بچم قربانی حرف این و اون شد😭😭😭😭😭😭😭😭😭

به حرف نزدیکان که بچت بزرگ شده و فلان فلان بسه خرج زیاده ووووووو
دخترمو دوسالگی از مایبیبی گرفتم و نتیجه اش شد این که عفونت روده گرفته میگی چرا چون از مدفوعش میترسید و نگهمیداشت 😞😞😞
بماند که چقدر عذاب کشید برا دسشویی کردن و چقد از مقعدش خون اومد.وقتی که مدفوعش میمود و نمیتونست بکنه خدا شاهده انگار داشت زایمان میکرد خیلی درد کشید خیلی
من مامان خوبی نبودم براش🥺🥺🥺🥺🥺🥺🥺

من هنوز‌ک‌نزدیک‌سه سالش نتوستم بگیرم‌چون آماده نیست

من نمیخواستم تا نزدیک ۳ سال بگیرم هرکی هم حرف میزد جوابش رو میدادم چون بچم خیلی مهم تر بود تا پول
اما دیدم امادگی کامل داره پریروز گرفتم و الان کامل یاد گرف مدفوع هم میکنه
بنظرم هرچقدم دیر بشه عیب نداره مهم اینه بچه ب راحتی یاد بگیره

من فقط بچم برام مهمه، حرف بقیه از ابن‌گوش میشنوم از ابن گوش رد میکنم
چرا از پوشک نگرفتی، چرا صحبت نمیکنه ، باهاش کار نمیکنی، باهاش صحبت نمیکنی
تموم این حرفا رو ب ی ورم میگیرم

منم شروع کردم بگیرم از روز اول تا روز سوم اصلا پیپی نکرد حس کردم داره ولی خودشو نگه میداره منم پوشکش کردم و بیخیالش شدم همینکه پوشکش کردم تا غروب دوبار پیپی کرد بچم🥲

عیب نداره گلم عذاب وجدان نداشته باش ایشاالله خوب میشه همه ی ماها انسانیم ، انسان هم جایز الخطاست خودتو اذیت نکن بالاخره کاریه که شده ، سعی کن ازین به بعد دیگه حرف کسی واست مهم نباشه ، منم سر از شیر گرفتن دخترم خیلی حرف شنیدم همه میگفتن زوده زوده در حالی که دخترم اصلا غذا نمیخورد تا اینکه ۲۰ماهگی گرفتم و ازین رو به اون رو شد خیلی خیلی غذا خوردنش بهتر شد ، سر پوشک هم همه میگفتن بگیر ولی من میدونستم دخترم آمادگی نداره تا بالاخره یه روز خودش پوشکشو باز کردم بردم دسشویی خیلی راحت کارشو انجام داد و یک هفته ای یاد گرفت

الهی بگردم
دختر خواهرشوهرم‌ابنحوری شده هرچی بهش میگم بچتو زود گرفتی عوارضشه یبوست شده وای بچه کلا تو دستشویی قبول نمیکنه
فقط دنبال اینه بگه من ایراد دارم
الان بهتر شده
دکتر بردی؟؟؟

بله بچه ها میترسن پسرمن کامل همکاری میکنه ولی گاهی برای مدفوع اذیت میشه دیروز مدام دلشو میگرفت ولی مدفوع نمیکردمنم پوشکش کردم نصف شب قشنگ یکساعت بعد مدفوع کرد راحت شد

الهی بگردم .کاش عجله نکنیم و بحرف کسی نکنیم
من خودم مخالف از شیرگرفتن و از پوشک گرفتنم میگم هر وقت خودش نخواد پس میزنه ..مثلا پستونک و ۱۸ ماهش شد دخترم دیگه خودش نخورد

دقیقا میفهمم چی میگی ترس از مدفوع پسر بزرگ منم همین بود خیلی میترسید دیدم فایده نداره دیگه قلقش دستم بود تا مدفوع داشت مای بیبی می‌بستم راحت میکرد تا سه سال و نیمش بود همیشه موقع دفع مایبیبی بود منم کلی حرف شنیدم ولی برام مهم نبود چون بچم خیلی اذیت میشد دل درد میشد وقتی نمی‌کرد منم ب این نتیجه رسیدم موقع دفع ببندمش

به منم میگفتن حواب میدادم مساله شخصی ربطی به کسی نداره پول پوشک ازجیب شما نمیره پس هیچ ربطی به شمانداره

قشنگ درکت میکنم منم مث تو باعث شد یکسال نتونم از جیش بگیرمش بمیرم چقد دعواش کردم و اذیتش کردم

چرا باید به حرف بقیه کنی، مگه اونا قراره خرجتونو بدن
من پسرم تا ۳ سال و ۳ ماهگی پوشک داشت، یروز خودش گفت مامان دیگه پوشک نه بریم دستشویی، خییلی راحت گذاشت کنار

قبلش ۳ بار اقدام کردم بی فایده بود گریه میکرد پوشکم کن، منم پوشک میکردم، میگفتم بالاخره یروزی میزاره کنار، همیشه قرار نیست همینجوری بمونه

برای پدر و مادر شدن باید کر و کور و لال بود
شما هم خودتو سرزنش نکن درست میشه
این میشه چراغ راهت شما مسیر طولانی در پیش داری نباید خودتو ضعیف نشون بدی با قدرت برو جلو خوب میشه برای هر کاری تحقیق کن برای هر تصمیمی با چند نفر که علمش رو دارن مشورت کن
الان هم نگران نباش چیزی نیست

ازقبل یبوست نداشته؟

شما بچتونو از مایبیبی زود نگیرد