۱۰ پاسخ

غصه نخور عزیز اونی که این فرشته رو داده توانیم بهت میده شاید سر این بچت تپل شدی من خودم از مجردی تا سر دخترم خیلی لاغر بودم سر پسرم میگفتم من اینبار بدتر میشم همش غصه می خوردم ولی سر پسرم خیلی تپل شدم

عزیزم عصه نخور ایشالله چاق شی ولی خوب سخته دا من ۲۶ سالمه دوتا دارم ولی زیاد اذیت نمیشم امان تز دست شوهره نفهمن که درک نمیکنن

عزیزم اصلاناراحت نشووناشکری نکن میگذره این روزاویادت میره سختیای که کشیدی حالت بهترمیشه.تپل ترمیشی مطمعن باش.یه مدته دیگه بعدزایمانت وشیردهیت دیگه تپل میشی راحت میشی حتمایه حکمتی داشته که خدا بهت هدیه داده بازم خداروشکرکن به خاطروجودش.

من ۶ ساله لزدواج کردم چارتا بارداری داشتم...تقصیر خودمونه...

ای جونم برات انشالله زایمان‌کردی دیگه حواست رو جمع کن و به خودت برس امیدوارم‌موفق باشی

ای بابامنوبشنوی چی میگی با۲۰سال سن زایمان سوم انجام دادم ۲۰روزه الان دختربزرگم ۴سالشه خداروشکردومی هم دختربودتوی یک ونیم سالگیش فوت شد۵ماهه الان ازپیشم رفته الانم ۲۰روزه زایمان کردم سومی روحالااین وسطا یه سقط داشتم که بدترازهمش بودبعددختراولم حامله شدم قلبش تشکیل نشدسقط شدبعدبازم حامله شدم دختردومم دنیااومداونم یک ونیم سال پیشم بودبعدش ازدست دادمش والان یه پسردنیاآوردم ۲۰روزه خودمم ۲۰سالمه.

نبخدا

میشه عکستوببینم

همینجوری

بچه سومت چیه

سوال های مرتبط

مامان زندگیم مامان زندگیم ۵ سالگی
سلام مامانا.من چندوقتی هست که خیلی حال روحیم خرابه‌.تقریبا چندماهه.و سه هفته هست که خیلی خیلی حالم بده. هرکاری میکنم به دربسته و چاله میفتم‌ . نمیدونم واقعا چی قراره بسرم بیاد،نمیدونم سرنوشت پسرم چی میشه ،حتی نمیدونم چه کاری درسته چه کاری غلط ، هرکاری میکنم فقط بیشتر به زندگیم دارم گند میزنم. حالم اصلا خوب نیست ، خیلی به خودکشی فک میکنم مغزم قفله ،میگم حداقل میمیرم ،میرم اون دنیا عذابم میکشم لااقل گناهام کمتر میشه، اما تو زندگی فقط دارم بارگناه و عذاب وجدانم بیشتر میکنم، از خودم متنفرم ، از خودم بدم میاد من خیلی احمقم. پسرم طفلی خیلی تحملم میکنه،امشب ازم خواست باهاش بازی کنم اماواقعا توان بازی نداشتم.کلی گریه کرد.بغض کرد چندبار بغلش کردم.هی رفت از اتاق بیرون و دوباره اومد بغلم.اخرگفتم بریم بیرون پیاده‌روی؟گفت اره.بعد بابغض گفت میخوام خوشحال باشم،چرا نمیتونم؟؟وای وای دلم آتیش گرفت،همش تقصیر منه،بردمش پیاده روی کردوبرگشتیم گفت حالم خوب شد. مادرا لطفاً بگین چجوری میتونم حالم خوب کنم؟؟؟میخوام دیگه به خودکشی فک نکنم.میخوام دوباره پسرم بخنده.دلم داره آتیش میگیره از اینهمه سکوتش امشب
مامان Lia&Dia مامان Lia&Dia ۴ سالگی
بچه ها چرا من آرامش ندارم
مدام یه دلشوره ای ته دالم هست
یا بچه ها که میخوابم صبح تا شب رو با خودم مرور میکنم تا یه چیزی بالاخره پیدا میکنم که گیر بدم به خودم عذاب وجدان بدم که مادر خوبی نیستم یا چرا فلان موقع فلان چیزو به بچه گفتی با اینکه همش با خودم درگیرم و صبوری میکنم خودخوری میکنم ولی به بچه سخت نمیگیرم
ولی خب آدمیزاد یه وقتایی هم قبرش تموم میشه ولی این حق رو به خودم نمیدم

شوهرمم مدام غر میزنه یا مثل یه بچه کوچیک مدام رسیدگی میخواد یا از بچه داری م ایراد میگیره میخ لوسشون نکن تقصیر توعه که میچسبن بهت تقصیر توعه با هم دعوا میکنن تقصیر توعه فلان بیشتر
بخدا دارم دیونه میشم تحت این فشار

خدایا چقدر بچه پشت هم سخته
دختر بزرگمم وقتی دوسال و نیکش بود خواهرش دنیا اومد بهش گفتیم از بیمارستان آجی خریدیم برات به خاطر همون فکر میکنه بچه ها رو از بیمارستان می‌خرم وقتی با خواهرش بدرفتاری میکنه باباش میگه میبرم خواهران پس میدم اینم ناراحت میشه و گریه
امروز خیلی اذیتم کرد یه کم از کوره در رفتم گریه میکنه مامان منو پس ندی بیمارستان هاااا
منم گفتم مه کلم نه عزیزم هیچ وقت پست نمیدم بعدم گفتم بیمارستان بچه ها رو پس نمیگره فقط میفروشه

میخوام به زبون بچه گونه بهش بگم که بچه ها از شکم مامانشون میان چطوری بگم ؟!؟شماها چطوری گفتید😔

خیلی ناراحتم مدام فکر میکنم واسه یکیشون کم گذاشتم
😭
مامان کشمش (نازنین)🤭 مامان کشمش (نازنین)🤭 ۴ سالگی
نمیدونم ناشکریه یا نه
من و همسرم زمانیکه کرونا شد تصمیم گرفتیم که هیچ وقت به بچه فکر نکنیم
هیچ وقت نه قبل نه بعد کرونا برای بچه دار شدن اقدام نکردیم خواست خدا بود و اردیبهشت متوجه شدم باردارم
تمام بارداری با استرس گذشت هماتوم امنیو بی اشتهایی در حدی که وعده های اصلی رو به زور میخوردم و مرسانا وزن نمی‌گرفت و خدا میدونه چقدر سونو رفتم ان اس تی رفتم هر سری هم که میرفتم یکی دوماه از همسن و سالهاش از نظر قد و وزن عقب‌تر بود تا بالاخره به زور در چهل هفته با وزن 2500 به دنیا اومد
از روزی هم که به دنیا اومد با هزاران مشکل دست و پنجه نرم کردیم رشد کند قد و وزن .بی اشتهایی .پنومونی
مدام هم زیر نظر هر دکتری که فکرش رو بکنید بود تغذیه کودکان اطفال و...
دیروز جواب آزمایشش اومد دیددیم آنزیم‌های کبدیش بهم ریخته تروییدش پرکاره و ارجاع دادن متخصص گوارش که جذب مواد غذایی به خوبی انجام نمیشه
میدونم شرایط خیلی ها از من سختتره
اما احساس میکنم دیگه کم آوردم
ما که از خدا بچه نخواسته بودیم چرا زمانیکه خودش تصمیم گرفت بهمون بچه بده یه بچه سالم نداد
بخدا اینقدر با مرسانا از این دکتر به اون دکتر رفتم رسما کم اوردم