۵ پاسخ

بنظرمن انرژی که اونجا صرف میکنی و صرف دخترت و زندگیت کن واقعا سخته با بچه کوچیک بخوای اونجاهم باشی و خدمت کنی بجاش با دخترت وقت بگذرون

تو کار این چیزا پیش میاد همه جا هم هست بی خیال بابا بزن به بی خیالی

با این همه مشغله ی زندگی و کاری چجوری واقعا میرسی به خدمت توی حرم ؟ همین خودش یه کار و بار و مسئولیت اضافه است درگیری ذهنیتو بیشتر میکنه ، یکم از کارای اضافه ات کم کن به خودت استراحت بده عزیز

خود سرکشیک مناطق عوض کرده بعد میگه نه من تغییر ندادم بخاطر اشتباه ایشون هم خودش هم نیروی مقابل بامن دعوا دارن که دیر رفتی درصورتیکه تقصیر ازمن نبوده.بعد یکی از همکاران که گفت آره دیشب منم خوندم مناطق فرق داشت دیگه نتونست زیرش بزنه.چقدر راحت ادمو خراب میکنن دل میشکونن

شغلت چیه؟ پلیسی؟

سوال های مرتبط

مامان الیاس مامان الیاس ۵ سالگی
سلام من پسرم خیلی کتک میزنم دست خودم نیست عصبیم می‌کنه توروخدا بهم بگین چیکار کنم همیشه میزنمش نمیتونم خودمو کنترل کنم تازه امروز ظهر داشتیم باهم تکلیفی که مربی داده بود مینوشتیم فقط یک خط مونده بود خط آخری پسرم میدونم خسته شد ولی من پافشاری کردم باید بنویسه اشتباه نوشت باهم دعوامون شد زدمش یهو حواسمون نبود برگه دفتر پاره شد کامل منم بیشتر زدمش آنقدر زدمش که خودم تعجب کردم نشستم فقط گریه کردم خسته شدم از بس زدمش از خودم متنفرم چون پسرم میزنم من نمیخوام بزنمش ولی نمیتونم دست خودم نیست آنقدر زدمش تو این چندسال که حتی زدن براش عادی شده پسرم بعد وحشی و پرخاشگر شده کمکم کنین چیکار کنم راه حلی دارین مشاور سراغ دارین معرفی کنین ... اگر قرصی هست که اعصاب و روانم آروم کنه هم معرفی کنین ولی خواب آور نباشه..بعد یه موضوع دیگه پسرم امسال پیش دبستان بازم قبول نمیکنه بره بزور میبرمش منم باهاش میمونم اونجا ولی حس میکنم دوست نداره بره مدرسه همش دلش میخواد تو خیابون بازی کنه من کلافه شدم حس میکنم روانی شدم نه صبری مونده نه حوصله الانم خیییییلی پشیمونم که زدمش ناجور هم زدمش زدنای دردناک 😞😞😞😞
مامان شاهزاده کوچولو مامان شاهزاده کوچولو ۵ سالگی
سلام خانما امروز اولین روز برد پسرمو بردم مهد چهارسالشه مربیش کلی چیز گفت بگیر منم گرفتم بردم خوراکی میوه چیزا که برا مهد لازم بود کلن یه میلیون شد رفتم دنبالش مربیش گفت به پسرت بگو دوستاشو نزنه خوب پسرم تا کسی دست روش بلند نکنه نمیزنه که هیچی نگفتم به مربی گفتم باش میگم بهش بعد میخواستم بیارمش خونه نمیومد به زور آوردمش جیغ میزد رفت او اتاق در میخواست ببنده من نیام خورد به یه دختربچه مربی رفت بغلش کرد بوس کرد منم پسرمو آوردم بیرون بهش گفتم برو از مربی معذرت خواهی کن بگو دیگه تکرار نمیشه رفت گفت مربی گفت مامان این دختر بچه رو دخترش خیلی حساسه آخه منم گفتم همه رو باهاشون حساسن گفت ن اینا یه جور دیگه حساسن هیچی نگفتم اومدم یکم عصبی شدم اولش که پسرم من روز اولش بود باید مربی درک می‌کرد بعدشم اگه اون رو بچش حساسه من هستم اومدم بیرون پسرم گفت دوستم منو زده الان چیکار کنم لطفا بهم بگید من ماهی دو میلیون میدم یکم بچم اجتماعی بشه آروم بشه ن اینکه ازش ایراد بگیرن بچس خوب بنظرتون مهدشو عوَض کنم یا با مربی حرف بزنم چیکار کنم لطفا کمکم کنید
مامان دلوین وماهلین مامان دلوین وماهلین ۵ سالگی
بچه ها من سفت و سخت موندم چه کنم دلم‌می خواد بدونم جای من بودید چه تصمیمی می گرفتید؟؟؟درمان ماهلین رو ادامه میداد یا ولش می کردید آخه من نیبینم تو خونه همه چیش خوبه به خدا با دلوین فرقی نمی کنه از همه لحاظ مشکل من حالا این پز پی نگفتنشه که اونم گذاشتم با گذر زمان درست بشه بعد ماهلین یه جوریه که به یه غریبه نیرسه خیلی ارتباط نمیگیره و زود قاطی نمیشه دکترش میگه دیگه بعد ۶ ماه که داره میاد باید ارتباطش باهام خوب شده باشه با دوتا فیلم بهش ثابت کردم که ماهلین من فقط خجالتیه و در نهایت اعتماد به نفس پایینه داره اگر نه دوبه دو با هم از دیوار راست بالا نیرن و منو واقعا خسته کردن🙄نمی دونم تشخیصش واسه یه دکتر اینقدر سخته از اون طرف با مشاور مهدشون صحبت کردم میگه خوب قاعدتا بعد این همه مدت باید ارتباط بگیره خانوم دکترم طبق همون میگه این مشکل داره ولی از نژر خودم به خدا پشکل حادی نیست من از اول به خاطر نگفتن پی پیش بردمش که تا گفتم گفت ماله آی کیو و این حرفا قضیه رو ربط داد به چیزای دیگه ک کلا از پحور اصلی درمان خارج شد الان واقعا موندم چه کنم یه دلم میگه ادامه بدم یه دلم‌میگه نه چه پولیه واقعو این سری هم‌که رفتم ویزیت رو کرده ۸۵۰ که با هزار التماس شد ۷۵۰ هفته ای یه بارم باید ببرمش بابام‌که مدام میگه به خدا کلک پوله این بچه هیچیش نیست خیلی هم زیرک و باهوشه ولی دکترش توقعش خیلز بالاس مشاورش مبگه اگه اینجوری نباشه فردا اگه این بچه خوب نشد میای یقه ی دکترو میگیری که تو گفتی خوب میشه ولی نشد الان ازتون راهنمایی می خوام ببینم جتی من بودید چا تصمیمی می گرفتید؟؟
مامان ماه و خورشيدم🌞🌙 مامان ماه و خورشيدم🌞🌙 ۵ سالگی
تجربه لابيا پلاستي ، تنگي واژن ، ليفت

