امشب رفتم خرید ماهانه مهدیار انجام دادم ۱۵ ام ب ۱۵ ام ۴ تومن بن کارت برامون شارژ میکنن شوهرم همیشه میگه روزی مهدیاره چون از وقتی بدنیا اومد این کارت بهمون دادن وگرنه از حقوقمون واقعا چیزی نمیموند خیلی سختمون میشد هرماه ک میرم خرید میبینم گرونترشدن همه چییی دقیقا هرماه یعنی خدا بهمون رحم کنه با این گرونی ادم باید از خودش بزنه تا برای بچش چیزی بگیره 🫠🥲بعد امشب مادرشوهرم میگفت بچه دوم بیار 🤦🏼‍♀️ما زیر خرج همین یدونه بچه موندیم کلی از خودمون میزنیم بعد بچه دوم ؟بچه دوم تو این دوره بنظرم رویاس بحث توان جسمی ی طرف توان مالیی ی طرف
امشب ک رفتم داروخونه ی مردی جلو در خونه وایستاده بود التماس میکرد بچم ده ماهشه گشنش توروخدا ی قوطی شیر براش بخرین هیچکس توجه نمیکرد من خودمم بی توجهی کردم رفتم داروخونه خریدامو کردم اومدم بیرون بعد دلم یجوری شد گفتم واقعا بچه داری گفت اره بیا این شناسنامش ی قوطی شیربراش بخر توروخدا گفتم باشه رفتم داخل ی اپتامیل پرونوترا ۲ میخاست براش خریدم 😔ازونموقع میگم کاش دوتا خریده بوذم حداقل اون یدونه مگ چندروز ی بچه ۱۰ ماهس 🥲دو روز بعدش چی؟؟ دلم میسوزه واقعا هم برای اون بچه هم برای پدره ک سروضع درستی هم بنده خدا نداشت مشخص بود وضع خوبی نداره نمیدونم چرا ی ادم بی گناه وارد دنیا میکنن وقتی نمیتونن از پس نیازاش بربیان 🥲خیلی دلم سوخت امشب ..... چون خودم مادرم خودمو گذاشتم جاش ک بچم گشنه باشه شیر نداشته باشه چ حالی داره💔

تصویر
۱۱ پاسخ

بن کارت از سر کار شوهرت میدن؟ یا حالت خیریه و بهزیستیه؟
من یبار پشت چراغ قرمز بودم ی خانم باردار داشت گدایی میکرد بهش گفتم با این وضعیتت چرا بچه میاری برگشت گفت ما مگه دل نداریم!
درسته ک دل دارن ولی خب باید پول بزرگ کردن بچه رو هم داشته باشن دیگه ...پسفردا همون بچه رو میاره تو خیابون برا گدایی

مثل منی شما کارت خودم شده خالی بشه ولی نمیتونم بی تفاوت باشم همیشه میگم خیلی از گشنگی سو تغذیه گرفتن ما آدما باید دست همو یاد بگیریم بگیریم خدا خیزت بده برا بچش شیر خریدی گناه داشت آخه ی پدر اینقدر التماس کنه براشیر

اشکم در اومد سر صبح ،طفلک مادرش چه عذابی میکشه دعا میکنم انشالله که پدرش دروغ گفته باشه و هیچ بچه ای گرسنه نباشه تو این دنیا ،الهی امین

خدا رزاقه، گاهی روزی یکی رو تو جیب یکی دیگه میزاره، اینکه یه نفر رو خیلی پول میده (منظورم شما نیستی) میخاد که اون دست خدا باشه و به بنده دیگه برسونه، ولی خیلی دلا الان بد شده مردم به همدیگه رحم ندارن

من چی بگم که شوهرم زندان با ی بچه کوچک و مستاجر و بی پناه دارم دق مرگ میشم خواهر 🥹🥹قربون خدا برم

منم دلم میسوزه واقعا اوضاع بد شده من خودم چون مشکل دارم نمیشه نون یا هر چیزی که گندم و جو دارن بخورم مجبوری همیشه برنج میخورم بعد دیدم حتی برنج هندی هم سه بدابر گرون شده واقعا امروز خیلی ناراحت بودم تصمیم گرفتم رژیمم خراب کنم بزار زودتر بمیرم مگه چی میشه چون واقعا در توانمون نیست مامانم برام میفرسته شوهرم میخره ولی خب کم میاد من بدون برنج نمیتونم واقعا
به نظرم دستمال مرطوب زیاد خریدی من از ده ماهگی دیگه مصرف نمیکنم برا پسرم پوشک هم من سه بسته برا یه ماه هر بسته ۳۲ تا دارع ولی من شیر بیشتر مصرف میکنم و دارو های پسرم یه تومن میشه یا بیشتر پماد بیشتر میخرم

کدوم داروخانه بود
من سه تا شیر خشک اپتامیل دارم بچم دیگه نخورد باز نشده هستن اگر فردا اونجا بود بدم

