بعد بارداری چطور اعتماد به نفستون برگشت برا رابطه با همسرتون؟من اصلا اعتماد به نفسشو ندارم داغون شدم پاهای در از ترک پهلوهام پر از ترک خط تیره ای ک رو شکمم افتاده و نرفته هنوز سینه هام لکه زده بود تو بارداری هنور هست شیر دهی ام کلا داغون ترشون کرده از لحاظ سایز هم حتی یکی نیستن اصلا اعتماد به نفس ندارم شما چطور؟

اتفاقا با افتخار به خودت نگاه کن بدنت پر از درخشش معجزه خداس تو یک مادری یه عاااالمه درد و بحران گذراندی خودت را یه زن قوی بدان ک خدا نقش افرینش در بدنت ایجاد کرده

ببین من هیچ تغییری نکردم چون خیلی لاغر بودم
ولی اصلا مهم نیس براش
ینی تغییر می کردم شکم می موند برام یا کلی ترک میخوردم هم واسش فرقی نمی کرد
اصلا کاش تغییر می کردم ک حداقل دو تا تغییر رو ببینه
این نشون میده مردا این چیزا براشون چندان اهمیتی نداره
این ترکای بدنت میره تیرگی ها هم از بین میرن بالاخره
اون موقع هم مطمئن باش نمیاد بگه عه چه خوب شدی
حیفه ب خاطر مردا آدم نسبت ب خودش حس بدی پیدا کنه

خجالت نداره تو برای پدر شدن اون به این روز افتادی با افتخار جلوش لخت بشو و اصن اعتماد به نفستو از دست نده خیلی هم زیبایی خداروشکر کن که لیاقت مادر شدن و بهت داد

عزیز شما ک فقط برا خودت بچه نیاوردی ب هر حال بچه اون مردم هست باید درک کنه ک چ سختی هایی کشیدی و اینکه اوایل همینطوری هست تا سه چهار ماه دیگ بهتر میشه ترکات کمتر میشه رنگ پوستت میشن پوستت خوب میشه ب هر حال باید تحمل کنی و اعتماد ب نفس داشته باشی

خب خدا رو شکر ایشالا که همیشه حالت خوب باشه.اره عشقم مردها زود عوض میشن.تازه باید خوشحال هم باشه وازت تشکر کنه که براش بچه آوردی مثل دسته گل.ایشالا خدا بچه ت رو برات نگه داره

وای نگو من همه امیدم ب بعد زایمانه ک این سیاهی ها بره

هعی منم

عزیزم🥺اگه خیلی سختته برو یه لباس خواب قشنگ بگیر که تور بلند داشته باشه بدنت رو بپوشونه،چند بار اول با لباس خواب و نور کم انجام بده کم کم حالت بهتر میشه و اعتمادبنفست برمیگرده🥲❤️

روخودتون اشکال نزارین مردا عادت میکنن ما هیچ عیبی نداریم

این چیزا برای هرمادری رخ میده عزیزم.زیادم جلو شوهرت ازاین حرفا بزنی یهو دیدی دلش و زدی.نگو ازاین حرفا.با افتخار برو پیش شوهرت گلم خلاصه هم تونستی خودت ومادر کنی هم شوهرت پدر شدن رو تجربه کنه پس خودت دوست کم نگیر.هیکل سایز واستا درست میشه با ورزش با رژیم.ولی دلی که زده بشه دیگه درست نمیشه .گرفتی چی گفتم

برو بابا من رو نافی میپوشیدم کجا کاری من بخاطر اگزما سیاه شد اما ترک ندارع انگار اون مردا پشمالو چی هستن

اووووف نگو همه چیم ریخته بهم اصلا تو رابطه کل هوش و حواسم و فکرم به اندامم هست... داغووون شدیم رف

وای من بعد 40 روز اومدم خونه خودم با شوهرم انگار غریبه بودم انقد ازش خجالت میکشیدم اصلا ب رابطه فکر نمیکردم. یبار ک رابطه رفتیم اوکی شدم باز اون حس دوس داشتن برگشت

شوهرم از بدنم تعریف میکرد منم کم کم بهتر شدم

هممون همینیم

منم اینجوری شدم خودم دوست ندارم ولی همسرم میگه مهم نیس اشکال نداره هرجورباشی دوستت دارم ولی من همش فکرمیکنم نکنه اینجوری میگه ک ناراحت نشم😢

خیلی خجالت میکشم

وای منم