امشب خیلی ناراحتم من بعده زایمان دو مرتبه سرما خوردم کلی دارو وسرم زدم تا خوب شدم
شیرم بعده سه ماهگی خشک شد
شوهرم امشب میگه از اولم دوست نداشتی به بچه شیر بدی
من کلا استراحت مطلق بودو سرکلاژ شدم
تازه مشکل باروری ام داشت همسرم
خیلی ناراحتم

یه دونه بزن دهن اون مرد احمق
همینجوری ما مامانا احساس ناکافی بودن داریم

محال مرد ایرانی باشه واین حرف نزنه همه مردا وقتی بچه شیر خشک میدیم حرفشون همینه 😂

شیر دادن به بچه ؛انجام کار خونه؛غذا درست کردن ظرف و جارو هیچ کدوم وظیفه مادر نیست اینا همش لطف هست نه اجبار بگو اصلا شیر خودم بوده دلم نخواسته بدم تو وظیفته برو شیر خشک بخر

تازه مقایسه با بقیه ی بچه ها هم هست
نذار تورو مقصر بدونه

منم سراین موضوع یکبار دعوای شدید‌کردم گفتم برو بگرد ببین کسی شیر مادر میفروشه برا بچه بخر بده دیگه جرات نداره چیزه بگه از مادر برا بچش هیچکی عزیزتر نیس

والا بچه من گریه میکنه غروبا که شوهرم میاد وقتی بچه میزنه زیر گریه لج میکنه مرده زنده منو میاره جلو چشام قلبمو خورد میکنه از سگ کم تره بامن پنج دقیقه بعد میره آبمیوه میخره میگم نمیخورم دوباره شروع میکنه والا مردا همینن من الان انگار مردم بخدا خستم خیلی