آپدیت جدید از شرایط روحی و روانیم 🤍💕
تو تاپیک هام شرایط روحیم بعد زایمان هست میتونید بخونید
در حال حاظر خیلی بهترم تونستم شرایطم رو درک کنم و بپذیرم که مادر شدم
بچم زردیش رفته و حالش بهتره داره وزن میگیره و شکر خدا قیافشم درست شده بعضی چیزای صورتش و بدنش به من رفته و این کمی خوشحالم کرد ،بعضی وقتا بغلش میکنم گریم میگیره از حجم معصومیتش و نازیش میگم چطور تونستم دوسش نداشته باشم. دیروز با همسرم بیرون بودیم دیگه اواخرش میگفتم بریم خونه دلم تنگ شده واسش اومدم کلی بوسش کردم بو کردمش.
تنها چیزی که در حال حاضر اذیتم میکنه اینکه ۷ آذر میریم خونمون و مادرم خیلی وابسته سها شده و من از اینکه قراره حس بدی به مادرم بدم ناراحتم و خونمون هم قمه حالا من کی بتونم بیام اردبیل دوباره خیلی دلم غصه داره از این بابت خودمم انگار یادم رفته خونه زندگیم خودمم خیلی دلتنگ میشم . اونجا هیشکی رو ندارم فقط فامیل شوهر هستن .
خلاصه این شرایط جدید من هست فک کنم یکمم بگذره بهتر تر بشم

۶ پاسخ

خداروشکر عزیزم 😍
از اینکه اوضاع روحیات خوبه و
عاشق دختر شدی واقعاً واقعاً خوشحالم
زمان حلال مشکلاته
یه وقتایی یه سری چیزا رو باید سپرد به زمان
خودش خود به خود مسیرش رو پیدا میکنه

خدا رو شکر عزیزم خر چی بگذره بهترم می شی ، اتفاقاً بری خونه از مامانت دور شی برای خودت بهتره حست به بچه ات چند برابر می شه ، بعد که بهتر شدی بگو مامانت بیاد پیشت😘

اسهال بچه یک چجوری مدفوع سبز

اخی الهی بگردم 🤱

بری خونه خودت اولش حقیقتن سخته و دل تنگ میشی
ولی کم کم عادت میکنی
یه مدت که گذشت از مادرت بخواه بیان چند روزی پیشتون بمونه
ضمنا تو قرار نیست حس بدی به مادرت بدی فقط میخای بری سر خونه زندگیت
مطمعن باش مادرتم حس بد نمیگیره فقط ممکنه دلتتگتون بشه که طبیعیه

چقدر دوره خونتون💔

سوال های مرتبط

مامان فندق مامان فندق روزهای ابتدایی تولد
تا قبل بدنیا اومدن بچه توی حاملگی همش میگفتم بدنیا بیاد راحت بشم درد نداشته باشم اما الان هزار بار برگردم عقب میگم حاملگی بهتره اینکه خودم درد می‌کشیدم ولی میدونستم جای بچم امنه خیلی بهتر بود از وقتی بدنیا اومده زندگیم زیر و رو شده مدام گریم میگیره بخاطر اینکه زردی داره زیر دستگاه جای بخیم میسوزه سرفه ک میزنم جیغ میکشم بخاطر دردی ک دارم از استرس اینکه نکنه مریض بشه دارم میمیرم از آدمای نفهم اطرافم ک مدام باعث میشن بچم اذیت بشه باعث شدند زردیش بره بالا از اون بیشعور هایی ک یهویی بچه رو بوس میکنند
تا میتونید از حاملگیتون لذت ببرید حاملگی خیلی بهتره خیلی خیلی بهتره اینکه آدم بدونی جای بچه امنه کامل مریض نیست خیلی بهتره
چقدر دلم گرفته از وقتی نی نی بدنیا اومده انگار زیر ی فشاری دارم له میشم اووووووففففف چقدر دلم پره
امروز همسرم طفلکی گفت برو حموم سرتو بشور تا من بیام روی بخیت آب بریزم و بشورم چون موقع ای اومد ک من اومدم بیرون یعنی چون اینطوری گفت وقتی صداش کردم گفت ول کن دیگه کلی توی حموم گریه کردم
چقدر همش دلم گرفته احساس میکنم از پس هیچی بر نمیام بخیه هام هم میسوزه