دوستان شما الان چ حسی دارید باردارید؟ خوشحال؟ یا بی تفاوت ؟

بعضی روزا خوشحالم ، بعضی روزا ناراحت

من بعضی وقتا انقد تو فکر هستم یاد م می‌ره باهاش حرف بزنم انگار بی تقاوتم بعضی وقتام خوشحالم

اگه شوهرم و اطرافیان بزارن خوشحالم ولی چون متاسفانه همچین چیزی ممکن نیست ناراحتم

خیلی خوشحالم، ولی بعضی روزا عصبی میشم و گریه مکنم فکر کنم بخاطر هورموناس

از طرفی خوشحال
از طرفی نگران اینم که آینده بچم چی میخواد بشه
فکر مسولییتش
همش میگم خدایا ی بچه سالم و صالح و با اخلاق نیک خدا به من عطا کنه

خسته شدم:)

دوست دارم وروجکمو ببینم

پشیمانم پشییییمااااان😂😂😂

من همه احساساتو دارم اوایل خیلی خوشحال بودم الان میگم نکنه از پسشون نتونم بر بیام گاها استرس زایمان هم بهش اضافه میشه

هم ترس هم خوشحالی هم بلاتکلیفی

عادی😂😂میدونی هر وقت خدایی نکرده چیزی میشه قلبم میاد تو دهنم که خدا کنه بچه چیزیش نشه تازه اونجا میفهمم چقدر وابستشم و اونقدرا هم فکرشو میکنم بیخیالش نیستم

من فقط میگم سالم باشه هیچ حسی ندارم
باورمم نمیشه میخام مادر بشم

من با خانواده شوهرمم اختلاف داریم همش فکر منفی میکنم وو..😥

من فقط دلم میخواد تاریخم بشه زایمان کنم همین
دیگه نمیکشم🤦‍♀️

من ناراحتم همش...گریه میکنم..دلم میسوزه نوزاد معصوم تو این آلودگی و دنیا داره دنیا میاد...همش میگم مامان منو ببخش

نمیدونم چرا از ی طرف خیلی خیلی خوشحالم بیاد
از ی طرف میگم زوده نمیدونم چرا اینجو فکر میکنم😢

اولا خیلی خوشحال بودم چون انتظار خیلی سخته الانم هستم ولی دیگه عادی شده برام و به روز زایمان فقط فکر میکنم

خوشحالم،البته گاهی درگیر روزمره میشم،ولی در کل خوشحالم،یادمه از بچگی عاشق بچه ها بودم،ولی خودم دیر ازدواج کردم،الان که توی 35 سالگی دارم مامان میشم ،یه حالی ام