خب دیگه این حرفا رو از رو لجت میزنه چونمیدونه کار دستش داری و چاره ای نداری بچتون باید ببری یا باید جوابشو بدی. قهر کنی و دیگه بچتووو نبری ک همنو میخواد مادر شوهر یا باید هر چی گفت بخندی و لبخند بزنی و از کنار حرفش بگیری وگرنه مگه میشه بچه پدر و مادر خ دشو تشخیص نده. و اینکه بگو. چ فرقی میکنه چ من چ شما. چ مامانم هر ۳ تا مامانیممهم اینه بچم دلش خوش باشه کنارتون و سالم تا بسوزتش
پرستار بگیر منت هیچکس هم نکش خواهر
اگه اذیت میشی از این حرفا نباید بچه اتو بزاری پیشش
ولی وقتی میزاری هر حرفی ام بزنن ب نظرم نباید ناراحت بشی
خدا نکنه کسی جای مادر بچه رو بگیره رک بگو
تمام حرفات درست کلا خانواده شوهر خودشون رو همه. چی دون میدونن مخصوصا وقتی نوه دار بشن جو گیر میشن میخوان ارزش مادر بچرو پایین بیارن
ولی یه فکری بردار من به شخصه چه شاغل بودم چه نبودم خداشاهد بچرو نمیذاشتم پیش مادرشوهرم
بزرگتر بشه مغزشو شستشو میدن ببین بچه چطور رنگ عوض کنه
مادرشوهرایی که بچه نگه نمیدارن از این حرفها بسیار میگن ،دیگه شما که بچه ات هم میزاری پیشش،یا نده نگهدارن یا حرفهارو تحمل کن
احتمالا داره اینا رو میگه که تو رو از سرکار رفتن منصرف کنه
میدونی،اون حس میکنه که سر کار رفتنت و دوری بچه از مادرش ممکنه به بچه آسیب بزنه،برا همین توی طعنه و شوخی میخواد به این باور برسونتت
من ایشونو نمیشناسم ولی ممکنه نیتشون خیر باشه پس به دل نگیر و بشین کنارش و بگو به نظرتون چیکار کنم که به نفع پسرم باشه و با شرایطم جور دربیاد؟ازش مشورت بگیر و این باعث میشه اون هم به جوانب مشکلاتت فکر کنه و بیشتر درکت کنه
موافق با نظرتون👍
خانواده شوهر همینن دیگه چرتو پرت زیاد میگن توجه نکن بچتم کمتر بزار پیششون بنظرم خانواده شوهر منم خیلی دلشون میخواد وانمود کنن نوه ها به طرف خودشون هستن ولی من پسرمو خیلی کم میبرم پیششون
عین مادرشوهر منههههه واااای خدا خفشون کنه من جای نمیرم مادرشوهرم دوس دارهما رو نبینه دیشب اومدن اینجا بچم منو میخواست گریه میکرد مادرشوهرم مبردش اون ور منو نبینه
بچتو هیچوقت پیش خانواده شوهر نزار
به نظرم فقط بگو من و پسرم قبل از ۱۰ ماه ۹ ماه هم باهم زندگی کردیم اون بوی من و صدای من رو میشناسه و وابسته است منم خوشحالم که شمارو انقدر دوست داره وقتی بزرگ بشه کلی خاطره قشنگ ازتون داره که برای من تعریف کنه🤭 منم بهش میگم دنیا اومدن تو باعث نشد از علاقه ها و هدف هام جا بمونم و بشم یه مادری که فقط غر میزنه و هیچ مهارتی بلد نیست بهش میگم مادربزرگت خیلی کمکم کرد تو این راه
عزیزم همه شون مثل هم هستن مادر شوهر منم همین جوریه میخواد بگه دخترم اونا رو خیلی دوست داره که شکر خدا دخترم یک دقیقه هم پیش مادر شوهرم نمیمونه حالا شاید پیش خواهر شوهرم باشه اونم در حد چند ساعت به بعدش بهونه خودمو میگیره بیخیال حرفاش باش مگه میشه یک بچه مادرش نشناسه همه رو شاید دوست داشته باشه در حد سرگرمی ولی مادر میخواد برای آرامشش
سلام عزیزم
من هم شرایط شما رو داشتم و شاغل بودم حین مرخصی زایمان ی چن بار شیفت رفتم بجای همکاران ی بار رفتم خونه دیدم بچه ۴ ماهه نیستش و خواهرشوهرم ک ماشین داشت تنهایی باخودش برده بودش و تو بغلش بوده و اون رانندگی میکرده همه چی بهش میدادن و از اینجور حرفای شما رو میزدن و منم دقیقا چیزی نمیگفتم و خود خوردی میکردم فاصله ام باهاشونم ی خونه بود همه از اونجا جابجا شدم هم دیگ سرکار نرفتم
شغل تون چیه
کلا میخوان یه حرفی بزنن عزیزم مادرشوهر من خونشون دور از ماست شاید ماهی یه بار همو ببینیم بچه به اون ها غریبی میکنه گریه میکنه نمیره پیششون میگه از بس بچه تنهاست و آدم نمیبینه اینجوری میکنه بیارش پیش ما مارو هم بشناسنه خب یعنی چی آدم نمیبینه ما آدم نیستیم؟😐
مادر شوهرا همینن من دورم ازشون اما هر بار میرم خونشون انقد به بچم میگن بگو مامان که به اون بگه مامان یا مثلا هی میگن شبیه ماعه بچه
یا هروقت بچم میچسب بمن ناراحت میشن
وای بحال اینکه بچرو پیششون بزارم کلا مالک میشن
چی جوابش رو بدم محترمانه کلا آدمیم که زبونم بسته میشه نمیتونم همون لحظه جواب بدم فقط خودخوری میکنم و اعصابم خورد میشه ...
بخدا کاش شرایط جوری بود که بچم رو خودم بزرگ میکردم منت این افراد رو نمیکشیدم
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.