من دیر همین موضوع شما روب ی خانم‌گفتم خیلی بهش برخورد
خب اخه وقتی توان مالی نداری چرا ی بچه بی گناه رو وارد این دنیا میکنییییی
اونم باید بزرگ شه مثل تو زجر بکشه تا کی اخهههه

امیدوارم خدا به دل مهربونت نگاه کنه و رزق و روزیتو بیشتر کنه به اون آقا هم رزق و روزی زیادی بده که دستش هیچوقت جلو کسی دراز نشه

کاش دوتا میگرفتی براش گلم گناه داره بچش🥺💔ولی همینکه توجه کردی بهش خوب کردی خدا انشالله هزاربرابرشو ب زندگیت برمیگردونه...گلم حرف مادرشوهرتو گوش نده اصلا منم عین خنگا حرفاشونو گوش دادم میگفتن دوتا بچه پشت هم بیاری خوبه باهم بزرگ میشن انقد گفتن منم دلم بچه دوم میخاست هیچی دگ دهنم سرویس شده با دوتا بچه قد و نیم قد خرجیشونم بالاس اینا ب کنار به امید خدا سال دیگه پسربزرگم میره پیش۲کوچیکه هم دو سال بعدش میره یعنی همه خرجامون چندبرابر میشه🤕🤣شوهرم فکر کنم دیگه اونموقع باید۳شیفته کار کنه خخخ

خدا خیرت بده اجرت با خدا. ولی خیلیاهم هستن کارشون اینه

سوال های مرتبط

مامان mahlin_tayebi@ مامان mahlin_tayebi@ ۱ سالگی
پارت دوم : تجربه ی این روزایی که ماهلین رو از شیرم جدا کردم ‼️‼️

شب اول واقعا بهمون سخت گذشت خیلی زیاد مثل دوره ای که نوزاد بود کولیک داشت و تاااا اذان گریه میکرد بود ولی منتها گریه ی مداوم نه بلکه لج و بهونه و گریه و نخوابیدن
و همش میومد میگفت شیر میگفتم زخم شدن فوفو شده گریه میکرد و میرفت بغل مامان و یکم اروم میشد و مثلا میرفت سراغ اسباب بازی و یه بهونه پیدا میکرد و لجو گریه تا ۶ صبح نخوابید و لج کرد و اگه مامانم نبود نمیتونستم تنهایی واقعا
خدا سایه اشو ۱۲۰ سال برام حفظ کنه من از همین تریبون دستشو میبوسم...
و واقعا دم همه ی کسایی که یه تنه و تنهایی و بدون کمکی این مرحله ی سخت رو گذروندن
امروز خیلی مظلوم بچه گفت فوفو شدی (زخم شده شیرت ) و نشون میده گفتم اره گفت ببشید 🥹🥲 یعنی جیگرم پاره شد
همینجوریش افسرده و خیلی زود گریه میکردم الان بدتر شدم...گوگل هم زده بودم نوشته بود بعد از اینکه بچه رو از شیر جدا کنی مادر ممکنه عصبی یا گریه زیاد کنه
ادامه پارت بعدی....
مامان جوجه کوچولو 🐣 مامان جوجه کوچولو 🐣 ۱۷ ماهگی
مامایی ک بچه هاشون بد غذاس بیاین
طبق تاپیک های قبلم پسرم خیلی بد غذا هستش
خب تخم مرغ لب نمیزنه با هر چی ک دادم
اون روز نمی‌دونم مامان آرامیس بود یا مامان آرتا ک خیلی غذاهای متنوعی میدن ، ب بچش املت سبزیجات داده بود
منم اونشب رفتم جعفری خشک شده گرفتم شوید هم داشتم امروز پسرم حدودا از وقتی ک بیدار شده بود ۱ ساعت یا یک ساعت چ ربع گرسنه نگهش داشتم و هیچی ندادم ، این اخراش ک دیدم دستمو بلند می‌کنه می‌بره جای ظرفش گفتم این دیگ خیلی گرسنشه
بعدش ی تخم مرغ شکستم ، توش جعفری و شوید ریختم ، نمک و فلفل زردچوبه هم زدم هم زدم روغن ک داغ اومد براش ریختم ی طرفش پخت برگردوندم تا طرف دیگش پخته بشه
بعد پسرم چیزای قاق رو دوس داره پس اول از کناره خاش دادم ک نازک تر شده بعد اومدم ب وسطاش دیدم ی جا تف کرد باز کوچولو کوچولو تو ماست دادم بعد جدا دادم دیدم دوباره خورد تا آخر ی جاهایی نمی‌خورد باز ولی باز با ماست بهش دادم تقریبا این اخراش ی تیکه غذا میدادم ی قاشق ماست
فک نمی‌کردم اصلا بخوره ولی در کمال تعجب دیدم خورد تا اخرش هم خورد
س دفعه دیگ هم برای ناهارش گذاشتم خوب گرسنش بشه دقیق نصف برنج شو خورد
شما هم امتحان کنید