پارت 2
برگشتيم خونه يكم پياده روي كردم و روي توپ ورزش كردم و رفتم حموم 10 تا اسكات زدم شام هم نخوردم خوابيدم با درد پريودي ساعت 2 ونيم از درد بيدار شدم رفتم دستشوويي و برگشتم خواستم بخوابم نتونستم لرزش شديد گرفتم خيلي شديد سردم بوود حالت تهوع داشتم بالا آوردم همسرم گفت بريم بيمارستان وسايلامونو جمع كرديم و رفتيم اونجا كه رسيدم گفتن دوسانت و نيم رحمت بازه ايقدم كه استرس داري و لرزش نميتونيم ان سي تي بگيريم بدنتم ضعيفه برو ي چيزي بخور راه برو و بعد دوساعت بيا🙁😥

۱ پاسخ

خب خب

مقالات مرتبط

علت لرزش بدن در خواب
علت لرزش بدن در خواب و درمان لرز بدن از داخل
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟
چگونه خانه داری را یاد بگیریم؟
خونریزی بعد از زایمان سزارین
خونریزی بعد از سزارین تا کی ادامه دارد؟ + علائم خطر
ورزش‌های هوازی برای زانو درد
ورزش‌های هوازی برای زانو درد | 10 ورزش برای تقویت زانوی آس...

سوال های مرتبط

مامان مائده🩷اسراء مامان مائده🩷اسراء روزهای ابتدایی تولد
سلام خانوما برام دعا كنيد ب راحتي و ب سلامتي زايمان كنم و بچه مو بسلامتي بغل كنم
ساعت 3 دردم گرفت رفتيم اونجا از شدت استرس و لرزش نتونستن ازم ان سي تي بگيرن گفتن برو يه چيزي بخور دوساعت بعد بيا راستي معاينه كردن 2 سانت و نيم شدم
خيلي بدن درد و كمر درد بدي دارم بالا اوردم
الانم دارم ورزش ميكنم رو توپ برام دعا كنيد
مشاهده ۳۰ پاسخ
مامان آنیسا مامان آنیسا ۴ ماهگی
پارت 2

بعده اون دیگه اومدم خونه کلی ورزش کردم دو سه بار رفتم دوشه آبگرم گرفتم و تو لگن نشستم حدود یه ساعت هم پیاده روی داشتم دیدم دردام خیلی شدید شدن دوباره رفتم بیمارستان اونجا دیگه گفتن سه سانتی گفت برو یه ساعت دیگه بیا خلاصه از ساعت 12 شب تا 1نیم شب پیاده روی و چرخش لگن داشتم تا که دیگه 4نیم سانت شدم و بستریم کردن.....
مشاهده ۵ پاسخ
مامان مائده🩷اسراء مامان مائده🩷اسراء روزهای ابتدایی تولد
پارت 3
منم امد خوردم و نماز صبح خوندم بزور با درد و حموم كردم صبح شد صبحانه خوردم تا يكم بدنم جون بگيره گفتم بزار اول پياده روي داشته باشم يكم پياده روي كردم اصلن نتونستم زياد پياده روي كنم چون هم سرم درد ميكنه انگار تب داشتم كلن بيحال بودم روي توپ هم ورزش كردم پله رفتم ب همسرم گفتم بريم ساعت 8 ونيم بود صبح🥺
مشاهده ۱ پاسخ
مامان مهراد مامان مهراد ۳ ماهگی
سلام اومدم تجربه خودمو از زایمان طبیعی براتون تعریف کنم

