امشب اولین شبه از وقتی که کارنم اومده تو شکم پیشم نیست
پیش مامانم لالا کرده
منم با همسر اومدیم خونه کار داشتیم
چقد یجوریم الان که دارم مینویسم دلم خیلی تنگشه اشکم د
جمع شده
امروز صبح رو تخت همسرم کنارم دراز کشید بغلم کرد
کارن تند تند خودشو رسوند به تخت گفت ماما ماما یعنی مامان منه
اولین حسودی رو کرد براش بمیرم
کلا امروز چسبم بود گریه نمیکردا فقط چسبم بود طفلک🥹🥹

اوخودا🥺

عوخودا
تا میتونی ماچش کن🧿😘

خداحفظش کنه براتون تا ۱۲ ماهگی احساس وابستگی شدید دارن بچه ها

ای جانم عزیزم

خداحفظش کنه😍
وای باخودت میاوردی خونه منکه بدون بچم خوابم نمیبره

اخی عزیرم 🥲منم تا میرم بیرون ده دقیقه پسرمو نبینم دلم تنگ میشه

کلیک چیکار داشتید تو همسرت🤣🤣🤣

منه دیوونه حتی با خوندن این تاپیک اشک جنع شد تو چشمام😐

وای من یبار جایی رفتیم سفر دخترم تو پذیرایی خوابید مادرشوهرم گفت بزار باشه بیدار شد میارم کنارت دقیقا یه دیوار فاصله من و دخترم بود رفتم تو اتاق خواب انقدر گریه کردم دلم براش تنگ شد پا شدم رفتم آوردم کنار خودم😂😂

خدا حفظش کنه عزیرم

دختر منم همینطوریه😂🎀فورا میاد میگه ماما ماما

درکت میکنم عزیزم
منم برای اولین بار فرستادم باباش بره شرکت تا رفت یکم دنبالش گشتم بعد نشستم گریه کردم😂😂😢
پسرم وقتی اومد بغض داشت در آسانسور باز کرد اب دهنشو قورت داد گفتم بیا بغلم خندید🥹😂

جووووووووونم
اخه چه کاری که تونستی تحمل کنی پیشت نباشه گلم
من بجات دل تنگش شدم بخدا

الهی عزیزم
خداحفظش کنه واست

فکر کنم تا صب خوابت نبره