حس مالکیتی که مادرشوخرم به بچه هام داره خیلی اذیتم میکنه ،تو‌پروسه زایمان من اومد فقط کمبود خوابشو جبران کنه ،الانم میاد وسط خواب بچه هامو بیدار میکنه ،بچه داره خودشو میکِشه این جمعش میکنه..اخرش دیروز دعوای سنگین کردم باهاش ک پاشو نزاره اینجا امروز باز اومده وسط خواب بچه رو بیدار کرده نفهم ...من بااین چکار کنم با این وضع روحی داغونم جور این احمقام باید من بکشم

خونسردی خودت رو حفظ کن شاید مادر شوهرت پیرزن شده و فقط دلش ارتباط با نوه هاش رو می‌خواد و بلد نیست خوب درکت کنه بخاطر بهم ریختگی هورمون ها بعد زایمان ممکنه حساس شده باشی روی رفتار مادرشوهرت بهر حال اون مادر بزرگ اونهاست ب نظرم هدفش آزار تو یا بد خواب کردن اونها نیست کاری نیست ک با دعوا حل بشه .کمی مهربون باش

به شوهرت بگو باهاش حرف بزنه
عجب آدم بی درکیه

من منتظر بودم بیایی از تجربه و حس های خوب بگی چرا اینجوری شدی پس .....

اینو ک گفتی فهمیدم دلیل افسردگیت همین مادرشوهرته خدا لعنت کنه همچین آدماییو دلیل ناراحتیع منم مادرشوهرمه

بگو شوهرت بهش توضیح بده تو شرایط نرمالی نداری و جدای از هورمون های بهم ریختت کم خوابی و کمبود ویتامین و کم خونی بعد زایمانم اضافه میشه پس یه تایمی دیر به دیر بیاد دیدن بچه ها تا تو خودت رو پیدا کنی و بتونی زندگی و بچه هارو مدیریت کنی در ضمن بهش بگه نوزاد باید بخوابه تا رشد کنه!!!!! نوزاد خودش سخت میخوابه پس این بیدار کردن بچه ها در اصل یعنی اذیت کردن مادر

تو یه ساختمونی

منم از الان بچه نیومده داستان دارم با خرفاش و کاراش به شوهرم گفتم ی دور رفت رید بهش ولی میدونم باز کار خودشو میکنه

بزنی نصفشم کنی حق داری 😐

باهاش دعوا کردی ولی بازم اومد ؟! 🤐😑 از عمد اومده حرصت بده

چه کارایی میکنن ، چه فکری میکنن واقعا !
بنظرم بچه رو وقتی میان خودتون بغل کنید آروم توو بغلتون که بیدارش نکنن

همین کاراشون باعث افسردگی مادر میشه
واسه چی بچها رو بیدار میکنه ب شوهرت بگو باهاش صحبت کنه

در باز نکن براش یا به شوهرت بگو یه کاری کنه

خدا بهت صبر بده

واای