دقیقا شنبه گذشته من تو 38 هفته و 3 روز معاینه شدم اونجا گفت ک یک سانت دهانه رحمت بازه ولی سر بچه هنوز کامل نیومده تو لگن که بچسبه به دهانه رحم که فشار بیاره دهانه رحمت بیشتر باز بشه فقط برو پیاده روی و ورزش کن سرش بیاد پایین دیگه از همون شنبه تا 3 شنبه هرروز ورزش و دوساعت پیاده روی بدون وقفه داشتم دوباره 3 شنبه رفتم معاینه شدم گفت 2 سانت شده دهانه رحمت ولی تحریکش کردم ک بیشتر بشه اومدم خونه همچنان پیاده روی و ورزش فرداش ظهر رفتم حموم که زیر دوش آب گرم اسکات بزنم دیدم خیلی حالت تهوع دارم پ سرگیجه شدید اومدم بیرون مامانم گفت رنگ و رخت یه جوری شده معلومه وقت زایمانته دیگه رفتیم بیمارستان امام رضا ساعت 4 بود معاینه شدم گفت دوسانت و نیمی ولی سر بچه هنوز بالاست برو پیاده روی کن ساعت 8 دوباره بیا منم ک دیگه خسته از پیاده روی و ورزش همه پاهام زخم بود و تاول زده بود تو این چند روز ک پیاده روی میکردم
مشاهده ۶ پاسخ
مامان ماهلین مامان ماهلین ۸ ماهگی
سلام خانما منم اومدم از تجربه زایمان طبیعیم بگم
پارت ۱
تقریبا ساعت ۵ ظهر بود کمرم درد گرفت که دردش خیلی کم بود میگفتم درد کاذب ولی ادامه دار بود تا روز بعد صبح که دوش گرفتم درد کاملا قطع شد وعصر ب دلیل اینکه بچه تکون خوردناش کم شده بود رفتم زایشگاه
ونوار قلب ومعاینه شدم گفتن ۲سانت باز هستی
بعد ی ساعت دوباره معاینه تحریکی شدم گفتن که دوسانت ونیم باز هستی برو پیاده روی کن ی ساعت دیگه بیا بستریت کنیم برای زایمان رفتم پیاده روی کردم نیم ساعتی ورفتم خونه وبعد ۳ ساعت برگشتم بیمارستان که دوباره معاینه کردم همون دوسانت ونیم بودم گفتن پس صبح بیا نوار قلب بگیریم صبح هم رفتم که دردم خیلی کم بود معاینه شدم باز همون دوسانت ونیم بودم رفتم دوباره ی ساعت پیاده روی کردم ومعاینه کردن ۳ونیم سانت بودم ب گفته ماما وبخاطر اینکه کیسه اب دور جنین زیاد بستری شدم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان همتا،یزدان مامان همتا،یزدان ۵ ماهگی
پارت دوم زایمان
امدم خونه کمی درد داشتم نهار خوردم شیاف گل مغربی گذاشتم خوابیدم تا ساعت چهار بعدظهر بعد بلند شدم یکم کار خونه بعد رفتم حیاط پیاده روی تا یک ساعت بعد حمام کردم دردم بود ولی خیلی کم از حموم امد تو خونه ورزش کردم چون از 36هفته ورزش می کردم یکم استراحت کردم دوباره باز یک ساعت پیاده روی خاصه به شوهر گفتم بیا برام کباب درست کن که خیلی لازم برام می خواهم برم زایشگاه کباب باز درد خوردم دردم هر نیم ساعت بود من در حال پیاده روی ،،،
مشاهده ۰ پاسخ
مامان آیهان مامان آیهان ۱ ماهگی
سلام
تجربه زایمان طبیعی
5/8/1404
صبح که از خواب بیدار شدم حالت تهوع داشتم
پاشدم صبحونه آماده کردم خوردم و با مامانم رفتیم پیاده روی ،یکم که پیاده روی کردم زیر دلم و کمرم خیلی ریز درد میکرد مثل روزای قبل که پیاده میرفتم و درد داشتم زیاد به دردت توجه نمی‌کردم تا یه نیم ساعت که پیاده روی کردم دل درد وکمر دردم بیشتر شده بود وقتی به مامانم گفتم گفت بریم بیمارستان یه nstبدیم پیاده تا بیمارستان رفتیم و nstدادیم و گفتن که اره دردش درد زایمان باید بستری بشه منم چون بیمارستان خصوصی می خواستم برم رضایت دادم و رفتیم خونه ،وسیله های خودم نی نی آماده کردیم وحمام کردم تا ساعت دو بعداز ظهر رفتیم بیمارستان اونجا هم nstگرفتن و پرونده تشکیل دادیم و بستری شدم
مشاهده ۱ پاسخ
مامان فسقلی مامان فسقلی ۸ ماهگی
تجربه زایمان
پارت اول
