شما اخر شبا پشیمون میشید از اینکه چرا مادر بهتری نبودید؟؟
من ک اصلا... . هرجایی داد زدم یا دعواشون کردم حتما لازم بوده ک داد زدم اصلا هم عذاب وجدان ندارم.
والا سرویس شدم سر تربیت و سرگرم شدن و غذای مقوی و میان وعده مفید خوردنشون و اموزش اعداد و اشکال و مریض داری کردنشون
از صبح با دوتا بچه نوپا هم خونه رو سابیدم هم دونوع غذا گذاشتم هم کیک هویج و گردو درست کردم
این وسطا واسشون کتاب خوندم شعر خوندم اعداد و اشکال رو با بازی کار کردم. نقاشی یادشون دادم این وسطا باز اهنگ گذاشتم اسپیکر رقصیدیم و ....
اگه دعوا و دادم زدم حتما لازم بوده اونجا

شماهم عذاب وجدان نداشته باشید
ماهم انسانیم رباط ک نیستیم
والا رباط هم باشه تسمه پاره میکرد از دست این وروجکا

تصویر
۸ پاسخ

عزیزم تمام کارهایی که انجام میدین یه مادر همه چی تمام انجام داده
چه کار دیگه ای باید انجام بدی که مادر بهتری باشی؟
عالی هستی

چقدر باهاتون موافقم
منم شبا همین فکرو می‌کنم با خودم
البته از وقتی بیشتر سعی کردم رو اعصابم مسلط باشم و بتونم تا لازم نیست دعوا نکنم

گلم خداقوت بهت
ولی بچها اول ازهمه ب خونه امن
وسلامت روان نیازدارن بعدغذا واموزش

با دو تا بچه این همه کار کردی خیلی قوی هستی ماشاءالله من که با یکی خسته ترین میشم اخرشم واقعا با کلی عذاب وجدان میخوابم🥲

مادر کاملی هستی عزیزم ولی میشه کیک نپخت ک کمتر خسته شی

بله کاملا درست میگی موافقم باهات

این عکس دخترتونه؟

والا خيلي هممم مادر كامل و عالي هستي بخدا با اينكارا خدا قوت

مقالات مرتبط

چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک از بارداری
کتاب خواندن برای کودک
کتاب خواندن برای کودک چگونه باید باشد؟
چطور با کودکان بازی کنیم
چطور با کودکان بازی کنیم؟

