۱ پاسخ

وای گفتی دقیقا همه مردا اینطوری میشن مثلا قبل بچه شوهره من خیلی بیشتر بهم توجه می‌کرد الان همه توجهش به بچس به ماند چیزای دیگه سالگرد ازدواح اینا که اصلا نگم پارسال نه خودم نه آمیرحسین اصلا یادمون نبود فقط یه تولد خداروشکر اونو یادش نمیره چون اونم یادش بره دیگه پارش میکنم

سوال های مرتبط

مامان کشمش 👩‍👦 مامان کشمش 👩‍👦 ۱۷ ماهگی
هوووووووف چقدر خسته ام
میدونین من کار کردن اصلا برام مهم نیست معمولا خستگی جسمیم خیلی زود رفع میشه یعنی ی جورایی برام مهم نیست
ولی در اصل من خستگی روحی و فکری منو از پا درمیاره

مثلا از دیروز کلا سر پا بودم ولی ذره ای برام مهم نیست اما از صبح که درگیر غذا نخوردن دختری ام انگار تمام بدبختی های دنیا رو سر من ریخته
و البته دو روزه که بعد خواب بعدازظهریش بیدار میشه ب معنای واقعی روانیم میکنه فقط نق زدن و‌گریه کردن اونم نه کم ب مقدار زیییاد روانی کننده
اینم از غذا نخوردن بدتر


من قبلا زندگی ب شدت آروم و منظمی داشتم الان هزار مرتبه خداروشکر بخاطر بچم با همه سختی هاش
ولی ی جورایی آرامش ندارم میدونی نمیخوام بگم آرامشم رو بچه گرفته
ولی خب سختی ها بیشتر از لذت ها شده
خیلی دوست دارم بیخیال باشم بی تفاوت باشم ولی نمیشه
الان اینقدرررر اذیت کرد که انگار تمام جونمو کشید و بی رمق شدم
میخواستم برم بیرون ب اینکه قراره با اون همه تنش حاضر بشم کلا پشیمونم کرد


بازم فقط شکرت خدا
مامان 💕دلوین💕 مامان 💕دلوین💕 ۱ سالگی
قبل اینکه دلوین به دنیا بیاد یه کربه کوچولو رو دیدم دست یه معتاد به زور نجاتش دادم از چنگش در اوردم شده بود پوست و استخون نزادش پرشین بود شده غذا خودم خوب نخورم ولی بهترین مارک غذا رو خریدم براش بهترین دکترا همه جب براش فراهم بود همه کسم بود بخدا مثل یه ادم مینشست ب حرقام گوش میداد ناراحت بودم میومد سرش میزاشت رو‌واهام😭حامله که شدم اون دو سال و نیمش شده بود بخدا تو حاملگی میومد ناز میداد شکمم..یک شب قبل حاملگی خالم قرار بود بیاد پیش دخترم تا ۲ ماه بمونه چون خیلی بلده بچه بزرگ کرده گفت اگه برفی باشه من نمیام چون بچه رو چنگ میزنه گاز میگیره ولی اون خیلیییی اروم بود منم شب قبل زایمانم امانت دادم به یکی از دوستام که خودش دوتا گربه ماده داره...بعد چند وفت دیدم اونجا حالش بهتره دوتا زن داره پیش خانوادشه بالاخره خوشحال تره و الان یک سال و پنج ماهه پیشک نیست🥲امروز دوستم برام عکس فرستاد که ۴ تا. ۱۰ روز پیش بچه اورده یکی از زناش یه زن دیگش ۶ تا امروز😭اینقدر گریه و ذوق کردم انگار باز خودم زاییدم😂😭خیلی کوچولو و خوشگلن میخوام اون کرمیه رو بردارم🥲
گربه خودم رو تو کامنتمیزارم
مامان گل پسر مامان گل پسر ۱ سالگی
یه سوال
وااااقعا فکر میکنید بچه ها ، بزرگ بشن مسؤلیتی در قبال ما دارن؟
دیدتون فقط از جانت پدر مادر باشه ، کاری یه فرزند بودن خودتون و پدر مادرتون ندارم، فقط خود والدتون رو ببینید و بچتون رو

این که شما خواستید بچه بیارید ، و مسلما وظیفتونه ، لطف نیستا ، وظیفست رسیدگی و مراقبت ازش و هرررررکاریم براش بکنید ، همه و همه از روی لطف و علاقست ، معامله نیست ، زوریم نیست
پس اون بچه حقی در قبال ما نداره ، منه مادر خودم آوردمش توی این دنیا ، خودمم باید ازش مراقبت کنم و زندگی کردن بهش یاد بدم ، این وظیفه منه

انتظار ندارم وقتی پیر شدم و بچم اول جوونیشه، تازه بخواد دردسرای منو داشته باشه یا ازم مراقبت دائم کنه ، یا ببرتم تو خونش با همسرش و هزار تا چیز دیگه

پس ، پدر ها و مادر ها
تااااا میتونید برای پیری و کوری خودتون آماده باشید و برنامه داشته باشید و پس انداز کنید ، چرا که قرار نیست یه بازه زیادی از عمر بچتون صرف نگهداری از شما بشه ، شما نگهداری کردید از اون چون بچتون بود ، خودتون خواستید و همش با عشق بوده ، ولی اون احساسش تماما با عذاب وجدان همراهه ، اون عشقی که پدر مادر داره رو مسلما فرزند اون زمان نداره

این طرز فکر منه برای بچه خودم و خودم