به نظرتون پدرها و مادرها باید چه نکاتی رو توی واکنش به اولین پریود دخترشون رعایت کنن؟
شما دوست داشتین توی نوجوونی و اولین پریودتون چه رفتاری از پدر مادرتون ببینین؟

✅ هممون یادمونه که چه احساسی داشتیم وقتی برای اولین بار پریود شدیم، این احساس‌ها برای هر کسی متفاوته...
قسمت زیادی از خاطره‌ای که ما از اولین پریودمون داریم، واکنش مادر یا پدرمون به این اتفاقه. اینکه چقدر پذیرا بودن، چقدر کمکمون کردن و احساس ناراحتی، ترس و تعجب مارو درک کردن و چه دیدگاهی نسبت به پریود شدن داشتن.

✅ قاعدتا قسمت زیادی از حس ما به بدنمون و پریود شدن، به دیدگاه مادرمون در مورد این چرخه طبیعی بدن برمی‌گرده.
اینکه این اتفاق رو قسمتی از رشد ما می‌دونستن و برامون یه چرخه طبیعی توصیفش کردن، بهمون یاد دادن که بدنمون رو دوست داشته باشیم؛ یا اینکه برامون با شرم و خجالت یا حتی به عنوان اتفاقی کثیف و نجس توصیفش کردن!

توی این بحث روز شما از تجربتون برامون بگین!

تصویر
۷۹۷ پاسخ

من دوم راهنمایی بودم البته تموم کرده بود تابستونش رفتم دستشویی ازم خون اومد اومد به مامچدرم گفتم منو بوسید و تبریک گفت بهم و بعدش شورت و نوار برام اورد خودش برام گذاشت گفت بپوش قبلا در مورد این دوران برام‌توضیح داده بود

دعا کنید پریود بشم ۹ سالمه

ولی من 9 سالم بود پری شدم

من کلاس هفتم بودم توی امتحانات خرداد بود
از یه هفته قبل پهلو درد دل درد در حد مرگ شروع شده بود من به امتحان فارسیم نرسیدم کامل بخونم بعد روز امتحان انشا بود فک کنم صبح بلند شدم دیدم پریود شدم برام عادی بود مامانمم یه نوار با شرت بهم داد همین

خدا کنه ماها مامانای خوبی برا بچه هامون باشیم با دخترامون دوست بشیم

من ۱۲سالم بود صب پاشدم برم مدرسه دیدم شلوارسفیدی ک پام بود قرمز شده بود فهمیدم پریودیه چون تو مدرسه بهمون گفته بودن مامانمم ک دید بهم نوار داد گذاشتم رفتم مدرسه اونجا باید تعویض میکردم ک متاسفانه همراه نداشتم رفتم دفتر از ناظم مدرسمون گرفتم کاملا عادی بود برام

وای من دوره ی اول راهنمایی بودم ک اولین دردم رو با درد در حد مرگ شروع کردم 😖 و مامانم میخواست منو ببره دکتر یهو مامانم گفت قبل از اینکه بریم برو تو اتاق ی چک بکن خودتو ببینم خودشه یا نه من تا دیدم غش رفتم 🤣 گفتم اااررررررررههههه خودشههههههه مامانم عین خیالش نبود اصن 😒 اخه خیلی لوسم من وقتی خون میببنم 😁😂 هیچی دیگ خلاصه با ی نوار بهداشتی نشوندم سر جام 🤭 وای هیچوقت دردهای اون دورانمو فراموش نمیکنم هر ماه مثل مار تو خودم میغلتیدم ک با دمنوش اویشن و نبات داغ خودمو کمی اروم میکردم🥲

من۹سالم بود یه شلوار زرد پام بود بعد عموم خونمون بود منم پاهام باز کرده بودم داشتم درس می‌نوشتم اومد بهم پخ کرد منم ترسیدم حس کردم یه چیز داغ اومد پاین گفتم ولش عرق کردم بابام دید گفت پاشو پی پی کردی تو خودت به مادرت بگو رفتم پیش مادرم گف برو دسشویی تابیام رفتم مامانم اومد گف خاک تو سرت بعد لباس هام کمکم کرد عوض کنم دیدم خونه لرزیدم مامانم گف نترس پرید شدی خودش برام پوشاک گذاشت
بعد تب ولرز کردم درد زیاد داشتم دوهفته مدرسه نتونستم برم

من ۱۶ سالم بود که پریود شدم مامانم یادم داد چجوری نوار بهداشتی بزارم منم الکی گریه میکردم میگفتم ای خون ای خون درد داره مامانم میگفت الکی نگو درد نداره🤣🤣

سلام عزیز
ختم قرآن کامل ۴۵۰ تومان برای بارداری♥چله زیارت عاشورا به روش آیت الله حق شناس۴۰۰تومان باصد لعن وصد سلام چله زیارت عاشورا-حدیث کسابه نیت بارداری به نیت اموات و بیماری به هر نیتی که بخواهید۲۰۰

من پریود شدم مامانم رنگ بصورت نداشت و خیلی نگران بود چون سوم ابتدایی بودم ک پریود شدم

مامان من برام یه بسته نوار بهداشتی اورد بهم یاد داد چجوری بزارمش.

من ۱۲ سالم بود که پریود شدم ،مامانمم خیلی خوب باهام برخورد کرد صورتم بوسید و گفت مبارک باشه ولی من اولش که خودم متوجه شدم خیلی ترسیده بودم

من پریود شدنی قایم میکردم چون ازقبل میدونستم ولی از درد شدید فهمید مامانم واسم نوار گرفت ولی بعد یکی دوماه دیگه که پریود شدم اصلا بهم توجه نمیکرد ازش چیزی خاستنی واسم نمیوورد منم از شدت درد نمی‌تونستم پاشم انگار فلج بودم بعضی موقع ها ازشدت درد بالا میاووردم این طور بود که پریودیم باسختی می گذشت همش سرزنشم میکرد 😔

من نمیدونستم پریودی چیه،اولین بار شدم به مامانم گفتم دیشب کتکم زدید شکمم خونریزی کرده ترسید بعد دیدم اومد با نوار بهداشتی و شرت گفت بزار تا خونریزی بند بیاد،بعد ماهای دیگه برام نخرید و پولم بهم نمی‌داد که بخرم و خجالت می‌کشیدم برم مغازه بخرم و قایم میکردم فکر میکردم یه اتفاقی افتاده برام، مادرم هم توضیح نداد و من ازش مخفی میکردم چون باهام خوب نبود،هیچی توضیح نداد تا بعد ۲سال معلمم گفت فهمیدم

من دوست داشتم مامانم قبل از پریود شدنم برام توضیح بده که وقتی خونریزی داشتم انقد نترسم

سلام

مامانای خانه دار اگه میخوایین تو خونه درآمد بالا داشته باشین تو تلگرام به‌ این آییدی پیام بدین کمکتون میکنه
@Karshenasforosh00

من یادمه ک پریود نمی‌شدم و خواهرم میشد فکر میکردم چ اتفاق خاصیه ی بار یکی از نواراشو دزدیم رفتم تو دستشویی بلد نبودم چجوری باید بزارم چسباشو چسبوندم ب رونای پاهام در این حد بچه خوبی بودم 😁😁بعد ک پریود شدم خواهرم بهم گفت چسباشو زیر شورتت بچسبون

مامانم تا متوجه شد يواشكي به بابام گفته بود يهو غروبي ديدم بابام با كلي كمپوت و ميوه و مغزيجات اومده خونه و چقد خجالت كشيدم😆😆

من وقتی پریود شدم پنجم را میخوندم به خواهر بزرگم گفتم رفت برام نوار خرید بعد اون مادرم فهمید

من چون مدرسه میرفتم برگشتم خونه باخواهرم داشتم لی لی بازی میکردم کمر درد شدم اما از قبل میدونسینم پریود یعنی چی فهمیدم میخوام پریود شم شب پریود شدم چون زیاد بود مامانم گفت چرا انقدر زیاده نکنه کاری کردی تو مدرسه که پریودت زیاده🥺🥺🥺🥺🥺 خیلی ناراحت شدم

من مامانم بهم توضیح داد خیلی قبل کلاس شیشم بودم.کلاس ۷بودم که ماهیانه شدم صبح از خواب بیدار شدم رفتم دسشویی دیدم خون مامانم صدا زدم گفت مبارک بعد شب با بابام رفته بودن کاپ کیک و لباس خریدن گفتن خانوم شدنت مبارک من خیلی خجالت کشیدم جلوی بابام ولی مامانم بوسم کرد گفت اگه داداشت بدونه موقع ختنه دامن پوشیده اونم حس بدی داره چیز عادیه نگران نشو ناراحتم نشو یه عالمه هم محبت کردن بهم همیشه یادم میمونه چقدر با شعور رفتار کردن

ون میدونستم پریود یعنی چی
مامانم خواهرم اومدن گفتن اگ یه موقع پیش اومد نترس ب ما بگو

من یه روز خواب بودم بیدار شدم نمیدونستم شلوار خونیع با همون شلوار نشستم پیش داداشم

مامانم دید منو برد اتاق بهم اول یه کهنه مناسب نوزادا داد بستم رفت نوار خرید

رفتم به مادرم گفتم گفت خانوم شدی بزرگ شدی اینجور چیزا گفت یادش بخیر😂

منم ۱۲سالگی پریود شدم داخل مدرسه اومدم خونه به آجیم گفتم نوار بهم داد گذاشتم باز برگشتم مدرسه 🤭

من تا ۴سال مخفی کردم چون کسی بهم نگفته بود همچین چیزی هم وجود داره

اره عزیزم

من اولین بار ک شدم داخل حمام بود فکر کردم جایی رو موقع شیو بریدم و خلاصه حسابی ترسیده بودم ولی بعدش ک ادامه دار شد و اینا ب مامانم گفتم مامانمم گفت نه پریودی و حسابی خوشحال شد و واسم با ذوق شرتکس و نوار خرید اورد و بهم میگفت این که پریود شدی نشونه سلامت بدنته و خداروشکر ک سالمی

من با خوندن کامنتا به ذهنم اومد که ماهایی که پسر داریم چه چیزهایی لازمه بهش توضیح بدیم

همش سواله برام خواهش میکنم پاسخ بدید

مامانم از دوسال قبل هی میگفت بزرگومیشی و این اتفاق برات میوفته منم همش وقتی می‌گفت جیغ میزدم که نگو منبدم میاد ...وقتی شدم از مدرسه تازه اومده بودم ‌....خودم رفتم از اونی که تمبر هندی می‌خریدم اینبار نوار بهداشتی خریدم ..حس خوبی نداشتم و همون روز هم به کسی نگفتم ..کلا بعدشم حس کردم باید برم سوتین ببندم ...😬کاش همچین چیزی اصلا نبود

من وقتی پریود شدم مامانمو صدا کردم تو اتاق گفتم مامان پریود شدم اونم زد تو گوشم😶😶😶 گفتم چرا میزنی گفت از قدیم میگن دختر ک پریود میشه یه سیلی بزنین که پررو نشه
خلاصه ک زیاد ازینکارش خوشم نیومد و الان ک ۲۵ سالمه از من مظلوم تر تو دنیا نیست😆😆😆

دفعه اول ک شدم خیلی ریلکس رفتم پد برداشتم ب مامانمم گفتم ولی خوب همون یه روز بود فک میکردم بده تا هفت روز الکی پد استفاده میکردم🤣🤣🤣🤣

من ۱۴سالگی پریود شدم و اول رفتم ب مامانم گفتم مامانم منو بوسید و یه کادوی از قبل آماده شده بهم داد.یه بلوز و شلوار صورتی بود...خیلی دوسش داشتم

بنظر من باید هم پدر هم مادر آمادگی داشته باشن و با فرزند اونقدر نزدیک و دوست باشن و قبل از اینکه این اتفاق شروع بشه خیلی راحت براش توضیح بدن تا وقتی شروع شد نترسه

من تو 13 ساله گی پریود شدم ولی از ترس اینکه عروسم کنن ب هیچ کی نگفتم و سه سال بعدش ب مامان گفتم ک الان پریود شدم مامان خیلی خوشحال شد چون فک میکرده من مشکل داشتم ک پریود نمیشدم و میخواسته منو ببره دکتور زنان

ها خب من از یک هفته قبلش درد پهلو هام شروع شد اینقدر که نمیتونستم تحمل کنم مامانم گفت ببریم سنو شاید سنگ کلیه داره
ولی بابام زود تر فهمید چون مامانم هم مثل من از یک هفته قبل درد داشت و میدونست
ولی خب یه اشاره کوچیک کرد به مامانم ولی مامانم قبول نکرد و گفت حتما باید ببریم سنو خخخخخخ
سنو رفتیم هیچی نبود یک هفته بعد پریود شدم با اینکه از قبل بهم گفته بود مامانم ولی متوجه نشدم یه خورده بد توضیح داده بود گفته بود وقتی مثلا دسشویی خونی بود بیا خبرم کن
منم فکر کردم پریودی وقتیه که جیشت قرمز و خونی میشه هههههههه
خلاصه کلا هممون در اشتباه بودیم فقط بابام تشخیص درست داد

من اصلا به مادرم نگفتم به خواهرم گفتم اونم گفت خب نوار بزار همین

من مادرم مریض بود اونم از شانس ما سکته مغزی کرده بود بیمارستان بستری بود مام برا عیادتش رفتیم شبم خونه عموم موندیم از شانس بدم پریود شده بودم تشک اینا کثیف کرده بودم بیچاره زنعموم برام نواربهداشتی شرت گرفته بود تا بعد ۳ سال هم قایم میکردم فک میکردم چیز بدیه

من اولین روزی که این سوال رو پرسیده بودید داشتم میخوندم شبش بعد یکسال پریود شدم خیلی خوشحال شدم ☺️😅

اولین باری هم که پریود شدم دوم راهنمایی بودم تابستون بود سری اول با هر بدبختی از روی خجالت به مادرم نگفتم گذروندم ولی هنوز ماه بعد نرسیده بود مامانم یه لکه رو شلوارم میبینه شک میکنه خیلی اروم ازم سوال کرد ولی من از رو بی عقلی و خجالت نگفتم ولی مامانم ولکن نبود ماجرامون کشدار شد دنبال هم میکردیم تا بلخره بهش گفتم 🤣😂 بعد برام لباس زریر جدید گرفت با نوار کلی مراقبت کرد ازم خوشحال بود 🥺ولی من حس خوبی نداشتم به این عمل

من‌هیچ تجربه ای نداشتم تو سن ۱۳ سالگی چند روز قبلش خیلی حالم‌بد بود و من نمیدونستم ک میخام‌پریود بشم
یه روز ک صبحی بودم و مدرسه میرفتم شب موقع خواب چند لکه دراومده بود به شلوارم و ندیده بودم وقتی ظهر برگشتم خونه مامانم و خواهرم گفتن شلوارت چرا خونیه همشم میخندیدن و منم نگران شدم گفتم نمیدونم دیدم خواهر برام نوار بهداشتی آورد برد دستشویی بهم‌یاد داد چجوری بذارم و برام توصیح داد چی کنم و تا کی ادامه داره

من توسن هشت سالگی همه چیوفهمیدم...یادمه خواهرام به یکی از دوستاشون میخندیدن که توخواب کثیف کاری کرده وپاشده باگریه وداد من خونی شدم همه باخبرمیشن.این وصت یهوخواهربزرگترازمن بهش استرس واردشد یه چیزی حس میکنه میردستشویی اونم اولین باربود خب جیغ بلندسر دادو ماماااااااااان من خونی شدم😆😆😆از اونجابود که همه چیو درک کردم خودم ۱۴شدم خیییییلی ریلکس بود سومین بابقیه باخبرشدن چون دل دردهای شدیدی سراغم میومد😫

من اولین بار که پریود شدم اولش ترسیدم اما بعدش مامانم بهم توضیح داد فقط گفت مراقب باش کسی متوجه نشه بابامم برخوردی نکرد نمی دونم فهمیده بود یا نه فقط یادمه خودم ازین حالم خوشم‌نمیومد نشسته بودم حساب می کردم چقدر تا آخرین باری که قرار در زندگیم پریود شم مونده🤣🤣🤣

اونا بیشتر از خودم استرس داشتن منظورم خواهر ومامانمه

وقتی پریود شدم 13 سالم بود مامانم کلی فحش و بد و بیراه گف بهم و دیگ اتو ازم گرفته بود کلی ازم کار می‌کشید و تهدید می‌کرد ک اگ انجام ندی ب بابات و بقیه میگم
خیلی بد بود هیچ وقت مامان احمقمو نمیبخشم
هر بار پریود میشدم درد خونریزی یه طرف استرس عذاب‌های مامانم یه طرف

سلام واسه شیش ماه چه نوع سرلاکی خوبه

من وقتی پری شدم خواهر بزرگترم فهمید همش دنبالم بود تا بو برد بعدشم بهم نوارداد وبهم توضیح داد مامانم اون موقع فوت کرده بود اومده بود به خواب خواهرم گفته بود بیشتر حواست به خواهرت باشه😌

تو 14 سالگی مامانم راجبش برام حرف زد توضیح داد تو 15 سالگی هم پری شدم😑

منم فک کردم سرطان گرفتم کلی گریه کردم، یه عمه دارم یه سال از خودم بزرگتره اون بهم گفت برو به مامانت بگو چیز خاصی نیست

من یه چیزایی میدونستم راجبش ولی وقتی تجربش کردم خیلی جا خوردم و شروع کردم گریه کردن😂و قرآن می‌خوندم شاید به حالت قبل برگردم
دیگه مامانم خواهرام رو که فاصله سنیمون بهم نزدیک بود رو فرستادن تا دلداریم بدن🤣
کلی بعدش خاهرام به اون قضیه می‌خندیدن...خودمم هر وقت یادش میفتم خندم میگیره😁

من دقیق یادمه چهارم دبستان بودم امتحان ریاضی اخر سال داشتیم داشتم با خواهرم می‌خوندم که لک دیدم میدونستم هم چیه چون خواهرهای بزرگ تر داشتم مامانم نبود به خواهرم گفتم اونم یادم داد نوار بذارم ریزه هم بودم مامانم اومد گفت چقدر زود ،به هرکس میگفت باور نمی‌کرد البته رشد قدی ام هم بعدش خیلی کم شذ

از چند سالگی باید به دخترامون در مورد پریودی توضیح بدیم؟؟

وقتی 11 سالم بود دنیا برای خیلی قشنگ بود از قاعدگی اطلاعی نداشتم می دونستم قاعدگی هست اما نمی دونستم خون ریزی هم هست هیچ وقت مادرم برام توضیح نداد چون خواهر بزرگ تر داشتم همیشه من به چشم بچه میدید داخل مدرسه که راجبش بادختر ها حرف میزدیم من فکر میکردم که قاعدگی به معنای بیرون آمدن موهای زائد یا بزرگ شدن خیلی تصور تمیزی از دنیا داشتم
وقتی خواهر بزرگم پرید شد راجبش فهمیدم چون مامانم خیلی خواهرم سرزنش کرد و می‌گفت خیلی زود پرید شده خواهر خیلی گریه میکرد من هم به عنوان همدمش همیشه دل داریش میدادم اما وقتی من پرید شدم مادرم با خوش رویی ازم استقبال کرد من همیشه فکر میکردم مادرم چون خواهرم دختر بزرگش هست همیشه راجبهش حساس بود

مشهد بودیم مسافرت
من کلاس پنجم بودم گیج شده بودم نمیدونستم جریان چیه فقط قایم کردم حتی نمازمم میخوندم تا مامانم نفهمه
یادم نیست چطور فهمید ولی انگار عصبانی شد و زد تو گوشم!!
خیلی خجالت کشیدم تا همین الانم هر وقت میشم دلم نمیخواد هیچ کس بفهمه حتی شوهرم

دوستان من الان ۴۰هفته ۳روزاززایمانم گذاشته هیچ دردی ندارم چیکارکنم میترسم بچه چیزیش بشه

واقعاخوشابحال شمایی که مامانتون بهتون همه چیوگفتن وباهاتون دوس بودن

من ۱۶ سالکی پریود شدم و چون خواهر بزرگ داشتم اطلاع داشتم و اینکه بنظرم تا اونموقع همه اطلاع دارن چون تو مدرسه مدام دخترا در موردش حرف میزنن

به نظرم این مادر دختر هست که میتونه با بچه ش صمیمی بشه و بتونه دورا دور اون رو کنترل کنه و همه چیز رو جوری به دخترش بفهمونه که دچار بلوغ زودرس نشه ،و وقتی هم که پریود شد نترسه دختر تو این دوره نیاز به حمایت داره اونم از طرف مادر

من خودم در جریان بودم آخه سنم تقریبا مناسب بود حدودا ۱۵ ساله بودم و جا نخوردم از مساله مامانمم از قبل همش بهم میگفت و آماده ام کرده بود

❤❤❤❤

من مامانم مثل گناهکار باهام رفتار میکرد اولین بار۱۱روز پریود بودم دیگه بدنم بو گرفته بود ولی این مادر یبار راهنماییم نکرد حموم برم چون میگفتن حموم ضرر داره تا بهش گفتم پریود شدم اخم کرد گفت چه زود دیگه همینقدی میمونی قد نمیکشی منم کلی افسرده شدم درحالی که اصلن اونجور نبود

من اول راهنمای بود وقتی پریود شدم روز قبلش دل درد گرفتم فرداش زنداداش بزرگم خونه ما بود داداشم هم بود رفتم دستشوی لکه خون دیدم اما نترسیدم چون از قبل میدونستم چیه من با مادر و خواهرم خیلی راحتم از بچه گی تا الان به خواهرم گفتم اونم به مادرم گفت مادرم خندید یه دونه زد در گوشم گفت مبارکه اینم زدم خوشگل بشی از قدیدم رسمه داداشم خندید گفت باید به همه بگیم خواهر کوچیکه بزرگ شده زنگ زد بابام گفت شب برای خواهر کوچیکه نوار و کمپوت بخر بیار بزرگ شده خلاصه اون روز فقط گفتن و خندیدن نزاشتن من کار کنم خیلی خاطره ای خوبیه

مراقب بچه هامون باشیم دچار بلوغ زود رس نشن.
به دخترامون احترام و ارزش بدیم که برای بزرگ دیده شدن آرزوی پریود شدن نداشته باشن

من انقدر توی جمع بزرگترها می‌نشینم و دوستای بزرگ تر از خودم داشتم که از ۷سالگی ماجرای پریود رو فهمیده بودم،و آرزو داشتم پریود بشم،خیلی بی صبرانه مشتاق بودم،ولی اولین بار کلاس هفتم پریود شدم و الکی ادای آدم های ناراحت رو برا مامانم در اوردم،کلی هم اشک تمساح ریختم.ولی در واقع ذوق داشتم.مامانم هم مث همیشه باهم مهربان و خوشرو بود.
ولی خودم به هیچ وجه نمی‌ذارم تو جمعی که قرار حرف زنونه زده بشه دخترم بشینه یا با دختر بزرگ ها برگرده.
احساس میکنم بلوغ زود رس گرفتم

من اول راهنمایی بودم از جشن تولد دوستم برگشتم خونه .دیدم لباسم لک داشت،،.وقتی پریود شدم .دوماه طول کشید تا تموم بشه .به هیچ کس هم نگفتم ولی وقتی دیدم اوضاع خوب نیست .وبجای هفت روز پریودی دوماه طول کشید ترسیدم وبه خواهر بزرگترم گفتم .اونم به مامانم گفت..مامانم بردتم دکتر قرص داد خوردم ولی باز خون می‌آمد.تا وقتی که بیهوش شدم وسط خونه .ویه هفته بستری شدم بیمارستان .خون تزریق کردن.دکتر گفت بخاطر کم خونی زیادی که داشتم خونریزی کردم..خلاصه خاطره خوبی نبود .چون همه فهمیدن 😥

اولین باری که من مریض شدم سر امتحان اجتماعی خرداد ماه بود از استرس زیاد پریود شدم اما از قبل با همه چیز آشنا بودم چون چند تا خواهرم از خودم بزرگتر بود میدو نستم چکار کنم چند سال اول کسی متوجه نمیشد تا این که ی روزی مادرم ازم پرسید تو اصلن پریود میشی یا نه منم چیزی نگفتم ساکت شدم اما بعد ها درد م خیلی شدید شده بود طوری که همه اطرافیان متوجه میشدن که من پریود شدم در حدی بود که بیشتر وقت ها میبردنم سرم وصل میکردن

سوال:سلام
با گرفتن فال تاروت..فال پاسور ..کلی انرژی مثبت بگیر فقط کافیه یکبار امتحان کنی مطمعن باش که پشیمون نمیشی ♥️ اینم شمارم دوستان‏‪09232690793‬‏

همینکه خون دیدم فکر کردم اتفاقی برام افتاده
با ترس مامانمو صدا زدم
اونم با لبخند برام توضیح داد که پریود شدم و چیه
اما چون وسواس داشت همش جلوی دیگران و بابام و داداشم مدام میگفت درست گذاشتی ، فلان کردی ، فکر میکرد کسی صداشو نمی شنوه اما همیشه همه میشنیدن و این باعث خجالتم بود
هر وقت لباسم کثیف میشد تمام بدنم سر میشد ، انگار روح از بدنم رفته
اینقدر که مامانم سر این چیزا اذیتم میکرد
وقتی ازدواج کردم راحت شدم
دیگه نمی ترسیدم از پریودی
هنوزم وقتی پریود میشم نمیرم خونه ی مامانم
اونم ترجیح میده نیام این موقع
همیشه از پریودیم خاطره ی بد داشتم قبل ازدواج

من اولش فقط گریه میکردم و وحشت کردم چون از پریود متنفر بودم .میگفتم نباید این اتفاق برا من بیفته ... ازش متنفرررر بودم... ازش فرار میکردم حتی وقتی معلم ها راجبش حرف میزدن گوش نمیدادم .راجبش از معلم های پرورشی شنیده بودم ولی بدم میومد برام اتفاق بیفته فکر میکردم یه اتفاقه خیلی بده .
روم نمیشد به کسی بگم خواهرم فهمید و تجهیزات لازم رو بهم داد و برام توضیح داد چیکار کنم و بعدا مامان جونم برام همه چی آماده میکرد .

ولی من واسه دختر خودم برنامه دارم از قبلش آمادش کنم براش حرف بزنم که اصلا چیز بدی نیست درسته یکم سخته ولی این اتفاق به معنای بزرگ شدن دختراس . براش جشن میگیرم و خاله ها و اینارو دعوت میکنم .بهش کادو و هدیه میدیم تا یه اتفاق خوب باشه پیشش و همیشه اولین بارش رو به خوبی ازش یاد کنه .

چون واسه من اتفاق وحشتناکی بود و همیشه یادمه.

من از ۹ سالگی میدونستم. دختر عموم که باهاش صمیمی بودم و ازم ۶ سال بزرگتره بهم گفته بود، بعدها تو مدرسه هم بهمون گفتن. من دوم راهنمایی پریود شدم. ماه اول روم نشد به مامانم بگم، خون زیادی هم نمیومد منم چیزی نمیذاشتم رو شورتم، ولی زود به زود مجبور بودم شورتمو عوض کنم و لباسامو توی کمدم قایم میکردم. از ماه های بعد دیگه خجالت و گذاشتم کنار و رفتم به مامانم گفتم عادت ماهانه شدم، مامانم هم لبخندی زد و بهم نوار بهداشتی داد و ازم پرسید تو مدرسه گفتن باید چیکار کنید و غسل کنید و اینا؟ منم گفتم آره🙂 ولی دلدردام خیلی شدید بود. بنده خدا مامانم همیشه برام داروهای محلی و نبات داغ درست میکرد. یه روزم که هیشکی خونه نبود رفتم همه لباسای کثیفمو شستم🤣

واقعا راس میگه...

من ۱۲ سالگی پریود شدم ۱۳ سالگی هم ازدواج کردم خیلی بچه بودم وقتی پریود میشدم مادرم خیلی هوامو داشت درد زیادی داشتم فقط گریه میکردم مادرم منو برد دکتر؟
دکتر گفت زایمان کنه خوب میشه همینم شد زود باردار شدم و دردام تموم شد دوران خوبی بود
یادش بخیر🥲

اول زاهنمایی بودم سال قبلش بهم گفته بود وبرخورد خوبی داشتن و ت مدت عادت خیلی ازم مراقبت میکردن

گهواره
چرا مطالب مفیدت را که به رشد و تکامل بچه کمک میکنه را پولی کردی
لااقل توی این مملکت که بچه هامون توی فشار اقتصادی بزرگ میشن
را خوب تربیت کنیم

من مامانم دعوام کرد و گفت از بس پررویی ما ۱۴ سالمون بوده پریود شدیم..من کلاس پنجم بودم و زود بود.و فکر میکردم کار بدی کردم اینطور شده.هیچگاه با دخترم اینجور رفتار نمیکنم.

من اولین بار بعد امتحانای خردادم بود سر شام حسابی دل درد و کمر درد داشتم بعد متوجه شدم شلوارم خونیه مامانمو صدا کردم بهش گفتم برام نواار اورد همشم میگف دختر دیگه بالغ شده..

مامانم تو سن نه سالگی بهم گفت ولی دوازده سالگی پریود شدم..یادمه مامانم تو آشپزخونه داشت شامی کباب درست می‌کرد
با بغض اومدم پیشش
مامان اولش ترسید گفت چی شده بگو وقتی گفتم چیشده
اشک تو چشماش بود و خندید و گفت مبارکه
همونجوری که داشت شامی کباب رو کف دستش صاف میکرد دلم اون عطر و طعم شامی کباب رو خواست😭وای مامانم دلتنگم کجا رفتی آخه...الان ۲۶سالمه و ۶ساله ندارمش...

من کلاس ششم بودم میدونستم روز اول به مامانم نگفتم خجالت می‌کشیدم ولی فرداش گفتم گفت برو شورت بپوش نوار بهداشتی ‌بذار

وای ما ۶تا خواهریم من چهارمی هستم از پریود و این چیزا خبر داشتم ولی خیلی خجالتی بودم خواهر بزرگترمم خیلی منو مسخره میکرد اذیت میکرد حتی زمانی که سوتین میبستم خلاصه یه شب دل درد شدید گرفتم 12سالم بود ولی خون ندیدم مامانم نبات داغ بهم داد آروم شدم صبح که خون دیدم خجالت کشیدم چیزی نگفتم تا ۷-8ماه یا پد یواشکی از ابجیا بر میداشتم یا پارچه میذاشتم خلاصه اون ابجیم که مسخرم میکرد خیلی پیگیر بود هر وقت لباس میشستم میومد بالا سرم ببینه لباسم خونی هست بچیا نه که اذیتم کنه یروز پریود شده بودم شلوارم خونی بود نفهمیدم اومد اذیتم کرد پاهام کشید یهو دید شلوارم خونی خدا میدونه چقدر مسخرم کرد بعد دیگه همه فهمیدن و من راحت شدم

من آگاهی کامل داشتم در این زمینه،دخترخاله هام ازم بزرگترن و گفته بودن بهم،وقتی پریود شدم به مامانم گفتم و بهم پد داد و گفت مبارکه عزیزم.اولین بار خوب بود،اما دفعات بعد با درد زیاد همراه بود و خدا رو شکر مامانم همه جوره هوامو داشت و حمایت عاطفی می کرد.