من از روز بعد شب چهارشنبه سوری درد پریودی شدید گرفتم و از اونجا شروع شد و خیلی درد بدی بود توجه نکردم تا روز عید رفتم خونه مامانم و اونجا بهش گفتم شب رفتیم بیمارستان گفتن ۱ سانت باز شده دهانه رحمت منم خوشحال گفتن پس برم برا زایمان ورزش و پیاده روی کنم تا زودتر زایمان کنم الکی درد نکشم خلاصه من شروع کردم تا ۴ روز با مامان و شوهرم فقط پیاده روی و ورزش کردم کلی اصلا فرق نکرد منم پام داغون شد دکترم گفت درد کاذبه دیگه بیخیال شدم ولی هر چند روز ب سرم میزد و باز کلی پیاده روی و ورزش و شیاف و رابطه و گل گاو زبون و گلاب و نبات داغ ولی فایده نداشت فقط ماه دردای خیلی شدید می‌گرفت ب دکترم که دفعه آخر گفتم گفت تا ۲۶ اگه دردت نگرفت بیا بیمارستان بستری
مشاهده ۰ پاسخ
مامان جاناواهورا🐣🪷 مامان جاناواهورا🐣🪷 ۵ ماهگی
سلام بچها اومدم از تجربه ی زایمان طبیعی دومم بگم براتون
۱۰ تیر بود خیلی حس فشارتو مقعدم داشتم شکمم سفت میشد هم زمان حالت تهوع و سرگیجه هم داشتم رفتم دکتر معاینم کرد گفت یکسانتی ولی تخت فشار بچه سرش اومده توی لگن برو خونه روی توپ ورزش کن دردات بیشتر شد به مامای همراهت زنگ بزن رفتم خونه حموم کردم کارامو کردم تا ساعت ۱۲ شب این حس فشاره ۵ دقیقه ای یبار شد انقباض نداشتم ب ماماهمراهم زنگ زدم گفت که اره دهانه رحمت داره باز میشه بچه دومته شاید انقباض نگیری فقط حس فشار باشه پاشو برو زایشگاه رفتم زایشگاه معاینه کردن گفتن دوسانتی نوار قلب گرفتن گفتن برو دوساعت پیاده روی کن بیا بستریت کنیم اگه باز شدی ولی خونه نرو منم چون دخترگ تو ماشین باهام بود به شوهرم گفتم منو ببر خونه جانارو بخوابونم بعد میام رفتم خونه جانارو خوابوندم نیم ساعت خوابیدم پاشدم چند ساعت روی توپ نشستم تا ساعت ۶ صب تو حیاط راه رفتم دلم نمیومد دخترم بزارم و برم اون شب تا صب خون گریه کردم
#ادامه تایپیک بعدم میزارم🫠
مشاهده ۳ پاسخ
مامان mami👣❤️ مامان mami👣❤️ ۴ ماهگی
خب تجربه زایمان طبیعی#پارت یک
من از ۳۵ هفته شروع کردم پیاده روی کردن و حموم آب داغ حرکات اسکات و اینم بگم تو کل بارداریم خیلی فعال بودم خیلیییی ها😅 خلاصه هر روز یه ساعت پیاده روی میکردن بعدش حموم میکردم و حرکات اسکات میزدم تا رسیدم به ۳۹ هفته ۳ روز بی صبرانه منتظر دخملم بودم وقتی ۳۹ هفتم بود رفتم زایشگاه ک معاینه شم گفتن یک سانتم برشتم خونه شروع کردم به پیاده روی یو ورزش هر کاری بگی کردم ولی بازم دردام شروع نشد 🤕۳۹ هفته ۲ روزم شد شب وقتی دراز کشیده بودم کمرم درد گرفت مث درد پریودی ولی جدی نگرفتم گفتم حتما باز درد کاذبه... صبح وقتی بیدار شدم باز همون درد بود ولی شدید تر و همراه با درد شکمی زنگ زدم مامانم گفتم مامان من درد دارم واسش توضیح دادم دردام چطوری گفت درد زایمانه !.تا این حرف مامانمو شنیدم از خوشحالی همین جوری تو خونه پیاده روی میکردم اونم تند تند به شوهرمم گقتم برو برام زعفران بخر امشب میرم زایشگاه اونم بنده خدا رفت خرید 😅خوردم خلاصه همسرم رفت دنبال مادرم ک بریم زایشگاه خلاصه رفتیم زایشگاه گفتن چیشده گفتم یکم درد دارم گفت چند هفتته گفتپ ۳۹ هفته ۳ روز گفت سنو انتیتو بده دادم گفت ن تو ۳۸ هفته ۶ روزی🤐منو میگی دوست داشتم جیغ بزنم گفت حالا برو دراز بکش ببینم چند سانتی رفتم دراز کشید گفتم خوبه دو سانتی 😍منو میگی شاد شاد بودم ... گفت برو یه ساعت پیاده روی کن تو بیمارستان و بیا باز معاینت کنم رفتم بیرون یه ساعت پیاده روی کردم برگشتم گفت ۳ سانت شدی برو ۱۲ بیا (۱۲شب چون من از ساعت ۹ اونجا بودم)خلاصه منم گرفتم‌پیاده روی کردم تا ۱۲ دیگ جونی برام نمونده بود رفتم داخل گفتم‌تورو خدا دیگ منو بیرون نفرست
مشاهده ۷ پاسخ
مامان معجزه مامان معجزه روزهای ابتدایی تولد
من رفتم بیمارستان با این همه درد نیم ساعت پیشرفت کرده بود دهانه رحمم 2سانت بودم شده بودم 2سانت ونیم گفت معاینه کردم درد هات زیاد میشه برو پیاده روی با نزدیکی داشته باش شب دوباره بیا تا ببینم دهانه رحمت باز شده یانه
مشاهده ۴ پاسخ
مامان علیسام مامان علیسام ۱ ماهگی
پارت ۱
سلام رفقا قرار بود بیام تجربه زایمان بگم

