دیشب بدترین روز زندگیم بود الهی که چیزی که من تجربه کردم هیچ مادری تجربه نکنه دیشب داشتم تدارکات شب یلدا رو میدیدم دخترم از صبش یه ذره بی‌حال بود اما چیزی نبود که نگران کننده باشه عصر تو آشپزخونه بودم اومدم بهش دست زدم دیدم یکم تب داره تبسنج آوردم تبشو گرفتم نزدیک 38 بود منم رفتم فورا پاشویه کردم بعد ایبوپروفن دادم که تبش بیاد پایین. کم کم بهتر شد بدنش سرد شد دیگه پیش همسرم نشسته بود داشت کارتون میدید یکم که گذشت یهو شوهرم داد زد دیدم دخترم چشاش چرخیده همه بدنش مث قیر سیاه شده تا حالا همچین چیزی ندیده بودم گفتم دور از جونش دیگه دخترم مرد بهم حمله عصبی دست داد نفهمیدم چیشد وقتی به خودم اومدم دیدم دخترم خداروشکر به حالت عادی برگشته بود شوهرمم برا هردومون اورژانس خبر کرده بود داشتیم میرفتیم بیمارستان. اومدیم گفتن تشنج کرده واقعا نمیدونم چرا اینطوری شد هیچ وقت سابقه نداشته اما من مردم و زنده شدم. بمیرم دخترم این مدت فقط تو دکتر و بیمارستان بود تو روخدا برا سلامتیه همه بچه ها دعا کنید یکیشم دختر من. بمیرم شب یلداش تو ای سی یو بود😔

تصویر
۲۱ پاسخ

اخ عزیزم خداروشکر بخیر گذشته انشالله همیشه سالم وسلامت باشه ولی پروفن ک باید بیاره پایین تبشم ک خیلی بالا نبود بدنشم ک میگی سرد بوده چرا تشنج کرده دکتر‌چیزی نگفت

عزیزم خداشفابده

انشالله هر چی زودتر خوب بشه.

اشالا زودخوب شه .
دکتر چی گفت برای چی اینجوری شد چرا نگه داشتن ای سی یو

اخه عزیزم دخترمنم همینطورشددوبارعزیزم هروقت دیدی تب کردزودایبوپروفن بده دیدی تبش نیومدپایین زودببرش اورژانس اگه دیدی تبش ۳۶ببربراش آمپول میزنن من دخترم دوبارگرفت یه باربستریش کردن چهارروزباردوم نه فقط آمپول وسرم براش زدن وازآزمایش گرفتن سالم بودگفتن احتیاج به بستری نداره بعدتوکلاس کاردرمانی لج کردن ویکی ازکلاساش کنسل کردن گفتن بایدببریددکترمغزواعصاب بردیم نوارمغزازش گرفتن وبعدیه بیمارستان نزدیک مطب عکس ام آرای ازش گرفتن دکترش هردورودیدگفت سالم و احتیاج به دارونداره

راستی گلم یبوست گل دخترت خوب شد؟

من شنیدم که پاشویه موقع تب بالا اصلا خوب نیست
ایشالله که هیچکس تجربه نکنه
الهی که خدا دلت رو با سلامتی بچه هات شاد کنه

واقعا ناراحت بوم بو هردوکتان انشاالله زو‌چاک ابیت وله امروژانه هر له گهواره زورم دیو الان تشنجی کردوه مندالکمان

فقط تب داره یعنی علایمش چیه

ای فقیره چندم په ناخوش بو
انشالله که هر چی زودتر چاک ده بیته وه
فقیره ای کورکت لای که یه؟
ای کاره که ت

خیلی ناراحت شدم برا هردوتون😭شکر خدا که بخیر گذشت...
ان شاءالله در پناه خدا باشین....

😔😔😔😔😔😔
چقدر ناراحت شدم
دقیقا بچه جاری منم کاملا یهویی این اتفاق واسش افتاد اصن عجیبببب

چندم پناخوشبوانشالله هرچی زوتره باش دبه ولاکوری منیش 3شوه لگلی نخوتوم لبرتبی

عزبزم.من هردو بچم تشنج کردن با تب وبدون تب.میفهمم چی کشیدید و از این به بعد چه ب سر روح و روانت میاد.داعم تب سنج به دست بودم تا مدت ها.همه فکرمیکردن دیوونه ام .ولی نمیفهمیدن من چی کشیدم

عزیزم انشالله زودتر خوب شه ‌.گفتی تبش اومد پایین. حالا چرا تشنج کرده؟؟

چقدر ناراحت شدم ان شالله زود خوب بشه

الهی مام شب یلدای خوبی نداشتیم .....

