آنیا از صب ساعت 8 بیدار شده اینقدررر اذیت کرد اینقدررر بهونه گرفت و هی دستور اینجابریم اونجا بریم اینکارکن اون کارکن و همش نق نق و گریه ک خستم کرد خیلی اذیت کرد خیلیییی، دیگه بدجور عصبی شدم جیغ زدم و مشت ت سرخودم زدم🙁همین الان خوابید حالا عذاب وجدان داره دیوونم میکنه🙁
هعی خداااا چرا این بچه ها این کارمیکنن
من ک مامانم اعتراف کرد گف شما اگ اینجور بودین من عمرا دیگه بچه نمیاوردم
ولی بازم خداروشکررر بخاطر وجودشون بخاطر سلامتیشون شکرر🌷🫠

منم خیلی عصبی میشدم و بعد از خودم متنفر میشدم همش فک می کنم شاید بخاطر تیرویید که دارم عصبی میشدم ولی شکر خدا یکماهه خودم ارومم بچه هم بهتر شده

منم عجییییب درگیر چالش های مزخرف دوسالگی ام ،بهونه گیر شده و فقط لجبازی میکنه اما امروز همه کارامو گذاشتم کنار فقط باهاش بازی کردم و وقت گذروندم حتی باهم ناهار درست کردیم فقط بهش محبت کردم و بغلش کردم خداروشکر از صبح بدون هیچ چالش پیش رفت،دندونای اسیابش رو‌نگاه کن شاید داره دندون در میاره دختر من که یکیش در اومد سه تای دیگه به حدی ورم کرده جیگرم کباب شد نگاه کردم

دختر من ۲ روزه یکسره صدام میکنه نمیدونم از کلمه مامان خوشش اومده یا ن میخاد منو روانی کنه بعد میگم بله جانم باز نمیگه چیه فقط میگه مامان مامان 😵‍💫😵‍💫😬😬

وای منم اینجوریم اونقد خودمو میزنم جیغ میکشم هنوزم گلوم درد میکنه بخاطر جیغ کشیدنام ولی نمیدونم چ مرگمه هی دلم میخواد باز بچه بیارم😂