من قبل زایمان دو بار بستری شدم بیمارستان بخاطر انقباض و اینا
و تو هفته ۳۳ یک سانت دهانه رحمم باز بود
تا ۳۵ استراحت کردم بعد ۳۵ ادامه کلاس ورزش های ماما رو رفتم و تو خونه ورزش میکردم هر روزم میرفتم بازار پیاده روی و خوشگذرونی 😂
تا ۳۸هفته و ۵ روز که چند روزی بود حرکتاش کم شده بود بعد از ظهرش ک بازار بودن برای پیاده روی گفتم تا بیمارستان هم برم برا ان سی تی
رفتم ان اس تی گرفتن و گفتن خوبه قلبش اینا و تو دستگاه انقباض هم نشون میداد

ی زنه بود اونجا گفت بیا تا معاینه هم کنیم ببینیم چند سانتی دیگه معاینه کرد و گفت دوسانتی
میخواستم برگردم خونه ک احساس خیسی کردم رفتم سرویس دیدم خون میاد ازم رفتم بهشون گفتم گفت بیا تا معاینه کنم دوباره معاینه کرد و سه سانت شدی برو ی ساعت راه برو یا بیرون بشین بعد بیا ببینیم ویکم راه رفتم ک کمر اینا خیلی درد میکرد دیگ نشستم تا ی ساعتش تموم شد رفتم گفت نزدیک چهاری اگه هنو تحمل داری بستری نشی بهتره برو ی دو ساعت دیگ بیا دیگه منم رفتم خونه شام اینا خوردم لوازمم رو جمع کردم باز برگشتم بیمارستان که دوباره معاینه کرد گفت چهار ونیمه تقریبا و کارای بستریمو کردن و فرستادنم بخش زایمان رفتم بالا اونجا باز خودشون معاینه میکنن
و گفت تو هنو سه سانتی چرا پایین گفته چهارو خورده ای و..
باید منتظر بمونی صبح شه تا دکتر بیاد بگه چه کنیم
مشاهده ۳ پاسخ
مامان پری ماه مامان پری ماه ۶ ماهگی
شما هم پیاده روی میرید دل درد میگیرید ؟ من دیشب رفتم پیاده روی ، از دل درد فقط نیم ساعت تونستم راه برم ، اسنپ گرفتم برگشتم خونه
مشاهده ۵ پاسخ
مامان فراز مامان فراز ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت اول
در ادامه ی تاپیک های قبل، صبحِ ۳۸ هفته و ۲ روز رفتم معاینه پیش ماما. گف دهانه رحمت نسبت به هفته قبل نرم تر شده و الان ۳ سانت بازه. برو ورزش و پیاده روی و چمباتمه انجام بده و ساعت ۴ بعدازظهر برو بیمارستان هم nst چک بشه هم معاینه کنن بهم خبر بدن. اگر دهانه رحمت بازتر شده بود میگم بستری کنن وگرنه باز بهت میگم کی بری. دیگه من دوش ابگرم گرفتم و اسکات و چمباتمه زدم و پیاده روی کردم و ساعت ۴ رفتم بیمارستان گفتن همون ۳ سانتی. با هماهنگی مامای خودم مجدد از بیمارستان درومدم و پیاده روی کردم تا ساعت ۸. دوباره معاینه شدم گفتن ۴ سانتی. ضمنا اینم بگم من از همون صبح که رفتم مطب ماما درد داشتم و منظم شده بود و هر ۴-۵ دقیقه حدودا ۳۰ ثانیه میگرفت ولی دردش قابل تحمل بود. بیشتر یه احساس فشار بود تا بخواد درد باشه.
مشاهده ۱ پاسخ
مامان نی نی مامان نی نی ۴ ماهگی
خانما من رفتم معاینه درد داشتم بعد گفت درد هات مال زایمانه ولی دهانه رحمت بستس .برو پیاده روی اینا تا هر وقت دردت شدید تر شد چی کار کنم
مشاهده ۴ پاسخ