بچه ها من مشکلی تو زندگیم ندارم اما یک ماهه حال دلم بده نمیدونم چیکار کنم دوس دارم همش گریه کنم به شوهرمم بگم میخواد بگه تلقین نکن یا خستش کنم نمیدونم چمه !حس میکنم مثل دیوونه ها رو بچم حساس شدم اصلا حالم خوب نیس عصبی شدم

از فشار بچه داری
منم همینم اکثر شبا موقع خواب گریه میکنم
هررررررجا میرم دخترم دنبالمه ، دارم غذا درست میکنم به پاهام آویزونه دارم ظرف میشورم بهم آویزونه
موقع غذا اذیتم موقع خواب اذیتم
ازونور کارای خونه و ...
شوهرم اصلا همراه نیست فوقش نیم ساعت نگه داره بچه رو
نه بیرون میرم ن چیزی ی سره تو خونه
حس میکنم کم‌کم افسردگی میگیرم

منم اینجوری بودم ولی الان حالم یکم بهتره من شوهرم و رفتارش و رابطمون خیلی تو حالم تاثیر داره یکم ک باهاش ب مشکل میخورم این حال بدم چندین برابر میشه وقتی باهاش خوبم حالمم بهتر میشه

و منی ک همش دپرسم .نه حوصله خونه داری دارم نه غذا پختن و هیچی .مدتیه کلا حالم بده .خیلی بده باهیچی خوشحال نمیشم .به معنای واقعی حالم از خودم بهم میخوره

خداییش شرایطمون خیلی سخته
من امروز پسرمو خوابوندم رفتم حموم تا خیس شدم بچه زد زیر گریه، خیس اومدم بیرون، هر کاری کردم دیگه نخوابید نشستم کلی گریه کردم، شوهرمم اصلا شرایطو درک نمیکنه، همش بچه بقیه رو با بچه خودمون مقایسه میکنه میگه چرا بچه اونا آرومه تو بلد نیستی چطور بچه داری کنی، شوهرم خیلی تأثیر داره تو این حال بد

منم گاهی اینجوری میشم نمیدونمم ربطی به این ک متولد خردادم اینجوریم‌گاهی خیلی حالم دگرگونه