من یه دختر پسر شیربه شیر دارم.خدامیدونه حامله میبینم کهیر میزنم،اینقد خستم اینقد بیزارم از همه چی .چند وقته دخترم میگه ابجی بیار ،امشب از ۹داره اشک میریزه.هنو گریه میکنه که ابجی بیار اینقد بیار که ابجی بشه😩😩من چیکا کنم خب حوصله خودمم ندارم دیگه،دلمم میسوزه برا دخترم

دلت نسوزه همین فردا بزرگ میشه میگه من عقل نداشتم گفتم توچرا اوردی.

عزیزم اون بچس خودت ک عاقلی میدونی ک تو اوضاع مملکت بچه آوردن ظلمه شما ک ۲ تا داری کافیه ،دختر منم تنهاس میگه بیار گفتم ما دیگه بچه دار نمیشیم

ای جانم گلم بحرف بچه ک نمیشه خودتو بدبخت کنی بچه بشینه بگ برو بیوفت تو چاه میوفتی باهاش حرف بزن بگو خدا ب بعضیا داداش میده ب بعضیا خاهر مثل شانسیه تو شانسی ما اینجوری بود ی داداشی مهربون بود ما ک کلا یدونه بچه داریم چی بگیم من پسرم گاهی میگ نی نی بیار باهاش حرف میزنم چون همسرم اصلا قصد دومی نداره

عزیزم این اشتباه نکن دوتا داری همینا سالم باشن ..ولا من سه تا شیر به شیر دارم متولد ۷۵ هرکی منو میبینه میگه بهت میخوره ۶۵ باشی بخدا دیوانه شدم استراحت اصلا تو کارم نیست میبینی دوتاشون خوابه اون یکی بیدار..یکی آب میخواد یکی گرسنست یکی بابد پوشکش عوض کنم باور میکنی وفت ندارم به خودم رسیدگی کنم..من که تجربه سه. تارو دارم بهت گفتم باور نمی‌کنین اگه روزی ده بار خونه رو جارو بزنم بازم همیشه کثیفه ..هر ساعت فقط میخوان بت ظرفا بازی کنن روزی کلی ظرف میشورم...وقتی یکیشون سرما میخوره اون دوتا هم همراه سرما میخورن یعنی قشنگ دهنم سرویس میشه باور میکنی سه تاشون همراه تابستون ابله مرغون گرفتن یعنی نگم از پسرم که ی سالش بود اصلا جای خالی تو بدنش نبود اطراف خصوصیش یک دست اصلا نمیتونستم پاهاشو بشورم. یعنی مردم و زنده شدم باور کن ده کیلو کم کردم سر همین ابله مرغونشون اعصابم بشدت ضعیف شده ...و نگم از خرج مخارج اینو دیگه واقعا همه میدونن با این گرونی چقد سخته اینم تجربه مادری نه سه تا بچه شیر به شیر داره

شرایط خودتو در نظر بگیر بچه ک حالیش نیست

عزیزم دلم سوخت براش خب برو زیر نظر دکتر بیار براش عزیزم خدااا