۱۲ پاسخ

ریدم تو دهن خانواده خودم و شوهرم که انقد من سختی کشیدم با این بچه دریغ از یه توجه و حمایت

منم همینم داغونم شدم توخونه اینجاغریبم هیچکسوندارم شوهرمم صبح میره شب میادبعضی موقعهاکه گریه میکنم هیچکس نیس که حتی باهاش یه حرم برم اینقدربدبختم

منم همش خونه ام کار خونه کار بچه از زندگی درسی و کاری خودم افتادم من حتی روز زایمانمم تنها بودم ولی خوب چ میشه کرد

با گوشت و استخون درکت میکنم
بچه داری وقتی هیچکس رو نداری هزار برابر سخت تره

عزیزم برنامه ریزی کن برو بیرون پارکی چیزی بچه رو بزار تو کالسکه که اذیت نکنه برو دوتا دوست پیدا کن حرف بزنین

برای سلامتیش شکر‌ . چه مزییت دیگه ای داره بچه

برای هرلحظه ک دختر صحیح و سلامت شکر کن چرا لعنت میکنی به خودت ک بچه آوردی باهاش عشق کن این روزا تموم میشن و بزرگ میشه و حسرت میخوری منم دلم خیلی میخواد برم بیرون حوصله ام سر میره ولی به‌خاطر وجود بچه شکر میکنم و بزرگتر بشه با خودش میرم

با یدونه بچه میشه بیرون رفت من تادستشویی نمیتونم دوقلودارم

چقد دلم گرفته بغض دارم اصلا کاش بمیرم راحت شم

شماچقدمنی. من شوهرمم شهرستانه امروز به سه تا ابجی هام که دوتاشون مجردن گفتم بیان اینجا هیچکدوم نیومدن پسرم انقد دلش بیرون میخواد بردمش تا پارک سرکوچه آوردمش اصلا بیشتربیقراری کرد تا آروم شه

عزیزم منم مثل شمام دقیقاً الان چند روزه که از خونه بیرون نمیرم روزام که کوتاه شده حالا من مشکلم دو برابر شماست متاسفانه از ۷ صبح که بیدار میشم برای مدرسه پسرم ی‌میرم برای خواب یکم می‌خوابم باز باید بلند شم خونه رو تمیز کنم ناهار درست کنم د روزه که می‌خوام بعد از ظهرا برم بیرون خواب پسرم جوریه که این موقع‌ها خوابه یعنی اگه نخوابه تا شب دقلی می‌کنه حالا م می‌خوام برم بیرون ولی نمی‌شه مشخصه که افسردگی می‌گیریم با این وضعیتی که ما داریم روزی هزار بار به خودم فحش و لعنت میدم که چرا خودمو خونه نشین کردم واقعاً دارم خفه میشم ر لحظه که با یکی صحبت می‌کنم تنها گلایه‌ام همینه که خوش به حالتون می‌تونین برین بیرون آزادین ولی من انگار یه زندانیم

منم منم منم😫

سوال های مرتبط