***چالش***
خانما امروز چه اتفاقی براتون افتاده؟روزتون چطور بود؟همگی تعریف کنین


خودم ساعت ۸ بیدار شدم چایی دم گردم برای همسر صبحانه آماده کردم راه انداختم و تا ظهر خونه رو تمیز و مرتب کردم
ظهر با پسرم ناهار خوردیم خوابیدیم تا ساعت ۴ بیدار شدم پسرمو بردم بیرون

۳ صبح بیدار شدم دیدم تب دخترم رفته رو ۳۹ شیاف زدم خوابیدم صبح با گریه دخترم بیدار شدم دیدم گلوم درد میکنه با سرعت بدن درد گرفتم رفتم سرویس دیدم پریود شدم بعد بیحال شدم شوهرم منو برد دکتر سرم زدم الان در خدمت شمام😂

عالی تر از هر روز

طبق معمول ازخواب بیدارشدیم و درگیر کارای بچه،بعد ناهار،بعدش خوابیدیم بیدارشدیم رفتم دکتر زنان بعد دکتر مادرشوهر تشریف اوردن اینجا ،تاالان فقط حرف زد و دخالت کرد بحث بین منوشوهرم انداخت دارم بچه میخوابونم که خودمم بکپم😐

ساعت ۸ بیدار شدم رفتم اینستا پسرم ۸ ونیم بیدار شد صبحانه خوردیم بازی کردیم ناهار خوردیم خوابیدیم ساعت ۳ و خورده ایی بیدار شدیم بازی کردیم تا پدرش اومد منو ول کرد 😤

منم صبح پسر نخوابید مجبوری بیدار شدیم بعدش هم دخترم بیدار شد لج کرد... روز دلچسبی نبود خلاصه

سلااام ساعت نه پاشدم نهاردرست کردم شوهرم شماره صبونه نمی‌خورم تنها پسرمم ساعت ده پاشد غذا دادم یه کیک پرتقالی درست کردم و غذا خوردیم اسپزخونرو مرتب کردم خونرو جارو کشیدن و. لباس و شستم و زدیم بیرون.

وایی دخترم با تب منم با احساس سوزش گلو بیدار شدیم غذا خوردیم ورفتیم دکتر هردو دارو گرفتیم الانم که برف میاد برق اتصالی کرپ برق نداریم به دخترم بروفن دادم داره میخابه

عزیزم میلی داری شما دوطرفه طلا هدیه میده