من قدری از پریود شدن تنفر داشتم که دوست داشتم خودکشی کنم.از اینکه ی دختربودم تنفرداشتم.هیچ وقت نتونستم باهاش کنار بیام.تا الان که الانه مامانم هیچ ندونست و منم نگفتم.
بازم لعنت به پریودی😪

من ک ن میترسیدم ن خوشحال و نه دردی داشتم فقط یکم تعجب کردم ب مادرمحترمم گفتم خووشحال شدن حتی بیشترز خدم بااین ک ازقبل هم اگاهی نداشتم

مادرم خیلی متین برام توضیح داد که این یه اتفاق کاملا عادیه و نباید ازش بترسم و ازم پرستاری میکرد تا هم حالم بهتر بشه هم استرس نداشته باشم

سوم راهنمایی بودم دبیر پرورشی داشت میگفت حتما غسل کنید من پرسیدم غسل چیه همه وحتی معلم ازم خندیدن وکسی جوابمو نداد کلی خجالت کشیدم گفتم حتما چیز زشتی سوال کردم، تا اینکه رفتم دبیرستان اسم پری رو از بچه شنیدم به دوستم گفتم این چیه در موردش بچه ها حرف میزنن دستمو گرفت برد دستشویی سطل زباله رو باز کرد نوارهای کثیف رو نشونم داد گفت اینه و اینجوری برام توضیح داد🥴 بعد همون سال شب تو ماشین کنار سالن عروسی پری شدم وقتی به مامانم گفتم گفت هیس کسی نفهمه که زشته ، دیگه کارای لازمو انجام داد خدابیامرز 😭
سختیش اینجا بود تو خونه من۴تا داداش داشتم همیشه باید حواسمو جمع میکردم کسی چیزی متوجه نشه😣

من نخواستم بنویسم ولی حرف های دوستان رو خوندم من ۹یا۱۰سالم بود رفته بودم بازی یهودسشویی داشتم رفتم دسشویی دیدم یه لکه سیاه افتاد انقدر که وحشت کردم فکر کرردم دیگه دختر نیستم وزن شدم اخه مادرم همیشه میگفت دختر هاپرده داره وباید بازی خطر ناک نکنن منم فکر کردم چون بازی زیاد کردم این اتفاق برام افتاده هی میرفتم دسشویی هی چند قطره بود دیگه فهمیدم عادت ماهانه شدم دزدکی رفتم ازتو لباس هام یه پارچه درست کردم وانداختم دیگه تمام شد تا ماه بعد که پریود شده بودم ریخته بود رولباسم رفتم پیش مادرم دیدم هی نگام میکنه هیچ هم نگفت خودم امدم بیرون نگاه خودم کردم دیدم خونه لباسمو عوض کردم وتا روزی که بچه دارشدم هیچ حرفی منو مادرم راجبش نزدیم ولی بعد زایمان همه چیزو پیشش میگم وراحتم

فقط این یادمه که مامانم برام نوار بهداشتی نمیخرید میدونست پریدم امانمیگرفت منم بچه بودم خجالت میکشیدم برم خودم از مغازه بخرم مجبور بودم یک نوارو چند. روز بزارم واقعا نمیدونم چرا این قدر بی فکر بود بعد هم تو جمع همش بهم چشم غره میرفت که درست بشین اب یخ نخور این کار و بکن اون کارو نکن خلاصه خیلی بد رود
پ

مامان انیسا نگران نباش فقط مجرای اشکشو یعنی (راستای بینی رو تا گوشه چشم )از بالا ب پایین و بر عکس ماساژ بده روزی چند بار ان شاءالله زود خوب میشه

واکنش مامانم خیلی عادی بود. و ویز زیادی یادم نیست.بعدش رفتم تو کوچه پیش دوستام

خدایاشکرت

اصلا ویز عجیب غریبی برام نبود رفتم دستشویی دیدم پریود شدم به مامانم گفتم بهم نواز بهداشتی داد اصلا هم کاری نکرد که برام غیر عادی باشه اتفاقی که افتاده

خیلی واکنش بدی بود
من حتی در مورد این مسئله هم نمیدونستم و وقتی این اتفاق افتاد مادرم سرزنشم میکرد و اصلا راهنمایی نکرد که باید چیکار کنم تو مدرسه یا نوار بهداشتی چیه و این شد که دوستام فهمیدن تو مدرسه و کلی خجالت کشیدم

من دوتا قطره گرفتم یکیش روزی ۴ بار بود یعنی ۶ ساعت ۱ قطره یکیش شبی ۱ قطره همیشه هم وقتی شیرش میدادم دستامو میشستم همزمان با شیر خوردنش مجرای اشکش ماساژ میدادم دو روزه خوب شد

دکتر بردیش قطره چی بهش داد میشه اسمشون بگی

من وقتی پریود شدم اصلا نمیدونستم چیه میترسیدم به خانوادم بگم وقتی رفته بودم حمام آجیم لباسام شست فهمید بعد اومد ازم پرسید از ترس ایکنه چیز بدیه گفتم نه بعد واسم توضیح داد متوجه شدم ولی قلبم میخواست ایست کنه از ترس اصلا اون موقع خوب نبود

دخترم چشماش آب میزنه دکتر بردم گفت مجرا اشکش بسته است پماد با قطره داد بعد گفت چشماشو ماساژ بدم و تا قبل از شیش ماهگیش خوب بشه اگه نشود گفت باید میل بزنی تا مجراش باز بشه الآن ده روز دیگه شیش ماه کامل میشه ولی هنوز خوب نشود کسی این تجربه رو داره یا داشته باید چیکار کنم میل فک کنم خیلی درد داشته باشه میترسم کسی تجربه داره لطفاً راهنمایی کنید

من خیلی ناراحت شدم بدم میومد

من وقتی پریود شدم ب مامانم گفتم مامانم گفتتتتت آخخخخخخخ مبارکههههههههههه🥰😍😂

وای یادش بخیر مامانم هر ماه میگف مبارک باشه دخترمم🥰چ حس خوبی بود ۱۲ سالگیم

خدایاامیدم تویی

بهترین خاطر زندگیم بود هیچ بلد نبودم حتا پد اشتباه میزاشتم

m

من ۱۳ سالم بود که پریود شدم خیلی دل درد و کمر درد داشتم و لکه های قهوه ای رنگی روی لباس زیرم دیدم وقتی به مامانم گفتم منو گرفت تو بغل و خوشحال شد و بهم گفت نترس این همون عادت ماهانه هست که توی مدرسه بهتون گفتن

مامانم یه نواربهداشتی بهم داد ولی اصلا برام توضیح نداد که پریود چی هست چی نیست ماه رمضون بود دیگه روزه هم نگرفتم.اصلا حس خوبی نداشتم فکر میکردم مریض شدم

چقدر ناراحت شدم چرابعضی اینقدر ......

من دوم راهنمایی پریود شدم به هیچکس نگفتم میدونستم چیه ولی خجالت میکشیدم خودم وسایل بهداشتیمو میخریدم مامانم وقتی سوم دبیرستان بودم داشت به مادربزرگم آروم میگفت که هنوز پریود نشدم نگران بود دیگه اونجا بهش گفتم از نگرانی درش بیارم😂

من کلاس ششم بودم هم نعلممون توضیح داده بود قبلا در موردش همم دوستم که شده بود بهم گفته بود .۲۲بهمن بود جشن داشتیم تو مدرسمون منم دلم درد میکرد شدید به دوستم گفتم گفت حتما شدی برو خونه به مامانت بگو منم رفتم خونه به مامانم گفتم خندید بغلم کرد بعد یه کوهنه قرمز بهم داد دم به دیقه میرفتم جک میکردم خودمو 🤣

من نمیدونستم چیه و هی شورتم که خونی میشد میشستم اون موقع زمستون بود میذاشتم روی شوفاژ خشک میشد زود باز تند تند عوض میکردم، صبحش که میخواستم برم مدرسه مامانم دید متوجه شد خیلی هم خوشحال شد بهم نوار بهداشتی داد و دوتای دیگه هم داد که توی مدرسه اگه نیاز بود استفاده کنم، الان هم شوهرم وقتایی که پریودم توی کارای خونه کمکم میکنه و روزایی که پریودم اصلا ازم توقع خونه تر و تمیز و غذای خوب نداره😀😀

وقتی پریود شدم هیچی نمیدونستم تا یه مدت قایم میکردم کسی هم نمیفهمید فک میکردم بیماری بدی گرفتم گریه میکردم همش چقد دیوونه بودم من کلی غصه خوردم سرش😂 بعد یه مدت داشتیم میرفتیم خواستگاری داداشم یه شهر دیگه شبش خونه گرفتیم همونجا پریود شدم لحاف تخت کثیف شد مامانم دید و بعدش همگی باهم رفتیم شورت و نوار گرفتیم خانوادگی😂😂 خوبیش این بود ک تو مدت پریودی دیگه کارای خونه رو بهم نمیسپردن

سلام ما پنج ابتدایی تو مدرسه توضیح دادن به ما .منم اومدم ب مامانم فهموندم غیرمستقیم که من بلدم اونم خندید بیشتر توضیح داد
بعدشم تابستونی که پنجم تموم شد تو عروسی پریود شدم..همیشه همه نواربهداشتی و لباس زیر زیاد واسم میخرید...

خاطره بدی بود مامانم همش‌تحقیرم‌میکرد میگفت خاک بر سرت نری از پسرهای مردم نوار بخری ازتو‌کمد بردار از نوار های خودش بهم میداد ولی خیلی تحقیرم میکرد هرجا میزاشتم‌میرفت پیدا میکرد میاورد وسط هال میچرخوند ب پدرم میگقت دختر بی حیاتو ببین نوار بهداشتی خونی هاشو قایم میکنه تو خونه میبردم حیاط زیر درخت میزاشتم میرفت پیدا میکرد چال میکردم‌زیر خاک میرفت پیدا میکرد 😭میگفت بزرگ شدی دیگه بیچاره شدیم میشی یه جنده باید از تو کوچه ها جمعت کنم😢تازه سینه هام رشد کرده بود خجالت میکشیدم لباس گشاد میپوشیدم میگفت بی حیا شال سر کن بنداز رو سینه هات انقد تحقیرم کرده بود روم نمیشد بیام تو هال بشینم تا میومدم شالمو میزد کنار میگفت محکممممممممم سینه هامو تو مشتاش فشار میداد میگفت ببین سینه هاتم درومدن ولی آدم نشدی خیلی درد داشتن خیلی🥲✌️اه چرا یادم آوردین

یادمه ۱۳ سالم بود عروسی عموم بود با بچه ها تو حیاط بازی میکردیم من رفتم دسشویی ی لکه خون دیدم خیلی ترسیدم رفتم مامانم رو صدا زدم گفتم میخوام ی چیز بگم گفت بگو گفتم میترسم بگم بعد مامانم دستمو گرفت رفتیم خونه گفت اینجا کسی نیس بگو بهم گفتم رفتم دسشویی ازم خون اومد بعدم یهو زدم زیر گریه مامانمم گریه افتاد اومد بغلم کرد گفت چقد زود بزرگ شدی

من سر کلاس زبان سوم راهنمایی بودم دیدم انگار خیس شدم رفتم دسشویی دیدم خونه مثل چی میلرزیدم اومدم سرکلاس نشستم دوستم از رنگ‌پریده م گفت چه اتفلقی افتاده منم اکشن بدی نشون دادم معلممون مرد بود دید ما باهم حرف میزنیم گفت چی شده رنگت اینقدر پریده؟ تو دلم گفتم همه فهمیدن من یه بلایی سرم اومده.خلاصه تا زنگ زبان تمام شد مونده بودم چکار کنم اگر به مادرم بگم خب میکشدم نگم خودش بفهمه که بدار پس بهتره خودم اعتراف کنم اینجوری جرمم کمتر میشه.دکتر عمه م قهر اومده بود خونمون گفتم اگر اون هنوز باشدش که به مادرم میگم اگر نه که ولش کن یه جوری حلش میکنم.دیدم دختر عمه هستش مامانم داشت موهاشو شونه میکرد.مثلا دارم یهو متوجه میشم این اتفاق برام افتاده موقع لباس عوض کردن با صدای خیلی ضعیفی به مامانم گفتم تو شلوارم خونه چکار کنم.دیدم مامانم یه لبخند زد.گفتم باور کن این آرامش قبل طوفانه برم پیش دختر عمه بشینم که خیلی سختش نکنه.دیدم اومد و برام توضیح داد داشتم مینردم ولی بخیر گذشت😉😉😉

من کلاس پنجم بود پری شدم،اونم کجا🤦‍♀️تو عروسی شلوار سفید پام بود..خدا میدونه به من چی گذشت،همش نشسته بودم بلند نمیشدم هیچکس نفهمید ..اومدم خونه شلوارمو شستم،مامانم تا ۲سال نفهمید ،وقتیم که فهمید هیچ وقت نوار بهداشتی نمیخرید واسه خونه،بااینکه ۳تا دختر داشت..خواهرام از من بدتر بودن..

من دوم راهنمایی بودم دل دردشدید گرفته بودم رفتم خونه تودسشویی دیدم لباس زیرم خونیه خیلی ترسیدم و گریه کردم اما مامانم خوشحال بود میخندید وبوسم کرد گفت دخترم خانوم شده اونروز بهم گفت فقط استراحت کنم برام شیر گرم کرد باعسل خوردم دل دردم کم شد

سلام دوستان من 9سالم تموم شده بود پریود شدم وقتی به مادرم گفتم یه سیلی محکم به صورتم زد طبق اونچه که یاد گرفته بود و من از این رفتار مادرم بی نهایت متنفر شدم

من که اصلا به مادرم نگفتم خودش هم تا سه سال نفهمید دخترش پریود شده😪

چقد خوبه اگه همه اقایون و خانوما به درک درستی از تغییرات هورمونی که رو جسم و روح تاثیر میزاره

من از۵ ماهگی نشست از۱۰ ماهگی هم راه رفت

سلام ماماناخوبین دخترم خیلی سرشوچپ راست میکنه دلیلش چیه نگرام براش

سلام مامانا بچه هز چند ماهگی میشینه؟؟؟

من تو مدرسه اموزش دیده بودم فک کنم روز دوم سومین پریودیم بود مامانم دیده بود نوارها کم شدن تازه فهمید بروی هم نیاوردیم تا الان ک بچه دارمم باهم راجب این چیزا صحبتی نداشتیم

این ماما تشخیص جنسیت میده عالیه
اینستا nini_bardari99
روبیکا nini_bardari99
واتساپ 09055484640

سلام.مامانم اصلا باهم درموردش حرف نزده بود چون انتظارشو نداشت من ۱۱سالگی پریود شم.اما تو مدرسه برامون توضیح داده بودن.اما من شبی ک برای اولین بار پریود شدم انقد ترسیدم و چندین ساعت گریه کردم.اگه مامانم منو آماده می‌کرد انقد اذیت نمیشدم🥺😢

سلام راستش برا من مامانم از قبل توضیح داده بود و منتظرش بودم وقتی اولین بار پریود شدم اون روزو مدرسه نرفتم مامانم به بابام گفت که شیرینی بخره که جشن بگیریم به بلوغ رسیدنمو

سلام مامانا من دخترم شیر خشکی دیشب ساعت ۲ واسش اب جوش گذاشتم خواب افتادم تا ۹ صبح یهو دیدم خونه پر دوو شده خشک شده بود اب کتری از صبح دخترم سرفه میکنخ چکار کنم؟؟؟ قبلا سه ماهه بود دوبار این اتفاق افتاده بود ک ریه عفونت کرد انتی بیوتیک و کپسول های دماغ دادن تا این ماه بهتر شد بعد سه ماه دیشب لین اتفاق دوباره افتاد نمیدونم چه کار کنم چی بهش بدم؟؟؟

😖😖😆

چه حرفهای چرت وپرتی

سلام تورو خدا جواب بدین راهکاری برا افزایش طول سرویکس دارین
طول سرویکسم ۳۹ بود شده ۳۰
۱۹ هفتمه نگرانم
شیاف فرتیژست ۴۰۰ دو روزه استفاده میکنم

سلام تورو خدا جواب بدین راهکاری برا افزایش طول سرویکس دارین
طول سرویکسم ۳۹ بود شده ۳۰
۱۹ هفتمه نگرانم
شیاف فرتیژست ۴۰۰ دو روزه استفاده میکنم

من قبل اینکه پریود بشم مامانم همه چیز رو برام توضیح داد و معتقد بود خودش برام همه مسائل توضیح بده بهتره تا از هم سن و سال های خودم بشنوم نه ترسیدم نه خجالت کشیدم پد هم دا‌‌شتم تو کمدم برام خریده بود برای همین برای من تابو نبود. دختر دارهای عزیز سعی کنید با دخترتون دوست باشین همه چی رو دوستانه براشون توضیح بدین که ترسی نداشته باشن.

چ سوالای چرتی 😂😂😂😂

هیچ واکنشی

بسه دیگه گهواره سوال درست حسابی برای بچه بزار وگرنه حذفت میکنم‌این چه سوالهایی است.اینجا بیشتر برای تحریک احساسات زن و مرد است نه مشکلات بچه ها.ازاون مشاوره های پولیتون رایگان بزارید مادرها استفاده کنند.درمورد سلامت و تغذیه بچه ها بگین.دیگه الان همه مادرها وبچه ها میدونم پریودی چیه

ای وای من چه روزی بود .هنوزم از مامانم خجالت میکشم .شلوار سفید پام بود کثیف شده بود مامانم دید و دیگه هیچی پد و اینا بهم داد .از قبل از دوستام شنیده بو م ولی وقتی مامانم توضیح میداد دوست داشتم آب بشم برم زیر زمین

من ۱۴ سالگی زمستون پریود شدم بعد ۳ ماه نشدم انقد ترسوند بچها گفتن حامله بشی نمیشی از همجا میپریدم بعد اول بهار شدم خخخخ

مادرم گفت دیگه بزرگ شدی باید عروس بشی

سلام من سوم راهنمایی بودم روز دختر هم بود اون روز شلوار سفید پوشیده بودم رفتم دسشویی دیدم پشت شلوارم قرمزه کل لباس زیر را عوض کردم اودم بیرون هنوز بیست دقیقه نشده بود پس دادم و رفتم به مامانم نشون گفتم ماما این خون چیه سرطان دارم یعنی و ترسیده بودم وگریه میکردم چون هیچی دراین مورد به من نگفته بودند
مامانم به من پد داد و قرص مسکن وشروع کرد به توضیح دادن درمورد این چرخه طبیعی بدن

من سیزده سالم بودم چون مامانم مجبورم پیکرد نماز بخونم...از دوستام شنیده بودم ک اگه پریود شی دیگه لازم نیست نماز بخونی منم ب دروغ ب مامانم گفتم پریود شدم تا از زیر عبادت😏در برم تقریبا ی سال بعدش پریود شدم..واقعا یادم رفته بود هنوزم ب مامانم نگفتم گهواره چ خاطره ای رو زنده کردی..امروز ب مامانم بگم ی کم بخندیم

من یه بار صفرم داشتم
مدرسه مون با خانواده ها هماهنگ کرده بود خودشون چیزی نگن که حرف الکی و غیر علمی به بچه ها زده نشه خودش یه دکتر آورد برامون توضیح داد و گفت از جای جیش تون خون میاد و من فک میکردم ینی قاطی ادرار یه بار لبو خورده بودم فک کردم پریود شدم 😂
ولی خب بار اول خیلی فاجعه بود صب قبل مدرسه رفته بودم دسشویی تو دسشویی پریود شدم به مامنم گفتم مانم گفت شرتتو بده ببینم که خب هیچی توش نبود گفت خواب دیدی برو مدرسه هیچی دیگه خدا رو شکر همون یه بار و همون یه روز خون ریزیم کم بود و پس ندادم ولی دل درد داشتم وقتی برگشتم خونه دوباره به مامانم گفتم که دیگه پد داد و ازم عذر خواهی کرد

منم اول راهنمایی پریود شدم،ولی خداروشکرتوخونه بودم،دامن سفید هم پام بود😂😂 ظهر خوابیده بودم بیدارشدم برم دسشویی،یکوقت مامانم صدام زد و لباسموعوض کرد وبرام کاچی درست کرد،من چون دختر دوم بودم همه چیرو از خواهر بزرگترم یادگرفته بودم.

هیچی فقط ب مامانم گفتم مامان خندید و بوسم کرد
و کلی تو اون چند روز بهم آموزش می‌داد 😂😂

من اولین بار وقتی پریود شدم ۱۳ سالم بود و فکر کردم سرطان گرفتم 🤣
بعد گریه حالا با اینکه میدونستم چیه ولی حول کرده بودم . من گریه دارم میبینم😁 مامانم نگاه تعجب که خوبه قبلا یادت دادم🤣
از اون بدتر خواهر ۷ سالم که چرا من پریود نشدم منم میخوام چرا فقط به آجی پریود دادید🤣

خیلی روز بدی بود 🥲 تا یادم میاد حالم بد میشه

من یادمه موقعی ک پریود شدم۱۱ سالم بود سه ماه تعطیلی بود رفته بودم خونه عموم یادمه اونموقعه چادر جشن عبادتم سرم بود پشت چادرم خونی بود دلم درد میکرد دختر عموم پشت چادرمو دید بهم گفت عادت شدم خلاصه رفت برام کوهنه اورد بهم یاد داد چجوری بذارم😁😁😁

من یه شلوار جین ابی و بلیز سفید تنم بود و تو عروسی مختلط تو چمن و محلی خودمون بودیم موقع ناهار شد بسکه بازی کرده بودیم فک میکردم تو شلوار زیادی پاهام عرق کرده خوب ک نشستیم سر سفره یهو خواهرم روبرم گف وای اجی پاشو بریم خونه از من اسرار ک بمونیم اما گف حالت خوب نیس شلوارتو ببین .وقتی نگاه کردم با سرعت برق و باد رفتیم خونه نمیدونم کسی دیگه دیده بود یا نه تا الان تو ذهنم مونده .خیلی بد بود .

یه شب تابستون بود بقدری دل درد بودم که حد نداشت بعدش رفتم دستشویی دیدم پریود شدم و مامانم یه پد بهم داد و هیچی نه توضیحی نه مسکنی... من بدبخت تا صبح از درد نالیدم و اشک ریختم و تو حیاط راه رفتم و هردفعه که به مامانم میگفتم درد دارم بی توجهی می‌کرد و کلی غرغر که چرا بیدارم کردی و من بلاخره یه استامینوفن پیداکردم خوردم یکم آروم شدم نزدیکای صبح خوابم برد شب مزخرفی رو تجربه کردم و فهمیدم بعضی آدما اسم مادر براشون زیاده... حتی بعدها هم وقتی پریود میشدم یه جوری باهام رفتار می‌کرد که حس نجس بودن رو بهم القا میکرد

کسی تجربه امپلینت دندان در بارداری داره دندون جلوم شکسته از بالا زیبایی صورتم رفته ۳ ماه باردارم انجام بدم بنظرتون ؟؟؟امپیلنت

قطره پلارژین تبم پایین میاره

یادمه رمضون بود من روزه نمیگرفتم اون موقع ها ۱۴ سالم بود
عصر اون روز خیلی دلدرد و کمر درد داشتم ب مامانم گفتم گف اشکال نداره دراز بکش چهل گیاه هم بت میدم بخور ممکنه نفخ کرده باشی
اصلا انتظارشو نداشت پریود شم
نزدیک اذان بود رفتم دسشویی دیدم داره ازم خون میاد هی میرفتم دسشویی خودمو میشستم برمیگشتم
میدونستم پریودی چیه ولی نمیخاستم باور کنم ک شدم هی میگفتم الان خوب میشم
تا اینکه اذان گف نشستیم سر سفره افطاری خوردیم پا شدم نشستم سر تی وی ولی هیچی نمیفهمیدم خیلی استرس و درد داشتم تو فکر بودم کلا حالم خیلی خوب نبود
اون‌موقع ی تونیک پوشیده بودم ک راه راهی سیاه سفید داشت بس ک ازم خون اومد کثیف شده بود و تو ذوق میزد😂
بلند شدم برم دسشویی ک خاهر بزرگم صدام کرد تو اتاق منم رفتم دیدم مامانم تو اتاق بود اومد بغلم کرد و بوسم کرد گفت چرا بهمون نگفتی این ی اتفاق خیلی طبیعیه برا همه اتفاق میوفته حتی حضرت فاطمه و حضرت زینب ک طاهر ترین بودن
منم زدم زیر گریه خاهرم دلداریم داد و بهم ی شورت و نوار داد خیلی رفتار خوبی باهام داشتن خداروشکر

من اول راهنمایی بودم از مدرسه اومدم دیدم شورتم خیس خیسه در آوردم دیدم خون اومد ترسیده بودم نمیدونستم واقعا چی شده رفتم بدو بدو ب خواهر بزرگتر از خودم گفتم گریه کردم گفتم اجی خون اومدم ازم بوسم کرد گفت اجی نترس چیزی نیست وا برام توضیح داد ک همه دخترها ب ی سنی میرسن پریود میشن بعد نوار بهداشتی داشت بهم داد بعدش رفته بود واسم نوار شورت خریده بود خاطره خوبیه دختر عمم وقتی فهمید ی سیلی زیر گوشم زد آخه رسم بود هر دختری پریود میشه بار اول سیلی میزدن اون وقتا

من وقتی پریودشدم ۹یا۱۰سالم بود.وقتی رفتم دستشویی دیدم شورتم خونی خیلی ریلکس شورتمودراوردم گذاشتم تودستشویی اومدم بیرون هیچیم ب مامانم نگفتم چون بلدنبودم حتی نترسیدم.بعدازاینک من ازدستشویی اومدم بیرون بابام میره دستشویی وقتی شورت منومیبینه فکرمیکنه مال مامانمه،مامانموصدامیزنه میگ این چ وضعشه چرااینوگذاشتی اینجامامانم میگ مال من نی.مال ارزوپریودشده بمن نگفته بابام صدام زدبغلم کرد.مامانم گف چرابمن نگفتی شورتت خونیه منم گفتم مگ خونی بودفقط خیس شده بود🤣راستی یچیزی من ب هرکی میگم۹سالم بوده پریودشدم میگ توبلوغ زودرس گرفتی یعنی چیزبدیه 😔

من کلاس پنجم بودم ک پریود شدم از همه چیز هم خبر داشتم چون میدیم ک خواهرام پریود میشن وراجبش حرف میزدن ومامانمم براشون پد میگرفت خلاصه خونه مامان بزرگم بودم ک شدم تاخون دیدم فهمیدم ک موضوع چیه ولی بازم ترسیدمو مامانمو صداکردم گف مشکلی نیس نترس طبیعیه وبرام لوازم بهداشتی اورد بدش ک رفیتم خونه غذای مقوی برام درست کرد وخودش بم میدادبخورم بزور میگفت تا تقویت بشی وجون داشته باشی😄🤩😘

بدترین روز زندگیم بود اون روز

فکر کنم چهارده یا پونزده سالم بود رفته بودیم عیدی ببریم برا زنمو کوچیکم .روستا هم بود هیچی در دسترس نبود.خواب بودم بلند شدم رفتم دستشویی دیدم بله.سریع رفتم ب مامانم گفتم چون تو مدرسه زیاد شنیده بودم ترسی نداشتم.اما ب قول اون دوستمون مامانم هیچ ری اکشنی نداشت اما جوری توهم رفته بود انگار کار خلاف مرتکب شدم.عمه م یه شورت تمیز برام جور کرد و یع نوار.بقیه شو یادم نمیاد 😄

پدر من اونقدر رک و راحت بود من پریودام شدید بود پوشک بچه میذاشتم دیگ بزرگ بود از پشت مشخص میشد راه رفتنی بابام میگفت تشک بستی به خودت منم خجالت میکشیدم...