سوال های مرتبط

مامان ايمى مامان ايمى ۳ سالگی
خیلی ناراحتم از عذاب وجدان خوابم نمیبره🫩
امروز خیلی دخترم رو سرزنش کردم با این که از ۱۱ ماهگی غذاش رو گذاشتم خودش بخوره تا این سن با دست میخوره و به شدت همه جا رو کثیف میکنه حتی اگه خیار بخوره تو‌کل خونه پخش میکنه بچه خیلی خوبیه ولی نمیدونم این مورد رو چطور درست کنم البته بگم کامل بلده که با قاشق بخوره ولی همش با دست میخوره😕
امروز هم سر بستنی خوردن سرزنشش کردم خدا کنه تو روحیه اش تاثیر نزاره🥺
عکس از یه سالگی دخترم🩷 ه
مشاهده ۵ پاسخ
مامان مایا مامان مایا ۴ سالگی
دخترم الان خوابی. انقد سرش داد زدم دارم از عذاب وجدان داغون میشم
من ی اخلاق گندی دارم وقتی از شوهرم دلخورم تو خونه سر دخترم داد میزنم شوهرم بفهمه عصبی ام🤐 از جمعه باهاش قهرم دارم سر بچم در میارم
واقعا هرچقد سعی میکنم اینطور نباشم دستم نیس ناخوداگاه سر بچه درمیارم
واقعا با این وضعیت افتضاح مادریم من دیگه نمیتونم بچه بیارم
الان از دخترم معذرت خواهی کردم بابت اینکه همش داد میزنم گفت اشکال نداره من بازم دوستت دارم
مشاهده ۱۰ پاسخ
مامان رادمان و تودلی مامان رادمان و تودلی ۳ سالگی
مامانایی ک مث من بارداری دوم رو میگذرونن ی لحظه میاین🥲
شما هم اصلا وقت نمیکنید استراحت کنید؟؟ یا من فقط اینجوریم همیشه هم عذاب وجدان دارم اخه سر پسرم خییلی ب خودم میرسیدم چ از نظر تغذیه و چ استراحت
الان ک خیلی کم وقت میکنم استراحت کنم یا دراز بکشم مداام کارای خونه رو انجام میدم ففط همون سه ماه اول استراحت کردم دیگ بعدش تماااام . خونه تکونی کردم دست تنهااا و الانم درگیر کارا روزمره میشم راومان جانم ک هست این وسط🤗
مشاهده ۶ پاسخ
مامان کولوچه مامان کولوچه ۳ سالگی
سلام مامان ااااا خوبین من ۳۲رساله ام یردوقلو پسر دارم یکیش خیلی آروم هر موقع غذا میدم خوب بخوره اصلا با من کار ندارن اما یکیش خیلی داداششو. اذیت می‌کنه میزنهدمنم اعصابم خورد میشه سرش داد میزنم یا اگه بیشتر اذیت کنه میزنمش اعصابم خورد همش عذاب وجدان دارم تو رو خدااااا بگین چیکار کنم همش ب من میگه مامان تو چرا هی منو میزنی اما بعضی اوقات هم دعوا میکنیم صبح از یادش می‌ره باهم بازی میکنیم پوست میشم اصلا هم ازم نمپرسه از اتفاق روز قبلش فقط خیلی ناراحتم عذاب وجدان دارم چرا میزنم حتی دارم میزنمش میدونم پشیمون میشم می‌شینم گریه میکنم بعدش اماااا باز میزنم تو رو خداااا بگین چیکار کنم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان فندوق مامان فندوق ۳ سالگی
سلام خانما من پریود نامنظم دارم سر۳۲ روز هم بیبی چک زدم منفی بود منم با این فکر ک باردار نیستم اومدم رژیم لاغری گرفتم کلی سماق و زنجبیل و دارچین و سیاه دونه میخورم برا چربی سوزی ۴ کیلو هم وزن کم کردم بعد دوماه باز تست زدم و مثبت بود رفتم سونو ۶ هفته و ۱ روزش بود قلبش تشکیل شده بود خدا رو شکر .ولی همش عذاب وجدان دارم نکنه این گرمیجات ک خوردم بهش اسیب زده . بنظرتون تو هفته های پایین این مواد اسیبی بهش زده
مشاهده ۴ پاسخ
مامان ارسلان مامان ارسلان ۳ سالگی
خانومای ک بچها تون هم سن پسرمنه میشه کمک کنید!؟
من دیگ واقعا خسته شدم نزدیک یک سال و نیم هست پسرم رو از پوشک گرفتم ولی خیلی بازی گوش و تنبله جیش ک داره تا لحظه آخر نمیگه و نم میده به خودش یا اینکه مدفوع تو خودش می‌کنه مثلا تا دقیقه آخر نمیگه وقتی ام میگه شرت کثیف شده دیگ واقعا بریدم تو دوساعت گذشته دوبار دفع داشته ک اصلا نگفته و من هم دعواش کردم هم یکی زدم تو کمرش ازاین طرفم نشستم کلی گریه کردم هم برای حال بدم هم برای زدنش هم برای کثیف کردن شزتش راه حلی دارید
مشاهده ۷ پاسخ
مامان دو عشق مامان دو عشق ۴ سالگی
سلام خانوما من دیگه واقعا کم آوردم دخترم ۷ سالشه پسرم ۳ و نیم سالش چشمامو با دعوای اینا باز میکنم دعوا میکنن همدیگرو کتک می‌زنن منم که میخوام جاییشون آسیب نبینه جداشون کنم لج میکنن همدیگرو بگیرن تیکه پاره کنن یه اتفاقی میفته واویلا باز دوباره جییغ و داد و قیامت از صبح هیچ کاری نکردم هیچ خونه هم انگار بمب زدن از دست اینا نماز ظهرمو هم نخوندم نه افطار آماده کردم فقط دوست دارم یه آرامبخش بزنن چند روزی بیهوش باشم کتکشون میزنگ عذاب وجدان ولی نمیکنه تو این هاگیر واگیر معلم دخترم دوروزه تکليف گذاشته دیگه هیچی
برا بچه های شما هم تکالیف دادن ؟
مشاهده ۷ پاسخ
مامان علي محمد مامان علي محمد ۳ سالگی
سلام مامانا ظهر جمعه تون بخیر و شادی 😍
بازی مونته سوری با اعداد 🧮
روی کاغذ اعداد رو داخل مربع نوشتم و از علیمحمد میخوام که به تعداد هر عدد با خمیر بازی گردالی درست کنه و بزاره داخل مربع البته ما قبلا این بازی رو تمرین کردیم و با توجه به شکل نوشتار هر عدد میدونه که داخل هر مربع چه عددی هست شما هم با کوچولو هاتون این بازی هارو انجام بدین
چون من علیمحمد رو مهد نمیبرم این بازی هارو خودم باهاش انجام میدم
مشاهده ۵ پاسخ
مامان هدیه و جانان مامان هدیه و جانان ۶ ماهگی
سلام مامانای قشنگم
مامانا من رو دست دخترم اصلا نشونی از واکسن‌های بدو تولد نیست همونا ک تو بیمارستان میزنن
من بیمارستان عدل تهران زایمان کردم، اونجا اجازه ندادن همراه بچه بریم قسمتی ک واکسن میزنن
خودشون بچه رو میگرفتن و میبردن، حالا چند وقته ک دقت میکنم اصلا اثری ازش نیست حتی دو جا هم بهداشت بردم کلی چک کردن حتی زیر بغلش رو هم چک کردن ولی چیزی ندیدن، کسی بوده بچه اش اینجوری باشه؟؟
میگم نکن اصلا یادشون رفته بزنن براش
دخترم ۳ ماه و ۱۰ روزش
مشاهده ۷ پاسخ
مامان ❤️امیرحسام❤️ مامان ❤️امیرحسام❤️ ۳ سالگی
سلام از مادره خسته و داغون و مریض... دیشب تا صبح پسرم تب داشت بیدار بودم پاشویش کردم شیافت گذاشتم براش کف پاش پیاز گذاشتم خودمم مریض یعنی تا صبح جون دادم صبح هم بردمش دکتر دوتا آمپول به پسرم زدکلی دارو داد گفت ویروسه... ماشالله هزار الا اکبر کربلاییا اومدن با خودشون سوغات آوردن بابا و مامانم هم رفته بودن انقد که نیست تو کربلا نظافت رعایت میشه هر سری کربلاییا میان با خودشون هزار جور مریضی هم میارن.. تاوانشو ما باید بدیم 450 پول ویزیت 600هم پول دارو ها 🤦🏻‍♀️😷😮‍💨
مشاهده ۵ پاسخ
مامان ايمى مامان ايمى ۳ سالگی
سلام دوستان

