون بره بچم کلیییییی پشت سرش جیغ و داد می زنه و هردومون خیلی اذیت می شیم. حتی وقتی با مادرشوهرم تو ماشین می ریم جایی و اون رانندگی می کنه پسرم کلی جیغ می زنه که بره توی بغلش درحالی که خیلی خطرناکه و تونم سختشه.
امروزم که از صبح خونمون بود، عصری خواست بره پمپ بنزین و کاری هم داشت. تا لباس پوشید پسرم شروع کرد به جیغ زدن که منم ببر. من به مادرشوهرم گفتم عیبی نداره شما برید. پسرم فوقش چند دقیقه گریه می کنه و بعدش ساکت می شه(می دونستم کار واجبی هم داشت) ولی اون گوش نکرد نیم ساعت معطل کرد نرفت این وسط پسر منم هی می دید مادر شوهرم لباس تنشه نمی خواد ببرش جیغای بنفش می کشید و گریه می کرد.
آخر سر مادر شوهرم گفت خب مینو تو هم لباس بپوش بریم پمپ بنزین😐😐😐
منم که کلافه شده بودم دیگه یکمی از حرفای دلم رو زدم....
ادامه می ذارم