من دوم راهنمایی بودم که تو مدرسه پریود شدم ماه محرم بود اومدم خونه من مامانم گفت بروحموم بیا لباس مشکی بپوش،چون ازقبل هیچ اطلاعاتی نداشتم ،گفتم نمیرم،هی گفت منم گفتم نمیرم،زنداداشم گفت شاید عادت ماهانه شده مامانم زد تو سرش گفت چرا؟زنداداشم گفت براش شورت بهداشتی بخر اونا کش دارن اذیت نمیشه ،نوار بهداشتی هم بخر،خیلی خاطره بدی بود،

من فقط این قستمش را بگم که هر وقت پریود می شدم یه دامن قرمز داشتم اون را می پوشیدم.
فکر هم میکردم جوری برخورد میکنم کسی نمی فهمه من پریود شدم😅😅😅

وا منکه اصلا یادم نیست

میگم مامانا من دخترم شش ماهشه موقعی ک میخواد بشینه سرش انگار بلرزه اونجوری وقتی مستقیم نگاه. میکنه یا بالا رو طبیعی ؟؟ انگار گردنش لق؟؟

گف به کسی نباید بگی

برای من خاطره خیلی خوبی بود چون مامانم‌واقعا خیلی خوب برخورد کرد قربونش بشم،رفته بودیم امام زاده داوود خیلی گشتیم راه رفتیم اینا خودشم ماه رمضون بود اومدیم خونه لباسم خونی شد مامانم دید گفت چرا بهم نگفتی تو نباید گرسنه میموندی از صبح از جیگرچندسیخ زد برام لغمه کرد فداش بشم خوردم نمیدونستم چیع پریودی وو ولی ی حس با ارزش بودن مامانم داد بهم با این اتفاق احساس کردم با این‌اتفاق خیلی با ارزش شدم‌ یادش بخیر،

اول بار که پریودشدم وقتی قطره خون دیدم از بس گریه کردم حدنداشت فکر میکردم مرض گرفتم میخوام بمیرم به هیچکی نگفت مدام تو دسشویی بودم خودمو میشستم . شب که خوابیدم صبح بیدارشدم مادرم متوجه شد تشکم کثیفه ثدام کرد و بوسیدم گفت عزیزم جرا بهم نگفتی خونریزی داری اونجا همه چیو بهم گفت و بهم ارامش داد . قربونش برم حتی استر تشکمو خودش شست و گفت باید چه کارایی انجام بدم . بمیرم براش الان الزایمر داره ۴ ساله . حتی روایکه خونریزیم زیاد بود همیشه خودش لباسامو جدا میشست میگفت بزار فشار بهت نیاد هرکاری میکردم اجازه نمیداد خودم بشورم . درد و بلاش به تمام وجودم فرشته زندگیم

مادرم دعوام کرد تا الانم نمیفهمم چرا ؟

من اولین بار یازده دوازده سالم بود که خیلی دل درد کشیدم تا ب مامانم گفتم فهمید که دارم پریود میشم خودم اصلا انتظارشو نداشتم فکر میکردم حالا حالاها نمیشم مامانم نه بهم تبریک گرفت و لوسم کرد نه بهم سخت گرفت و اذییت کرد در کل رفتارش باهام خوب بود ولی همیشه ب خاطر ی سری مسائل خیلی ناراحتم اینکه اسمشو گذاشته بود مریضی اینکه اون زمان من بچه بودم ولی ماه رمضون باید ادای روزه بودنو درمی‌آورد پیش بابام و ی لقمه ی مختصر میخوردم دور از چشمش. یا ابنکه هیچ زنی تو خونمون حق نداشت از فروشنده آقا نوار بهداشتی بخره. واقعا ناراحتم بابتش و ی سری مسائل دیگه که نمیتونم اینجا بنویسم خجالت میکشم.ولی خداروشکر که همسرم درست تربیت شده خانواده اش از لحاظ این طور مسائل 50سال جلوتراز امثال خانواده منن ومن اگه دختر داشته باشم دغدغه ی چیزیو ندارم

مامانا دخترم شش ماهشه تازه۲۴ شش‌ماهه سرشرو کجاست ن میداره نگ کنه میلرزه طبیعی ؟؟؟

مادرم بهم چیزایی رو که لازم بود یادداد، قربونش برم انقدربادرک وفهم

سلام مامانایه گل دخترم بدجور سرماخورد ابریزش بینی شدید داره و سرفه میکنه همش بهونه میاره چه شربتی بهش بدم ک خوب شه اینجا چندبار بردم دکتر داروهایی بهش دادن‌ک خوب نشده

دقیقا شرم خجالت

بدترین دوران زندگیم همون موقع ها بود

زیاد رفتار خوبی نبود یه حسی بهم میداد انگار دچار کار خلافی شدم

ولی الان خداروشکر داداشم ۱۹سالشه ولی بهترازهمه کس منوخواهرمودرک میکنه کاملاباهاش راحتیم

من اولین بارپریودبودم کلاس ۹بودم جشن امام زمان بود مامانم نذرکرده بود برای داداشم داشتم اون وسط میرقصیدم رفتم دستشویی دیدم خون داخل لباس زیرم هست ب مادرم گفتم خون میادمن خودم خوشحال بودم ولی مامانم گفت ب خیرنشی 🤣🤣🤣🤣🤣 البته مقصرنبود پول نداشت یه پارچه دادگفت بروبزار😂😂😂😂

من کلاس دوم راهنمایی بودم ک پریود شدم قبل اینک بشم کمردرد ودل دردشدیدی داشتم .دوستام میخواستن بهم بگن ک میخوام پریود بشم ولی،روشون نشد خودمم یه چیزهایی میدونستم ازمدرسه یاد گرفتم.ولی نمیدونستم قبلش درد داره.تا اینک خون دیدم .وفرم مدرسه ام کثیف شده وخونی نمیدونستم چیکار کنم پولم نداشتم نوار بگیرم ولی روم نشد به مامانم بگم خلاصه خیلی بد برام گذشت تا عادی شد برام.یادش میفتم گریه ام میگیره😪😪

سلام

عزیزم بخاطر موز،طبیعی

سلام مامانا من توی هفته ۴۱هستم درد ندارم برم دکتر آمپول فشار میزنن برام چی بگم براشون

این ماما تشخیص جنسیت میده عالیه
اینستا nini_bardari99
روبیکا nini_bardari99
واتساپ 09055484640

.

بغلم کرد و من و بوسید و برام یه هدیه خرید.گفت مبارکه دخترم خانوم شدی دیگه برا خودت..‌‌.همیشه ازش خاطره های خوب یادمه...فدات بشم مامانم

من اول راهنمایی بود ...مامانم باهام خوب برخورد کرد عاشقتم مادرم😍😘

بوسم کرد بعدش یه سیلی زد گفت خوشگل می شی بعدشم گفت بر حموم و نوار بهداشتی بهم داد بابامم که فداش بشم فقط می خندید

آفرین به این تصمیم تون🌹

مامانا دارم سکته میکنم داخل مدفوع دخترم مثل نخ مشکی مدفوع باریک باریک بود دقیقا رنگ نخ مشکی قطره اهن نمیدم بهش، کسی بچش اینطور شده

من پنجم ابتدایی بود پریود شدم از ترسم به کسی نگفتم حدود یکسال مامانم هم نفهمیده بود فقط میگفتم من میمیرم یه روز بعد یه سال دیدم نه بابا نمیمیرم به مامانم گفتم مدیض شدم هر ماه از من خون میره ولی نمیمیرم یه عالمه خندید انقدر میخندید هنوز که یادش میوفته بازم میخنده 😐فکر کن تو اون روزا که کسی نمیدونست هر روز توبه بعدش که پریودم تموم میشد میگفتم خدا منو نجات داده بابت توبه هام 😑😑😑😑

هیچی بی تفاوت بودن

من اولین بار کلاس دوم راهنمایی بودم دل درد خیلی شدیدی داشتم و خودم نمیدونستم دلیلش چیه چادر سفید بستم دور کمرم خوابیدم بیدار شدم دیدم همش لکه خون شده به مامانم و خواهرم که ازدواج کرده بود و اومده بود پیشمون گفتم و خیلی حس بدی داشتم مادرم و خواهرم خندیدن و مامانم بهم یه پد داد رفتم بزارم مامان گفت بلدی گفتم آره اون وری که چسب داره باید بچسبه به بدن آخ که چقدر برام خندیدن واقعا چقدر ساده لوح بودم

من خیلی زود شدم پنجم دبستان شورتم و به مامانم نشون دادم ،مامانم زد زیر گوشم 😑شنیده بودن اگه بزنی زیر گوشش دختر خوشگل میشه

من ۱۴ سالم بود و تو دستشویی خونه خالم اولین بار برام این اتفاق افتاد با وجود اینکه یک مقدار اطلاعات داشتم اما به محض اینکه خون دیدم جیغ زدم و از دستشویی با همون حالت اومدم بیرون حتی شلوارمو بالا نکشیدم 😄بعد خالم سریع بردم تو خونه و بهم پد داد

خدایاتوکنارمی نمی ترسه دلم

هیچی🙄😶

این ماما تشخیص جنسیت میده عالیه
اینستا nini_bardari99
روبیکا nini_bardari99
واتساپ 09055484640

برا من کاملا متفاوت بود.من سوم دبیرستان پریود شدم.کاملا هم داستان رو میدونستم هم از مدرسه هم مادرم و هم اطرافیان
مامانم که نگران دیر شدم موضوع شده بود هر روز ازم میپرسید خبری نشد ؟ 😆

من اول بار ۱۴ سالم بود رفدم دستشویی خون دیدم اومدم به مادرم گفدم خیلی ذوق کردن

خانما عزیز
اسم دخترم را گذاشتم ریحانه
هرکی میاد به دیدنش میگه این چه اسمی بود گذاشتین روش
خودمم دیگه پشیمان شدم از این اسم😔

عزیزان لطفا راهنمای کنید چطوری به دخترامون اموزش بدیم من خودم خیلی خجالتیم فکر نکنم بتونم به دختراموزش بدم

من اولین بار که پریودشدم۱۳سالم بود
هرچی میرفتم دستشویی اونجا و میشستم بازم خون میومد با خودم میگفتم رگ پاره شده حتما خیلی گریه کردم
بع مامانم گفتم اونم خیلی راهنمایی کرد منو و بهم انگیزه و امید داد ترسم ریخت

من بار اول پریود شدم ،تو حموم بودم دیدم خون اومد خیلی ترسیدم فک کردم مشکلی برام‌ پیش اومده، خلاصه با ناراحتی از حموم اومدم،بعد به مادرم با خجالتی گفتم،مادرم برام توضیح داد،قبلش نمیدونستم کمرم درد میکرد به خواهرم میگفتم بیا رو کمرم بشین،خیلی درد داشت،بعدها فهمیدم اشتباهه، اما دوران خوبی نبود بعدها خجالت میکشیدم تا مدتی،

بابام پیشونیمو بوس کرد قلبم بابا، مامانیمم کلی ذوق کردو سریع بهم پد دادو روشای بهداشتی اینارو توضیح داد برام

من ۱۶ ساله بودم خیلی دیر پریود شده بودم برااولین بار ک ازخواب بیدارشدم دیدم لباسم خونی شده باابجی دومم خیلی راحت بودم نوار خونه داریم یان اونم ازخوشحالی به ابجی بزرگم‌گفت اون یکی رفت به زنداداشم‌گفت زنداداشم به زنداداش بعدیم و به مامانم‌گفت مثلا گفته بودم ک کسی نفهمه ازخوشحالی به همه گفته بود ک تهتغاری خونمون پریود شده 😅

باید مادر جوری با بچه صحبت کنه که مناسب سن بچه باشه.و‌متمعن بشه که متوجه شده. این موضوع خیلی مهمه. این که یه اشاره کوچیک کنی و بگذری نمیشه باید بهش حس امنیت بدی ازش بپرسی نظرت چیه سوالی داری؟ و چند سری باهاش در زمان های مختلف صحبت کنی که تو ذهنش جا بگیره که وقتی بیرون از خونه این اتفاق میوفته قشنگ براش نهادینه شده باشه

دوستان بیاید راهکاربدید،
از نظر من...
بهتره قبلش مثلا سن ۱۰سالگی براش توضیح بدیم ویک نوار هم نشونش بدیم وطرز استفغهم یادش بدیم ، بعد همیشه یک دونه نوار مسافرتی که قشنگ بسته بندی داره تو کیفش بزاریم که اگر بیرون از خونه اتفاق افتاد غافلگیر نشه، بعد حتما واسش جشن بگیرید تا یک احساس خوب تو ذهنش ثبت بشه، این احساس خوب اثر مثبت روی زمان پریودیش و حتی روی تخمدانها داره چون میدونید که استرس باعث میشه تخمدان عملکردش درست نباشه،
پس یک مامان خوب و فهمیده ومتمدن باشیم

سلام مامانا من نماینده و مشاور شرکت نفیس هستم هرکسی بخواد میتونه بیاد تو این شرکت کار کنه و کلی محصول دارم که مطمئنم خیلی بدرتون میخوره حتما یسر پی وی بزنید

من تایه مدت بکسی نگفتم خجالت میکشیدم تاامروزم خانوادم جورین که این حسوبمن ندادن باهاشون راحت باشم وموضوعی روباهاشون درمیون بزارم به دخترعموم که ازمن بزرگتر بود گفتم اونم راهنماییم کرد وامروزم بین مون نیست خدارحمتش کنه

اکثرا پدرا اینجور ک خوندم برخوردشون بهتر بوده با این موضوع تا مادرا چرا🤔 چون از بچگی ازجنسشون متنفرشون کردن

هیچ بابام که اول فهمید خونیکه ریخته بود تو دستشویی گردن گرفت . مامانمم به خواهرم گفت بهم بگه که پریودی نوار بزار دیگ بیشتر از این نه

شوک شد برخوردش بد بود... من احساس میکردم اتفاق بدیه... برای توضیح دادن این موارد بمن معذب بود.. حتی دوی دوران اولین پریود یبار باهام دعوا کرد سر اینکه میگفت برو حموم ولی من فک میکردم نباید تا روز 7ام برم و درست برام توضیح نمیداد خاطرات بدی دارم کلا
.

من تابستون قبل از کلاس پنجم پریود شدم یعنی هنوز یازده سال نداشتم...
دامن پوشیده بودم، دامنم هم خال های بزرگ رنگی داشت، از روی مبل بلند شدم، خواهرم گفت عه پشت دامنت قرمز شده.
گفتم نه بابا این خال دامنمه...‌
گفت برو دستشویی شورتت رو چک کنم، رفتم دیدم بله پریود شدم...نوار بهداشتی هم نداشتیم، مامانم زنگ زد به بابام گفت دختر پریود شده، نوار بهداشتی بخر...‌
و برام توضیح داد در موردش....
ظهر بابام اومد خونه، گفت سلام بابا، (کیسه نوار بهداشتی رو گرفت جلوم) ، بیا بابا جون این یه اتفاق طبیعی هست که برای همه دخترا میفته، راحت باش..‌
منم از خجالت گریه شدم دویدم رفتم تو اتاقم...😂😂😂
بنده خدا بابام، واکنشش خیلی خوب بود ولی من واکنشم خیلی خوب نبود😂😅

من با آبجیم دعوام شده بود البته اونموقه ها بی اعصاب بود هی گیر میداد بهم سر هرچیزی منم گوش نمیدادم.رفتم دسشویی دیدم شورتم خونیه با حالت خوشحالی که مثلا حال آبجیمم جا بیاد گفتم آبجییی نوار بهداشتی بدههه😍😍😃😂 اونم به مامانم گفت مبارکت باشه اینم شده خانوم😅😅😅مامانمم که کلا خنثی هیچی نگفت.بعد هر پنج دقیقه چکش میکردم میگفتم کثیف شده یکی دیگه بده😀😀

مامانم برام کادو خرید ❤️

هنوز ک هنوزه راجب پریودی با مادرم حرف نزدم هیچ وقت

سلام. مامانا من لباس پسرانه از ۲ تا ۸ سال دارم.عکسشو تو تاپیکم گزاشتم.ممنون میشم بهم اعتماد کنید و ازم خرید کنید.🙏

سلام. مامانا من لباس پسرانه از ۲ تا ۸ سال دارم.عکسشو تو تاپیکم گزاشتم.ممنون میشم بهم اعتماد کنید و ازم خرید کنید.🙏

من جرات نکردم به کسی بگم.تو خونه ما این جور چیزا تو دید بابام میرفت یعنی بابام میپرسید . خجالت میکشیدیم.

دلم نمیخواد حتی راجع بهش حرف بزنم متنفرم از یادآوری اون دوران نکبت بار واقعا دلم برای خودم میسوزه هم بچگی داغونی داشتم هم نوجوانی افتضاحی بقیشم چندان گلو بلبل مبود ولی اون دو‌تا دورانو میخوام تو قبرستان تاریخ چال کنم و فراموش کنم

من ۱۳ سالم بودم.تو مدرسه اینطوری شدم آنقدر حالم بد بود بیهوش شدم از مدرسه زنگ زدن مادرم اومد برو خونه زمانی که متوجه شد خیلی خوب بهم توضیح داد بعد هم کلی رسیدگی کرد نزاشت ۳ روز برم مدرسه مادر من از ۹ سالگی از هر مسئله ای که مربوط به زنانگی هست توضیح داد،الان هم بهترین مشاوره من تو زندگیم

من اولین بار پریود شدم رو مبل نشسته بودم دامن پام بود جوری نشسته بودم دید داشت مامانم دید شورتم خونیه برام بهداشتی گذاشت ولی کل پریودیام با درد بود همش از مدرسه زنگ میزدن بابام نیومد دنبالم دوروز استراحت بودم

اره بعدش کلی قدم رشد کرد.الان هم ۱۶۵هستم

من سیزده ساله بودم مامانم برام هیچ چیزی نگفته بود فکر کردم مریض شدم بعد از بیست و چهار ساعت رفتم به بابام گفتم مریض شدم و از پایین تنه من خون میاد بابام گفت چیزی نیست برو به مامانت بگو به مامانم تا گفتم یه اخم کرد و بهم گفت چه زود پریود شدی. خاطره خوبی نموند توی ذهنم

منم کلاس دوم راهنمایی بودم. وقتی خون دیدم رفتم به مامانم گفتم. ازونجایی ک مامانم یائسه شده بودن تو خونه نوار نداشتیم و تا چند بار مامانم بهم پارچه میداد تا میکردم. فقط هم بهم گفت نمازنخون، کسی چیزی نفهمه
دیگه بعد دوسه بار مریض شدن زن داداش بزرگم به مامانم گفته بود من متوجه شدن که فاطمه مریض میشه. شما بهش گفتین ک چیکارکنه چیکار نکنه؟ مامانم هم گفته نه من نتونستم هیجی بگم.
دیگه زن داداشم نشست برام توضیح داد که چیز بدی نیست و چبکار کنم یا نکنم. برام نوار خرید. چی بخورم نخورم.
کلا مامانم حس بدی نداد، اما از طرفی تو هیچ موضوع جنسی من هیچی از مامانم یاد نگرفتم. همش از دوستام یا زن داداشام یا اینترنت بوده.

من ۱۴ سالم بود ک پریود شدم.مامانم یکم یکم از همون ۹ سالگی ی چیزایی میگفت.وقتی گفتم پریود شدم رفت شورت و نوار بهداشتی آورد و گفت چطوری استفاده کنم ولی تا چند ماه وقتی پریود میشدم از ترس خون دستشویی نمیرفتم

من دیر تر از همه همکلاسی هام پریود شدم و ۱۴ سالم بود مامانم جای اینکه بهم توجه کنه حالش بهم میخورد ازم نمیزاشت ب هیچی توخونه دست بزنم و بهم گفت کثیفی و انقد ادم بدی هستی که زود پریود شدی 🥲و یجوری مثل ی تیکه زباله باهام رفتار میکرد هیچوقت یادم نمیره جز بدترین اولین تجربه هام بود یجوری خوردم کرد ک الانم هروقت پریود میشم اون احساس ک موجود بد و چندشی هستم سراغم میاد

نمی‌خواستم خاطره بنویسم ولی انقدر توو خوندن‌ها برام جالب بود اتفاقات که انگار همین دیروز بود که همکلاسی‌هام که همه پریو میشدن بهم گفتن تو پسری که نشدی تا حالا. اخه من ۱۴ سالم بود و هنوز خبری نبود و مامانم برام گفته بود و حتی غسل هم یادم داده بود ولی خبری نبود و معلم علوممون اون زمان کامل اتفاقات فیزیکی که در رحم رخ میده بهمون گفته بود. زمستون بود که این اتفاق برام افتاد. با کلی اطلاعات همین که دیدم این موردو واقعا ترسیدم و مثل بید میلرزیدم. به مامانم کا میگفتم خیلی ترس توو دلم بود از این چیزی که دیدم و مامانم بهم وسایلی داد و همکلاسی‌هام متوجه شدن من پسر نیستم😂
اخه من قدم بلند هست و اون‌ها از این مسئله هم بود که شک کرده بودن. بعد که مامانم اینو شنید گفت تودش هم توو این سن پریودیو تجربه کرده

این ماما تشخیص جنسیت میده عالیه
اینستا nini_bardari99
روبیکا nini_bardari99
واتساپ 09055484640

خوش ب حال هرکی ک مادرش درک و شعور داره.... باوجود اینکه مادرم تحصیل کرده و فرهنگیه وقتی فهمید پریود شدم اخم کرد و گفت کثافت.من اون موقع ۱۰ سالم بود با خودم فکر کردم ک چرا مادرم بهم اخم کرد و ....هنوزم ک هنوزه نفهمیدم چراااااا.مادر پدر خیلی توی زندگی فرزندشون نقش دارن خیلی

من میدونستم قضیه چیه شبش دل درد گرفتم همش میرفتم عرق نعنا میخوردم صبح موقع نماز شدیدم پریود شدم مامانم گفت چیزی نشده مریض شدی مواظب باش نجس کاری نکنی😂

ا

مامانا لطفا راهکارهای امروزی و جالب بدین که چطوری دخترامونو برای این موضوع(پریود) آماده کنیم

من دوم راهنمایی بودم رفته بودیم سفر مشهد، شب قبلش خالم از مامانم پرسید پریود میشم یا نه؟
گفت نه منم شنیده بودم خخخ
فرداش تو سفر پریود شدم 😂😂کاملا امادگیشو داشتم ولی تو سفر ضدحال بود

سلام من خاطره ای خوبی ندارم‌نه ازخانواده ام بلکه ازدردش من ازدوم راهنمایی پریودشدم‌وقتی میخواستم بشم جنازه میشدم بابام حوله گرم میکردمیزاشت روشکمم مامانم برام کلی داروجوشنده درست میکردهرماه بابام ازدردمیبرددکتر😑اولین باری که شدم به خالم گفتم ما۳تاخواهریم من بزرگه مامانم یه کمدداره شرت خریده بانواربهداشتی اماده کرده برای مامن وقتی شدم به خالم گفتم گفت بروکمدمامانت برداربیابهت بگم‌چطوری استفاده بکنی

وای خیلی بعد بود مامانم چنان باهام بعد رفتار کرد کرد از خودم متنفر شدم

واای خاطره پریودی من خیلی باحاله...
دوم راهنمایی بودم ک اولین بار پریود شدم سریع ب مامانم گفتم ،واسم نوار بهداشتی آورد ی شورتم آورد ک بهم یاد بده چطوری استفاده کنم،منم کاملا مطمئن گفتم خودم بلدم مامان مرسی..
خلاصه ک نتیجه‌ی اعتماد ب نفسم شده بود برعکس استفاده کردن نوار بهداشتی😂😂😂
فک کن چسبای بال نوار بهداشتیو میچسبوندم ب کشاله رونم😂😂

خاطرات بد مدتها طول کشید خودمو جمع جور کنم چون هیچ آگاهی از،قبل نداشتم متاسفانه...

داستان پریودی که گفتم،،حالا قضیه سینه هام کلاس پنجم تازه داشت در میومد همون روزا زیاد با خواهرم جنگ داشتیم برعکس جای سینه م گاز گرفت چندساعت بعد هنوز درد داشت رفتم جلوی برادر بزرگم لباسم زدم بالا گفتم نگاه کن نرجس گازم گرفته چطوری شده ورم کرده😅😅😆 مادرم میدونست قضیه چیه خندیدگفت طوری نیست لباست بیار پایین زشته

من چندتا خواهر بزرگتر دارم ولی تا چند ماه قبل از اینکه
پریود بشم چیزی در موردش نمیدونستم همیشه خواهرام طوری رفتار کردن که متوجه قضیه نشدم،،کلاس نهم بودم که پریود شدم ایقد گریه کردم فکر میکردم حالا چه اتفاقی افتاده خواهر کوچکترم هم مسخره م میکرد و می‌خندید میگفت شخصی شده 😀 دیگه مادرم اومد بهم گفت چیزی نیست طبیعیه همه دخترا همینطور میشن به معنی بزرگ شدنه
خلاصه هنوزم هر وقت ی دختری برای اول بار پریود میشه همه ی خانواده خاطره من براش تعریف میکنیی

نمیدونم

من اصلا به مادرم نگفتم چون روم نمی شد و اعتماد به نفس نداشتم به دوستم گفتم اون برام نوار بهداشتی آورد بهم گفت چیکار کنم دلداریم داد چون خیلی ترسیده بودم الان دوستم فوت شده سرطان گرفت خیلی دلم براش تنگ شده 😥😥

من دوم راهنمایی بودم صب دیرتر میرفتیم مدرسه رفتم دسشویی دیدم ازم خون رفت ،رفتم به مامانم گفتم گفت برو بردار اونجاس ،عصرم بابام از کار اومد مامانم رفت بهش گفتم ولی بابام هیچ وقت عکس العملی نداشت،ولی خواهرایی بزرگترم بد میدونستن من همیشه میگفتم پریودی چیز بدی نیس،ولی همیشه با درد بود یادم نمیره چقدر تو مدرسه کمر درد کشیدم

من تابستون سال پنجم ابتدایی داشتم اماده میشدم امتحان نمونه راهنمایی بدم دوستم اومد دنبالم که باهم بریم کلاس که تو راه پریود شدم
همش شورت عوض میکردم میشستم تند تند
حالا نمیتونستم به مامانم بگم من پریودم روم نمیشد
نمیدونم خدا روز بعدش یا چند روزبعدش فکر کنم خسته شدم از شستن گفتم مامان من مریض شدم😰با همین قیافه
مامانمم بهش نوار بهداشتی داد گفت بزار تو شورتت🤣اون موقع بالدار کم بود خیلی،در کل رفتار بدی نداشتن باهام

من وقتی پریود شدم فکر کردم که این اتفاق فقط برای من افتاده وباید مثل
راز پیش خودم نگه دارم بعد خواهرم ومامانم گفتن بیا برقص تا خواستم لباس عوض کنم گفتن اووو مبارکه اونجا خیلی گریه کردم که یعنی اونا متوجه شدن

من با همه احترامی که برای مادرم قائلم و عزیزترین کس منه.اما هیچ وقت اینجور مواقع درک نشدم.از درد میمردم بهم توجهی نمیشد.حتی اینکه بگن بریم دکتر.بار اول خودش نبود سفر بود گفت نوار بهداشتی هست استفاده کن.همین😊
گاهی میبینم بقیه انقدر درک شدن حسودیم میشه و قول دادم به خودم که همیشه بهترین پشتیبان باشم واسش و اینجور مواقع دلگرمی باشم واسش

من ده سالم بود که پریود شدم،از ترس میلرزیدم به مامانم گفتم فکر کنم دارم میمیرم آخه از پایین داره خون میاد😂😂😂🤦 مامانم هم بغلم کرد گفت نه چیزی نیست نترس☺️

اولین بار که پریود شدم تا به مامانم گفتم لباس پوشید رفت برام نوار بهداشتی و شورت بهداشتی و قرص هیوسین خرید بابام برام آبمیوه طبیعی خرید درد داشتم جلو بخاری دراز کشیده بودم بابام کیسه آب گرم آورد کمرمو ماساژ داد

من سوم راهنمایی شدم از پنجم خبر داشتم و همش میگفتن بهم مواظب باش هرلحظه امکان داره بشی نسبت ب خواهرام و مادرم دورتر شدم تا چندسال هم مامانم بهم نوار داده بود تو کیفم میذاشتم وقتی هم شدم عادی بود برام چندماه بعدشم دردام انقد شدید بود ک همش بیمارستانی میشدم بابامم دیگه تاریخشو داشت🤣

من دوم راهنمایی پریود شدم از شانس رفته بودیم شهرستان خونه مامان بزرگم بعد یه شلوار سفیدم پوشیده بودم شانسی اول صبح رفتم حموم دیدم کل شورتم خونه شانس آورده بودم به شلوارم نخورده بود😂
منم چون از اول میدونستم و بچه ی مستقلی بودم با خودم میگفتم دستمال میزارم تا برسیم خونه از نوار بهداشتی استفاده کنم(از مادرم خیلی خجالت می‌کشیدم) ولی هر چقدر می‌گذشت دستمال جواب نمی‌داد تا اینکه به مامانم گفتم و مامانمم خندید و بهم پول داد تا برم نوار بخرم🤦🏻 (خیلی حس بدی بود که خودم برای اولین بار میخواستم نوار بهداشتی بگیرم) بعد از دل درد های من همه فهمیدن که من پریود شدم😐
ولی خداروشکر زیاد طول نکشید دو روزه تموم شد و من خیلی خوشحال بودم😂🤦🏻

من اولین باری که پریود شدم یازده سالم بود
وقتی فهمیده بودم دست پام از استرس یخ کرده بود همش گریه میگردم وقتی به مامانم گفتم مامانم بغلم کرد وبهم توضیح داد
البته یادمه اون موقع ها هروقت پریود میشدم ازخودم بدم میومد وفکر میکرد که ی ایرادی دارم

چه خوبه که راهکار بدین چجور برخورد کنیم

کسی بهم هیچی نگفت 😭😭😭😭😭😭😭😭😭

سلام من برای اولین بار شب پریود شدم و به خواهر که دو سال از من بزرگتر بود و اونم به من یاد داد که چه جوری نوار بزارم در حین یاددادن کلی خندیدیم و شب خیلی خوبی بود

اون روز بد ترین روز دنیا بود این قد خجالت میکشیدم ک داشتم میموردم هم از درد هم از شرم مبادا کسی ببینه خیلی میترسیدم

ما رفته بودیم خرید عید وقتی اومدیم خونه دیدم لباس زیرم خونیه.همونجا از ترس اینکه کسی نبینه لباسمو شستم بعدش همینجوری خیس خیس پوشیدم😂اومدم به مامانم گفتم اینجوری شده مامانم بغلم کرد گفت خاااانم شدیبیی ماشالاااا مبارکههه.انقد حس خوبی داشتم.ولی خواهرام که بزرگتر از خودم بورن میگفتن وای مامان دیگه قدش رشد نمیکنه مگه چقد قد کشیده اخییی فلان ولی مامانم میگفت نههه بازم رشد میکنه دخترم قد بلند میشه.قربون مامانم برم من.خدایا همه مامانا سلامت باشن ایشالا.تینو گفتم برای کسانی که دختر دارن بعدا اینجوری با دخترشون رفتار کنن.خیلی خوب بود

🌷چه بسیااااااارند" زنان بچه زا" و چه کمند" مادران!

مامانم توضیح داده بود برام حدودی ولی اولین بار خیلی ترسیده بودم فکر میکردم زخمی شدم
شهره هستم به همراه خانواده مهاجرت کردیم و در حال حاضر ساکن *قبرس* هستیم، من بعد از بدست آوردن آرامش و آسایش در اینجا برای شما عزیزانی که تمایل به مهاجرت دارید و سوالی داشتید هر کمکی از دستم بر بیاد دریغ نمیکنم
خوشحالم که در مهمترین تصمیم زندگیتون کنارتون هستم.....
@shayna_cyprus
پیج اینستاگرام 👆👆

من با كلي سونو و ازمايش بالاخره اول دبيرستان شدم كه ديگه خودم همه چيو ميدونستن

سلام.هیچی بهم گفت پریود چیه ولی البته قبلش هم مدرسه بهمون یادداده بودن.
بعدم که وقتش شد مامانم گفت نوار بهداشتی بذار تو کیفت داشته باشی مدرسه می ری و‌...همین.خیلی معمولی😊

از اون روز متنفرم خصوصا که مسافرت بودیم منزل داییم واونها فوق العاده وسواسی بودن اگه دختر دار بشم خیلی خیلی بیشتر رعایت میکنم

من خودم به مادرم گفتم خودش برام نوار خرید اما یه سیلی هم بهم زد میگفت سیلی زدن باعث خوشگلی دختر میشه (به نظرم چرت و پرت بود) چون خواهر داشتم میدونستم پریود چیه و مامانم ممکنه منو بزنه . بخاطرهمین گریه نکردم .

