۶ پاسخ

مبارکش باشه عزیزم🧡✨

بنظر من تولد یکسالگی خیلی خاصه همش تموم ۱۲ ماهی که با یه موجود کوچولو سر کردی جلو چشماته
مراحل رشدش
چیزایی ک یادگرفته
سختیایی ک کشیدی
شیرینیاش
همه اینا مرور میشن برات و میفهمی که چقدر بچه داشتن تورو بزرگ کرده و حس میکنی یه قله رو فتح کردی

بعد یه لحظه ب این فکر میکنی که تازه سال اولشه و کلی راه پیش رو دارین متوجه میشی که مسیر تموم نشده و کلی قله مونده برا فتح کردن و تو بخوای نخوای بخاطر وجود اون بچه مجبوری قوی تر ادامه بدی💪🏻
منم ۵۰ روز دیگه پسرم میشه یکساله🥹

دختر منم شهریوری بود و ۴۱ هفته بدنیا اومد

آخی عزیزم،چه قشنگ نوشتی، امیدوارم بهترینها براتون باشه
ولی پسر من تیر اومد دنیا و اصلا هم برای دنیا اومدنش عجله نداشت😂 منم چهل هفته زایمان کردم

مبارک عزیزم.🌺🤱🏻
مادرشدن یحسی هست که فقط زمانی درکش می‌کنی که بچت درون بزرگ میشه رشد می‌کنه.امیدوارم همه دختران سرزمینم این حس زیبا رو تجربه کنن.

تولدش مبارک باشه عزیزم

مبارک باشهههه
تولد دختر منم ۲۹آذره😍😍

سوال های مرتبط

مامان آنیل🐣 مامان آنیل🐣 ۱۳ ماهگی
پارسال این موقع دخترم تو شکمم بود و همش تو فکر خیال بودم ک نکنه قبل سزارینم کیسه ابم پاره شع ببرن طبیعی زایمان کنم یا دردم بگیره یا بچمو عوض کنن داخل بیمارستان یا جفتو تو شکمم جا بزارن و.....دهم آبان پنجشنبه بود ساعت دونیم ظهر دخترم به دنیا اومد و دنیامو رنگی کرد
باورم نمیشد این بچه منه من باید مراقبتش کنم بزرگش کنم..از اون لحظه به بعد من دیگه برای خودم نبودم و یه مسئولیت جدید و شیرین به من داده شد و مادر شدم🥺✨الهی من فدای اون چشمای خوشگلت بشم دختر نازم🐥روزی ک زایمان کردم تا ساعت سه نصف شب دخترم پیشم بود من شیرنداشتم و شبرخشک بهش دادیم مامانم انقدر بهش داده بود ک بالا اورد و پرت شد داخل ریش و شش روز بستری شد بچم🥲دو روزشو ک خودم بستری بودم کسی پیشش نبود و درحد سرزدن بهش زدم بچم انقدر زجه زده بود ک صداش گرفته بود یعنی هیچوقت دوسندارم اون خاطره.های تلخ یادم بیان ولی دیگه گذشت امیدوارم همیشه سالم و سلامت و پایدار باشن همه‌ی بچه‌هامون❣️


پیشاپیش تولدت مبارک جوجه رنگیم🐥✨
مامان پسرم🍓 مامان پسرم🍓 ۱۶ ماهگی
مامان نفسی مامان نفسی ۱۵ ماهگی
امروز داشتم سرویس بهداشتی رو میشستم ، توالت فرنگی رو هم شستم ،یاد ایام خوشم افتادم 🥹🥲
از توالت فرنگی فقط بعد از زایمانم استفاده کردم بخاطر همین یادآور اون روزاست برام
الان ک دخترم یازده ماهه و ی دوهفته دیگه تولدشه
چند روزه که حالم عجیبه
نمی‌دونم چیه
همش یکسره حال و هوای پارسال این موقع تو سرمه
آخرای بارداریم
پیاده روی هرشب
سخت خوابیدنا
فقط ب پهلوی چپ خوابیدن
تکرر ادرار آخخخ نگم از تکرر ادرار که آبرو نمیزاشت واسه آدم
استرسم برای زایمان چون به شدت فوبیا داشتم بهش
استرس اینکه به دنیا بیاد یعنی شکلیه یعنی مو داره ،من اینهمه براش گیره سر گرفتم 🥹🥲
حس و حال بعد زایمان
اووووفف خونمون هر دقیقه مهمون بود
هرکی یه چی می‌گفت و رو مخم بودن
دوست نداشتم اصلا کسی بغلش کنه دخترمو
شیرم کم بود دخترم گشنه بود باید شیرخشک میدادم فتواهای اطرافیان شروع میشد
اولین دوش بعد زایمان 🥺آخخخ که چقدر این دوش لذت بخشه
اولین دستشویی بعد زایمان ،اینو اونایی که طبیعی زایمان کردن میدونن 🥺
من «مادر » شدم
یک نسخه بهتر از خودم🥺🥹🥲
مامان جوجه کوچولو 🐣 مامان جوجه کوچولو 🐣 ۱۶ ماهگی
مامانا بیاین راهکار بدین
دارم داغون میشم
مثلا الان دلم میخاد بشینم چرا ۴۰ روز قهری ک خونه بابام بودم بعد از تولد پسرم
پسرم دست ابحیم کم دادم یا همش باهاش غر میزدم
یا پسرم رفته رو مبل همش حس میکنم میوفته الان
یا گریه میکنم چرا اون اتفاق شوم تو زندگیم افتاد
یا گریه میکنم واسه وقتایی ک دونفره بودیم بعد از رابطمون چقد راحت بودیم ولی الان خیلی زود جینگی باید بری حمام
حالم بده
یا از چاقیم همش مینالم
من صبحانه نمی‌خورم ناهار هم بگی نگی میخورم بیشتر وقتا هم نمی‌خورم
ی شام میمونه
بعد وقتی ک عصبی میشم از سیرابی ک بدم میاد اگه جلوم بزارن میخورم
از اینکه نمیتونم لاغر کنم خودمو با این همه سختگیری
یا مثلاً الان آهنگ تند گذاشتم ک ورزش کنم ی دقیقه بیشتر نتونستم
دقیقه دوم گلوم خشک خشک شده بود بیشتر نتونستم ادامه بدم
چیکار کنم ؟!
دکتر زنان رفتم گف کلینیدوم سی بخور بعد کف نه چون شیر میدی
ولی از اونور مامانم میگه بخور
تا یذره گرسنه میشم یا خیلی خورده باشم چنان دور نافم درد میگیره ک حد ندارن
وقتایی ک عصبی بشم همین جور
اصلا دست خودم نیست
میخام بعد از ظهر ی جایی برم حوصلم نمی‌کشه
کاری هم ندارم حس میکنم تنبل شدم از بس تو خونه نشستم
از ی طرف غصه
از ی طرف چاقی
از ی طرف این جوش های زیر پوستی
باز از اینورم حمام میرم شیو میکنم ۱۲ ساعت بعدش میزنم بیرون
😭😭😭😭