خانما خستم. ..
ما و خانواده همسر بالا و پایین نشستیم تا بوده دخالت تو زندگی ما کجا میریم کجا میایم چی می‌پوشم چیکار میکنم کی خونم میاد و....
الآنم رسیده به بچم پسرمو پدر شوهرم می‌بره بیرون عشق بیرون پیدا کرده همش براش پاشستیل و پفیلا و...میگم همین تو حیاط بمونید بیرون میبرید براش این چیزا نگیرید از غذاش داره دور میشه هزار بار گفتم اصلا به حرفم گوش نمیدن گفتم بزرگترن شوهرم بهشون هزار بار گفت متوجه نمیشن همش دخالت تو تربیت بچم منو میخوان جلو پسرم بد کنن همش میگن مامانت میگه اینو برای تو نگیریم مامانتو ده میکنیم خیلی دلم برای خودم میسوزه بخدا
آدم ناشکری نیستم شکر بابت همه چی ولی میگم خداقبل پسرم دخالت تو زندگیم الآنم تربیت پسرم
خب بچه هام میبینن کسی که گوش به فرمان سمت اونا کشیده میشه چیکار کنم راهنماییم کنید مادری هم نیستم سرم تولاک خودم باشه به فکر خودم باشه خیلی حرص جوشیم تربیت بچه برام از زندگیمم بیشتر اهمیت داره

۱۰ پاسخ

بامنی که باهاشون تویه خونم چی بگمم🥲💔❤️‍🩹خستمممم خستههه

دیگ نده بچه رو

عزیزم حق داری ماها ک باهمم زندگی نمیکنیم این دخالت هاهست اونا از کمبود فرهنگ شونه این حرفارومیزنن
تاجای ک امکان داره اصلا توجه نکن هرکی میپسندی انجام بده هرچیم میگن بگن

عزیزم با همسرت مشورت کن اگه میتونید جدا بشید اگر نه که همسرت باید با احترام اما قاطع بهشون بگه که نباید بدون اجازه و هماهنگی ما بچه رو ببرید یا چیزی بهش بدید بخوره چندین بار تکرار کنید کم کم مجبور میشن رعایت کنن اما در کل میدونم شرایطتت سخته

نمیدونم چرا این خانواده شوهر فقط دوس دارن آت و آشغال بدن به خورده بچه.شل کنید بابا اه....

ما یه ساختمونیم ولی کلن ن کار دارن ن خوبی میکنن ن بدی محبت هم نمیگنن کلن

برید بیرون مستاجر زندگی کنید اما پیش خونواده همسر نباشید .ب منم گفتن بیا پیشمون نرفتم

خدا صبر بده به کسایی ک نزدیک مادر شوهرن... من پونصد کیلومتر دورم باز دخالتش هست بنظر من ربطی ب فاصله نداره بخان دخالت کنن میکنن

عزیزم منم مثل شماهستم توی یک حیاط از اول دخالت تا الان باابن حساب شوهرم ازطرف خانواده اش میگیره منم میترسم بچه ام دوتربیتی بشه منو همش بد نشون میدن جلو بچم

ای خواهر جان همدردیم
پدرشوهر منم تا کوچک ترین دعوایی میکنیم بدووو میاد بالا میگه بچمو بدین ببرم😒

سوال های مرتبط

مامان ❀بنـد انگشتے❀ مامان ❀بنـد انگشتے❀ ۲ سالگی
من وقتی به مادرشوهرم گفتم بچم دختره حالش بد شد ازم پسر میخواست بماند تو حاملگی چقد استرس بهم وارد کرد وقتی دخترم بدنيا اومد اولین نوه اش هست عزیز شد بماند یه گل یا قربونی نه خودش نه شوهرم نگرفتن زنه به شوهرمم یاد نداد زنت اولین بچتو بدنيا آورده براش گل بخر خلاصه الان تو یه محلیم میگه چرا نمیذاری بدون تو بیاد خونه ما ازت ناراحتیم چرا به خودت وابسته کردیش چرا نمیذاری به منو شوهرم وابسته بشه
انقدر توی تربیتم دخالت میکنن که حد نداره وقتی هم بهشون میگم نکنید قهر و دعوا میکنن
مثلا اونروز دخترم رفت اتاق عموی مجردش درم بستن من دیدم جیغ میزنه رفتم با آرامش آوردمش بیرون دیدم پدر شوهرم خودش دست بچمو گرفت برد توی اتاق دیگه پیش خودش از لج من
یا مادرشوهرم هزار بار گفتم دست به سینه بچم نزن دوباره میزنه و قهر میکنه که تو حساسی
اونروزم قایمکی به بچم میگفت تو دختر باباتی یا دختر منی دخترمم بهش گفت دختر مامانم
بعد همش تلاش میکنه به اونم بگه مامان
کلا سعی میکنه منو به عنوان مادر نادیده بگیره و بهم بفهمونه تو کسی نیستی برای بچه ،
یه بار دخترم عصبی بود داشت مادرشوهرم میخواست ببوستش دخترم هلش داد مادرشوهرم گفت مامانتو بزن دخترمم منو زد قشنگ معلوم بود دخترم تو عصبانیت گیج شده و ناراحته منو رده منن گفتم نه مامان ما کسیو نمی‌زنیم
مادرشوهرم وقتی میریم خونشون میخوایم بیایم خونه خودمون بچمو میگیره نمیده و تا جلوی در میاره میگه بغل من باشه نه تو بعدشم در گوشش میگه مامانت رفت تو بمون نرو ببین مامانت رفتش
موهای سرم سفید شده از دستش
تولد دخترم نزدیکه از الان استرس دارم چون نمیذاره واسه خودمون باشیم میخواد بگه باید با ما تولد بگیرید برای شوهرمم اینجوریه نمیذاره من براش تولد بگیرم
مامان نفس مامان نفس ۲ سالگی
خانومایی که بچه هاتون رو مای بی بی میکنید روزی چند تا استفاده میکنید من برا پسرم ۴ تا برا دخترمم ۸ تا اصلا مای بی بی دوام نمیاره پیش ما دیگه شوهرمم صداش دراومده میگه خیلی استفاده میکنی میگم خوب برا خودم که استفاده نمیکنم موندم چیکار کنم راستم میگه بنده خدا مولفیکس برا بچه هام میسازه اونم که ۴۵۰ تومن شده میگه از پسش نمیتونم بر بیام دخترمم خیلی پرخوری می‌کنه روزی ۷ بار دستشویی می‌کنه اما پسرم نه اونجوری نیس روزی دوبار بکنه نکنه
دیگه چند روزیه که کهنه هم استفاده میکنم برا دخترم کنار مای بی بی شبا مای بی بی میکنم روزا هم یه بار یا دوبار میکنم بیشتر کهنه می‌بندم چیکار کنم آخه
شما راهکاری دارید برام بدین یا نه ؟؟
ترو خدا فقط حرفای منفی نگید آدم واقعا بعضی وقتا کم میاره خیلی گرونی شده آدم یکیشو بتونه بخره یکیشو نمیتونه بخدا از این به بعدم که هوا سرد میشه سرویس ما هم تو حیاط هست روشویی تو حیاط هست موندم چطوری کهنه هارو بشورم از این به بعد خیلی سخته زندگیم