سلام من کلاس پنجم ابتدای بودم و ب شدت ترسیدم مخفیش کردم تا مادرم شب امد پیشم و گفت چرا رنگت پرید مشکلی داری.من فقط سگوت کردم ولی موقع لباس عوض کردن مامانم دیدو خوشحال شد و گفت ما خانم ها همگی اینطوریم و ناراحت نباشم ولی من بازم میترسیدم و ترسمو مخفی میکردم این بد بود

اون دسته از مادرایی ک واکنش بدی نسبت ب پریودی دخترشون نشون دادن مگه خودشون پریود نمیشدن ،واقعا انقدر غیر عادی بوده ک اینطور برخورد کردن ،بنظرم باید یک روانپزشکی چیزی خودشون ونشون بدن😑

منم اول دبیرستان بودم... با این که بزرگ بودم اما چیز زیادی هم بلد نبودم.. هیچی نگفتم بهشون یه تیکه پارچه پیدا کردم ترسیدم بگم.. تا مجرد بودم پنهون بود نمیزاشتم بفهمن

مادرمن کلی اخم وتخم کردحتی نوارم ندادبش گفتم دستمال گزاشتم خیلی خون میادمیترسم اونم بااخم وتخم ازخودم پول گرفت رفت واسم نوارخرید بعدم گفت تا۳روزپاک میشی من دورم ۶روزش گفتم چراتموم نمیشه آخه کلی دادوبیدادکردکثافت برواون و ورخونم نجس شدفلان شد

خییییلی بد۰🥺🥺🥺🥺🥺

من وقتی فهمیدم گریه کرده بودم با این که میدونستم چیه
بعد به خواهرم گفتم گفت بمن چه خودت به مامان بگو
رفتم گفتم مامان از اونجام خون میاد یهو گفت چقد زود اما بهم نوار داد
سیزده سالم بود
تا ماه ها موقع پریودی شدیدا گریه میکردم
درسته بد رفتاری نشد باهام اما احساس گناهی که داشتم واقعا بد بود
سعی میکردم با دوتا خواهر کوچیک ترم مثل من رفتار نشه
خدا رو شکر اونا وضعشون بهتر بود

من دوم راهنمایی بودم تومدرسه ورزش داشتیم یهو حس کردم شلوارم خیس شد رفتم دستشویی دیدم خونه شروع کردم به گریه کردن وحشت کرده بودم هرکی می‌پرسید چی شده چیزی نگفتم تارسیدم خونه رفتم پیش مامانم گفتم مامان بخدا من هیچ کاری نکردم شروع کردم به گریه وقسم خوردن مامانم اول تعجب کرد بعد که فهمید شروع کرد به خندیدن بغلم کرد وبرام توضیح داد

مامانم با من برخورد خوبی نکرد اصلا و ازین بابت ازش ناراحتم

من که مامانم اول یه کشیده نروماده زد گفت مبارکه این کارمم باعث میشه لپات گل بندازه

چون زود پریود شدم، البته من میگم زود، دوم دبیرستان پریود شدم، مامانم گفت کاش دیر ترمیشدی الان برات زود بود😂نمیتونی خودت و جم کنی😂بابام ک فهمید کلا فقط خجالت میکشیدم از اتاق بیرون نمیومدم

من یادمه بخاطر اینکه کسی نفهمه من پریود میشم مامانم کتکم زد که اصلا یادم نمیره

البته بگم شب قبلش درد شدید داشتم چون کلیه هام سنگ ریزه داشت،رفتم توالت دیدم شلوارم زیرخونه اومدم گفتم کلیه هام خونریزی داره😂🤣

خاطرات اکثر ما ده شصتی ها مثل هم هست، عدم آگاهی مادران، بی توجهی و عدم آموزش صحیح، تحقیر.

شاید براتون جالب باشه ولی من روزی ک پریود شدم همزمان بود با فوت پدربزرگم،تومسافرت عید بودیم بابام منودید ک رنگ و رو ندارم از مامانم پرسید،وقتی فهمید خیلی خوشحال شد و اینکه تمام نکات ای دوره رو بابام بهم توضیح داد باید ها و نبایدهارو،بااینکه باباش فوت شده بود ولی رسیدگیش نسبت ب من بیشتر بود خیلی حس امنیت و خوبی داشتم واینکه هیچوقت خودم یاخواهرم براخرید پد نرفتیم مغازه،داداشم میگرفت برامون یا خودبابام کارتن بزرگ میگرفت ک راحت باشیم،برای دختراول دبیرستانی تجربه خوبی بود ک پدرش بهش مشاوره بده😇

اولین پریودم تو۱۳سالگی بودمامانم خیلی راحت وعادی برخوردکرد ویه چیزخنده دارکه پارسال بابابام رفته بودیم داروخانه که مامانم به بابام گفته بودپد بخره بعد بابام به من برگشت گفت توکه استفاده میکنی بنظرت کدوم مارک بهتره یعنی گفتم زمین دهن بازکنه منوببلعه بعدش صاحب داروخانه هم مردبود🙊🤣🤣🤣🤣🤣

سلام من پنجم ابتدایی پریود شدم وقتی این اتفاق افتاد . خانواده ام گفتن مبارک باشه 😍

جالب نبود!!
و اصلا خاطره خوبی ندارم
تا مدت هاااااا احساس شرم و خجالت داشتم و با مادرم راحت نبودم

من آگاهی رو از قبل داشتم خیلی برام چیز وحشتناک و ناشناخته ای نبود ، هم سن های خودم که زودتر از من پریود شدن و هم مادرم گفته بود ، من اول دبیرستان پریود شدم و یادمه همون موقع مامانم بهم گفت برو دستت رو بزار توی نمک و نیت کن که سه روزه پریود باشی نه بیشتر 😊

من مامانم از قبلش بهم گفته بود پنجم ابتدایی ک تموم کردم تابستان بود ک پریود شدم دیدم پر از خون شدم سریع ب مامانم گفتم اونم بهم پد داد مامانمو خواهرای بزرگتر از خودم خیلی هوامو داشتن ن میزاشتن کار کنم همش استراحت بود فقط البته درد زیادی هم نداشتم بهم میگفتن حواست باشه خوب بشین و از این حرفا در کل خوب بود بد نبود رفتارشون

من تقریبا دوم دبیرستان پریود شدم
انقدر که با مامانم انتظارشو کشیدیم و دکتر رفتیم که دیگه وقتی شدم همه چیو میدونستم و مامانم یه نفس راحت کشید که سالمم😅😅

کلاس ششم ابتدایی بودم توی سالن ورزشی داشتم برای مسابقات هندبال با دوستام تمرین میکردم یهو دیدم معدم میسوزه و لای پاهام خیسه رفتم سرویس دیدم خون غلیظ ازم میره
دیگه داشتم سکته میکردم حالم خیلی بد بود اومدم خونه باز رفتم دسشویی دیدم بعله لباس زیرمم خونی شده رفتم تو خونه دیدم مامانم داره تلفنی یا خالم حرف میزنه تا منو دید گفت چته رنگت پریده و زود گوشی رو قطع کرد با هزارتا من من کردن و خجالت گفتم مامان رفتم دسشویی ولی خون تو لباس زیرم بود و دلم درد میکنه خندید گفت اشکال نداره که دردت به جونم از این به بعد این یه چیز عادیه و واسم توضیح داد و بهم پد داد جوشنده داد بهم
خلاصه خاطره خوبی بود ولی دیگه نمیدونم به بابام گفت یا نه چون هیچ تغیری تو رفتارای بابام ندیدم ولی دیگه بیشتر هوامو داشتن

من 11 سالگی پریود شدم و تازه کار با ژیلت را یاد گرفته بودم و موقع استفاده تو حموم خون دیدم و فکر کردم خودما زخم کردم، بعد از حموم دیدم خون ادامه داره ولی اهمیت ندادم ، فردا که خواستیم بریم بیرون دم رفتن خونریزیم زیاد شد و مجبور شدم به مامانم بگم، چون خجالت می‌کشیدم با من و من حرف میزدم و مامانم فکر کردن من شلوارما خیس کردم 😅
بعد که فهمیدم یه نفس راحت کشیدن و گفتن نگران نباش و برام نوار آوردن

من عمم همه چی رو بهم گفته بود اول راهنمایی بودم تابستون بود یه سر تا بیرون رفتم لباس زیرم قرمز بود احساس ترشح کردم رفتم دیدم هیچی نی چون لباس زیرم قرمز بود متوجه نشده بودم رفتم سرویس دیدم عه عه اینا چیه 🙊 رفتم به مامانم گفتم مامانم گف مبارکه برو نوار بردار از داخل کمدم 😂 همچی عادی بود نمیدونم چرا همش دلم میخاست گریه کنم اون موقع 😐😂

منم که دوم راهنمایی بودم دوماهی از فوت مامانم میگذشت ک صب‌ خواستم برم مدرسه دیدم شلوارم خونی شده ترسیدم رفتم ب خالم گفتم گفت مشکلی نیس این پریودیه بعد برام پد اورد یادم داد چطور بزارمش ولی خاطریه خوبی برام نیست چون مامانم حسرت روز پریودیمو میخورد ک نبود 😟

لطفا اولین سوالم و تماشا کنین و ازم حمایت کنین با بودنتون در کنارم عزیزان

من تو مدرسه پریود شدم و اصلا نمیدونستم چی هست ترشیده بودم به یکی از دوستام گقتم اون گقت ک پریود شدی رفتم نوار بهداشتی گرفتم از بوفه مدرسه بعد از مدرسه ک رفتم خونه روم نشد به مامانم بگم و به خالم گفتم خالم وقتی به مامانم گفت مامانم بهم گفت خاک تو سر بی‌شعورت کنن نمیدونم چرا اینو گقت هنوزم

مامان آتنا شما حق ندارید بی ادبانه با من حرف بزنید ویاحتی خیلی ازمامانای دیگه اصلا ماازهم راضی هستیم به شما چ مربوط حالا من چیزی گفتم شماهم محترمانه راهنمای کنید شماخودتون روانی هستین که اینطوری حرف میزنید

من از قبل میدونستم تو مدرسه پنجم ابتدایی به هم دیگه گفته بودیم.مامانمم میخندید بهم لباس زیر و پد داد ولی چیزی هم نگفت.من برا دخترم 10 سالش ک شد توضیح میدم و وقتی پرید شد براش کادو میخرم همراه شوهرم براش جشن میگیرم.از همه لحاظ حمایتش میکنم ک نترسه و افسرده نشه. چون خودم از این موضوع افسرده شدم بدم میومد از این قضیه

کیا کتابه اسم بچشون سفارش دادن بهشون رسید

اول خاطره خواهرم بگم بعد خودم خواهرم ۱۳ سالگی پریود شد از مامانم میترسد بهش گفت که خون ازم میاد مامانم در جواب با خودش گفت وای دخترا چقدر زود بزرگ میشن و پسرا هنوز کوچیک وای باید برات شرط بخرم تقریبا بعد از چند ماه فوت شدن و فقط دوبار پریود شد 😔ولی من ۱۳ سالگی شدم مامانم هیچی بهم نگفته و تو مدرسه فهمیدم چیه اصلا هم ۲ ساله به مادرم نگفتم خجالت میکشیدم اگه هم بخوام بشم دل درد شدید میگیرم و استفراق میکنم مامانم هم فکر میکنه مریض شدم همش هم پارچه میزارم چون میدونستم به مامانم میگم میگه چقدر زود بزرگ شدی و دیگه نمیزاره بیرون برم به خاطره همین نگفتم تا این که یه روز شدم و لباس سبز پوشیده بودم و ناخاسته لک افتاد از پشت برادرم نشسته بود مامانم گفت برو اتاق لباست عوض کن بعد خودم زدم به نفهمی گفتم چی شد گفت پریود شدی از این به بعد ماهی یه بار میشی ..بعد دیگه عوض کردم ..خلاصا هر ماه سوال میکنه پریود شدی یا نه میشم ولی بهش میگم نمیشم چون واقعا خجالت میکشم هر ماه سوال میکرد که یه روزی بهم گفت چرا یه بار شدی دیگه نشدی فقط اونایی که باردار میشن دیگه پریود نمشن .خب بعد از یه سال منو برد پیش دکتر زنان گفت که پریود نمیشه و ...براش سونو بنویسید ..دکتر زنان هم اینقد خل بود به گفت که کم خون و باید دارو مصرف کنه دارو مصرف کردم بازم سوال کرد گفتم نمیشم🙂خب بعد تا این ازدواج کردم مامانم به من گفت نری اونجا بگی من پریود نمیشم ..من خو هر ماه میشدم ولی از خجالتم نمیگفتم بعد از ازدواجم به من گفت تو بچه دار نمیشی چون پریود نمیشی چند هم تو دوران مجردی بهم گفت ببین خدا با تو چه کرد حتی پریود نمیشی 😑

هیچی مادر بسیار خجالتی بود ودراین موضع هیچ راهنمایی نمیکرد یه دوستی داشتم اون من وراهنمایی میکرد .دوست داشتم اولین واکنشش این باشه اون روز رو برام جشن بگیره ویه کادوی با ارزش که هروقت کسی بحثش رو راه میانداخت برام خاطره خوبی میشد .واینکه باهام صحبت میکردند که ترس وناراحتی وتعجب رو کنار بزارم وبه مستقل وبزرگ شدنم فکرکنم.

تو ۱۳ سالگی پریود شدم اول راهنمایی و تموم کرده بودم تابستون بود یه کیلو گیلاس خوردم فک کردم آب گیلاس پس دادم چون نه دل دردی داشتم نه شبیه خون بود ب مامانم گفتم نوار داد خیلی عادی برخورد کرد بابامم ک هیچوق ب روم نیورد فقط نوار میخرید هر ماه دل دردم ک میشدم میگفتم سرم درد میکنه مسکن میدادن😁

الهی بمیرم براش

پیاز میگن خوبه حلقه ای کن بذار کف پاش تبشو میگیره بعد دستمال با با آب ولرم خیس کن بذار رو شکمش رو شکم بذاری زودتر تبشو میاره پایین هر چهار ساعت استامینوفن بده ایشالا ک خوب میشه فردا ببرش دکتر حتما تا چرک خشک کن بخوره خوب شع

من 15سالم بود پریود شدم از مامانم خیری ندیدم دختر دایی ام نوار برام خرید هنوزم ک هنوزه مادرم همیشه توی سرم میزنه خیلی بهم زجر داده اصلا مهری ازش ندیدم

شربت بروفن برای دخترم ک پنج سالشه ضرر نداره؟

من چون خواهرهامو دیده بودم کاملا اگاهی داشتم یه روز تاعصری تو کوچه بازی میکردیم بعد اومدم خونه دیدم بعله ... به مامانم گفتم خندید و گفت مبارکه 😂

واسه منم جالب بود من ی ابجی بزرگتر از خودمم دارم ک پریود میشد وقتی واسه اولین بار ۱۲سالگی پریود شدم تو مدرسه اومدم ب مامانم گفتم زد زیر خنده گف از این ب بعد باید کارتونی نوار بخرم‌؟؟؟پس شدیم ۳نفر🤣🤣🤣

یه چیزی هم ازخواهربزرگم بگم که بخندین یادم میادخواهرم دوم راهنمایی بودهنوزنشده بودبعداطرافیان میگفتن دیرکرده قدشم حسابی بلندشده بود۱۶۸بازم نمیشدبعدخودش ازلجش مدادقرمزهای سوسمارنشان بودقدیم باهاش شورتش قرمزمیکردمیاوردبه مامانم شورتش نشون میدادمیگفت ببین مامان من پریودشدم بعدمامانم هیچی بهش نمیگفت ولی بعدش میگفت الکی میگه مداد قرمز زده باآب به شورتش ولی انقدرکلک زدتا اینکه تابستون همون سال بالاخره واقعا پریود شد😅😅😅

من ۱۲سالم بودولی برام زودبودیه روزتومدرسع یکی ازدوستام باهمدیگه دنبال بازی میکردیم بعددوستم خیلی شیطون وبدجنس بودیهووسط بازی بی هواخیلی محکم یه مشت کوبیددقیقاتو‌کمرم همونجایی ازکمر که موقع پریود دردمیگیره اومدم خونه بعدازظهراون روزکمردردشدیدگرفتم اول بعدکه رفتم دستشویی دیدم وای تولباس زیرم پرازخونه رفتم به مامانم گفتم مامانم برام توضیح دادانقدرگریه کردم که نگومامانم خدابیامرزیه دونه زدتوگوشم که ترسم بریزه ولی من ناراحت بودم فکرمیکردم دیگه قدنمیکشم آخه هنوزقدمامانم نشده بودم خلاصهمامانم انقدربهم رسیدگل گاوزبون دم کردبانبات بهم دادیادش بخیر....ولی فرداش ازترسش که باضربه اینجوری شده بودم منوبرددکتر زنان معاینه ام کرد دکترگفت سالم نگران نباشین ......ولی بعدش خداروشکرقدکشیدم وقدمامانمم شدم یادش بخیرخداهمه مادرهارونگه داره مادرمهربون منم خدابیامرزه🙏

آره واقعا سر سوتین بستن هم خیلی بهم راهنمایی کرد بهم میگفت همیشه سوتین خوب ببند بعدها ک بزگ شدی دیگه خودت باید برای خودت بری بخری همه زیر و بم رو بهم نشون داد فنرش و... می‌گفت یه دونه سوتین داشته باش ولی خوبش رو. وقتی جهیزیه میچیدم مامان نبود ولی آنقدر لباس زیرهام شیک و خوب بود که هنوز عمه ی شوهرم میگه ندیدم هیچ عروسی آنقدر لباس زیرهای خوبی مثل تو داشته باشه 😊

من کلاس اول راهنمایی بودم نصف شب حس کردم خیس شدم فکر کردم جیش کردم😬😂 پاشدم رفتم دستشویی تا خون دیدم زهرترک شدم رفتم مامانم بیدار کردم گفتمش بیا مامان حالم خوب نیس تا بهش گفتم برام توضیح داد واسم نوار و شرت آورد نصف شبی دلداریم داد بنده خدا خودش هم تعجب کرده بود گفت خواهرت که بزرگتر از تو تازه ماه پیش پریود شده تو چه زود پریود شدی بخاطر ترسی که بهم وارد شد پریودیم یک ماه خونریزی داشتم و قطع نمیشد مامانم منو برد پیش متخصص با قرص کنترلش کرد ولی خاطره بدی بود واسم به شدت کم خون شدم دوران نوجوانی همیشه هم رنگ و روم پریده بود

من ۱۳ سالم بود. روزهای ماه رمضان بود و من روزه می گرفتم . اولش خجالت کشیدم به مامانم بگم و یک روز کامل روزه بودم در عین حال که پریود هم بودم😬😬😆😆😆 بعد مامانم متوجه شد و همه چی رو برام توضیح داد که فعلا نمی خواد روزه بگیری😅😅😅

ل

مثل من

من خیلی زود شدم کلاس چهارم دبستان اصلا نمیدونستم چیه تازه هم فهمیده بودم دست زدن به اون قسمت یه حسی داره به کسیم نمیگفتم حس میکردم کارم بده😂 بعد که دیدم کل شورتم خونیه سکته زدم فکر کردم به خاطر اینه باز نگفتم دوباره رفتم دیدم خونیه از ترس به مامانم گفتم که بهم گفت پریود چیه و به کسی نباید بگیم فرداشم بهم کادو داد مادر بزرگم هم بهم کادو داد ولی همون فرداش رفتم به دوستام گفتم😂😂 فهمیدم یکی دیگه هم مثل منه بعد روز کارنامه مامانش به مامانم گفت همش میترسیدم دعوام کنه که به کسی گفتم

هیچ اهمیتی ندادن و حتی توضیحم نداد برام ...چون یاد نگرفتم الان خودم با دخترم نمیدونم چطور برخورد کنم 😔

ل میدونستم درباره پریود ولی وقتی پریود شدم اول خواهرم فهمید رفتم به مادرم گفتم بهم پد داد و بهم نشون داد چیکار کنم ولی متاسفانه 😂😂 هربار شلوارم کثیف شد بجای پد خلاصه کل خانواده فهمیدن اخرش مادرم دامن داد بهم بپوشم منم که همش مدل پسرونه داشتم 😜😜 خواهرم فقط میخندید و شوخی میکرد باهام خداروشکر اصلا اذیت نشدم

من با مادرم از خرید اومدیم خونه احساس کردم تشرح دارم رفتم اتاق خودمو چک کردم دیدم بله خونی شدم کلی ترسیدم به مامانم گفت برام توضیح داد و ی بسته نوار تقدیمم کردم

اصلا خاطره خوبی ندارم این قدر با مادرم غریبه بودم که نتونستم بهش بگم اخرم خودش فهمید یه بسته نوار بهم داد بعدم که دبیرستان بودم و خابگاه درس می خوندم اصلا نمی پرسید پریودی چکار می کنی واقعا نمی دونم این همه بی مهری نسبت به یدونه دخترش برای چی بوده

من اولین باردوم راهنمایی سر امتحان عربی بودم که از دلدردبه خودم میپیچیدم مدیرمون اومد گفت پریودی گفتم نه من پری نمیشم گفت حتما اپاندیس داری😂اخه خیلی درد داشتم تاکسی واسم گرفت گفت برو خونه ببرنت دکتر وقتی رسیدم خونه رفتم دستشویی دیدم بله پری شدم ولی چون از قبل هم مامانم هم تو مدرسه واسمون گفته بودن نترسیدم فقط ناراحت بودم که چرا انقدر درد دارم هنوزم که هنوزه پری هام دردناکه

ب من چک زد🥲

ما کلاس پنجم بودیم معلم بهداشت داشتیم خیلی دقیق همه چی رو برامون توضیح داد خدا خیرش بده، بعدم اومدم به مامانم تعریف کردم ایشونم با اینکه سواد زیادی نداشت ولی گفته های ایشون رو کامل کرد اولین بارم تو کوچه کلی بازی کردم اومدم دیدم بعلهههه😃😉 ولی چون اطلاعات داشتم فوری به مامانم گفتم و بهم پارچه تمیز داد استفاده کنم اون موقع پد نبود یا ما نمیدونستیم ولی بعد چند ماه برام پد تهیه کرد و استفاده کردم

مامان کیان شرتکس یه جور شرت بود با 2تا کش روش و زیرش هم انگار یه جور پلاستیک کار شده بود برای نوار بهداشتی قدیمی ها ک بالدار نبودن

مامان آتنا منم حتماااا سعی می کنم برای دخترم خاطره ی خوبی ب یادگار بذارم

من اولین بار ک پریود شدم روز ۲۲ بهمن بود. برگشتیم خونه دیدم لباس زیرم خونیه... فکر کردم چون خیلی راه رفتم ازم خون اومده کلی ترسیدم🤣🤣🤣🤣🤣🤣 ب مامانم گفتم کلی بهم خندید گفت برو لباس تمیز بپوش ی بسته هم نوار بهداشتی ساده ( بال ندار😛) بهم داد ولی من بلد نبودم چجوری استفاده کنم فکر میکردم باید ی طرفشو بچسبونم ب خودم ک خون ها بریزه از همونجا توش🤣🤣🤣🤣🤣 ... ب مامانم گفتم چجوری وایمیسه؟ گفت ینی تو مدرسه هیچی بهتون نگفتنننننننن؟ یادم داد بعدا هم ی لباس برام کادو خرید
یادش بخیر

برادر زادم بدنیا اومده بود و مادرخدابیامرزم رفته بود بیمارستان،به زنداداشم که تازه عروس بود گفتم قبلشم تو مدرسه گفته بودن بهمون اوتم بهم پد داد برام جا پهن کرد قیمه پخت تا مامانم بیاد بعدش خواهرم اومد همه مهمونا بهم تبریک گفتن،ولی کلا پریودیه من از اول همراه با درد بود😊

من دقیق یادم نیس که چند سالم بود ولی فک کنم دوران راهنمایی بودم.لباسم از پشت خونی شده بود خواهرم که پنج سال ازم بزرگتر بود.فهمید بهم گف برو دسشویی منم رفتم بعد برگشتم خودش بهم گف بیا و من رفتم و بهم فقط یه شورت و نوار داد.و فقط گف که شورت و بپوشو این نوار هم اینجور بزار.دیگه هیچی توضیح نداد و منم هیچی نمیدونستم‌.فک میکردم که مریض شدم.مامانمم یه ادم بی سواد اون روز فک کنم فهمید ( چون پام هم خونی شده بود و نمیدونستم از پریود.بهش نشون دادم بعد رفتم حیاط شستم) شب شده بودم.دسشویی هم نرفته بودم صبحی از خودم خبر نداشتم😅....تموم اون پنج روز من تو کوچه کز میکردم میشستم.هیشکی نبود برام بگه که پری شدی و همه این اتفاق براشون میفته.😥😥.بعد اینکه تموم شد خیلی خوشحال شدم که خوب شدم.

من اولین بار که پریود شدم میدونستم چیه و مامانم امادم کرده بود ولی وقتی برام اتفاق افتاد واقعا ترسیدم انقدر توی شوک رفتم که مامانم مجبور بود بزنه توی گوشم تا دوباره به حالت عادی برگردم 🙃🙃🙃

من کلاس پنجم ابتدایی معلم بهداشت داشتیم پریود را برامون توضیح داد خیلی خوب بود اما مادرم متاسفانه چیزی برام توضیح نداده بود وقتی پریود شدم ترسیده بودم ولی خوب یادم آمد معلم چی گفته بود

مادر من در عین بیسوادی و فقر فرهنگی یه تیکه پارچه سیاه بهم داد گفت اینو استفاده کن وارد بدبختی شدی منم افسردگی گرفته بودم تا وقتی رفتم دبیرستان و اطلاعاتم بالا رفت اما الانم دارم چوب ندونم کاریش رو میخورم کیست و فیبروم و عفونت و بدبختی

من مامانم خیلی سرد و غریبانه باهام برخورد میکرد واسه همین بعد یکسال ک از پریود شدنم گذشت توسط زنعمویه فضولم متوجه شد اون روزیکه پریود شدم با اینکه میدونستم همچی رو شوکه بودم تند تند شلوارم عوض میکردم میگفتم شاید اینجوری دیگ نیاد کمرمو مشت میزدم انقد درد میکرد وای ۱۱ سالم بود خیلی سخت گذشت

من انموقع 11سالم بود از پله ها میومدم پایین یهو لیز خوردم شلوارم خونی شد اصلا نمی‌دونستم پریود چیه برا همین فکر کردم پرده ام پاره شده چند روز یواشکی فقط زار میزدم وگریه میکردم واز ترس هیچی به خواهر ومامانم نگفتم تا اینکه ماه بعدش تو مدرسه پری شدم و دوستم فهمید وبرام توضیح دادبا لباس کثیف برگشتم خونه ورفتم خودمو ولباسمو شستم وازترس به مامانم نگفتم چون میترسیدم منو بزنه که چرا انقد زود پری شدم آخه همیشه بهم میگفت کمتر بخور چاقالوو😭😭😔😔

من از قبل امادگیشو داشتم و اطلاعات کافی داشتم یادمه خودم رفتم نوار خریدم استفاده کردم .

من مادرم از قبل بهم گفته بود که اینجور اتفاقی ممکنه بیفته و اصلا نترسیدم منم برای دخترم حتما همین کار رو میکنم

خدا مادرم رو بیامرزه هیچ وقت یادم نمیررره 😍😍😍 منو آروم کرد بهم نواربهداشتی داد بوسم کرد برام چای نبات درست کرد، دوستش با بچه اش خونه مون بود بهم گفت مامان نی نی خاله رو دیگه امروز بغل نکن اینجا استراحت کن. برام تو هال جلوی تی وی جا انداخت یادش بخیر. نمیدونم چند ساعت خوابیدم ولی وقتی بیدارشدم دیدم مامانم بهم یه جعبه کوچک کادو داد (شرت و سوتین ست😍 بعلاوه شرتکس😬 که اون وقتا مد بود😁) و جعبه ی شیرینی تر رو گرفت جلوم 😀 گفت دیگه خانم شدی، بزرگ شدی و... من ناراحت بودم ولی بهم گفت این یعنی تو سلامتی، میتونی مادر بشی و... بعدش بهم گفت مادربزرگش یه کوچه رو براش شیرینی داده بوده😂 خلاصه که با انتخاب این بحث یکی از بهترین خاطرات زندگیم رو بیادم آوردید. ممنون تیم گهواره

من اولین بار یادش بخیر انقدر ترسیدم گفتم مادر ببخشید لباس زیرم یه جوریه نمیدونم چرا امروز ادرارم اینجوری شد دست پاچه شدم بعدش گفت عیب نداره همه اینجوری میشن بعد گفتم دیگه خانم شدم تنها میرم بیرون ولی همچنان وابسته ام 🤣🤣

یادمه اولین باری که پریود شدم امتحان داشتم و این اتفاق تو مدرسه برام افتاد وقتی خونه برگشتم واز اون جایی که مادرم قبلا در موردش باهام صحبت کرده بود سریع موضوع رو به مادرم گفتم رفتیم بازار نوار بهداشتی خریدیم مادرم خیلی عادی رفتار کر باهام ولی خودم حس بدی داشتم بخصوص موقع یی که نوار رو استفاده کردم چندشم😯 میشد از خودم بدم میومد

اصلا نترسیدم ریلکس به مامانم گفتم اونم خیلی عادی برخورد کرد انگار نه انگار ک پریودم

سلام مامانا کیا با قرص دوفاستون حامله شدن

من هیچ وقت نمیتونم مادرمو ببخشم بخاطر این مسئله

من کلاس رفته بودم و میدونستم و اطلاعات داشتم ولی روم نشد به مادرم بگم خودش فهمید خخخخخ

🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣خدانکشتت

من میدونستم پریودی چیه وهمیشه تو جمعی که خواهرم ومادرم بودیم درموردش حرف میزدیم خیلی راحت کنار اومدم به مامانم گفتم پریود شدم خندید گفت خانوم شدی دیگه بزرگ شدی رفت برام کاچی وچای گرمیانه درست کرد بعدم نوار بهداشتی بهم داد ونحوه استفادشو بهم یاد داد... تو همون یه هفته کلی هوامو داشت وهی تقویتم می‌کرد البته تا وقتی خونه مامانم بودیم همیشه موقع پریودی رسیدگی می‌کرد چون کم خونی داشتم ودارم وفشارم بشدت افت میکرد

سال اول دبیرستان پریودشدم؛وقتی به مامانم گفتم خندید؛برام هدیه گرفت ودرموردش بهم توضیح داد.

