خانما خستم. ..
ما و خانواده همسر بالا و پایین نشستیم تا بوده دخالت تو زندگی ما کجا میریم کجا میایم چی می‌پوشم چیکار میکنم کی خونم میاد و....
الآنم رسیده به بچم پسرمو پدر شوهرم می‌بره بیرون عشق بیرون پیدا کرده همش براش پاشستیل و پفیلا و...میگم همین تو حیاط بمونید بیرون میبرید براش این چیزا نگیرید از غذاش داره دور میشه هزار بار گفتم اصلا به حرفم گوش نمیدن گفتم بزرگترن شوهرم بهشون هزار بار گفت متوجه نمیشن همش دخالت تو تربیت بچم منو میخوان جلو پسرم بد کنن همش میگن مامانت میگه اینو برای تو نگیریم مامانتو ده میکنیم خیلی دلم برای خودم میسوزه بخدا
آدم ناشکری نیستم شکر بابت همه چی ولی میگم خداقبل پسرم دخالت تو زندگیم الآنم تربیت پسرم
خب بچه هام میبینن کسی که گوش به فرمان سمت اونا کشیده میشه چیکار کنم راهنماییم کنید مادری هم نیستم سرم تولاک خودم باشه به فکر خودم باشه خیلی حرص جوشیم تربیت بچه برام از زندگیمم بیشتر اهمیت داره

۱۱ پاسخ

بامنی که باهاشون تویه خونم چی بگمم🥲💔❤️‍🩹خستمممم خستههه

دیگ نده بچه رو

عزیزم حق داری ماها ک باهمم زندگی نمیکنیم این دخالت هاهست اونا از کمبود فرهنگ شونه این حرفارومیزنن
تاجای ک امکان داره اصلا توجه نکن هرکی میپسندی انجام بده هرچیم میگن بگن

عزیزم با همسرت مشورت کن اگه میتونید جدا بشید اگر نه که همسرت باید با احترام اما قاطع بهشون بگه که نباید بدون اجازه و هماهنگی ما بچه رو ببرید یا چیزی بهش بدید بخوره چندین بار تکرار کنید کم کم مجبور میشن رعایت کنن اما در کل میدونم شرایطتت سخته

نمیدونم چرا این خانواده شوهر فقط دوس دارن آت و آشغال بدن به خورده بچه.شل کنید بابا اه....

ما یه ساختمونیم ولی کلن ن کار دارن ن خوبی میکنن ن بدی محبت هم نمیگنن کلن

برید بیرون مستاجر زندگی کنید اما پیش خونواده همسر نباشید .ب منم گفتن بیا پیشمون نرفتم

ماام طبقه بالایی پدر شوهرم اینا هستیم ولی اصلا بچرو نمیدم بهشون فقط با خودم ولی خب دخالتاشون هست گوش نمیدم اصلا

خدا صبر بده به کسایی ک نزدیک مادر شوهرن... من پونصد کیلومتر دورم باز دخالتش هست بنظر من ربطی ب فاصله نداره بخان دخالت کنن میکنن

عزیزم منم مثل شماهستم توی یک حیاط از اول دخالت تا الان باابن حساب شوهرم ازطرف خانواده اش میگیره منم میترسم بچه ام دوتربیتی بشه منو همش بد نشون میدن جلو بچم

ای خواهر جان همدردیم
پدرشوهر منم تا کوچک ترین دعوایی میکنیم بدووو میاد بالا میگه بچمو بدین ببرم😒

سوال های مرتبط

مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
خانومایی که بچه هاتون رو مای بی بی میکنید روزی چند تا استفاده میکنید من برا پسرم ۴ تا برا دخترمم ۸ تا اصلا مای بی بی دوام نمیاره پیش ما دیگه شوهرمم صداش دراومده میگه خیلی استفاده میکنی میگم خوب برا خودم که استفاده نمیکنم موندم چیکار کنم راستم میگه بنده خدا مولفیکس برا بچه هام میسازه اونم که ۴۵۰ تومن شده میگه از پسش نمیتونم بر بیام دخترمم خیلی پرخوری می‌کنه روزی ۷ بار دستشویی می‌کنه اما پسرم نه اونجوری نیس روزی دوبار بکنه نکنه
دیگه چند روزیه که کهنه هم استفاده میکنم برا دخترم کنار مای بی بی شبا مای بی بی میکنم روزا هم یه بار یا دوبار میکنم بیشتر کهنه می‌بندم چیکار کنم آخه
شما راهکاری دارید برام بدین یا نه ؟؟
ترو خدا فقط حرفای منفی نگید آدم واقعا بعضی وقتا کم میاره خیلی گرونی شده آدم یکیشو بتونه بخره یکیشو نمیتونه بخدا از این به بعدم که هوا سرد میشه سرویس ما هم تو حیاط هست روشویی تو حیاط هست موندم چطوری کهنه هارو بشورم از این به بعد خیلی سخته زندگیم
مامان نی‌نی‌ گودو مامان نی‌نی‌ گودو ۲ سالگی
مامانا امروز پسرم مریض شده بود تب داشت از شانسم شوهرمم خونه بود امروز. حالا اول گفتم بچه رو ببریم دکتر گفت هم بچه مریض میشه که دکتر نمیبرن اگه خوب نشد فردا ببریم. یکم گذشت پسرم گریه میکرد هی میگفت ای دستم ای پام درد . همینطور اشک می‌ریخت حالا من ترسیدم گفتم بچه چیکار شده بیا بریم دکتر رفتیم دکتر ، فقط استامینوفن و پلارژین داد گفت ویروس سبک گرفته. حالا اومدیم بیرون شوهرم اینقدر به من غر زد که چرا هر چی میشه میگی بریم دکتر همین استامینوفن رو که تو خونه خودت بهش دادی دیگه الان اومدیم دکتر چی شد مثلا بعد اینا به کنار
به من میگه تو با این پسر مثل دخترا رفتار کردی این لوس شده یکم مریض شده ببین چه گریه ای میکنه. دکتر میخواد معاینه کنه یه جوری گریع می‌کنه انگار میخوان چیکارش کنن. گفتم خب بچه است دیگه میگه نه همه بچه‌ها اینطوری نیستن تو اینو لوس کردی هی به خودت از اول چسبوندی این اگه نازکش نداشت اینقدر ناز نمی‌کرد اینقدر از این حرفاش به دلم میاد
میدونین مادرشوهر من خیلی زن خوبیه ولی اصلا محبت نمیکنه نه به بچه‌هاش نه به نوه‌اش اصلا بچه منو بغل نمی‌کنه نمی‌بوسه. حتی یک بار از دهنش عزیزم و قربونت برم نشنیدم به بچه‌هاش یا نوه‌اش بگه کلا یخه اخلاقشه بعد شوهرم فکر می‌کنه منم باید با بچه یخ باشم ولی من پسرمو هر روز صد بار می‌بوسم و بغل می‌کنم و قربون صدقه میرم این اختلاف اذیتم می‌کنه