امروز صبح ب مادرشوهرم کفتم میخام بهش فرنی خرما و نارگیل بدم چیزی بهش ندین پاشدم فرنیشو اماده کردم بهش صبونه بدم دیدم نمیخوره سرشو اینور اونور میکنه میکم چیزی بهش دادین میگه اره یکم نون پنیر دادم دلم میخاس سرمو بکوبم ب دیوار😐 ینی بعد چهار سال اولین بارع بدون شوهرم اومدم خونه مادرشوهرم میخام فرار کنم😂

سحت نگیر بابا

اینقد سخت نگیرین تجربشون بیشتر نباشه کمتر نیس بچم هیچیش نمیشه

همه جوره حق میدم بهت ولی فکر کن مادربزرگش دوسش نداشت بغلش نمی‌کرد چیزی هم بهش نمی‌داد از بدجنسی و ...الآن تمام این کارای مادرشوهرت که مادربزرگ بچته و عاشق نوه اش از رو عشق از رو دوست داشتن اونم حق و سهمی داره خودت ی روز ان شاالله مادربزرگ میشی ..مادرشوهر تو هست درست ولی مادربزرگ نی نیِ ،عاشقشه.مادربزرگ داشتن و بودن حس خیلی خوبیه😍😘😘😘😘

کلا وقتی به بچت کاری دارن هیچی نگو بدتر میکنن
یه مدت ببینن محل نمیدی خودشون بهش حساس تر میشن و به فکرش میشن

سه روزاونجا موندی بسشه،هرچی میخاسته نوه اشو پیده،خواهر فرارکن دیگه

من اصلا خونه مادر شوهرم نمیرم اونم شب نمی‌مونم یه شام خوردم الفرار خخخخ