تاحالا تو زندگیتون احساس تنهایی کردید؟؟؟
چقدر سخته تو شهر غریب بچه بزرگ کنی❤️‍🩹

خواهرشوهرم تازه رفته سر خونه زندگیش مادرشوهرم میگه از وقتی که رفته هر روز ناهار و شام با شوهرش میاد خونه مددرشوهرم میخوره مادرشوهرم میگه دست به سیاه سفید نمیزنه تو خونش من میرم کاراشو میکنم
حقیقتا دلم گرفت❤️‍🩹
یاد سختیهایی که کشیدم افتادم که چطوری تو غربت تک و تنها از پس همه کارام براومدم مخصوصا الان که دوتا بچه کوچیک دارم و بچه هام تندتند مریض میشن یه پام دکتره یه پام خونه بازم مجبورم تنهایی خودمو به جون بکشم
امروز پریود شدم از شدت درد دارم میمیرم استخون درد امونمو بریده
پسرم مریض شده یکماهه اسهاله کلی ازمایش رفتیم دادیم استرس جوابشو دارم که هفته بعد اماده میشه
دخترم بیقراره همش میگه مامان باهام بازی کن بهم توجه کن درصورتی که من خستم دلمو غم گرفته و ناراحت پسرمم
شوهرمم نیست سرکاره ۵ روزه ندیدمش

همه اینا باعث شد امروز بغضم بترکه
کاش منم حامی داشتم ادم بلخره خسته میشه

۱۱ پاسخ

من مادرم تو شهر خودمه ولی بخاطر یه سری موضوعات باهم قهریم فامیلم چون با مامانم قهرن با منم قهرن
یه مامان اولیم منم از ۱۰روز به اینور تنهام
خیلی سختمه هرروز کارم فکر کردن به اون موضوعاتیه که بینمون فاصله انداخته
باز شما که از مادرا و خانوادتون دور هستید یک روزی میرید شهرتون میبینینش یه چندروز استخون میترکونید من که کلا ساقط شدم

منم شهر غریبم تو کل بارداریم استراحت مطلق بودم یکی از فامیلای شوهرم بهم زنگ نزد ک کاری داری یانه منم قید همشونو زدم
فقط خواهر شوهرم گاهی زنگ میزد اونم مسیرش دوربود سختش بود بیاد ولی همین ک زنگ میزد کلی ارز داشت
بخدا یذره محبت چیزی از ادم کم نمیکنه ک انقدردریغ میکن حالا میگن عروس مثه دختر نمیشه باید کلابیخیالش بشن

اخ خدا چقدر ما زنها ساده هستیم پر غم اگه قفسه سینه رو بشکافن خون سیاه میاد بیرون از بس غم ریخت توش منم مادرم اصلا نمیاد هیچ کدوم با خانواده شوهرم زندگی مکنم اجازه اب خوردنم نداره ولی بخاطر بچهام میگزونم با اینک عمل قلب باز کردم پام پلاتین داره دوتا پسر بزرگ ۱۳و۱۰ دارم اینم که ۵ماهش زندگی همیچی دگه نگم که خودت بخونی تا تهش

من مامانم صبح سرکاره عصر هم باید بخوابه وگرنه سردرد میشه . خلاصه خیری نمیرسه .اخر هفته یه دوساعت میریم خونشون . از فامیل خودم فاصله گرفتم چون یادشون از من نمیاد . یکی دوبار خانواده شوهرم اومدن خونم ترکیده بوده جا نبوده پاشونو بزارن .چقدر خجالت کشیدم. خودتو با خواهرشوهرت مقایسه نکن اون دیگه خیلی شانس داره

والا منم دورم ولی میدونم اگر نزدیک مامانمم بودم نمومد کمکم
همه ک مثل مادرشوهر شما نیستن
مامان من از منم تنبلتره

من همه دورم هستن ولی ای کاش نبودن آدم تنها باشه بهتر هست وقتی نتونی خانوادت ببینی مادر شوهرت فوشت بده تو سرت بزنه کاری نتونی بکنی تنها باشی بهتر هست

الهی بگردم میفهمم چی میگی ولی باور کن بجز خودت هیچکی نمیتونه حالتو خوب کنه 🩷

خدا بزرگترین حامی تو هست،کم نیار مامان قوی,بچه هات بزرگ میشن بهت افتخار میکنن و تو با وجودشون کیف میکنی،انشالله که جواب آزمایشش هم خوبه و چیزی نیست،نگران نباش
من دو چهارراه فاصله دارم با مامانم،باور کن شرایط تورو منم دارم

واقعا درکت میکنم من ستا بچه دارم ک اون دوتاهم پسرن این اخریم پسر بزرگا خیلی شیطونن این کوچیکه ۱ ماه و نیمش بود ختنه کردم هیچ کس ن اومد حتا مامانم مریض هیچ کس نی هیچ وقتی برای خودم ندارم مریضم ها در حال مرگ باید نگهشون دارمو کارامو بکنم مثل ی ادم سالم

من تو غربت نیستم اما شرایطم مثل توئه تازه من شوهرم راننده ماشین سنگینه اکثرا نیست

منم از مامان بابام دورم و خیلی نمیان خونم حتا خواهرم نمیاد

سوال های مرتبط

مامان دختری و پسری مامان دختری و پسری ۴ ماهگی
مامان ویهان کوچولو💙 مامان ویهان کوچولو💙 ۸ ماهگی
...درد دل. هرکسی حوصله داره بخونه یه کم دلم آروم بشه.....
خانما دیکه خسته شدم یه هفته اس شوهرم تعطيل شده استراحت ندارم اصلااا..بعضی روزا ویهان به شدت بد قلقلی میکنه چندساعت درگیرش میشم بخوابه خیلی نق میزنه. شوهرمم که اصلاا بلد نیس بچه بغل کنه ۱۰ دقیقه می‌گیره میبینم صدای بچه در اومد ..کار خونه هم اصلا نمیکنه کمکم ..امشب بیرون بودیم بچه تو ماشین خوابید اومدیم خونه بیدارش کرد میگم بیدارش نکن میگه بازم میخوابه. ولی یک ساعت ونیم بچه نق زد تا الان که داره میخوابه. بخدا کمر برام نمونده اصلا متعلق به خودم نیستم حتی نمیتونم بگم خستم میگه خب استراحت کن 😑عصر خونه رو تو بدترین حالت ول کردم رفتم گفتم میام تمیزکاری میکنم ولی الان این قدر بچم اذیت کرد که گفتم مگه من رباتم خسته نشم .همه فکر میکنن چون شبا میخوابه دیگه من راحتم نمیدونن ۵ صبح بیدار میشه ۸و۹ عصر من باید در اختیار بچه باشم یا بغلمه یا رو پام .خواب عمیقش نیم ساعته. مدام یا دستم به کار خونه هس یا بچه .بیرون میخوایم‌ بریم اصلا نمی‌فهمم چجوری آماده میشم اینقدر تحرکم میره بالا که میرم خونه کسی نا ندارم .اینقدر خسته هستم که الان دارم اشک میریزم 😭😭