من وقتی پریود شدم رسم داشتیم کا سیلی بزنن تو صورت دختر چون باورشون بر اینه که لپ دختر قرمز میشه و خوشگل میشه به خواهرم گفتم یه بار گفت مبارک و یکی زد تو صورتم 😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂

من از بچگی درمورد پریودی و خیلی چیزا اطلاعات کامل رو داشتم ... به بقیه هم آموزش میدادم... حالا خودم ۱۴ سالم بود توو مدرسه پریود شدم زاااااررر گریه وسط مدرسه و کلاس که چرا پریود شدم 😂😂 همه هم بهم میخندیدن بااون هیکل گندم😂 بعد رفتم خونه با گریه و دعوا به مامانم گفتم گفت مبارکه حالا چرا دعوا داری کلا از پریودی اولم هار میشدم😂😂

من از قبل اگاهی داشتم درموردش اول راهنمایی معلم مون توضیح داده بود ولی خیلی خجالت میکشیدم برا مادرم بگم

به داداشم گفتم 😐

اولین باری که پریود شدم 14 1۵ سالم بود مدرسه میرفتم صبح رفتم دستشویی دیدم با دل درد شدید دیدم شورتم پر خونه خجالت می‌کشیدم هزار بار حرفمو تکرار میکردم که چی بگم به مامانم بعد رفتم گفت مامان تو شورتم خونه بعد به اون خواهر بزرگم گفت رفت نوار بهداشتی با شورت آورد من تو حمام شورتمو میشستم بعد گفت همه ی زن ها پریود میشن

پنجم بودم از خواب پاشدم لکه خون دیدم رفتم حموم اومدم به مامانم گفتم آبجیم برام اول پد گذاشت تا ببینیم پریوده یا عفونت ولی من از دوم خبر داشتم برام عادی بود

دو راهتمایی بودم فک کنم با بلوز شلوار میگشتم هنوز
یه روز سرد زمستونی بود رفته بودییم مهمونی من از صبح خون دیدم میدونستم چیه آگاه بودم ولی فکر میکردم این لکه خون در همین حد میمونه و بیشتر نمبشه بعد ک رفتیم مهنونی هی میرفتم توالت میدیرم هی داره بزرگتر و بیشتر میشه بدیش اینجا بود که سرد بود وخون رگ سرما داشت من هی دستمال ۴گوشه میکردم میزاشتم تو شورتم تا اخر شب ک برگشتیم تحمل کردم و بعد ب مادرم گفتم 🦧مامانمم خوب رفتار کرد برام توار اورد زدم و تمام اها من خیلی حس خوبی داشتم ب این موضوع

چقد من نگران دخترم هستم خودم خیلی درد تحمل کردم برا م وحشتناک بود به مادرم نمیگفتم 😣😢 من خواهر بزرگم وقتی میومد خونمون میدید درد دارم قرص بهم میداد اونم میگفتم سرم درد میکنه عه عه چقد احساس بدبختی میکردم بخاطر پریودی

شما نیاز به روانپزشک داری یه مقداری احساس میکنم مبتلا ب وسواس فکری هستید

من ازقبل میدونستم پریودی چیه وقتی شدم به مامانم گفتم اونم گفت مبارکه بابامم واسم کادو خرید

من با اینکه خواهر بزرگتر داشتم و اونم پریودیش شروع شده بود باز نمیدونستم جریانو، یه روز شدیدا دلدرد داشتم رفتم حموم دیدم لباسم خونیه از ترس دست و پام میلرزید خواهرمو صدا زدم گفتم از پام خون میاد😶خندید هیچی نگفت فقط گفت نترس مامانم داشت میرفت بیرون به مامانم گفت اومدنی وسیله بگیر براش از پاش خون میاد مامانم چسب زخم گرفته بود😂😂😂بعد که اومد خونه خواهرم گفت که بابا پریود شده

وای خوندم و کلی خندیدم.۹۰ درصد تجربه یه مدل داشتن

من با مادرم خیلی رفیقیم از اول برام توضیح داده بود اولین بار هم که شدم بهش گفتم و گفت مبارکههه 😅

من که از 4 سالگی ماجرای پرده بکارت وخون اومدن وترس از پاره شدن اون وتودلم انداخت اصلا بچگی نکردم همش استرس افتادن وپاره شدن پرده وداشتم وقتی پریود شدم ازترس اینکه خون پرده نباشه به مادرم نگفتم پارچه گذاشتم توشرتم ماه سوم فهمید 14سالم بود

من تقریبا ۱۳ سالم بود که یکی از دوستام که تازه پریود شده بود بهم ماجرا رو گفت به مادرم که گفت بهم یه کتاب کوچیک داد گفت بخون سوال داشتی بپرس کتاب جالبی بود برای نوجوان ها ساده توضیح داده بود بعدش هم طرز استفاده از نوار بهداشتی رو ازش پرسیدم ، به خاطر اینکه زیاد بهش فکر کردم

بابا گهواره این چه بساتی هست که راه انداختی ،می خوای ازهمه چیز ما باخبرشی😏

یادم وقتی پرید شدم دیگ نزاشت پامو بیرون بزارم

من چون خواهر بزرگتر داشتم تا حدودی بلد بودم وقتی هم پریود شدم ویزی به مامانم نکفتم ولی خودم زودتر همه چیز و به دخترم یاد دادم که نترس و بلد باشه

من اولین بار دختر عمم شده بود ی ذره سر در میاوردم ولی وقتی پریود شدم به مامانم گفتم اونم بهم پول داد رفتم نوار بهداشتی و شرت گرفتم

هیچی نامانم گفت شورت و نولر بهداشتی هست استفاده کن

نمی‌دونم مامان من تو زندگیم چه تاثیری داشت
همه ماماناشون براشون توضیح دادن
مامان اصلا چیزی بهم نگفت ۱۲سالم بود خونم کم بود همش می‌دیدم لباسم کثیفه هر چی مشستم بازم بود چند روز گذشته مامانم خواست لباسامو بشوره گفت دختر تو که لباسات کثیفه حتی اون موقع هم بهم نگفت 😐😐😐😐نمی‌دونم چطور ما رو بزرگ کرد چقدر یاد بدبختی هام افتادم با این سوال
بعدش خواهر بزرگم صدای مامانم شنید یه روز رفت برام شورت و نوار بهداشتی گرفت

۱۶ سالته .

من که هروقت پریودمیشدم ازدردبه خودم میپیچیدم داداشم نمیدونست میگفتی خوب کمترمیخوردی،😄😄😄

فک میکردم دیگه قدم بلند نمیشه

تواین مورد لعنت به مامانم، یعنی اصلا دخترونگی نکردم😭😭😭

من با اینکه درمورد پریودی ی چیزایی از مامان و دوستام شنیده بودم ولی روزی ک پریود شدم خیلی شوکه شدم و با گریه ب مامان گفتم‌پریود شدم
مامانم بغلم‌ کرد و بهم تبریک گف
عصرشم رف بیرون برام پد و لباس زیر و دمپایی روفرشی خرید😊😊

من اول راهنمایی بودم که یه شب مامانم برام کامل توضیح داد که پریودی چیه و طبیعیه منم هنوز تو شوک این بودم که نکنه یه وقت از خونریزی بمیرم که به یک ساعت نکشید رفتم دستشویی دیدم بله مال منم شروع شد🤪

واقعا زمان ماکسی توضیح نداده بود.حتی مامانامون من ۱۳سالم بودکه پری شدم مامانم نبودرفته بودروزه فقط منوخواهرم بودیم .‌‌اون موقع ام ماشالله ۷تاخواهروبرادربوریم مثل الان نبودکه ۲تابچه میاریم میگیم زیاده خخخخ بعددلم درگرفته رفتم دستشویی دیدم پری شدم بعدبه خواهرم گفتم خواهرم هم گفت بروتوکمدنواربهداشتی هست بزار رفتم چون بلدنبودم نواربهداشتی روچطوربزارم چسب شوبرعکس روحالتم که کمی موهم تازه اوج جوانی بوددرآمده بودگذاشتم بعدکه خواستم بعدچندساعت برم دستشویی حالانواربهداشتی به حالتم چسپیده بودمنم گریه کردم به مامانم گفتم گفت دخترچرابرعکس گذاشتی گفتم من که بلدنبودم آبجی هم توضیح نداده بوداونجابودکه مامانم برام توضیح دادواون نواربهداشتی روکه ازخودم جداکردم. آتیشم داد.اصلایادم نمیره روزاول چقدر نادان بودم واقعایادش بخیر دخترهای حالاهمه چیزهارومیدونن نه زمان ماهخخخخخخخ

مامان من قبلش از عمه هام پرس و جو کرده بود چند سالگی شدن چون اعتقاد داشت دختر تو این چیزا به عمش می‌ره
نزدیکش که شد کامل واسم تعریف کرد وقتی که شدم خواهر کوچیکم تازه جراحی کرده بود و مامانم بنده خدا خیلی خسته بود ولی برام کاچی و اینا درست کرد و نمیذاشت کار سنگین بکنم.
به نظرم لازم نیس حتما بوس و بغل و اینا باشه همین که با عملشون نشون بدن حواسشون بهمون هست کافیه.

شب دل درد داشتم با خودم گفتم تا صبح میمیرم 🤣صبح دیدم پری شدم با گریه به مامانم گفتم

من اینقد بزرگ بودم که مامانم دیگه میخو است ببرتم دکتر🤣

خوب بچست اذیت میشه از همین الان حجاب رعایت میکنه محرم و نامحرمی میکنه

درد شدیدی داشتم فکر کردم سنگ کلیه دارم اروم ک شدم لباسم کثیف شده بود مامانم گفت برو لباستو بشور نگاه کردم دیدم خونی شده فک کردم دیگه خون نمیاد ‌تا شب س چهار دفه لباسم شستم روم نمیشد برم نوار بخرم یه پارچه گذاشتم تاصبح تو مدرسه خریدم

من توی دستشویی بودم لکه صورتی دیدم صدا زدم خواهرمو گفتم نوار بیار برام 😐🤣🤣 حالا چند سالم بود؟۱۰ سال😐مامانم فکر کرد خودمو ناقص کردم منو برد معاینه فنی 🤣🤣🤣🤣🤣🤣

وااای😂نپرس نپرس چقد خنگ بودم😂 دوزاده سالم بود پریود نمیدونستم چیه. از مدرسه برگشتم بدجوریم درد داشتم رفتم سرویی بهداشتی دیدم همه جام خونه‌.. نرسیده بودم با فریاد رفتم پیش مامانم که بیا از پاهام خون میاد انگار میخام فلج بشم. 😂 اونم گف دختر هییییس بابات خونس زشته‌.رف نوار بهداشتی اورد خودش برام گذاشت یادم داد. و گف به هیشکی نگو این ماجرارو.‌تا امروزم که یه دختر دارم باز هیشکی نمیدونه من پریود میشم 😂😂

من که وقتی پریودشدم ۱۳سالم بود تا ۳ روز به هیچکس نگفتم فقط نماز میخوندم میگفتم خدایا من ببخش چه گناهی کردم که اینجورشدم 😂😂😂

هی 💔 من پریود شدم فکر کردم عمرم تموم شده اینقدر گریه کردم تا یکسال به کسی نگفتم هرماه با بدبختی خودم و تمیز نگه میداشتم شرت نداشتم حتی یه خواهر دارم ۶ سال ازم بزرگتره من دوازده ساله بودم اون هجده پشت شلوارم دید خونیه آبرو برام نذاشت اینقدر تحقیرآمیز رفتار کرد باهام قلبم به درد اومده بود همیشه کتکم میزد آخر دختر خواهر بزرگم که از من بزرگتر بود بهم توضیح داد گفت پریود شدم هی بچگی نکردم هیچ وقت نفهمیدم بچگی چیه همش توهین تحقیر شدم 💔

بدترین روز زندگیم
تصادف کردم پریود شدم
آنقدر پخمه بودم که از ترسم یه روز به مامانم نگفتم
بعد که مامانم توضیح داد فکر می کردم بابام هم پریود میشه 😅😅😅😅

چه خاطرات قشنگی من فقط میخونم و لذت میبرم .. ☺

شخصیه

وای من یادم میاد از مدرسه داشتم میومدم دیدم شرتم خیس شده بعد رفتم دسشوویی دیدم پر خونه زودی رفتم مامانم گفتم دیدم یه نوار داد گف برو این چسب ها بکن بزارش هعی چقده زود گذشت

زمان من دیگه مامانم یکم امروزی شده بود تبریک گفت بوسم کرد ولی خواهرم پنجاه سالشه همیشه میگه اولین بار که پریود شدم مامانم کتکش زده بوده گفته بوده کثافت دریده چه زود بزرگ شدی🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

من اول بار كه دوم دبيرستان بودم رفته بودم خونه ى خالم مهمونى شب كه شد يهويي كه شكم دردى داشتم حس كردم ادرار دارم رفتم دستشويي ديدم شرتم خونه خجالتم ميكشيدم بخالم بگم چاره اى هم نداشتم بهش گفتم اونم با خوشحالى بهم نوار داد بهم توضيح داد كه چيه و فرداش مامانم كه اومد بهش گفت و هركى كه ميفهيد من خيلى خجالت مكشيدم چون فك ميكردم كار زشتى كردم هيچى مامانم بهم ياد نداده بود حتى غسل كردنو مادرجونم ميگفت بهش توضيح بده ميگفت مدرسه بهشون ياد داده ولى من دوست داشتم مامانم با مهربونى برام توضيح ميداد من و همسرم ايشالله براى دخترمون كادو ميگريم و بهش تبريك ميگيم

من با دوستام تو اردوی مدرسه بودیم ک حس کردم دلم درد میکنه فک کردم ب خاطر خوردن هله هوله اس و وقتی رفتم سرویس و متوجه پریودیم شدم یه لحظه ترسیدم چون چیز زیادی نمدونسم بعد ک ب دوستم گفتم اون بهم دقیقا گف ک چرا اینطوری شدم و ب مامانم گفتم واکنش بدی نداشت البته خب تبریک و اینام نکف😅

سلام من هیچی نمیدونستم با اینکه یه خواهر داشتم یک سال و نیم از من بزرگتر بود .همیشه نماز میخوندم رفته بودیم عروسی دختر عمه ام فریدون شهر خانه پدر و مادر داماد اونجا بود سیزده ساله ام بود تا شد به خواهرم گفتم اینجوری به مامان نگو رفت به مامانم گفت خلاصه همه فامیل فهمیدن زن عموم عمه دختراشون الان فکر میکنم میبینم ما هیچی نمیدونستیم تو مدرسه چیزی توضیح نمیدادن ماشالله دختر بچه ها الان همه چی میدونن دختر خواهر من با اینکه ده سالش چند سال میدونه برای مامانشو دیده منم دخترم قبل از اینکه به موعدش برسه براش توضیح میدم میگم خجالت نداره دخترم باید چه جوری از خودت مراقبت کنی

بدترین حس دنیا رو داشتم 13سالم بود الان 16سالمه وقتی رفتم مدرسه درد دل بودم بقیه فهمیدن مسخره ام میکردن میگفتن مبارکه شیرینی بیار واز این حرفاخخخ😂

من کلی خجالت میکشیدم‌.به مامانم نگفتم حتی خواهرهام‌.الان که یادم میوفته میگم چقدر ساده بودم🤭مدام لباس زیر عوض میکردم و میشستم‌.کهنه بجای نوار میزاشتم و بعدم مینداختمش‌ توی چاه که کسی نبینه🥴تا اینکه نمیدونم چطوری مامانم متوجه شد و بدون اینه به روم بیاره نوار بهداشتی میخرید میزاشت تو کمدم😁😐

میگن رسم ترکاس..
میگن دختر یه لحظه میترسه سرخ و سفید میشه..
ولی برعکس من تیره شدم 🤣🤣🤣🤣

من همه چیومیدونستم درمورد قاعدگی تقریبا ۱۵سالم بود اولین بارپریودشدم مادرم فهمید همون باراول گفت زودباش بده بشورم مریض نشی دیکه بزرگ شدی

برای پریود خواهرمام خودم بودم اولی ک گفتمش خودم کوچک ک ماشاالله مدرسه همه رو توضیح داده بود نوار داده بودن 😀😀😀

سلام من مادرم پدرم اون موقع پیشم بودم پریود ک شدم با کلی گریه خجالت ب مادرم گفتم اونم گفت عه چه زور بعد شب ک همه بودم گفت دخترت بزرگ شده باید حواست بهش باشه به بابام رسوند ک پریودم بابام گفت عه چه زود بچه بزرگ میشن عروس دامادی میشن

فدات بشم عزیزم من دوتا دختر دارم 12ساله یسنا و حسنا هم 8سالشه برای سومی باردارم رادوین پسره خدا بچه هاتو حفظ کنه عزیزم

مادرم ب من فقد یه جمله گف اونم با تشر افتابه استفاده نکن😐😂😐

سلام مامانای عزیز..من ۱۲ سالم بود که پریود شدم، دقیقاً ۸ روز قبل ماه رمضان سال ۹۵..قبلش کمر و شکمم می کرد ولی فکر می کردم طبیعیه تا اینکه عصر روز شنبه حس کردم خیس شدم وقتی رفتم دستشویی و لباس زیرمو چک کردم، با دیدن لکه خونی یه لحظه شوکه شدم و بعدش حس هیجان و استرس داشتم خواستم زود به مامانم بگم(قبلش مامانم درمورد پریود همه چیو بهم گفته بود برا همین استرس نداشتم)..رفتمو بهش گفتم پریود شدم..اونم گفت واقعاً؟؟!😯
گفتم آره..اونم منو بوسید و خوشحال شد، بهم تبریک گفت و یه نوار بهداشتی داد..شب هم غذای مورد علاقمو درست کرد🥰

من نمیدونستم چیه نمازم خوندم بعد مامانم اومد بهش گفتم بهم تبریک گفت فرداش برام شیرینی هم خرید مامان من خیلی خوبه

من دوم راهنمایی بودم . همون روز تو مدرسه داشتیم با بچه ها درمورد پریودی حرف میزدیم و میگفتیم کی شده کی نشده . ظهر شد اومدم خونه رفتم دستشویی دیدم‌ عهههههه بالاخره منم شدم 😂 ذوق داشتم کلا دوس داشتم زود بشم . چون اطلاعات کافی داشتم برام عجیب نبود به مامانم گفتم نوار بهم داد و وقتی تموم شد پریودیم باهام اومد حموم غسل یادم داد

من 15ساله بودم که پریود شدم هروقت به گذشته فکر میکنم ناراحت میشم یادمه شلوار مشکی رنگ پوشیده بودم پدر خدا بیامرزم گفت دختر این چه شلواریه پوشیدی برو شلوارتو عوض کن فروردین ماه بود مامانم خونه نبود بعد رفتم به خواهرم گفتم آقا بمن میگه برو شلوارتو عوض کن خجالت هم می‌کشیدم خواهرم گف برو حموم رفت برام نوار بهداشتی و شورت گرفت آورد الآنم یادم میفته حرص میخورم چرا مادرم اونموقع بمن درمورد این چیزا چیزی نگفته بود . سن کمی نداشتما ولی اونموقع ها مثل الان نبود که .مثلا میگفتن حجب و حیا که بنظر من چیز خوبی نبود فقط باعث غریبگی بچه با مادر بود شکر خدا الان خودم دوتا دختر دارم که باهاشون خیلی راحتم

من اول به خواهرم گفتم اونم سریع رفته بود به مامانم گفته بود مامانم اومد گفت وااای اقبالت از حالا پریود شدی؟همین

من فکر میکردم سرطان دارم و ب زودی می میرم از خجالت ب هیچ کس نمیگفتم ب خواهر کوچیکتر از خودم گفتم ک بره ب مامانم بگه ... کلی نذر کردم ک اگه سرطانم خوب بشه کلی صلوات می فرستم و.... خواهر کوچیکم رف ب مامانم گف اونم گف چیزی نیس پریود شدی نوار داد بهم🥴😐

چه خاطرات جالبی 😁

من چون از قبلش دیده بودم که خواهرم پریود میشد و من میرفتم براش نوار بهداشتی میخریدم میدونستم چیه و باید وقتی پریود میشیم چیکار باید بکنیم ولی بااین حال خوشبختانه اولین پریودی من خیلی تمیز اتفاق افتاد یعنی رفتم حموم بعدش وقتی خواستم بدنم و بشورم حس کردم سرامیک کف حموم خونیه نگاه کردم دیدم بله خیلی ریلکس بعدش رفتم بیرون به مامانم و آبجیم گفتم چیشده آجیم خواست بزنه تو گوشم مامانم نذاشت بعد کلی برام غذای گروم و چای و نبات و زنجبیل و دمنوش و اینا درس کرد داد بهم خوردم من بامامانم خیلی اوکیم خداروشکر داداشام همیشه کنار من می‌خوابیدن اما از شبی که پریود شده بودم بدم میومد کنارم بخوابن و اینجوری شد که از اون شب ب بعد دیگه ترسامو کنار گذاشتم و رفتم تو اتاق خودم خوابیدم بعدش که مامانم به بابام گفته بود هر زمان بعدش که پریود میشدم بابام ۷تا کمپوت گیلاس به اندازه ۷ روز پری برام میخرید و الانم شوهری جاشو گرفته اون میخره😁😁😁ببخشید خیلی حرف زدم

من تا یه سال کسی نفهمید میشم پد میدزدیدم از مامانم خخخخ

سلام مامانای عزیز 😍

من به تازگی یه کانال لباس و وسایل کودک در تلگرام و ایتا زدم 🥰
ازتون ممنون میشم که یه سر بزنید😊و حمایت کنید🙏

به حمایتتون نیاز دارم😘

آدرس کانال تلگرام👈https://t.me/melodi_400
کانال ایتاhttps://eitaa.com/melodi_400

من فکرکنم دوم راهنمایی یا اول راهنمایی بود که پریود شدم.
ولی مامانم وقتی فهمید کلی ناراحت شد همش گفت ایش اه
چقدر زود پریود شدی چرا این قدر زود شدی
ومنی که هیچ اطلاعاتی درموردش نداشتم خیلی میترسیدم اصلا نمیدونستم چیه ومامانم کلی استرس بهم وارد کرد.
خاطره بد همیشه یاد آوریش درد آوره🥺
لطفا مامان های عزیز برای بچه هاتون مباحث وبه قدر کافی توضیح بدید و واقعا تواین مسائل حامی باشید

احتمالاتی باشه به مرورخودش محومیشه

نه بابا اصلا بحث تمیزی نیست بحث اینه شب وروز نگاه دخترام میکنم میگم خدایا چراباید ازبچگی روسری سرکنن یا چند سال دیگه پریود بشن اعصابم خراب میشه روحیم بهم میریزه ولی بیش از حد باخودم وباباش رفیقن وشکرخداهیچ مشگلی از هیچ لحاظ ندارن

من پنجم ابتدایی بودم...هیچی نمیدونستم.جمعه بود.داشتم مشقامو می‌نوشتم.یه دردی حس کردم.رفتم دشویی...دیدم خون...ترسیدم.اومدم به خواهرم گفتم.
خواهر بزرگ خیلی خوبه.مادرم رفته بود روضه،خواهرم آرومم کرد.گفت همه دخترا اینجوری میشن.بهم گفت باید چکار کنم.مادرم که اومد اون به مادرم گفت.مادرم همون حرفا رو زد.گعت بدنتو گرم نگه دار،باید غسل کنی و این حرفا...چون زود پریود شدم از همه خجالت میکشیدم.اتگار گه کار بدی کرده باشم....

مامانم و در مدرسه توضیحاتشو داده بودند. برای همین چیز عجیبی نبود.

سلام میشه راجب جراحی پایین آوردن بیضه توضیح بدین اگر کسی هست که بچش انجام داده باشه

اشک تو چشام جمع شد عزیزم چی کشیدی اون زمان 😢

واقعاا مادرمهمه که اطلاعات داشته باشه اگاهی داشته باشه و بلد باشه چه برخوردی نشون بده من دست مادرمو پاشو میبوسم ولی خیلی دوست داشتم مثل بقیه خانوما که بلد بودن مادر منم بلد باشه

بهار بود من کلاس اول راهنمایی بودم با مامانم رفته بودیم جایی تو راه گفتم مامان من عادت شدم ... گفت ای وای 😐😐 ناراحت شد ...
خواهر بزرگم بعدا بهم گفت چرا اول به من نگفتی ... بعدم بهم گفت آب سرد نخور ... ترشی نخور ..
شبها پامو تا صبح کیپ میکردم 😂😐

سلام من تو سالگی پریود شدم ما پنج خو خوباهر بودیم ومن آخری بیشتر خواهر بزرگام مادرگونه باهام رفتار میکردند ترسیدم با اینکه میدونستم پریود شدم سرکوفتم میکردن یه کمی بچه بازی در میاوردم پریود شدن و سینه در آوردن رو بهم سرم میکوبیدن که بزرگ شدی خجالت بکش الان هم به خواهر زاده هام دختران اطرافم در مورد پریودشون باهاشون صحبت می کنم چون من خاطره خوشی نداشتم خودم هم فکر میکردم پریود مادر ها وزن ها با ما فرق دارد و بعضی شرعیات رو رعایت نمی کردم همش از بی اطلاعی بود لطفاً لطفاً این مرحله رو به بچه‌هامون یاد بدیم که بخشی از رشدمون هست چون قرار مادران آینده بشن

من تابستون بود پریود شدم کلاس دوم راهنمایی بودم اصلا شب قبلش یکم لرز کردم فرداش از خواب پاشوم حس خیلی خوبی داشتم ولی حس کروم شرتم خیسه و خندیدم به خودم گفتم نکنه جیش کردم به خودم مادرمم رفته به شهر دیگه خونه خواهر و من پیش زن عمو ها و عمه ام بودم .وقتی شرت سفیدمو نگا کردم پره خونه ترسیدم و یک ساعت با خودم کلنجار میرفتم که به کی بگم مامانم نیست چیکار کنم به عمه و دوتا زن عموهام خجالت میکشیدم تا دل رو زدم به دریا گفتم بدم میاد شرتم خونیه باید به یکی بگم بعد به زن عموم که تازه عروس بود و مهربون تر بود گفتم اونم خندید و ووش دختر پریود شدی بزرگ شدی و بهش اصرار کردم به اون یکی زن عموم نگو این میره همه جا جار میزنه میگه .بعد دسدم قشنگ رفت گزاشت کف دست اون یکی زن عموم همون که فکر میکردم به همه میگه ..ولی اون رفت برام نوار بهداشتی اورد شرت کویتی عالی اورد و گفت اینا بزار تو شرتت و شرت کصیفتو بنداز بره چون لک گرفته و نمیره هیچ وقت یادم نمیره .خدا رحمت کنه زن عموم فوت شد ولی فک نمیکردم انقد خوب برخورد کنه باهام و من ازش خجالت میکشیدم .و عمه ام فهمید و شب نمیزاشتن من دوغ بخورم یا ترشی بخورم ولی تو دلم ذوق میکردم که پریودم بعد دو سه روز مامانم اومد بش گفتم اونم در حالی که داشت قالی میبافت خندید و ریلکس دیگه هیچی نگفت کلا مادرم یکم ساده بود توضیحاتی نبود بلد نبود من بزرگ شدم تازه دارم خیلی جیزا یاد اون نیدم

من اول دبیرستان تموم شد تابستون رفتیم مشهد..
همین که وارد شهر شدیم دم در هتل بلند شدم از صندلی اتوبوس دیدم وااااااای چی شده 😵‍💫😵‍💫😵‍💫😵‍💫
به مامانم گفتم..مسافرا همه رفتن هتل ما موندیم صندلی رو تمیز کردیم ..
رفتیم داخل اتاق طبق رسم مامانم یه سیلی زد که گونم سرخ بشه منم گریه کردم😄😄😄

داداشم گیر داده بود چرا زدیش اون طفلک مگه چکار کرده بود 🤣🤣🤣🤣🤣🤣

من تو شهربازی بعد از بازی ترن پریود شدم و تو دستشویی عمومی همونجا فهمیدم، میدونستم چیه ولی از استرس بدنم میلرزید، اونجا که روم نشد و تا خونه تحمل کردم، با گریه به مامانم گفتم، گفت ناراحتی نداره این یعنی بدنت سالمه، یعنی بدنت طبیعیه و مشکلی نداری و وقتی بزرگ شدی میتونی بچه بیاری، یه کم بهتر شدم ولی انتظارم خیلی بیشتر بود، انتظارم این بود که بغلم کنه بوسم کنه باهام بیشتر حرف بزنه، یه چیزایی یادم بده، واسه همینم با خوندن این بحث و کامنتا و یادآوری اون روزا من سعی میکنم برای دخترم بهترین باشم و بهترین رفتار آگاهانه رو انجام بدم.

چ جالب

من دقیقا 8بهمن پریود شدم 13 سالم بود فقط یه کمی کشاله رونم قبلش درد میکرد بعد فردا صبحش که رفتم سرویس هم متوجه نشدم تا شلوارم یه کوچولو کثیف شده مامانمم دیده بود بهم گفت پریود شدی و بهم یاد داد نوار بهداشتی رو چجوری استفاده کنم و چیز خاصی هم اتفاق نیفتاد، بعد دیگه رفتم مدرسه به معلم پرورشیمون گفتم (خودش از قبل گفته بود اگه کسی پریود شد بگه حتما) بعد دقیقا تو یه هفته 7تا از دوستای مدرسمون هم شدن 😂😂با هم هماهنگ شده بودن، همه هم به معلم پرورشی گفته بودن، هفته بعدش معلم پرورشی اومد کلاسمون گفت فردا جشن پریودی میگیریم 😅بهمون کادو داد، خودمون کلی غذا بردیم دور هم خوردیم حسابی یه روز رو برامون ساختن خلاصه خیلی خوب بود 😍🙏🤍

من چهارم دبستان اینقد از دست مادرم کتک خوردم تا پریود شدم امیدوارم همه مادرا مهربون بمونن و خاطره بد نزارن از خودشون

من اول دبیرستان بود که صبح از خواب بلند شدم و دیدم....ای واااای 😂وقتی راهنمایی بودم مامانم برام کتاب دوران بلوغ دختران رو برام خرید و اطلاع داشتم و بعد مامانم بوسم کردو گفت بهت تبریک میگم دخترم تو دیگه یه خانم شدی🥰واسه خودت.و این خاطره شیرین بخاطر رفتار خوب مامانم موندگار شده توذهنم.