دخترم رو هر وقت میبرم مهد یا کلاس شنا اولش با گریه یا اخم ازم جدا میشه اما تا منو نبینه اروم میشه و تو فعالیتهای کلاسی شرکت میکنه .
این که قبل رفتن با ناراحتی میره اذیتم میکنه با مدیر مهد صحبت کردم میگه مبخواد با این کار حرف خودش رو پیش ببره به نظر خودم نیازه که بچه بعد از سه سال مهد و .. بره ولی از یه طرف هم عذاب وجدان میگیرم
مشاهده ۴ پاسخ
مامان مهراد مامان مهراد ۳ سالگی
سلام
حالم خیلی بده.خیلی عذاب وجدان دارم.خیلی اخلاقم با مهراد بد شده واقعا دست خودم نیست.تو رو خدا اگه روانشناس خوب تو کرج میشناسین بهم معرفی کنین؟
از عذاب وجدان دلم میخواد گریه کنم
مشاهده ۲ پاسخ
مامان Nafas مامان Nafas ۴ سالگی
وااای خانوما دخترم سرویسم کرده بیرون میبرم میخام بیارم خونه جیغ داد و هوار یعنی اینقد جیغ داد زد عصبی شدم داد زدم سرش تامرز جنون رفتم اینقدر ک گریه کردم خیلیم کنترل کردم ک نزنمش خداروشکر نزدمش ولی خیلی دیگ داد زدم دیدم اروم نمیشه یعنی خودمم نشستم گریه کردم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان باران و بهار مامان باران و بهار ۳ سالگی
بچه ها من ساعت ۱۱بیدار شدم کم کم آماده شدم و تخم مرغ گذاشتم آبپز شه بهار بیدار شد کاراشو انجام دادم و لباس تنش کردم(در این حین بارانم هی میگفت بجای اسباب بازیها حرف بزن)بردم بهداشت واسه واکسن،از اونور ساعت۱برگشتم دیدم هنوز صبونه نخوردن😐تخم مرغها رو پوست کندم برنج گذاشتم خیس بخوره ،نون آب کردم و به باران تخم مرغ دادم خودمم یه چای سرد با کلوچه خوردم ،بعد برنجو پختم ،ناهارو آوردم شوهرمم وقت نداشت چیزی نخورد و رفت ،سفره رو جمع کردم آشپزخونه رو جمع کردم گفتم یکم باسنمو رو زمین بذارم که بهار گریه کرد بغلش کردم و چرخوندم ،بارانم دنبالم.... بعد که بهار رو زمین گذاشتم باران اسباب بازیاشو آورد که بیا بازی ... نیم ساعت باهاش بازی کردم گفتم دیگه بسه ،اونم ناراحت شد و گریه کرد می‌گفت باید باهاش بازی کنم ،یعنی نیم ساعته کوفتی واسه خودم نیستم ،ایا من مقصرم ؟؟؟؟همیشه در طول روز حتی شده نیم ساعت یا بیشتر باهاش بازی میکنم , گاهی هم متفرقه ست هر بار پنج دقیقه ده دقیقه تا یه ساعت دو ساعت بعد که باز بگه بیا بازی ،واقعا عذاب وجدان میگیرم اما می بینم واسه خودمم نمیتونم وقت بذارم اصلا ،شما که دوتا بچه دارید چه میکنید؟قبل از بهار خیلی باهاش وقت میگذروندم اما حالا اصلا نه نمیتونم درست حسابی واسه بهار وقت بذارم نه باران،بیچاره باران هم خیلی درک میکنه و هر بار که بهش میگم کار دارم صبر می‌کنه ،نمیدونم چیکار کنم😢
مشاهده ۶ پاسخ
مامان آرتام و دنیز مامان آرتام و دنیز ۳ سالگی
صبحانه پسرم جهت ایده
یدونه سیب زمینی کوچیک رو سرخ کردم بهش یه کم رب زدم و یدونه هم تخمه مرغ رو هم بهش اضافه کردم مثل املت ..بدون نون دادم بهش .هم کربوهیدرات داره همم پروتیین
مشاهده ۱ پاسخ