تنها چیزی که قبل از بچه دار شدن متنفر بودم

بنا به دلایلی تا ی مدت مجبور بودم باهاش کنار بیام

شیردادن از سینه خودم بود
تنفر شدید

ولی خداروشکر بعد از برطرفی دلیلم

دیگه شیرخشک دادم

اصلا عذاب اور ترین مسئله زندگیم بود

هنوزم یادش میفته کلافه میشم
از پارسال این موقع

ولی در کل واقعااااا قشنگه ، خیلی حس های عجیبی هست تو این کار...

منم معذب بودم با این موضوع
ن خوشم نیومد ن بدم میومد ، البته بگما خیلییییی راحتتر بودم اگه نمیدادم ، چون دخترمم زیاد شیر میخورد همش تو مهمونی ها بیشتر وقت تنها تو اتاق بودم برا شیر دادن ، تو سفر و اینور اونور با سختی شیر میدادم ، ما سفر هم زیاد میریم در کل
ولی وجدانم اجازه نمی‌داد شیری که خدا برای بچه تو سینه من گذاشته رو ازش دریغ کنم خصوصا که هیچی شیر مادر نمیشه
وگرنه واقعا شیردهی سخته ...

من کیف میکنم شیر میدم

هرکسی یه نظری داره ولی من تا الان شیرخودمو دادم خیلی خوشحالم از این مسئله و خداروشکر میکنم🥹

من حس خاصی نسبت ب شیردهی ندارم فقط خیلی کم پیش میاد دوس دارم شیرخوردنشو ولی بعدازون زیاد خوشم نمیاد مخصوصا الان ک یکسر باید تو دهنش باشه یا یه برهه ک فقط گاز میگرفت انقد اعصاب خوردکن بود

به نظرم کسایی که نفرت دارن از شیر دادن
از لحاظ روانی آسیب دیدن
وگرنه مادر باشی و زن باشی این غریزه نرمال باشی تو بدنت هست
دلیل موجه منظورم نیست هاااا

وای منم نفرت دارم

من اوایل خیلی دوست داشتم شیردهی رو و با عشق به بچه ام شیر میدادم ولی بعد از یکسال متنفر شدم چند بار اومدم از شیر خودم بگیرمش ولی باز دلم نیومده و قرار گذاشتم تا یکسال و نیم شد بهش بدم دیگه قطع کنم
دخترم هم شیر خودمو میخوره هم شیرخشک

من با عشق شیر خودمو دادم برای هر دو بچه هام و خدارو شکر میکنم بابتش. درک نمیکنم اونایی که میگن تنفر دارم عجیبه واقعا

من یک هفته دادم که دکتر گفت نده دخترم حساسیت خیلی شدیدی داشت

منم حالت بدی داشتم و اصلا ندادم

منم دوست نداشتم دوماهی که شیر خودمو دادم اصلا خوشم نمی اومد

حال خوب مادر مهم تره

بهونه قانع کننده ای نیست مادر اگه مادر باشه شیری که خدا مخصوص بچش داده باعشق بهش شیر میده

خیلیا دوست ندارن.