۷ پاسخ

من خیلی دردداشتم و خوابمم میومد بخاطربیهوشی ها به زورچشامابازنگه میداشتم اونقدردردداشتم که نفسم بالانمیومد وپناه خانومم چشماش باز باز یودمثل دوتادکمه کوچولوی تیره درشت کرده بودچشاشو و اطرافومیدید منم ازدرد داشتم خفه میشدم نمیتونسمم سرفه کنم چون بخیه هام درد میومدصدام درنمیومداینقدرگرفته بوداما به زورباهاش حرف زدمو بوسش کردم اشک ازگوشه چشمام میومدهم تز ذوق هم از درد ولی تارمیدیدم نمیتونسم ببینم چه شکلیه فقط چشای بازشو توحالت تاری میدیدم بوی نینی میداد و من هی بوسش میکردموگریه میکردم وای خیلی حس خوبی بود وقتی روسینم بوداون موصع که اومدم بخش وبهم دادنش شب تاصبح روسینم بود و من یه لحظه هم نخوابیدم🥰😭🥲🥹🥺 😍❤️👶🏻

سزارین بودید؟

منممم خیلی حس خوبیعععه✨😩😭💖

خیلی خوبه که تجربه کردین این‌حس قشنگو منم همیشه تو رویاهام همچین تصوری از بعد زایمانم داشتم اما
بچمو بلافاصله بعد بدنیا اومدن بردنش بخش بعد ۴ روز اجازه دادن بغلش کنم بهش فکر میکنم قلبم سنگین‌میشه🥲

😭من داشتم گریه میکردم عررررر

منمممم🥰

خیلی حس عجیبه😍

سوال های مرتبط