من بااینکه دختر لاغری بودم ولی پریود سختی داشتم برای اولین بار اونقده درد داشتم که به اونجا کشید مامان بابام بالاسرم نشسته بودن مامانم گریه میکرد خیلی درد داشتم دکترهم خیلی رفتم گفت عفونت داری بعدش که آمپول و سروم که چندروز پشت سر هم زدن بهم دردام کم شد دیدم پریود شدم همه دیگه فهمیدن من میخوام پریود بشم حتی همسایه هامون🤣🤣🤣🤣🤣🤣

من کلاس ۵تقریباروزهای عیدبودخواب بودم بلندشم دیدم شکمم دردمیکنه رفتم دستشویی دیدم شلوارم خونی همون جوری شلوارمودستم گرفتم رفتم به مامانم گفتم اصلاهیچ برخوردبدی باهام نکردخیلی خوب یه پارچه نرم مرتب کردبهم دادگفت چه جوری بزارم گذاشتم تا اینکه دخترهمسایه داشتم گفت نواربهداشتی بخررفتم به مامانم گفتم رفت از مغازه گرفت دادبهم سوتین هم دختردایم به مامانم گفته بودبگیربراش بعداسنش بره بالاسینش اویزونه میشه گرفت دادبهم خدای برام کم نذاشتن چای گرم غذای خوب تا۷روزبهم پیاز ترشیجات حتی آب یخ نمیدادبخورم می‌گفت مریض ی برات سخت میشه منم می‌خوام عین مامانم باشم برای دخترم

خانما من از تاریخ زایمانم چن روز گذشتع چیکار کنم زایمان کنم درد ندارم

این ماما تشخیص جنسیت میده عالیه
اینستا nini_bardari99
روبیکا nini_bardari99
واتساپ 09055484640

سلام خانما
یه سوال داشتم ،من امروز از خواب که بلند شدم زیر بغلم سمت راست یه توده اندازه ی نخود حس کردم هست ودرد میکنه کسی میدونه چیه،خیلی میترسم

من۱۲ سالگی پریود شدم معلم پرورشی تو مدرسه آموزش داده بود وقتی شدم به مامانم گفتم خیلی آروم با محبت برخورد کرد و برام نوار خرید بچیزایم خودش توضیح داد و مراعات حالمو میکرد ..مامان من متولد ۱۳۴۰ از خانومای قدیمی و خیلی مذهبی ولی هیچوقت باهام بد رفتار نکرد

ما رسم داریم وقتی برای اولین بار عادت ماهیانه میشیم مادر آروم میزنه زیر گوشمون تا گونمون سرخ بشه من اونقدر گریه کردم که مامانم خودش دلش به رحم اومد و بغلم و چند جمله احساسی گفتن😅

خب میشناسم اخلاقش رو چند روز پیش درباره بزرگ شدن سینه گفتم از فرداش گفت سینه هام درد میکنه بعد یه هفته دیدم اره داره رشد میکنه میترسم 😣

من دوم راهنمایی بودم..خیلی دردو خونریزی شدید داشتم و یه سختی بلند میشدم و می‌نشستم همه فهمیدن.

وای چ‌خوب

نظرات خوندم بعضیا غم انگیز برای بعضی ها هم که مادری فهمیده داشتن تحسین برانگیز .من اولین بار پریود شدم و رشد کردم خواهرای بزرگترم و مامانم خیلی بد برخورد کردن مامانم گفت اگه سینه هات در بیاد قیچی میکنم و از این حرفا همیشه از اینکه سینه داشته باشم بدم میومد رشد ما با شرمساری بود از اندام ام بدم میومد در حالی که بهترین هیکل و اندام بین خواهرام داشتم ولی دختر خوشگلم که تو دلمه افتخار میکنم که رشد کنی برات جشن میگیرم

سلام من میخوام از اولین پریودیم بگم براتون
من ی دونه خواهر دارم که تقریبا هشت سال ازم بزرگتره
من همیشه ی دختری بودم ک تو بحث های خانوما مینشستم و حرفاشون گوش میکردم، خداروشکر مادرمم هیچ وقت نمیگفت نشین یا دعوام نمیکرد هر زمانم هر سوالی برام پیش میومد مامانم تمام و کمال برام توضیح میداد واقعا یادم نمیاد چند سالم بود ک راجب پریودی بهم گفت اما از زمانی که ب یاد دارم همه چی رو راجب بدنم و پریودی میدونستم اون موقع ها ابجیم پیشمون نبود چندین سال توی شهر درس میخوند بخاطر همین من باهاش راحت نبودم یادمه چهارده سالم بود اولین بار پریود شدم چون خودم کامل همه چی رو میدونستم برام سخت نبود کارام انجام بدم اما هیچ وقت ب مادرم نگفتم هنوز ک هنوزه نمیدونم چرا اما ی حس خجالت داشتم کلا دوست نداشتم کسی بهم بگه بزرگ شدی مامانمم از بچگی میگفت وقتی پریود شدی یعنی دیگه خانوم شدی شاید بخاطر اینکه بهم نگن خانوم شدی نگفتم تقریبا پنج شش ماه گذشت ی روز دیگ بیخیال بودم لباس زیرمو شستم گذاشتم خشک بشه ی لک روش افتادع بود هرکار کردم تمیز نشد دیگ منم همونجوری گذاشتمش خشک شه دامادمون اومده بود خونمون من رو لباسم هیچی ننداختم و بخاطر همین مامانم لباسام جمع کرد اورد داخل خنه همونجا دیده بود لکو و فهمیده بود ک پریود شدم ازم پرسید چند وقته پریود میشی گفتم خیلی وقته با تعجب فقط نگام میکرد😂😂😂😂🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️دیگ بهم گفت چی بخورم و چی نخورم که دلدرد نگیرم یا دلدردم اروم شه و تمام 😂😂

خانما من پسر شش ساله دارم این مسائلو کی براش توضیح بدم؟باید صبر کنم تا عاقل بشه بفهمه درک کنه یا اینکه حالا به زبان کودکانه یه چیزایی براش بگم؟خیلی هم شیطون و بازیگوشه؟هنوز هم نمیدونه آلت زن و مرد فرق داره فک می‌کنه منم مثل خودشم😂😂😂بدون موضع گیری راهنماییم کنید ممنون

میخوام واکسن شش ماهگی دخترم بزنم استامینفن. پاراکید خوبه,?چند قطره بدم

ممنون دوستان

یادمه اولین روزای تابستون بود قالی میبافتیم ، هیچی از این موضوع نمیدونستم نه مادر و خواهرام گفته بودن نه مدرسه وقتی که شدم روی تخته قالی رد خون بود همه از هم میپرسیدن این چیه اما بازم کسی متوجه نشد که برا منه تا از شدت درد بالا اوردم دسشویی رفتنی خواهر بزرگم دیده بود شلوارم خونیه با خواهرای دیگه مسخرم میکردن اما بازم بهم چیزی نگفتن تا مامانم فهمید یه پارچه برام آورد و زد تو گوشم و با اکراه گفت شورتتو عوض کن اینم بذار تو شورتت ، هربار میری دسشویی هم خودتو تمیز بشور هم دستمالتو عوض کن
وای چقد گریه کردم چقد درد کشیدم و تا مدتها نمیدونستم چه بلایی داره سرم میاد فک میکردم دارم میمیرم تا
سال سوم راهنمایی دوسال بعد اولین پریودی کامل تو مدرسه توضیح دادن برامون و اون روزی که فهمیدم قضیه چیه کل کلاسارو گریه کردم بردنم دفتر مدیر ازم میپرسید چته اما نمیتونستم بگم مشاوره اومد برا اون گفتم اون بغلم کرد و باهام گریه کرد چه روزای تلخی بود ، اما من مادرمو مقصر نمیدونم فرهنگ اون دوران کلا پایین بود
مدرسه هم بی تقصیر نبود باید زودتر مارو آگاه میکردن، ان شاءالله اگه خودم دختردار شدم همه چیو براش توضیح میدم و براش اولین پریودی رو جشن میگیرم تا عذابایی که من کشیدمو اون نکشه

اتفاقا اشتباه فکرمیکنید من حالت وسواسی میگیرم وگرنه همین دخترم اونقدر خوشی ونازاری براش میکنم هیچی تو دلش نمی‌ذارم نماز میخونه روزه میگیره همراز خودم هرچی تو دلش باشه فورا باخودم مشورت میکنه حتی حین لباس خریدن

واقعا که حیف اون دختر برا تو خودت از سگ نجس تری تو هم میشه گفت مادر خاک برسرت بی لیاقتت بشه

من ۹سالم بود تو خونه تنها بودم خون ازم اومد مدام شورتم را میشستم و جلوی کولر خشک میکردم اما باز .... رفتم خونه مادربزرگم عمه ام دیده بود پشتم خونی گفت یه چیز میخوام بهت بگم اما میترسم اون نباشه بعد گفت منم گفتم آره عمه نمیدونم چیه اما داره آرم خون میاد اونم رفت برام نوار بهداشتی خرید و به همه اطلاع داد ،مادر احمقم بود اما اخم کرده بود نشسته بود تو اتاق من بدبخت فکر میکردم حتما گناهی کردم ۷ روز گریه میکردم ،هیچ وقت پریودیم منظم نبود هیچ وقتم جرات بیان نداشتم ،تا اون مادر گور به گور شد و الان من تو سن ۳۴ سالگی فیبروم دارم و از استرس اینکه دکتر گفته شاید رحمتو خارج کنیم دکتر نمیرم😭

من زمان پریودی خودم و اصلا یادم نیست چون خیلی دوران سختی داشتم زمان دختریم چون بابام جانباز بود و من و کل خوانواده روزهای سختی رو گذروندیم بخاطر همین اصلا ازاین اتفاقای خوب تو زندگیم خبر ندارم و یادمم نیست 😔

من ۹ سالم بود اون زمان رسم بود تو مدرسه اسم بچه هایی که نماز نمی رفتن رو مینوشتن یه روز نوبت من شد که مبصر نماز شدم وقتی داشتم ایما رو می نوشتم معلم پرورشیمون گفت هرکی که بهت گفت آدت هستم یا تو دوره ام اسمش رو ننویس این اولین باری بود که این اصطلاحات رو فهمیده بودم بعد از مدرسه وقتی رفتم خونه با کنجکاوی از بابام پرسیدم بابا تو میدونی یعنی چه که یکی آدت میشه یا میره تو دوره😅 الان که یادم میاد قیافه بابام رو واقعا بنده خدا خجالت کشید نمی دونست چی بگه بعد چند دقیقه گفت نمی دونم بعدا از مامانت بپرس شاید بدونه .
شبش مامانم اومد پیشم و همه چیز رو راجبش بهم گفت

ولله من یادمه تو مدرسه معلم پرورشی برامون همه چی رو گفته بود و من دوتا خواهربزرگتر از خودم داشتم از اونا هم یه جیزایی شنیده بودم .من۱۱ سالم بود پریود شدم با مامانم راحت نبود رفتم به خواهر بزرگم گفتم ولی بازم از خواهرمم خجالت مکشیدیم دیگه مجبور شدم گفتم که نوار برام تهیه کنن. خواهرمم‌مسخرم کرد هیچ وقت یادم نمیره.ما یه اصطلاحی داریم وقتی پ‌میشیم میگیم (افتاد روم.)یادمه منم همینو گفتم به خواهرم ،اون با تمسخر گفت چییی دیوار افتاد روت با اخم و تخم جوابمو داد پرو

راستی اینو یادم رفت بگم چندبار نوار بالدار ک میذاشتم نمیدونستم ک زیر نوار چسب داره فکر میکردم فقط همین بالاش هستن ک چسب دارن تکون میخورد همش نوار دیگه باز از مادرم نپرسیدم ی بار ک داشتم عوض میکردم مامانم گفت ببینم چجوری میذاری من ک اینجوری گذاشتم بهم گفت زیرشم چسب داره اول اونو بگیر بچسبه ب لباس زیرت اونجا اینو یاد گرفتم

حالا دخترم ده سالشه همیشه میگه با این پوشاک چکار میکنین انگار میفهمه و میخنده بنظرتون چطوری بهش بگم؟ زوده یا نه واقعا نمیدونم چی بگم چطور توضیح بدم😵‍💫

من دوم دبیرستان بوپم تابستون بود من همه چی میدونستم چون دوتا خاهر بزرگتر داشتم خودم براشون نوار میخریدم بعد ک پریود شدم ب هیچکب چیزی نکفتم دوس نداشتم با ی پارچه سفید و پنبه برا خودم نوار بهداشتی درس کرپم بعدش پول داشتم رفتم با دوستم برا خودم نوار خریدم مامانم و خاهرم همیشه ازم‌میپرسیدن پریود میشی میگفتم نه!دیگه ی سال بعد موقع رفتن ب مدرسه دیدم نوار ندارم ب مامانم‌گفتم رفت خرید برام خیالش راحت شد

هیچی واسم پد خرید گفت دستتو بزار تو نمک پریودیت سه روزه میشه واقعا شد مامان گلممم❤️

من دوم راهنمایی بودم ۱۱تیر پریود شدم خونه همسایمون اش داشتن درست میکرد خانم همسایمون داشت
میرفت کربلا من همونجا کمر درد شدم ب مامانم گفتم کمرم نمیدونم چرا درد میکنه مامانم و همسایمون ی ریز با هم مکالمه کردن من شنیدم مامانم گفت فکر کنم داره میشه البته قبل راجب این موضوع شنیده بودم زیاد برام واژه غریبی نبود تا شد اومدم خونه منو داداشم ک دوسال تفاوت سنی داریم خونه بودیم من رفتم دستشویی دیدم ازم خون اومد مامانم ک اومد دوتا دستاشو گرفتم گفتم ی چیز میگم نزن تو گوشم 🤣🤣آخه قبلن شنیدم دخترا پریود میشن میزنن زیر گوششونو برای اینکه سرخ بشن مامانم گفت بگو براش گفتم توضیح خاصی نداد بد رفتاریم نکرد اتفاق بدی نیفتاد برام بعد ک نشسته بودیم با مامانمو و بابام و داداشم همش مواظب دستای مادرم بودم ک نزنه زیر گوشم چون از چشماش میخوندم ک اینکار باید حتمن بشه صحبته یهو داشتم داداشمو نگاه میکرد زد تو گوشم خیلی محکم نبود ک بابامو داداشم با مامانم دعوا کردن گفتن چرا تو گوش بچه میزنین مامانم خندید گفت شما کار نداشته باشین مادر و دختری بود عادله خودش میدونه برای چی زدم

من ۹ سالم بود داشتم کامپیوتر بازی میکردم که دلپیچه گرفتم بعد رفتم دستشویی اسهال بودم دوسه بار رفتم اومد هر دو سه بارم به برادری که دوسال تفاوت سنی داشتمذمیگفتم ک دلدرد دارم شورتم چرا کثیف میشه اونم میگفت خودتو خوب نمیشوری 😂 مامانم ک از خواب بیدار شد بهش گفتم انقدر خوشحال شد که برام سری شام پخت بعد به بابام گفت بابامم برام کلی خوراکی خرید بعد مامانم به دوتا تاداشام گفت که حق ندارید دیه با خواهرتون دعوا کتید یا دست بزنید بهش کتک کاری منظورش بود 😂 از اون به بعدم همه مسائل زناشوییرو بهم گفت که مواظب خودم باشم و اصلنم اینطور نیست ک میگن مامانای قدیم من بلد نبودن مامان من الان ۳۳ سال با من تفاوت سنی داره و خودم ۲۹ سالمه اتفاقا خیلی باهام رفیق بوده و هست اینجور مسائل و بقیه چیزا بستگی به فرهنگ خانوادگی داره نه قدیمیو جدید بودن طرف

عزیزم. مستقیم جلوی دختر به برادرش گفته بشه شرم و حیا رو از بین میبره.
به باباش مامان بگه.
اما به برادر رو اصلا من درست نمیدونم.
حریم ها حفظ بشه بهتره.
وگرنه پریودی خیلی هم خوبه و باید جشن گرفت و به دید بد بهش نگاه نکرد.
من خودمم دختر دارم. و قطعا وقتی بزرگتر شد براش توضیح خواهم داد و پدرش رو در جریان خواهم گذاشت. اما برادرش رو نه. چون لزومی نداره اون بدونه

من فکر میکردم فقط مامان من بی فرهنگ و نابلد بود الان اینجا دیدم خیلیا این مسئله آزارشون مییده..انشاللله برا دخترامون سنگ تمام میزاریم

من خجالتی بودم تا چند،سال مخفی میکردم

خانما من دخترم 11سالشه و الان یه مدته هی میگه کمرم درد میکنه بنظرتون میخواد پریود بشه؟یابخاطر قد کشیدنشه؟

مادرم و خواهرم برام گل و شورت و نوار بهداشتی کادو گرفتن و خواهرم بهم تبریک گفت و کلی برام رقصید خخخ یادش بخیر

مامانم و خواهرام جشن گرفتن برام

من دختر کلاس ۴دارم ولی اصلا درکش نمیکنم نمیدونم چطورباهاش رفتارکنم بعضی وقتا یه چیزای براش میگم ولی فکرش میکنم پریود بشه دلم نمی‌کشه از لیوانش آب بخورم یا نون دستش بخورم

چرااااا اخه

اون دردهای وحشتناک و پنهان کردن از خانواده و درک نکردن و کار خونه انجام دادن و حتی روزه و نماز الکی که مادرم نفهمه خجالت میکشیدم

من ۱۴ سالمه و نزدیک دو سه ماه پیش اولین پریودم رو تجربه کردم
من خیلی دوست داشتم پریود بشم و ۱۴ ساله شده بودم اما هنوز پریود نشده بودم و خیلی نگران این بودم همیشه زعفران میخوردم با چیزای گرمی ک زودتر پریود بشم یروز ک خونه مامان‌بزرگم مهمونی بود اونجا بودیم شب ک برگشتیم خونه وقتی داشتم لباسامو عوض میکردم دیدم شورتم خونیه خیلی خوشحال شدم به طوری ک خونه رو رو سرم گذاشتم وای وای اما وقتی برای بار دوم پریود شدم انق خونریزی داشتم ک از نوار بهداشتی های بزرگ استفاده می‌کردم اما بازم نم پس میداد منم روز اول این عادتمه ک میرم ت فاز افسردگی و کلی گریه میکنم و اینم بگم مت قبل پریودی همچیو میدونستم و مامانمم بهم گفته بود وقتی دید پریود شدم سریع واسم چایی ذنجبیل آورد بهم تبریک گفتم و قبل از پریودیم همیشه واسم تو کیفم نوار میذاشت ک اگه توی مدرسه شدم داشته باشم خیلی خوشحالم ک مامانم درکم کرد و اینم بگم ک مامانم وقتی میدید آنقدر زجر میکشم نمیزاشت برم مدرسه و خوشحالم ک تو این مورد کمکم می کنه 😂🥲

تو خدا یه راحه حله بهم بگین

آخه نمی‌خوابه همش گریه میکنه اذیتم میکنه چه کار کنم

من فردای 13بدر شدم بااینکه میدونستم ولی کلن از یادم رفته بود اون لحظا ترسیدم فقط مامانمو صداکردم باترس گفتم داره ازم خون میره 😂
مامانم گفت نترس چیزی نیست واسم نوار اورد یادم داد چجوری استفاده کنم

رفتم دست شویی دیدم شورتم پر خونه ،،،ترسیدم رفتم به مامانم گفتم ،ناراحت شد چیزی نگفت ،یه ساعت بعد برام توضیح داد ولی با چندش که دیگه از این به بعد که پریود میشه کثیفی ،،،،فقط هم یکی دو بار اول برام نوار خرید ،،بعدش پارچه بهم داد ،چون آب گرم نداشتیم باید توی سرما تو حیاط پارچه ها رو می‌شستم ،اونم وقتی که پدرو برادرهام خونه نباشن ،همش استرس داشتم ،،،لباس زیر هم همش یکی داشتم که وقتی کثیف میشد نمی‌دونستم چه کار کنم ،خیلی عذاب می‌کشیدم ،،،تازه پارچه هم یه پارچهی چادری زبر بود که همیشه پاهام زخم میشد ،،،،،چون ناتوان و کم بنیه بودم خونریزی هم زیاد ،،،،،مادرم اصلا به فکر بچه‌هایش نبود مخصوصا من ،هنوزم نیست ،،،،خودم دختر دارم مثل ملکه‌ها باهاش رفتار میکنم ،انشااله اگه پریود بشه با پدرش و برادرش براش جشن میگیریم و کیک میخرمو کادو میگیرم براش ،انشالاه

من خواهر بزرگ. داشتم، ولی نه مادرم نه اونا نه مدرسه چیزی به ما آموزش نداده بود، یک روز که اتفاقا شهادت امام رضا بود 12 سالم بود، مامانم رفته بودن مشهد، صبح دیدم لباس زیرم خونیه، خیلی ترسیدم، خواهرمم گیر داده بود برم مغازه چیزی بخرم... لباسم درآوردم یه جا مخفی کردم رفتم.....از همون اول خونریزی زیادی داشتم ولی تا یکسال به هیچ کسی نگفتم، کسی هم نفهمید، لباسای کهنه خونه رو که سفید بود پاره میکردم.... بعد که خواهر بزرگم فهمید... دیگه خودم یاد گرفته بودم چیکار کنم نیاز به راهنمایی نداشتم.... برای دخترم سر وقت توضیح خواهم داد و مراقبش خواهم بود...

چه موضوع جالبی من اسمش رو شنیده بودم اصلا نمیدونستم چیه اولین بار که شدم به دختر عموم که از خودم بزرگتر بود و دوست صمیمی بودیم گفتم خیلی ترسیده بودم اون برام توضیح داد گفت نترس الان به دخترم نه سالشه هنوز نگفتم آخه خیلی کنجکاو ه میترسم ذهنش درگیر بشه و دچار بلوغ زودرس بشه اما انشالله بزرگ تر شد بهش میگم

من یادمه تازه رفته بودم تو ۱۳ سالگی ساعت نزدیکای ۶ صب بود ک بیدار شدم برم دسشویی یهو دیدم زیر شلواریم پراز خونه یادمه زیادم بود خیلی ترسیدم وحشت کردم ک شاید برام اتفاقی افتاده میدونستم خانوما یچیزیشون میشه در ماه ولی خوب تجربشو ک نداشتم هیشکیم برام در این مورد توضیحی نداده بود خلاصه خیلی خجالت میکشیدم در اتاق مامان و بابامو زدم مامانمو صدا کردم گفتم مامان شلوارم خونی شده اونم بدون این ک توضیحی بده و ترس منو کم کنه رفت تو کمد لباس و گشت یه تیکه پارچه پیدا کرد گفت بگیر برو بزار هیچی یادم نداد من طفلیم همونطور ی ک پارچه رو ازش گرفته بودم یادم تقریبا ۴ لایه بود پارچه همونطوری گذاشتم ک اشتباه گذاشته بودم و مثه دنبه ی گوسفند از پشتم معلوم بود و نمیتونستم راه برم .بعدشم گفت برو بگیر بخواب نمیخاد بری مدرسه همین .چقد بد بود اون موقع اااا چقد مامان من فرهنگش پایین بود و چقد بی فکر ک حتی زحمت نداد بهم یاد بده و توضیحی بده خاطره ی بدی شد برام بعدنا یواشکی ب خواهر بزرگترم گفتم ودوتایی یواشکی میرفتیم واسه ی خودمون نوار بهداشتی میگرفتیم و قایمش میکردیم یادمه وقتی مامانم فهمید دعوامون کرد و گفت چقد خودتونو تحویل میگیرین مگه پارچه چشه ک خواهرم بهش توپید و گفت شما چقد بیسوادین اون جوری هزار جور مریضی و عفونت میگیریم باید نوار بزاریم .من ک الان سه تا پسر دارم ولی اگه دختر داشتم حتما از ۱۰ سالگی براش همه چیو تعریف میکردم ۱و یادش میدادم .

سلام من ۲تا خواهر بزرگتر داشتم اونها زودتر متوجه شدن و خداروشکر بامن صحبت کردن و راهنماییم کردن حالم خوب شد بعدش

با نگرانی مامانمو صدا زدم و با ترس گفتم اونم با آرامش گفت اصلا اشکال ندارن و کامل واسم توضیح داد و نوار داد بعد هم یه انگشتر طلا هدیه خانم شدنم گرفت واسم من دوم راهنمایی پریود شدم

سلام برای بچه یک ماه شربت دیفن هیدارمین ضرر داره

من نه مادرم باماهاراحت بود نه اجازه میدادکه راحت باشیم از طرز رفتارشو میگم...منکه به هیچکس جز یکی از دوستام نگفتم حتی وقتی پریود شدم زیر لباسم نداشتم بخدا که ارزو مرگ میکردم لحظه شماری میکردم که اون چند روز پریودی تموم شه حتی با خواهرامم راحت نبودم همش خودم به داد خودم میرسیدم خیییییلی حس بدی بود من دختر ندارم ولی اگه قسمت شد دختر دار بشم جوری باهاش رفتار میکنم که کوچیکترین رازشو یاحرفشو بیاد به من بگه نه غریبه ها من خیلی تجربه هادارم والان همش شده حسرت حسرت

من از قبلش میدونستم همچیو اما وقتی پریود شدم خونه بابابزرگم بودمو توالتشون رو حیاط بود و کل فامیل رو حیاط نشستع بودن من رفتم دسشویی حس کردم هرچی خودمومیشورم باز یچی لیز مانند هست ک تموم نمیشه نگاه کردم دیدم خونه بعدشروع کردم جیغ زدم همه پشت در میگفتن چته بعد مامانم و خالم اومدن داخل منو تمیزکردن برام پد گذاشتن وقتی اومدم بیرون همه بالبخند نگام میکردن بعد نشستم پیش بابام همچیو برام توضیح داد🤭🤭🤭

من ۱۰ ساله بودم که عادت ماهانه شدم مادرم برام کیک کوچیک خرید و جشن گرفت برام خواهرم بهم یاد داد که چطور نوار بهداشتی بزارم و الانم ی دختر کوچولوی ناز دارم براش توضیح میدم میدم ک داستان چیه ک نترس

روز سوم زایمان مامانم من برای اولین بار پریود شدم واقعا مزخرف بود

بیشتر نظرات خوندم خوشا ب حال اونایی ک مادر و خواهری داشتن ک توضیح داده باشن ک نخوان خجالت بکشن.
کلاس سوم راهنمایی بودم شلوار نداشتم شلوار داداشمو پوشیدم با خواهرم رفتیم شلوار بخریم رفتم اتاق پرو دیدم شلوار داداشم ک پام بود خونی شده رنگ شلوار هم آبی یخی بود ب لرزه افتادم سریع یه شلوار انتخاب کردم برگشتیم خونه. نصفه شب ک همه‌ خواب بودن من شلوار داداشمو میشستم تو حیاط. شاید باور نکنید من تا دو سال نه ب مادرم گفتم نه ب خواهرم نوار بهداشتی هم نداشتم پارچه میذاشتم، یه ملحفه کهنه تو انباری بود هی یه تیکه پاره میکردم همین الان اشک تو چشام جمع شده
تجربه خوبی کسب کردم دخترم 12 سالشه سعی کردم بهترین رفیق برا دخترم باشم همه چیزو از قبل بهش توضیح دادم ک هرگز احساس بی کسی نکنه

خواهرم بزرگتر بود برام توضیح داد ولی من نمیدونستم اصلا

ممنونم عزیزم همچنین مامان شما

خیلی مسخره بود مامانم بدون هیچ توضیحی زد تو گوشم

من اولین روزم وقتی که خواهر بزرگم ازدواج کرد پیش افتاد خواهر بزرگترم ۷ سال بزرگتره ازم تو دستشویی رفتم یه لکه دیدم اومدم به خاهر بزرگم دومی که ۶ سال ازم بزرگتره گفتم چون باهاش راحتم خیلی و بهم گفت که نوار بزار و زیاد راه نرو برا عروسی خواهرم خاستم لباس بخرم بازار رفتیم خیلی راه رفتیم و اذیت شدم و نوار نداشته بودم خجالت می‌کشیدم دستمال کاغذی چندتا زیاد دو لا میکردم میزاشتم که پیدا نباشه بعد زود مامانم فهمید دیوونه شد گفت باید بهم میگفتی و بهم نوار داد گفت خجالت نکش برو بزار چیزی نداره اینجور عفونت میگیری بعد مرور تونستم بزارم و عادت کنم و الان خیلیم بی عار شدم به شوهرم میگم درمورد ابن پریودی و نوار انگار اون دختر خجالتی نبودم 😂😂 مامانمم میگه بی‌عار شدی

من آخرای شهریور بود که رفتم دستشویی دیدم شورتم یکم خونی شده بعد رفتم ب مامانم گفتم ( مامانم حمام بود ،گفت برو ب خواهر بزرگترت بگو بهت نوار بهداشتی بده تا من بیام از حمام بیرون ) رفتم ب خواهرم گفتم مامان میگه ازت نوار بهداشتی بگیرم ،باید چیکارش کنم ؟! خواهر بزرگترم با اون یکی خواهرم نشسته بودن صحبت مبکردن من که اینو گفتم یهو گفتن آروووم چرا انقد. بلند میگی بعد یهو هردوشون خنده ریزی کردن و گفتن دلت درد می‌کنه ؟! گفتم آره ، قربون صدقم رفتن و رفتیم توی اتاق بهم گفتن چیکار کنم. مامانم که از حمام اومد منو برد توی اتاق کامل واسم توضیح داد منم سرم پایین بود از خجالت آب شدم ( یادمه خواهرم که ۱۰سالش شده بود ،مامانم باهاش خصوصی صحبت میکرد من گفتم مامان راجب چی صحبت میکنید گفت این یه رازه وقتی توهم ۱۰سالت شد بهت میگم ، اما من نه علائم رو داشتم نه چیزی برای همین تا ۱۶_۱۷سالگی که شروع پریودی بود چیزی نگفته بودن ، همون موقع هم بود یه واسم سوتین خرید چون با شروع پریودی سوتین واجب شدم ...ولی من روزای اول مدرسه دوم دبیرستان بودم ،اوایل چقدر سخت بود پریود میشدم و نمی‌دونستم باید چجوری راه برم کسی متوجه نشه خیلی سخته بود ،

زدن تو گوشم گفتن رنگو روت سرخ میشه لپات گل میندازه تو اولین پریود 🤦🏻‍♀️😆😆😆

سلام مامانا من لباس پسرانه از ۲ تا ۹ سال دارم.تو تاپیکم گزاشتم عکسشو.
ممنون میشم اعتماد کنین و ازم خرید کنین.به کار احتیاج دارم نمیتونم بیرون کار کنم

سلام من متاسفلنه کلاس پنجم تابستون پریودشدم ما ۸تا خواهریم دوسال دوسال باهم اختلاف داریم من که هفتمینم یکی به اخرم دیگه تومدرسه شدم اصلا به کسی نگقتم مادرمم فهمیده بود حتی نکرد به خواهرام بگه بدادم برسن باهمون لباسها میرفتم میامدم با کاغذ خودمو پاک میکرد حتی همکلاسیامم میپرسدن چیه زده به لباسم جواب نمیدادم نمیدونم چرا نترسیدم خیلی عادی تابزرگ شدم خودم فهمیدم باید چکارکنم ولی سوتین بستنو خواهر۲سال ازخودم بزرگترو بزور برام خریده بود انداختم تو اتاق که بپوشم کاش برای پریود شدنم میگفتن چکار کنم البته فکرکنم یکی از خواهرام بهم یاددادچکارکنم .الان دوتا پسرویه دختر۹ساله دارم گوش بزنگم اشتباه مادرموتکرار نکنم