اول از همه كه نترسيد ، اناتومي بدن هركسي با كس ديگه فرق ميكنه .
دوم انتخاب دكتر خيلي مهمه .
من خيلي تو ني ني سايت ميخوندم تجربه هارو يا همين گهواره سرچ ميكردم ، تقرييبا ٩٠ درصد ميگفتن وحشتناكه و نميارزه و فلان .
ولي من رفتم و خداروشكر اونقدرا سخت نبود يني ميخام بگم وحشتناك نبود سختيش براي من زماني بود كه بيحسيم رف (بيحسي از كمر بودم )
و سوند بود كه از لحظه اتمام عمل تا ٤٨ ساعت وصلم بود .
و زماني كه گاز رو از واژنم دراوردن ، يه گاز داخل واژن،و يه يه باند روي واژن كه روز بعد از عملم كشيدن .
دردي كه داشتم بعد بيحسي با مسكن ، شياف يا قرص پروفن همراه با ژلوفن برا من اب رو اتيش بود و كلا ٥ ساعت طول درد من بود و بعد اون كاملا از بين رف و واگذارم كرد .
بيشتر سوند خيلي اذيتم كرد .
به دستور دكتر من ٢ شب بيمارستان بستري بودم .امروز مرخص ميشم
بخيه هامم جذبي هست و فقط قسمت ليفت هست كه پزشكم گفتم دوهفته ديگه برم بكشم .

سوالي هست در خدمتم 😊.