واقعا دنیا بهم اینو بهکاره که روز زایمان بچمو بغل کنم و کنارم بزازمش 🥲 الان افتادم یاد اون ده روزی که پسرم بستری شد حالم گرفته شد قلی واسه خودم درد گرفت چقد گناه داشتم واقعا ایشالله هیچکس اینو تجربه نکنه ایشالله همه بچشون صحیح و سلامت بیاد بغلشون از فرداشم از بیمارستان دوتایی خوشحال مرخص بشن
من بعد ده روز این خوشحالی رو تجربه کردم هیچوقت اون روزای سختو یادم نمیره کیا مثل من بودن ؟

من 😢 پسرم ۳۶ هفته با وزن ۱،۷۰۰بدنیا اومد ۲۲ روز بیمارستان بود من و شوهرم تنها تو‌کشور غریب

من من حتی بچم شیرمم نخورد راهم نمیدادن میگفتن خانوم بچت شیر خشک پرستار میده ۱۲ روز ندیدمش حتی یه عکس تو بغلم نداره از روزا اول حسرتش میمونه

عزیزم من دوتا بچه چهارسال و دوسال دارم هردو زود بدنیا اومدن و چند هفته بیمارستان بستری بودن

منم همینطور.‌ تازه بعد سزارين کمی میخواست حالم خوب بشه بچم رو پرستار ان ای سی یو برداشت برد به خاطر افت قندش🥺 همه مامان ها داشتن استراحت میکردن من به زور خودم رو از تخت پایین انداختم برم پیش بچم‌. تا صبح فقط هی بهش سر میزدم با حال خرابم‌. یک هفته اونجا بود چقدر سخت بود اصلا استراحت نکردم همش گریه میکردم خداروشکر الان کنارم هست💜

ای بابا من بچم نارس بدنیا اومد 17روز بیمارستان داخل دستگاه موند منم سزارین با اون شکم پاره سرپا ایستادم انقدر سخت بودم که نگو تنها تو شهر غریب هم زبونت نیستن من ترک داخل کردا با اکسیژن نفس میکشید هروز میمردم وزنده میشدم الان خداروشکر کنارمه بچم 8ماهه بدنیا اومد

پسرشما زود دنیا اومدکه بستری شد؟

وای وای پسرمن دوهفته بستری شد وحشتناک ترین وبدترین روزای زندگیم بود اولین تجربه مامان شدن خودم نمیدونستم چه بلایی سرم اومده تازه همه هم ریخته بودن سرم که تقصیرتوعه بستری شده برگشتم خونه چون حال بچه اصلا جوری نبودکه لازم باشه من پیشش باشم نصف شب بیدارمیشدم انگاری دیاوارای خونه داشت روسرم خراب میشد من تاشیش ماه حالم به خاطراون دوهفته بدبود ولی خداروشکرکه الان سالم کنارمونن

من همیشه میگفتم روز زایمانم کلی ب خودم میرسم آرایش چیتان پیتان میرم اتاق عمل ولی حتی نشد ک شیو کنم 😐 ۳۲ هفته و ۵ روز یهو زایمان کردم و منم بچه ها رو ندیدم حتی تا یک هفته ندیدمشون افسرده شده بودم نمیتونستم برم دیدنشون چون میگفتم اگر ببینم باید پیششون باشم یا باهام بیان خونه نمیتونن دیکه برگردم خونه بعد ۹ روز رفتم دیدمشون انقدررر گریه کردم و حالم بد شد دو هفته نی نی هام بستری بودن بعدش ک یکیشون مرخص شد رف خونه پیش مامانم اون یکی بستری و خودم پیشش بودم سخت بود ولی خداروشکر ک بخیر گذشت و بچه هام رو خدا صحیح و سالم بهم بخشید😇

دوماه بارداری خودم بستری بودم . ۲۵ روز هم دخترم وقتی ب دنیا اومد بستری بود. بازم خداروشکر 🙏

عزیزم اینجوری نگو خداروشکر ک الان صحیح و سالمه و اینکه بدهکار ک نیس یکی دیگه میاری ایشالله اونو همون موقع بغل میکنی

منم پسرمو اصن ندیدمش بعد از سه روز ک خودم از آی سی یو مرخص شدم دیدمش🥲