خانما سلام
دختر من کلاس پنجم ماه پیش واسه اولین بار پریود شد بنظرتون دیگه قد میکشه خیلی ناراحتم

من مامانم برام توضیح نداد اما داخل مدرسه مربی پرورشیمون وقتی ۹ ساله بودیم کامل برامون توضیح داد و موقعی که پریود شدم استرس و ترسی نداشتم میدونستم که یه موضوع کاملا عادیه و برای همه ی خانم ها اتفاق میوفته

آفرین این نکته بسیارمهمیه خواهش میکنم مادرا به دختراشون نکات بهداشتی ، ملاحظات. حریم خصوصی،نکات تغذیه ای و تغییرات خلقی رو توضیح بدن و واقعا به این قضیه مثل یگ بیماری توجه کنن نه یه ننگ بزرگ .
واقعا بنظرم هیچ ایرادی نداده و بلکه واجبه ک پدرخانواده هم بدونه که تواون دوران مراعات دخترش بکنه.
پدر ما ک زوری میومد برای نمازصبح و سحری بیدارمون می‌کرد و ماهم بااون وضعیت مجبور می‌شدیم پاشدم الکی تواین اتاق و اون اتاق وقت تلف کنیم ک مثلانمازمون خوندیم.
امیدوارم الان فرهنگش خوب جابیفته

من میدونستم از قبل چون خواهرم و مادرم برام توضیح داده بودن یه مدت نوار بهداشتی رو فقط اشتباه میذاشتم چسبش می‌چسبید به بدنم اذیت میشدم پوستمو میکشید موقع دستشویی رفتن اونم مادرم و خواهرم یادم دادن 😂😂😂

من قبل از اینکه پری بشم مامانم برام توضیح داده بود که چکار کنم واینکه این اتفاق طبیعیه البته یه معلم عربی هم داشتیم که بعضی وقت ها برامون در این باره توضیح میداد

من کلاس پنجم بودم تومدرسه پریودشدم رفتم وضوبگیرم نمازبخونم ظهرتومدرسه که موقع دسشویی دیدم لباسم کثیفه ترسیدم نمی‌دونستم همون‌جوری وضوح گرفتم رفتم نمازخوندم بعدیک ساعت دیدم حسابی خیس شدم ازکلاس آمدم بیرون دیدم لباسم پرخونه دیگه داخل کلاس نرفتم مدیرمون امدگفت چراسرکلاس نمیری گفتم کمرم شکمم همه دردمیکنه بعدخودش فهمیده بود به مامانم زنگ زدامداولش یادنداشتم حتی نواروچجوری بزارم

هیچی

موقعی که. من. پرید شدم یه هو. حس کردم یه چیزی ازم. ریخت رفتم دیدم تا خونه.
به خواهرم. گفتم بعد با هم رفتیم پیش مامانم.
خواهرم. به مامانیم گفت از بدنم خون میاد
مامانمم.😦😦 با تعجب نگام کرد و. گفت دست به جاییت زدی😕
منم با ترس گفتم نه بعدش دیگه خواهرم. بهم. نوار بهداشتی از این قدیمیا کوچولوها هست داد گذاشتم
چقد بهم. سخت میگذشت😓😓😓

سلام
من واقعا ممنونم که مطالب به این مهمی رو. میزارید و نظر مردم رو. میپرسید
دخترم 10 سالشه
متوجه شدم که صبح زود شلوارشو. عوض کرد گفتم چکار میکنی گفت خون ماهی رو شلوارم ریخته
منم چون شبش ماهی پاک کرده بودم اونم کنارم. بود
اصلا شک نکردم گفتم باشه برو عوض کن
بعدش دیدم خیلی خیلی میره دستشویی
دخترم قبل از این که ما برا تفریح بیرون بریم
خیلی میره دستشویی
تا از دستشویی بیرون استفاده نکنه
بازم گفتم لابد برا همینه زیاد میره دستشویی
رفتم بیرون ساعت 2 ظهر بود
دیدم دخترم
شلوارش بازم خـونیه ترسیدم جا خوردم
شوکه شدم
ازش پرسیدم اینا چین شلوارت چشه
خونه گفت از صبح از بدنم خون. میاد
هر چی. میرم دستشویی میشورم نمیره
فهمیدم. که پریده اولش عصبی شدم
بعد فکر کردم و براش توضیح دادم که اینو همه خانما که بزرگ شدن میشن 7 روز در ماه
امکان داره 3 روز خون ازت بیاد یا شایدم 7 رو رو. کامل ازت خون بیاد
دخترمم حسابی ترسیده بود
ولی براش که داشتم توضیح میدادم حس کردم اروم. شده
براش گفتم این یه رازه کسی نباید بدونه هم. کلاسی هات دوستات هیچ کسی نباید بدونه
گفت مامان یعنی هم کلاسی هام. نمیشن گفتم چرا میشن ولی مث راز نگه داشتن به کسی نمیگن
چقد دخترم غمگین بود چقد ناراحت بود که 7 روز نمیتونه با داداشش کشتی بگیره
بدو بدو کنه
چقد این صحنه ها برام. سخت بود میدیدم
میگفتم. کاش. کاش براش توضیح داده بودم قبل از این. که. پرید بشه
کاش....
براش شکلات خریدم ریختم رو سرش
خیلی خوشحال شد

و من حس بدی دارم از این که دخترمو اگاه نکردم شاید براش اگر گفته بودم کمتر میترسید
اگه نظری دارید یا پیشنهادی بهم بگید ممنون میشم
شاید من باید بیشتر توضیح میدادم
چکار کنم براش
🌹🌹🌹

وقتی به مامانم گفتم خیلی ناراحت و پریشون بودم بابغض بهش گفتم و ترس وقتی گفتم نیم ساعت فقط هارررهاررررمیخندید مسخره ام میکرد یذره شعور نداره الانم همونه ازش متنفرم

وقتی همتون آخر پیامتتون مینویسد مامانمون کنارمون بود چقدر حسرت به دلم میوفته مادر من هیچ وقت این چیزا براش مهم نبود من یادمه دختر همسایمون که زودتر از من پریودشده بود برام توضیح داد

من که خجالتم میشه در موردش حرف هم بزنم، دوتا هم دختر دارم از الان غمم گرفته نگرانشونم که باید چیکار کنم و چه رفتاری باید بکنم، چون به خودم کسی توضیح نداده بود دوستام یه چیزایی ا در مورد پریود شدنشون گفته بودن منم حواسم جمع بود که آبروم نره مامانم هم اصلا به روی خودش نمیاوورد، من سوم راهنمایی بودم پریود شدم خاطره ی خوشی ندارم انگار گناهکارم کاش خدا پریودی رو واسه زنها قرار نمیداد

من سال اول راهنمایی پریود شدم اولش ک دیدم خیلی ترسیدم ولی بعد مامانم برام توضیح داد خیلی دل درد داشتم هنوزم دارم

وای من تو دوران خیلی بدی پریود شدم.ماه اول دوم خوب بود ولی بعدش صاحب خونه بدون مقدمه ب ما گف خونه خالی کنین بخاطر شرایط مالی مجبور شدیم ی مدت بریم خونه خالم تا خونه گیر بیاریم.
یبار پریود شدم مجبور بودم از تو حمام خالم از دخترخالم نوار بردارم بعد نمیدونستم نوار کثیفمو کجا بذارم خیلی بد بود.
یبارم رفتیم مسافرت من ۲هفته قبل موعدم پریود شدم اونجام ک رفتیم ی روستا دور افتاده بود پسرعموم و داییمم بامون بودن مجرد بودن . مجبور شدم برم تو ماشین دسمال کاغذی مثه پد درس کنم بذارم ازبس استفاده کردم دسمال کاغذی تموم شد بابام گف پس این دسمالا چی شدن. داییم و پسرعموم رفته بودن خیلی اونطرف تر دسمال کاغذیای خونی منو دیده بودن اومدن گفتن ی عالمه دسمال خونی اونجا افتاده ولی نفهمیدن مال منه .
خیلیییی بد بود

آره خیلی بد بود

دوم راهنمایی بودم که پریود شدم خودم کلا شکه شدم ولی مامانم ریلکس برام توضیح داد

من سوم راهنمایی بودم دقیقا روز تولدم چهار شهریور پریود شدم بعدازظهر یه روز گرم تابستان رفته بودم خونه خالم .توی بچه های مدرسه دیده بودم و میدونستم روز تولدم میشم .یه اطلاعات محدودی از مدرسه داشتم نوار بهداشتی هامو مامانم برام می‌خرید دسشوییمون توی حیاط بود و نمی‌دونستم نوار بهداشتی های کثیف رو کجا بزارم دوتا داداش بزرگ از خودم داشتم مامانمو مال خودش رو میزاشت زیر بشکه توی حیاط منم میزاشتم اونجا ...فکر میکنم همه حس خوبی نداشتن مخصوصا که پریودی های مجردی یا دل درد داشتی یا کمر درد
من به مامانم رفته بودم کمر درد شدید داشتم ...

تجربه من خییییلی بد بود ،همیشه مثل ی کابوس برام😔من دوم ابتدایی بودم پریود شدم ،هیچکس هم نبود ،مادر پدرم هم بمدت یکسال ندیده بودم تک و تنها بودم،صبح بیدار شدم برم مدرسه دیدم تو توالت خونه موقع دستشویی 😞ترسیدم پاهام میلرزید

برخورد مامانم که خیلی خوب بود ولی من خر همون موقعه که پریود شده بودم می رفتم جلو بابام که داشت نماز می خوند شلنگ تخته می نداختم 😭😭😭

من اول دبیرستا پریود شدم می دونستم ولی نحوه گذاشتن پد و نمی دونستم تا مدتها از سمت چسبش می ذاشتم پدرم درمیودم نمی دونم چرا عقلم نمی کشید😂😂

من اگه پدرمادرنداشتم مثل توازمردم دزدی میکردم فکرمیکنی مردم گوشاشون درازه کارهمیشته بااسمای مختلف مامان اهورا مامان ارمیا مامان حمیدمامان حسین خانومی اینجابودکه کل امارتوداشت توخیلی ازمردم کلاه برداری کردی بروازخدابترس

انترتویی کلاه بردارمادرای گهواره روبیچاره کردی عوضی بااسمای مختلف میای مردموگول میزنی دزدعوضی ادم بی ادب باشه ولی دزدنباشه توحق الناس خوری به تویادندادن دزدنباشی

من پیش مامانم نبودم خونه مادربزرگم بودم ۱۲سالم بود پریود شدم.اولین پریودیم خیلی کم بود و کسی نفهمید و من هم نمی‌دونستم به کسی هم چیزی نگفتم دومین پریودی شب خوابیده بودم صبح بلندشدم پشت لباسم خونی شده بود مادربزرگم فهمیده بود یهویی دست من را گرفت و گفت پریود شدی خیلی حس بدی بود و من مونده بودم چی بگم بعد بهم پد دادند و صبح رفتم مدرسه از اینکه نمیتونستم نماز بخونم کنار خاله و خواهرم حس خوبی نداشتم.آخر هفته بود برگشتیم خونه خودمون به مامانم هم نگفتم و....
بعدش مادربزرگم به مامانم گفته بود و مامانم منو برد حمام و غسل کردن بهم گفت و تمام شد.
ولی هیچ وقت حس اینکه مادربزرگم چادر نماز از سرم کشید و گفت تا و نباید نماز بخونی و اولین کلمه که پریود شدی یادم نمیره.خس خوبی نبود.

مامان حسین کلاه بردارگهواره ازمادرهامین ۱ ملیون کلاه برداری کرده به این پدرسگ اعتمادنکنیدبااسمای مختلف میاد

من بعد سوم راهنمایی شدم هیچی درموردش نمیدونستم و ب مامانم گفتم اسهال خونی شدم اونم برام توضیح داد ک چیه و چیکار باید بکنم 🤣🤣

از کلاس دوم اروم اروم مامانم بهم گفت تو مدرسه هم از سوم چهارم شروع کردن بهمون گفتن من کلاس ششم بودم از فروشگاه اومده بودیم خونه خیلی خسته بودم رفتم سرویس یهو دیدم رو لباس زیرم چند قطره خون تیرس مامانم صدا کردم با ترس گفتم اره مامان؟؟؟؟!!گفت مبارکت باشه دخترم اره شدی ..دیگه بزرگ شدی خانوم شدی ترس نداره بدنت داره برای اینده و مادر شدن آماده میشه...بعد با هم رفتیم نوار مخصوص نوجوان و شورتکس دخترانه برام خرید که ذوق داشته باشم و کلی تحویلم گرفت و مادر بزرگم برام کاچی درست کرد و..

بنظرم باید قبل از اینکه بچه پریود بشه این مسئله رو براش توضیع بدی که بعد قایم نکنه بهت بگه و نترسه و یه جشن کوچک براش بگیری تا بفهمه چیز بدی نیست و خجالت نکشه

سلام خیلی عالی بود بعضی از خاطره هارو خوندم ولی به یکیش تاسف خوردم که معلم درباره ی دانش آموزش فکر بد کنه
من خودم ۱۱سالم بود از شکم درد دیگه داشتم میمردم که شی یه قرص دادن خوردم صب که پاشدم دیدم چه حال و اوضاع بدی هست و خلاصه مادرم خندید خواهر بزرگم بعد بهم توضیح داد که چیه و چیکار باید بکنم ان شاءالله که همیشه جانی سالم و عمری باعظمت داشته باشید

من بعد از اینکه سوم راهنماییم تموم شد شدم خیلی سریع به مامانم گفتم اونم قشنگ واسم توضیح داد فهمیدم چیز بدی نیست و استرسم کم شد

بی تفاوت بودن

من من ۱۱ سالم بود یه صبح زود ساعت ۵یا۶صبح بود با درد شکمم ازخواب بیدارشدم احساس میکردم که زیرم خیس شده وقتی نگاه کردم خیلی ترسیدم خیلی بع دوسه ماه مامانم فهمید وچجوری فهمید ها🥴🥴🤣شلوارم که قرمزشده بود انداخته بودمش دوسه خونه اونورخونه خودمون

ما رفته بودیم روستا بعد ۱۳ یا ۱۲ سالم بود با بچه ها کلی بازی کردم شب خوابیدم شلوارم ابی اسمونی بود اغا چشتون روز بد نبینه صب پاشدم مامام اومد کنارم گف شیوا نترسیا مامان پریود شی حالا من ک میدونستم چیه نترسیدم ولی تا دلتون بخاد خجالت کشیدم حالا مامانم گف بزا ب زندایت بگم پد بده میگفتم ب کسی بگی خودم از خشتک دار میزنم😂😂😂 اونم رف ی پارچه تمیز اورد مث پد کرد داد ب من تا شب انقد خاله زنکی در اوردم ک اره من این طوریم نمی تونم حرکت کنم انقد ک من حس میکردم دیگه زن زندگیم مامانم نمی کرد

من الان با به سن گذاشتم عقدشده بودم اولین روزی بود که همسرم صبح آمدن دیدنم توی رختخواب بودم خیلی ناراحت همسرم آمد همچین و برام توضیح داد گفتن که همه اینجوری میشن کلاس اول راهنمایی بودم خیلی بد بود

من یادمه تابستون بود کلاس پنجمم تموم شده بود داشتم میرفتم اول راهنمایی
بابای من دو تا زن تاشت و مادر من کوچیکه بود ولی ما انقدر زن بابامونو‌دوسداشتبم ک محرم رازمون بود
ظهر بود داشت هندونه واسمون قاچ میکرد بعد من حس میکردم شرتم خیسه شرتمم از این پای دارا بود🤣 بعد ک رفتم دسشویی دیدم کلا پر از خونه
با ترس و لرز زن بابامو کشوندم ی گوشه بهش گفتم باد خندید و گفت ای واویلااااا تو ک خیلی کوچبکی حالا که😂😂😂 بعدشم ک توضیح بهم داد

من سال دوم راهنمایی پریود شدم چون قبلش دوستام شده بودن میدونستم چی ب چیه ..ی روز صب پاشدم برم مدرسه دیدم شرتم خونیه رفتم ب مامانم گفتم مامان ازم خون اومده پد داد گف برو اینو بزار..
اصلا نه حرفی نه توضیحی نه هیچی..
تمام اطلاعاتو دوستام دادن..

من تابستون کلاس پنجم پریود شدم یعنی میخواستم برم اول راهنمایی به هیچکی هیچی نگفتم ولی مامانم فهمید هیچ واکنشی هم نشون نداد یه بارم مشهد بودیم عمم فهمید بهم توضیح دادن که چطور پد بزارم خیلی حس بدی بود واقعا

من اولین بار عید نوروز بود خونه ی داداشم بودم چون عاشق برادرزادم بودم عید اون سالو اونجا بودم میخاستیم بریم عیدی یه احساسی داشتم ولی نمی‌دونستم چی بود رفتم سرویس دیدم یه لک تیره روشرتمه اصلا نفهمیدم مال چیه خیلی ذهنم درگیر بود بعد چند مال کامل دیگه ماهانه شدم تقریبا 13یا 14بودم به مامانم گفتم خندید و بهم میگف چی بخورم چی نخورم

من اول دبیرستان بودم از مامانم میترسیدم یه سال ازش قایم کردم بعدش تو سطل اشغال دشتویی فهمید خودش رفت برام نوار ب و شورت خرید خیلی خاطره ی بدی دارم چون از مادرم میترسیدم بهش بگم

من اولین باری که پریود شدم مهمونی بودیم فکر کنم کلاس ششم بودم یا پنجم ، خون زیادی ازم ریخته بود ولی اصلا از شلوارم نزده بود بیرون ، وقتی رفتیم خونه خواستم لباس عوض کنم دیدم شلوارم خونیه ولی اون سمتش اصلا حتی یک قطره هم نزده بود بیرون کلا شانس آوردم😂 بعد به مامانم گفتم که اونم واکنش عادی داشت ن خوشحال شد ن ناراحت دیگه اومد نوار بهداشتی برام درست کرد داد بهم ، فکر کنم شلوارمم اون شست 😂

وای خدا چشمتون روز بد نبینه من و ابجیم دوقلوایم کلاس نهم توی مسابقه ای شرکت کرده بودیم باید با مدیرمون می رفتیم مرکز استان سمینار صبح زود قبل از اذان حرکت کرده بودیم نماز صبح تو راه بودیم بعد حدودای ساعت ۸ من دیدم حالم خیلی بده رفتم سرویس شوکه شده بودم نمی دونستم چکار کنم اومد به ابجیم گفتم هر دومون استرس داشتیم هر چند دقیقه ابجیم میگفت حالت خوبه فمنم همش ترس نشتی داشتم اصلا از مراسم هیچی نفهمیدم تا اینکه وقت اذان ظهر اگه بدونین چطور مدیرمون رو پیچوندیم که نماز جماعت نریم تا بعد ظهر من ۶ کیلو کم کردم داعم دنبال دستشویی بودم بعدش مدیرمون خواست شام دعوتمون کنه انقدر بهونه اوردیم تا نریم باهاش بیرون وقتی رسیدیم خونه من روم نمیشد به مامانم بگم رفتم دستشویی ابجیم به مامانم گفته بود هر دوتا شون میخندیدن

قدیما خیلی بد بود مادرا زیاد آگاهی نداشتن و به بچه ها توضیح نمیدادن و بعدشم بد برخورد میکردن تو ذهن بچه میموند

من ذهنیت خوبی نسبت به این قضیه که مادرم رفتارش چی میخواد باشه نداشتم😕
یادمه تعریف میکرد مادرم گویا دختر عمه بزرگش زده تو گوشش که میگفتن کمر دختر سفت میشه😂
وقتی من پریود شدم و به مادرم گفتم ازش فرار میکردم😂 ولی مامانم گفت مادر اون مال قدیم بود چیزی نمیدونستن🤪 خیلی قشنگ اول بهم پد داد و بعدش باهام کلی حرف زد خاطره تعریف کرد🤍🌿🎀

من کلاس ششم بودم که پریود شدم
کلی ترسیدم و گریه کردم مامانم خونه نبود قبل اینکه بیاد سریع شلوارمو برای اولین بار شستم که دعوام نکنه بگه چرا خونیه مامانم باهام قهر بود تا اومد خونه شلوارمو رو طناب دید اومد و ازم پرسید من فکر کردم زخم شده
کلی ذوق کرد و بغلم کرد بعدشم زنگ زد خالم تا برام توضیح بده چخبره 😆🤦🏼‍♀️🤦🏼‍♀️

من توخونه ۱۱سالگی پریود شدم اصلا خاطره خوشی ندارم که بگم بجای رسیدگی فش وناسازاشنیدم🫤

چهارده سالگی پریود شدم نمیدونم چرا اما خیلی خوشحال شدم چون فکر میکردم غیر طبیعی م🤦 بعدش تا یکسال نذاشتم کسی بفهمه 🤦🤦 خونریزی در حد ترشحات زنانه بود اما بعد یکسال زیاد شد و مجبور بودم از نوار استفاده کنم خاطرات بدی دارم از گفتنش به بقیه وقتی یادم میاد حالم بد میشه

من ١٢ سالم بود تو مدرسه همه چیو بهمون توضيح داده بودن و ميدونستم ولي زنگ ورزش اين اتفاق افتاد فكر كردم خوردم زمين اينطور شدم خيلي ترسيدم زنگ زدم بابام گفتم بابا خوردم زمين داره ازم خون ميره خودشو رسوند يه بسته داد دست معلمم(نظارت‌ بهداشتي بود )يادمه كلي معلمم بهم خندؤد ك جرا زنك زدي به بابات خوب به ما ميكفتي بعدم بابام منو سوار ماشين كرد برد پاساژ برام هديه خريد گفت دختر قشنگم مباركه خانم شدي
يه طوري رفتار كرد كه من خجالتم ريخت كلا بعد. فتيم به مامانم گفتيم اونم بغلم كرد و تبريك گفت شبم شام رفتيم بيرون

من اولین بار مامان بزرگ مامانم خونمون بود تابستون سال سوم‌راهنمایی بود. گفتمش ولی ازقبل یکم راجبش میدونستم ازعمه هام ک قالی بافی میکردن من آستکی گوش وایمیسادم😂🥴بااینکه اخر ده شصتی هستم. مامان بزرگم گفت برو دست بکن تو گونی برنج تا رزقوروزیت خوب بشه باتو منبع ابی جیغ بزن تا صدات مردنه نشه🥴نمیدونم چقد راسته ولی خدابیامرز خیلی شیرین بود منم بشدتتتتت دوسش داشتم.
بعدشم ک ماه اول هیچی ماه دوم یکماه افتادم ب خونریزی بابام منو برد دکتر اخه مامانم بچه کوچیک داشت و توروستا بودیم . وهرماه بابام کارتونی نوار میخرید تا چنماه داشتم.وبامامانم خیلی راحت بودم هرمشکلی داشتم بهش میگفتم اونم راهنمایی میکرد. دوست دارم اینده هم ساینا گلم دخترم بامن رابطش مثل منو مامانم باشه راحت عینوهو دوتا دوست😍

من ۱۳ سالم بود پریود شدم کماکان میدونستم پریودی چیه اما وقتی پریود شدم ترسیدم تا ۲ ماه بعدش پریود نشدم

من سوم راهنمایی تموم کردم بعد تابستونشو شدم خواهرم من دوسال از من کوچیکتر بود ولی اون چهار سال زودتر از من پریود شده بود من از خواهرم دیده بودم یه چیزایی میدونستم.از اونور هم مادربزرگم همش با مامانم پچ پچ میکرد چرا این پریود نمیشه ببرش دکتر .مامان منم دیر شده بود.مامانم همش با مادربزرگم بحث میکرد بابا نشده چون موقعش نیست من می‌شنیدم خیلی ناراحت بودم میگفتم آخه این چیه که خواهرم شده من نشدم.بعد مرداد ماه بود رفتم دشویی دیدم شورتم خونی هست فهمیدم با اینکه میدونستم بازم دست و پام می‌لرزید رفتم به مامانم گفتم.

من 13سالم بود خوابگاه مدرسه بودم چند تا دوست صمیمی داشتم بهشون گفتم اینام میگفتن بهمون نشون بده چجوریه 🤣🤣🤣
من پریود شده بودم اوناخوشحال بودن 😅🤲

من گریه کردم نمیدونستم .خواهربزرگترم بهم گفت و دلداری داد ک چیزی نیس

من مامانم بغلم کرد تازه ۱۱ سالم شده بود و اول تابستون بود ، کلی بوسم کرد و گفت خانوم شدی ولی کلی برام ناراحتی کرد که الهی بمیرم خیلی زوده از الان کم خونی میگیریو کلی نازمو کشید ، بعدم نزاشت از تو تخت بیام بیرون گفت خانوما تو این دوران مریضن باید خوب استراحت کنن ، خدا رحمتش کنه زود از محبتش محروم شدم الان که خودم دوتا بچه دارم هنوزم دلم مامانمو میخواد مخصوصا که بارداری سختیم دارم ، خیلی دلم تنگشه

من ۹سالم بود اول چک خوردم بعد کلی سوال پیچ شدم

من اول راهنمایی ویروس معده گرفتم بعد دکتر بهم گفت تخمه نخوروگرنه اسحال خونی میگیری ولی من گوش ندادم و خوردم وقتی رفتم دستشویی دیدم خون اومده وازترسم به مامانم گفتم اونم اینقدردعوام کرد که ازهمین تخمه هاس که خوردی بعدش که خب من گریه کردم و از ترس میلرزیدم تازه جریانو برام توضیح داد من تا اون لحظه هیچی نمیدونستم

من یادمه شهریور ماه بود ۱۳ سالم بود هوا گرم بود خونه مامان بزرگم بودم یه چیزایی شنیده بودم اما فک میکردم وقتی بزرگ بشم پریود میشم رفتم دسشویی ظهر بود بعد خون ک دیدم تو دسشویی فک میکردم حتما مال عممه شاید پریوده.یکی دوسالعت بعد رفتم شلوارمو عوض کنم دیدم شلوارم خونیه بعد رفتم ب عمم گفتم بهم پول داد گف برو شورت و نوار بهداشتی بخر بعد عصرش زنگ زدم ب خالم گفتم اونم ب مامانم گف😅

وقتی به مامانم گفتم بهم گفت مبارکه عزیزم😊

من تو تعطیلات کلاس چهارم ابتدایی پریود شدم خیلی ترسیدم وقتی ک فهمیدم .و تا دوماه اول کسی نفهمید تا اینکه دفعه سوم مامانم نمیدونم چجوری فهمید.
قبلش هیچ کس برام چیزی نگفته بود یهویی شد کلا ی جوری بودم .خیلی حس عجیبی داشتم .

من دوستم قبلا برام گفته بود...دوم راهنمایی شدم‌....میدونستم نماز و روزه ندارم....رفتم مامانم گفتم گفتم رفتم دسشویی خون اومد...گفت عادیه هر ماه میشی گفتم برم نماز بخونم😄😄😄درصورتی ک میدونستم نماز ندارم میخدسم واکنششو ببینم فقط گف نماز نمیخاد بخونی.......همین دیگه هیچ توضیحی نداد😁😁😁تا بزرگتر شدم و سوال داشتم میپرسیدم ازش

چک خوردم اخه میگن بزنن دختر خوشگلتر میشه مزخرفه بنظرم😑

من تابستون دوم راهنمایی پریود شدم، دخترعموم قبلش برام توضیح داده بود که چیه، تا ۶ماه قایمش کردم ازمامانم، شورتامو میذاشتم توانباری توکفشای بچگیام قایم میکردم مامانم میرفت بیرون میشستمشون پوست دستام میرفت تا تمیزبشه و نفهمن، اخزش بعد از۶ماه خیلی شدید شد دیگه باید نواربهداشتی میذاشتم چاره ای نبود رفتم گفتم،

من تازه بهمن ۱۳سالم که شد دو روزازتولدم گذشته بود پریود شدم ،چون از قبل تو مدرسمون خانم بهداشتمون توضیح داده بود از قبل آشنایی داشتم ،وقتی رفتم خونه به مامانم گفتم خانم بهداشت عادت ماهانه رو توضیح داد چیه؟گفت به وقتش میفهمی،حالا دهه شصتی هستم ها ،هفتاد بودم ببینید چی میگفتن

اونقد حس بدی داشتم و بهم دادن اصلا قابل تعریف نیست، خداروشکر که الان خیلی خوب تو مدارس و خونواده ها برخورد میشه دهه ی شصت اینطوری نبود

من یروز صبح ازخواب بیدارشدم شلوارسفید تنم بود رفتم دسشوی دیدم شلوارم پرخون بود رفتم به مامانم گفتم مامانم بهم نوار داد بهم یاد دادچجوری میشه امابهم گفت سی کن کسی نفهمه پیریود شدی هرموقع وقت نمازخوندن میشد میگفت بورو ازالکی نمازبخون بابا وداداشات نفهمن اماوقتی خودم میخاستم بیام ایران عروسی کنم یه خواهر کوچک داشتم بهش سه بسته نوار خریدم ویروز بهش یاد دادم وقتی پیریود شدی اینجوری نوار بچسپون به شورتت خیلی دوست داشتم خواهرم پیریود بشه ببینمش رنگ وروش چجوریه اماحیف که دورم ازش😢😢

من اخر هفته ۳۹۰بارداری هستم دهانه رحم بازه ولی کیسه ابم پاره نمیشه که بچه بدنیا بیاد کسی میدونه چی کار کنم

من سال پنجم ابتدایی بودم ابجیم بهم میگفت اینجور شدی یوقت نترسی اما پانزده روز اولش پرید خیلی شدید بودم حس خوبی داشتم وقتی پریود بودم 😌

سلام

من اون اوایل مهر که تازه کلاس سوم شده بودم پریود شدم
داشتیم با بچه ها بازی میکردیم اومدم دستشویی کنم دیدم یه چیز سیاه داره ازم میاد منم فک کردم که سرطانی چیزی دارم تا دو سه روز همش گریه میکردم که دارم میمیرم
روم نمیشد اونجامو نشون کسی بدم میگفتم بمیرم بهتره تا یکی اونجامو ببینه😁 بعد از سه روز که اون خون روشن شد و من فهمیدم خونه. خیلی خوشحال شدم اخه از قبل یکمی درموردش شنیده بودم
تقریبا ۵ ماه پریود شدم بعد مادرم فهمید اخه نمیتونستم چطور باید لکه خون رو از رو لباسم پاک کنم اونم از اونجا فهمید و همه چی رو توضیح داد گفت فکر نمیکردم اینقد زود پریود بشی

من ۱۵ سالم بود که پریود شدم مامانم و بابام شیرینی خریدن وشام رفتیم بیرون❤❤

ضدحال حال ازطرف مامان که چرا توسن یازده سالگی

من اصلا نترسیدم چون از قبل ی چیزایی میدونستم
کلاس شیشم بودم رفتم دستشویی دیدم خون میاد همونجا ب مامانم گفتم اونم خیلی مهربون راهنماییم کرد بعد هم رفت برام نبات خرید و تا لحظه ای ک خونه بابام بودم هرماه تو پریودیام حمایتم کردن بابامم خیلی هوامو داش

منم ده شصتی هستم اون موقع اصلا نه توی مدارس نه خانواده تعریف مشخص و واضحی از پریودی به دخترا نمی‌دادن تازه اگه کسی پریود میشد کلی قایم موشک بازی در می‌آورد که کسی متوجه نشه حتی شکل نوار بهداشتی های اون موقع یادمه که چقدر افتضاح بود چند سال بعدش نوار بهداشتی بالدار و مشبک و این چیزا آمد،من اولین بارم تابستان کلاس دوم راهنمایی بود که رفتم دستشویی رد خون دیدم روی لباس زیرم مامانمو صدا زدم توی دستشویی اونم اولش کلی ازم پرسید که از جای بلند نپریدم ضربه ای به دلم وارد نشده و این حرفا بعد که خیالش راحت شد گفت این بهش میگن قاعدگی هر زنی یک هفته در ماه اینجوری میشه باید مواظب خودت باشی رفت برام نوار آورد و صدام زد تو اتاق یه دامن بلند داد بهم گفت چند روز اینو بپوش که مشخص نباشه نوار گذاشتی جلوی پدر و برادرت،قشنگ یادمه چقدر برام پوشیدن اون دامن سخت بود تا یک ساعت قبلش چون تابستان بود با بلوز و شلوارک خنک داشتم بازی میکردم و بدو بدو بعدش یهو دامن مشکی مامانم جای اونا رو گرفت ولی مامانم از لحاظ غذایی خیلی مراقبم بود که چیزای سرد نخورم نمی‌دونم چون تابستان بود آب بازی نکنم و این حرفا خلاصه قیافه ام خیلی خنده دار بود 😁

من باشگاه بودم که کمردرد شدید گرفتم ۱۱ سالم بود.بعد شورتمو دیدم متوجه شدم ولی نمیدونستم چیه.مامانم و بابام منو بردن بازار واسم رژلب خریدن به عنوان کادو که مثلا بزرگ شدم و این حرفا❤❤❤منم میخوام توکل به خدا برای دخترم در آینده وقتی پریود شد یه کار خاص واسش کنم خوشحال بشه تو ذهنش بمونه آمین

کلاس سوم راهنمایی بودم که پریود شدم از قبل هم نوار بهداشتی داشتم مامانم تا چند سال متوجه نشد خودم میخریدم هم لباس زیر هم نوار بهداشتی،😔💔

ی

ث

کلاس هفتم روز دوشنبه زنگ آخر ریاضی داشتیم دلم درد گرفت. رفتم دستشویی. بعد وقتی خ.. دیدم ترسیدم. رفتم خونه گفتم. مادرجونم. منو کشیده زد. گفت رسمه. چون باعث میشه صورتت گل بیوفته. همیشه 😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐😐

سلام مامانا من لباس پسرانه از ۲ تا ۹ سال دارم.تو تاپیکم گزاشتم عکسشو.
ممنون میشم اعتماد کنید و ازم خرید کنین.به کار احتیاج دارم نمیتونم بیرون کار کنم

من از پریود شدن خانما اطلاعات کاملی داشتم و ۱۲ سالم بود برای اولین بار پریود شدم که خیلی ذوق کردم همیشه دوست داشتم زودی بزرگ و خانم بشم...وقتی به مادرم گفتم رفتار خیلی خوبی باهام داشت و پدرمم از این قضیه مطلع شد همون روز نوار بهداشتی سایز کوچیک و تنقلات و غذایی که دوست داشتم رو واسم خرید...خاطره خیلی خوبی بود.

