مامان علی رضا مامان علی رضا هفته ششم بارداری
مامان شاهان💙 مامان شاهان💙 هفته بیست‌ویکم بارداری
بابام شرط گذاشته بود به یه شرطی من بیام بالای خونه مادرشوهرم زندگی کنم که برادرشوهرم رفیق هاشو نیاره تو ساختمون آخه مجرده هروقت شوهرم شب کار میشه این رفیق هاشو میاره 😑 اللن باز آورده این که بیان اشکال نداره ها ولی این که گاهی مست میکنن خیلی بده اون سری من اتاق خواب بودم دیدم سه ساعت ماشین روشنه دم در نگاه کردم دیدم ماشین برادر شوهرمه فور کردم کلید نداره مونده پشت در چون ساعت ۳ نصف شبه زنگ نزده فکر کرده خوابم رفتم در باز کنم دیدم رفیقشم تو ماشینه صداش کردم دیدم خوابه گفتم لابد خوابشون برده تو ماشین تا شیشه رو داد پایین بوی مشرب آمد جوری از پله ها آمدم بالا گوشیم افتاد شکست تا صبح چاقو گذاشتم بالا سرم انقدر خورده بودن نمیتونستن از ماشین پیاده بشن حتا تو ماشین بالا آورده بودن در خراب مونده سالن هم قفلش خرابه نتونستم قفل کنم تا صبح چاقو به دستم بودم تت‌ شوهرم بیاد الان باز رفیق هاشو آورده شوهر مم هم وقت نمیکنه قفل درو درست کنه شیطونه میگه‌به بابام بگم زرن زیر قولشون
مامان آریانا مامان آریانا ۱ ماهگی