آن شاالله چاک دبیت نگران نبه بقوربان، دکتر نی کت چیه تی؟

عزیزم یه همچین اتفاقی هم برا بچه خواهرم وقتی کوچیکه بود افتاد بردنش بیمارستان بستری شد یه شب بعد خوب شد بخداتوکل کن انشاالله زودی بهترمیشه

آخی عزیزم الهی بمیرم انشاءالله که زوتر خوب بشن

چه تجربه تلخی الهی هیچ بچه ای مریض نباشه
دختر گل شماهم خوب بشه

سوال های مرتبط

مامان ضحی(ضحا) مامان ضحی(ضحا) ۵ سالگی
سلام مامانا
امروز دخترم تو کلاسشون جشن بود بعد ب بچه ی دیگه کش‌مو پاپیونی دخترم ازش گرفته بود میگفت مال خودمه دخترم هم ازش گرفته بود ک نه این مال منه اون دختره زد زیر گریه ک من اینو میخوام ی دفعه مادر بزرگش و مامانش اومدن تو سینه منو دخترم ک بده بهش گناه داره گریه میکنه من اصلا دخالت نکردم ک ب دخترم بگم بده بهش گناه داره خب دختر منم گناه داره اخه ......
خلاصه مامانش کش مو رو از دخترم گرفت رفت شکلایتی اورد داد دست دخترم اونم داد ب دختر خودش دختر منم گریه اش گرقت منم بلند گفتم مامان این مال تو بود برو بهش بگو بهم بده مال خودمه بعد دخترم ی کم بهونه کرد منم ب صورت اعتراض ک بدونن ناراحت شدم دخترم رو تو بغل گرفتم گفتم برو ازش بگیر گریه نکن برو حقت رو بگیر ....
دخترم رفت جلو ب ی خانمی گفت خاله این کشمو منو گرفته ازش میگیری برام خیلی دلم سوخت اونجا بلند شدم دست دخترم گرفتم رفتم پیششون گفتم خاله این مال تو نیست مال ضحا بوده گفت دوسش دارم گفتم خب ضحا هم کش‌موش رو دوست میخواد مال خودش باشه این کار درستی نیستی وسیله های مرد رو ب زور ازشون بگیری مامانش ازش گرفتش داد دستم منم همون جا دادم دست دخترم و بوسش کردم وسایلام برداشتم رفتم بیرون دیگه مراسم کلاس تموم بود .....
شما بودین چکار میکردین تو این موقعیت گذشت میکردین یا نه حقتون رو میگرفتین؟؟؟؟
مامان ماه و خورشيدم🌞🌙 مامان ماه و خورشيدم🌞🌙 ۵ سالگی
تجربه لابيا پلاستي ، تنگي واژن ، ليفت

اول از همه كه نترسيد ، اناتومي بدن هركسي با كس ديگه فرق ميكنه .
دوم انتخاب دكتر خيلي مهمه .
من خيلي تو ني ني سايت ميخوندم تجربه هارو يا همين گهواره سرچ ميكردم ، تقرييبا ٩٠ درصد ميگفتن وحشتناكه و نميارزه و فلان .
ولي من رفتم و خداروشكر اونقدرا سخت نبود يني ميخام بگم وحشتناك نبود سختيش براي من زماني بود كه بيحسيم رف (بيحسي از كمر بودم )
و سوند بود كه از لحظه اتمام عمل تا ٤٨ ساعت وصلم بود .
و زماني كه گاز رو از واژنم دراوردن ، يه گاز داخل واژن،و يه يه باند روي واژن كه روز بعد از عملم كشيدن .
دردي كه داشتم بعد بيحسي با مسكن ، شياف يا قرص پروفن همراه با ژلوفن برا من اب رو اتيش بود و كلا ٥ ساعت طول درد من بود و بعد اون كاملا از بين رف و واگذارم كرد .
بيشتر سوند خيلي اذيتم كرد .
به دستور دكتر من ٢ شب بيمارستان بستري بودم .امروز مرخص ميشم
بخيه هامم جذبي هست و فقط قسمت ليفت هست كه پزشكم گفتم دوهفته ديگه برم بكشم .

سوالي هست در خدمتم 😊.