من همکلاسیام از پنجم پریود میشدن
کلاس تعریف میکردن
ک نوار گرفتیم و .. نوارم تموم شده و ... ازین حرفا
منم برا اینکه کم نیارم هر ماه تفریحی یه روز نوار میزاشتم منم پری شم
اول دبیرستان پری شدم..
دیگه برام جذابیت اونا رو نداش

من یروز داشتم آماده می شدم برای رفتن به شهرستان با مامان بابام و عمم رفتم دسشویی ک یهو خون دیدم داره ازم میداد نمیدونستم کلاس هشتم بودم البته یروز استادمون همه چیو بهمون توزیع داده بود ولی من اصن متوجه این قضیه نشدم چون اون روز یکم حالمم بد بود اصن حوصله هم نداشتم بد ک اومدم هی گریم میگیره خدا به کی بگم من ترسیدم به مامانم گفتم یبار نشه به بابام بگه منو بزنن یا خلاصه عصبیشه بد شهرستان ک رفتیم به دختر عموم گفتم اول ک منو ترسوند بد داشتم گریه می کردم زد زیره خنده گفت دیوونه این مشکلی نیس همه میشن اسمش پریوده همه چیو بهم توضیح دادبدش راحت شدم

من به خواهرم گفتم و بغلم و کرد🥰 گفت مبارکه

اوووووووه اخه ما دهه شصتی ها جرعت حرف زدن در مورد پریودی با مادرمون داشتیم که واکنشونو ببینیم

من اولین بار توی سطل اشغال مدرسه دیدم بعد ک معلممون توضیح داد جریانش فهمیدم ولی وقتی شدم خیلی ترسیدم

من زیاد بامادرم راحت نبودم اصلابهش نگفتم حتی لباس زیرامم نشونشون نمیدادم چه برسه بگم واییی من پریود شدم😃ولی دخترای این زمونه درسته که بامادراشون راحتن ولی دیگه از حد گذشتن به غیر از مادر به دیگرونم میگن

هی یادش بخیر از مدرسه اومدم رفتم دستشویی دیدم کل شورتم خونی شده بی خیال رفتم یه کمی پارچه کهنه گذاشتم رو شورت تمیز. شورت کثیف رو هم همینجوری گذاشتم حموم بعد من مامانم رفت دید به خواهرم گفت اونم صدام کرد هر دوشون بهم توضیح دادن قضیه پریود رو بعد بهم نوار بهداشتی دادن. هنوزم که هنوزه نمیدونم چرا نمیترسیدم آخه کسی بهم چیزی نگفته بود از کجا میدونستم که باید یه چیزی رو شورتم بزارم 😂😂😂

من یادمه سوم راهنمایی بودم.روز تولدم بود و ازقضارفته بودیم اردو.همونجا پریود شده بودم ولی نفهمیدم تااومدم خونه فهمیدم. ازقبل.از مدرسه و خواهرم یچیزایی شنیده بودم میدونستم چیه ولی احساس خوبی نداشتم اصلادوست نداشتم مادروپدرم بفهمن چون از طرز برخوردشون بقیه هم میفهمیدنو من خجالت میکشیدم
ولی من خودم دوست دارم بادخترم خیلی رفیق باشم.دوست دارم درهرموردی احساس راحتی کنه و حرفشو بهم بزنه

من لک دیدم به مامانم گفتم پرید نمک اورد گفت دستتو توش بزن که درد نداشته باشی تو پریودیات 🤣🤣🤣زایمان کردم و هنوز دردای پریودی دنبالمن

من فوبیای خون داشتم یادمه اولین بار شب چله خواهرم بود رفته بودم حموم دیدم داره ازم خون میره هی غش میکردم هی پا میشدم باز میدیدم کف زمینم😹دیگه مامانم چندبار صدای افتادن که شنید اومد گفت خوبی،گفتم بهش داستانو گفت بشین رو زمین پا نشو شکلات داد بهم اوکی شدم ، دست و پا شکسته میدونستم درباره پریود

من خونه ی عمه ی خدابیامرزم بودم.. آبجیمم بود، اول به آبجیم گفتم خندید و خیلی آروم زد به لپم گفت الان لپات قرمز میشه تا همیشه😂 بعد گفت اینو همه میگن
خلاصه رفت به عمم گفت و عمه ی مهربون و قشنگم واسم دمنوش آورد با یک روسری، گفت بیا عمه جون اگر درد داری برات ببندم دور کمرت، از همون موقع تا الان کمرمو با روسری میبندم و آروم میشه دردام.. خدا رحمت کنه عمه ی مهربونم رو🥺😔
البته کلاس پنجم معلمی داشتیم که کامل این قضیه رو واسمون توضیح داد و من خبر داشتم و منتظرش بودم که سوم راهنمایی پریود شدم🤭

برا من اولین پریودیم زمستون بود سالم بود۱۵ شب عاشورا تو هیئت بودیم خیلی دل و کمرم درد میکرد و درد ب خودم میپیچیدم و با خودم فکر میکردم شاید من امروز هیچی نخوردم برا همین دلم درد میکنه ... بعد ک بهم حالت تهوع دست داد با مامانم رفتیم توالت هیئت و اونجا فهمیدم دارم خونه میاد و ب مامانم گفتم مامانمم بهم چندتا دستمال کاغذی داد ... تا اخر شبم نرفتم خونه و موندم همونجا فرداشم هرچی مامانم گفت نرو هیئت رفتم 😁 خیلی اعصابم خورد بود ک چرا باید پریود بشیم ... ازون روز تاحالا هر دفعه پریودی هام با درد های وحشتناکه

من فک میکردم یه جایه بدنم ترکیده خونریزی کردم وای خدا 😂😂😂😂 به ما بدبختا هیچی نمی‌گفتند که وای دختر بودن خوده بدبختیه وا باعثش هم خود زن ها هستند مادرامون مادربزرگامون و ... حالا واسه پسرا جشن خانه میگرن به همه هم نشون میدن

اولین قاعدگی چه حس بدی هنوزم یادم میاد گریم میگیره

چقدرررر تابو تو جامعه ما هست!
من که هیچی نمیدونستم کلاس پنجم ابتدایی بودم و وقتی فهمیدم ترسیدم و به مامانمم گفتم اونم بجای اینکه برام توضیح بده زد زیرگوشم و گفت این رسمه!!!
هیچوقت اون خاطره رو یادم نرفت اما هرگز نمیزارم دخترم اینجوری بفهمه قبل7-8سالگی تو بستر زندگی بهش آموزش میدم و در آخر وقتی پریود شد دوتایی میریم کافه ای یا کیکی میخرم کادو واسش میخرم که از جنسیت خودش و این اتفاق که انقدر مهم و حیاتیه بدش نیاد! همسرمم باید درجریانش حتما باشه

من تو بهار بود تعطیلی ها تموم شد بود میرفیتم مدرسه کلاس شیشم بودم دوازده سالم بود صبح رفتم سرویس یهو دیدم ازم خون اومده خیلی ترسید بودم مامانمم تو جاش میخاست بلندبشه ک واسه من تغذیه اماده کنه باترس دویدم پیشش گفتم مامان ازم خون میاد رنگم شده بود زرد ازترس مامانمم ازم خندید بهم نوار داد خودش برام گذاشت من بلد نبودم بعدم بوسم کرد گفت دخترم بزرگ شده همیشه بهم پول تو جیبی میداد اون روز بیشتر از همه روزا بهم پول تو جیبی داد😅😂😂😂

من ک والا خودم ترسیدم واکنش مامانم هیچی نبود

یادمه برج ۴تو تعطیلات تابستانی بود من تازه کلاس هشتم رو رد کرده بودم داشتم میرفتم کلاس نهم که پریود شدم یه جورایی استرس داشتم ولی آگهی کامل رو داشتم که دیگه پریود شدم یه دختر بالغ

خجالت‌میکشید...

من دوم دبیرستان پریود شدم. اولین بار که به مامانم گفتم , با اینکه بزرگ بودم اما خیلی خجالت میکشیدم, مامانم گفت مبارکه و من و بوسید.

اون لحظه از خودم از جنسیتم از وجودم متنفرررررررررررررر شدم.اخر همه همکلاسی هام شدم ۱۵سالم بود

من ۱۳سالم بود پریود شدم خجالت میکشدیم به مامانم بگم وقتی گفتم بهم پد اینا اورد لباس اورد مهمون هم داشتیم گفت به هیچکس نگو جایی نشستی وقتی پا میشی نگاه کن ببین خونی نشده ولی از اون روزه که پریودم نامنظمه الانم دوساله اقدامم ولی خبری نیست

مامان حسین دوباره اومد تامن پیام میدم پاک میکنه این کلاه برداره پدرسگ بیشرف مادرای گهوارروبدبخت کرده بودخانومابدون اینکه محلش بدین ردشین دردبچه هاتون بخوره توسراین کلاه بردار

سیترزین بهش دادم از دیروز ولی اصلا بهتر نشده

وااای چ جوری ب ذهنت رسیدههه

من واقعا نمیدونم چرا وقتی دارم داستاناتونو میخونم اشک تو چشام جمع میشه 🥺

من یادمه کلاس ششم بودم اولین بار که پریود شدم از شدت خوشحالی نمیتونستم خودمو کنترل کنم چون من میدونستم چقد برای بدنمون خوبه و همه کثیفی ها خارج میشن اونشب اولین کسی که بهش گفتم مامانم بود که انقد ذوق کرد خیلی ازم مراقبت کرد جالب ترش اینجاست که روز قبلش خانم بهداشت همه چیزو در مورد پریودی بهمون گفته بود که چیکار کنیم چطور خودمونو جمع کنیم هیچ مشکلی با این مسائله نداشتم همچنین مامانم قدمم خوبه خداروشکر

سیترین بهش دادم انگار ن انگار اصلا تغییر نکرده

منم 13سالم بود ک پریود شدم چون یه خواهر بزرگتر از خودم داشتم همه چیو میدونستم وقتی ب مامانم گفتم گفت چرا اینقدر زود پریود شدی قد نمی‌کشی و هر روز به زور و اجبار یه عالمه غذا با دستای خودش به خوردم میداد من واقعا مدیونشم اگه امروز قدم بلنده

سلام کسی میدونه قطره سیدرال برا دختر یسال و یگماهم چقد بدم ممنون

سلام مامانا صبح بخیر
یه پیج لباس کودک هست قیمتاش خوبه جنساشم نخ پنبست همشون من خودم خیلی سفارش دادم ازشون تو این گرونی لباس شاید به درد شمام خورد .اینم آدرسش اگه روش بزنید واردش پیجشون میشید .از تولیدی میارن که ارزونتره
https://instagram.com/nini.poshak1402?igshid=
ZGUzMzM3NWJiOQ%3D%3D

اول دبیرستان شدم دقیق تو امتحانا آخر سال فرداش امتحان ریاضی داشتیم با پسرعموی همکلاس بودیم صبحش عموم از کربلا میومد رفتیم دنبالش بعد که اومدیم خونه رفتم دستشویی دیدم شورت خونیه از همه چی خبر داشتم چون از همه هم کلاسیام دورتر شده بودم.تا ظهر روم نشد به کسی بگم ولی وقتی دیدم زیادتر شد به خواهرم گفتم مامانم فوت شده خواهرم و نامادریم برام پد آوردن شورت از قبل خواهرم خریده بود یه دامن راحتم بهم کادو داد تا راحت باشم.حالا این پسر عموم ول‌کن نبود قرار بود باهم درس بخونیم منم حالم بد بود وای باچه حال افتضاحی رفتم ریاضی یادش دادم.فرداش بابام برام پسته خریده بود گفته بود اینا فقط برا من چقدر خوشحال شدم که به فکر منه هنوز طعم اون پسته و رنگش از یادم نرفته نامادریم بهش گفته بود.

سلام دوستان من پسرم یک سال ویک ماهشه ،یعنی نمیذاره از جا بلند شم همش بم چسبیده اگه برم دسشویی دنبالم خیلی گریه میکنه اگه برم آشپز خونه میاد به پاهام میچسبه کسی میدونه چیکار کنم این عادتو ازش بگیرم همش گریه میکنه😭

من میدونستم خودم و نترسیدم چون ابجی بزرگم برام توصبح داده بود پریود که شدم
رفتم پیش ابجیم گقتم پریود شدم
اونم با تعجب گفت استرس نداری ؟
گفتم نه رفت برام وسایللاشو خرید و اورد
بهم یاد داد چجوری بزارم😂خواهر بزرگ نعمته

من برای اولین بار که پریود شدم ۹ سالم بود و چون من مادرم رو از بچه گی از دست داده بودم به خواهر بزرگم گفتم اونم محکم زد زیر گوشم که ترسم از پریود شدن بریزه وبعد وسایل مورد نظر پرید شدن رو برام تهیه کرد تا چند روز از خواهرم بدم میومد

این ماما تشخیص جنسیت میده عالیه
اینستا nini_bardari99
روبیکا nini_bardari99
واتساپ 09055484640

من یادمه مامانم نبود خواهرم واسم توضیح داد که چیکار کنم 🥰

من ماه رمضون شدم فقط میدونم اگ دستمو ببرم تو خون میاد بعد لباس زیر سفید تنم بود دراز کشیده بودم روزه ام بودم گفتم ای خدا کاش میشد غذا بخورم الان بلند شدم برم کتابامو بیارم مشقامو بنویسم دیدم شورتم خونیه انقد گریه کردم ب مامانم گفتم بخدا من دست نزدم ب خودم چرا خون اومده مامانم بهم گف ن این یچی دیگس رفت برام خوراکی و پد خرید اورد

من هروقت پریود میشم کل فامیل میفهمن الان هم همینطوریم

من نه سالگی پریود شدم مامانم از یه سال قبلش برام پریود و توضیح داده بود یه سال اول دردی نداشتم فقط نوار بهداشتی نگه داشتن اذیتم میکرد خوشم نمیومد

چرا همه پنجم ششم شدن من تازا اول دبیرستان شدم😑

خانما یادمه قدیم دخترا دیرتر پریود میشدن الان دخترا زود پریود میشن سن بلوغ اومده پایین؟؟؟

من خودم اصلا خاطره خوبی ندارم و دلم نمیخواد تکرار کنم اما دخترم دو ماه پیش اولین بار پریود شد از قبل بهش گفته بودم و کاملا براش توضیح داده بودم وقتی اومد بهم گفت محکم بغلش. کردم بوسیدمش بهش تبریک گفتم چند تا کادو قشنگ به اضافه وسایلی که نیاز داشت براش خریدم میگفت خجالت میکشم برم مدرسه چون باید نماز بخونیم و من نمیتونم منم بهش گفتم اصلا چیز خجالت اوری نیست این جزئی از چرخه زندگی خانماست و کاملا طبیعیه همه خانما این مسئله رو دارن و هیچ چیزی برا خجالت کشیدن وجود نداره تو با پریود شدن خانم شدی و نشونه اینه که سالمی و من از این موضوع خیلی خوشحالم و خدارو شکر اون حس خجالت از بین رفت

من وقتی ب مامانم گفتم سریع رفت برام لباس تمیز اورد و پد ..بهم یاد داد چیکار کنم ...بعدم رفت واسم کاچی درست کرد با چایی نبات ..با داداشم ک باهم دعوا میکردیم نمیزاشت دستش بهم بخووره میگفت خواهرت مریضه اذیتش نکن .در کل هوامو خیلی داشت

وااای من با پریودم ماجراها داشتم، نمیدونم چرا از مادرم خجالت می کشیدم.
همش میخواستم کاری کنم که نفهمه، یعنی تو دوره اول هم نفهمید😁
فکرشو کنین مامانم نوار بهداشتی داشت میترسیدم بردارم شک کنه، خودم چند لایه دستمال کاغذی گذاشتم رو همدیگه زیرشم پلاستیک گذاشتم که پس نده🤣یسری یدونه گذاشته بودم تو کیف مدرسم داداشم دید این چیه، یهو از دهنم پرید گفتم تخته پاک کنه🤣حالا برای اینکه این نوار بهداشتی ساختگیم زود خراب نشه، هر دو دیقه یکبار دسشویی بودم،حالا داداشم شک کرده بود یسری پشت در دسشویی نشسته بود بعد من رفت تو نگو منم انگار خوب آب نریخته بودم، داداش بنده هم در مورد پرده شنیده بود ولی نمی‌دونست دخترا پریود میشن آخه اختلاف سنیمون 1/5ساله. خلاصه فک میکرد پردمو زدن🤣بعد کلی واسش قسم خوردم که دچار اسهال خونی شدم🤣🤣یوضعیتی

من اول دبیرستان بود خونه بودم خداروشکر رفتم دسشویی دیدم خون میاد ازم اومدم به مامانم گفتم لعنتی از همون اول هم دلدرد های وحشتناک داشتم😖😖 چون از همه دوستام دیر تر شده بودم برام وحشتناک نبود فقط دردامو یادمه

من فک‌کنم از همه دیر تر شدم یا دوم یا سوم دبیرستان بودم همه دوستام شده بودن همیشه تعریف میکردن زنگ ورزش کنار هم مینشستن برا هم میگفتن به منم میگفتن شدی منم از ترس‌که بهم بگن وای تو مشکل داری میگفتم آره شدم وای آنقدر شرم داشتم مادر و پدرم بدونن تو درد به خودم میپیچیدم ولی به کسی نمیگفتم

اصلا خاطره خوشی ندارم هعی مادرمم ی ادم خالی از احساس از شانس قشنگمم ن مدرسه ن کسی هیچکی نداشتم توضیح بده تو سن ۱۲ شدم و خودم بدون ب کسی بگم باهاش بدون ترس کنار اومدم الانم خودم ی دختر ناز توراه دارم انشاالله میخوام براش کم نزارم بهترین رفیق و بهترین مادربشم هیچوقت از جانب من ناراحت نباشه و حسرت ب دلش نمونه

من اولین کلاس سوم راهنمایی شدم تو مدرسه به دوستم گفتم من خونی شدم و کلی گریه کردم فقط میخواستم برم خونه دوستم گفت اشکال نداره پریود شدی چادر بپوش رفت به دبیر پرورشی گفت دبیر پرورشی هم به معاون گفت معاون هم به مدیر گفت کثافت مدیر مدرسه اجازه ندادبرم خونه چقدر گریه کردم به سرم زد فرار کنم از مدرسه خیلی شرمنده بودم زنگ زدن خواهرم برام پد و شورت آورده بود تو مدرسه باهم رفتیم منم انجامش دادم خیلی شرمنده بودم تا چند روز مدیر و معاون میدیدم فرار میکردم آخه معاونمون ازم پرسید اولین باره ته منم کلی گریه کردم ... وقتی رفتم خونه هیچچ کس باهم حرف نزد حتی به روم هم نیوردن انقد خجالت کشیدم و رفتم تو اتاق بیرون نیومدم تا خوابم برد فقط شنیدم که مادر و خواهرام کنار هم حرف میزدن ومیخندیدن هیچ وقت فراموش نمیکنم...فقط دوستم و یه مربی قران داشتم که همه چی رو بهم توضیح داد ازشون ممنونم

عزیزم خانومی بودخودشوهمیشه به نام مادرحمیدعزیزم معرفی میکردسر۸ تاخانم گهواره کلاه گذاشته بودمبلغ ۵ ملیون کلاه برداری کرده بود دیگه ازترسش گم شد وازدوباره بانام مادرحسین شروع کرده گفتم اطلاع رسانی کنم سرکسی کلاه نزاره

تابستونی قبل از اینکه برم کلاس پنجم پریود شده ام...از دختر دایی ام یه چیزهایی شنیده بودم.. نترسیدم ولی وقتی به مادرم گفتم؛؛؛خیلی تعجب کرد که چرا تو این سن کم پری شده ام..اصلا باور نمیکرد.. می‌گفت که حتما سخت افتادی و پرده ات پاره شده..یه خاطره بد دارم.. اومد و معاینه ام کرد😔...چقدر شرم و خجالت میکشیدم..از خودم هم بدم میومد که منی کاری نکردم چرا معاینه ام میکنه...

وای من وقتی پریود شدم خجالت میکشیدم به کسی بگم رفتم نواربهداشتی خریدم استفاده کردم بقیه اش بخاطراینکه کسی نبینه زیرباغ چال کردم توپلاستیک پریودبعدی رفتم درش بیارم دیدم آب گرفته آخه تابستون بود زیرزمینم گرمه اونجاخیس شده بودخراب بوداصلانمیشداستفاده کنی رفتم مغازه خریدم اونو دیگه لای رختخوابا قائم میکردم نمیدونم چرا خجالت میکشیدم جلوخانوادم

از قبل که بخوام پریود بشم داخل مدرسه برامون توضیح داده بودند
بعد مادرم هم بهم اطلاع داده بود که اگر همچنین چیزی دیدی نترس و به من بگو
یادم وقتی بهش گفتم سرم و بوسید و گفت مبارکت باشه خانم کوچولو خونمون
برام کادو خرید شام مورد علاقمو درست کرد و هر کاری و هر چیزی که نیاز بود بدونم و برام توضیح داد
از پدرم اطلاع ندارم میدونست یا نه چون حرمت بین دختر پدر خیلی بیشتر از این بود که بخواد به روم بیاره یا چیزی گفته بشه
کلا همه جای زندگیم مدیون مادرم هستم ودست بوس مهربونی هاشم

من خودم که خیلی میترسیدم فکر میکردم خیلی اشتباه که پریود شدم دخترم 12سالشه یه روز از مدرسه اومد گفت معلم مان گفته ماما ن هاتون یه هفته از ماه رمضون رو نمی تونن روزه بگیرن خواستم براش توضیح بدم گفت خودم میدونم نسل امروزی خیلی اطلاعات عمومی شون از ما بالا تره😂😂😂

آخی همه چی دورانی داره ها
من تو مدرسه همه دوستام شده بودن جز من و یکی از دوستام سوم راهنمایی بودم یادمه همیشه میموندم اذان میگف نماز میخوندم هل هلکی میرفتم آخ بعد ظهر بودم با اینکه از پری چیزایی میدیدم باز رفتم سرویس تا بیام وضو بگیرم دیدم لباس زیرم ی لکای قهوه ی داره گفتم خب خون نیس ک این حتما ترشحه منم زیادی ورجه وورجه کردم ک اینجوری آلوده است😄😄😄
نمازما خوندم رفتم مدرسه اومدم غروب دیدم هم بی حالم هم اون لکه خون شده و زیادتر ب مامانم ک عمرا نمیگفتم خجالت میکشیدم ب خواهرم نشون دادم الهی دورش بگردم طفلی الانم سر بچه هام کلی کمک میکنه
خواهرم منا بوسید گف عب نداره پری شدی و بزرگتر بهم یاد داد ک چیکار کنم و اینا
ولی من با اینکه از دوستام عقب مونده بودم خوشحال نشدم آخ بچگی خیلی بهتر بود😏😏

افتضاح تمام

اولین بار یادش بخیر.ولی دوست ندارم پریود بشم.وقتی باردار شدم کلی خوشحال شدم تا ۹ ماه خبری از پریود نیست.🤲

،من سال اول دبیرستان بود شدم چن روز بود زیر دلم بدجور درد میکرد بعدا ک نگاه کردم دیدم خون کمرنگی رو شلوارامه
ب خواهرم گفتم ب مادرم روم نشد بگم قایم میکردم ازش
مثل زایمان درد داشتم هرسری پیش همه میگفتم معدم درد میکنه
وای یادم میفته گریم میگیره چرا من فقط ازبینتون دردام زیاد بود خبری از پد نبود
کهنه میزاشتیم بعدها خواهر بزرگم ک عروسی کرده بود برام پد گرفت

سلام خانوما بچم آبریزش داره چی بهش بدم

بچه ها جریان سیلیی چیه

منم دفعه اول خون دیدم گریه میکردم فکرکردم ی مریضی خاصی گرفتم اومدم به مامانم گفتم مامانم گفت طبیعیه بنظرمن بچهابه ی سنی میرسن بایدبراشون توضیح بدی من اگه توفیق داشتم وخدادراینده بهم دختردادحتمابراش توضیح میدم

من ۱۵سالم بود شدم مامانم انقد خوشحال شد که نگو من نمیدونستم ولی یه دکتری بهش گفته بود اگه تا ۱۵سالگی پریود نشه دیگه نمیشه و بعدها بچه دارم نخواهد شد اما به من نگفته بود بعدشم یادم داد همه چیو تند تند آخه داشتم میرفتم مدرسه

من سیلی که خوردم ازخالم یادمه فقط 😂😂می‌گفت قشنگ میشی 😂😂

دوستان یکی هست به نام مامان حسین کلاه برداربزرگ گهوارست قبلابانام مامان حمیدمیامدپدرسگ بی پدرومادر وازکلاه برداری جدیدشروع کرده اصلا این بچه نداره میاد چرط به مردم تحویل میده ماه قبل ازخیلی ازبنده خداهای مادرای گهواره کلاه برداری کرده بوداعتمادنکنید آدم تصدق بچشم بخوادکمک کنه دوروبرش زیادریخته به فضای مجازی اعتمادنکنید

سلام ممانت خوبین.... بچم آبریزش داره چی بهش بدم...

😅😅اولین بار شدم جیغم رفت بود هوا مامانم صدا کردم گفتم خون دیدم دارم میمرم مامانم میگه ساکت شو عیب جلوی بابات همه ما میشم چیزی نیست

مامان حسین همون مامان حمیدهست ۱ ماه پیش کلاه برداری بزرگی گهواره کردویه مدت فراری بودلطفاخانوما این دسته ادماروداخل گهواره حرفای مسخرشون به چشمتون میخوره سریع ردکنین کلاه برداری زیادشده

نه مامان محمد مهدی جان یادم نیست اون موقع قدم چند بود ولی دیگه تا دبیرستانم بیشتر قدم بلند نشد و همون ۱۶۴ شد قدم .

من که انقدر بدن میاد حاضرم یه کلیمو بدم دیگه نشم الآنم هستم حالم بهم میخوره

دقیقا

من کلاس سوم راهنمایی بودم تابستون بود یه خاله مجرد داشتم که با داییم اینا زندگی میکرد شب قبلش اومدن خونمون وقتی داشتن میرفتن منو با خودشون میخواستن ببرن هی مامانم مخالفت میکرد منم گییییر داده بودم که میخوام برم
شب رفتم و پریود شدن همانا تمام لحاف و تشکشونو کثیف کردم بیچاره خالم همه رو شست و برام توضیح داد که پریود شدن چطوریه و میگفت روزاشو یادت باشه ماه بعد هم تو همون حدودا پریود میشی خواستی پدو عوض کنی لای روزنامه بپیچ بزار تو سطل زباله
شلوار بپوش خودتو گرم نگه دار
خلاصه کلی راهنماییم کرد خدا خیرش بده وگرنه مامان من که حوصله این حرفا رو نداشت بدش میومد پریود میشدیم

من شب عاشورای سال ