حالم خیلی بده
پسرم تو کریر بپد،من رفتم ولی خودم غذا بکشم بخورم یهو گریه کرد. فکر کردم منو میخواد ، بلند بلند حرف زدم باهاش یهو برگشتم دیدم کریر از بالا برگشته بچم سرش آویزون موندن
وااای خیلی ترسیدم
سرم درد گرفت یهویی
قلبم هنوزم داره تند تند میزنه
به بچم شیر دادم ، بازیش دادم الآنم خوابه . خیلی ترسیدم 😭😭😭😭

خداروشکر ک چیزی نشده از این ب بعد بالشت بزار ک تکون نخوره یا تکیه بده ب جایی

عزیزم خدا رو شکر که اتفاقی نیفتاده من یه دستشویی رفتم مامان ناتنیم پیش پسرم بود پسرم داخل کریر بود تازه یه ماهش هم نشده بود قنداقش کرده بودم داخل مامان ناتنیم کریر بلند کرده پسرم از دستش زمین افتاد دستشویی بود صدایی چیغ شو شنیدم یهویی رفتم دیدم پسرم رو زمین بدو رفتم پسرمو بلند کردم فداش بشم اصلن صداش در نمیومد خیلی حالم بد شد به زن بابام گفتم یکم حواستونو جم کن شوهر خیلی باهام دعوا کرد بعد اون پسرمو هیچ وقت تنها پیش کسی نذاشتم خیلی اذیت شدم چند روز اصلن غذایی دلم نمیشد عزیزم دیگه هر وقت از پیشش رفتی زمین بذارش کریر خیلی بده بعد اون اتفاق اصلن نذاشتم تو کریر

ای خدا🥺من همیشه بالای کریرشو تکیه میدادم ب دیوار یا زیرش بالش میزاشم بر نگرده ثابت بمونه

کریر کلا چیز خطرناکیه خداروشکر هیچی نشده

اشکال نداره حالا که اتفاقی نیفتاده خدا رو شکر ..ازین به بعد بیشتر مراقب باش

برا منم اونجوری شده بود یه بار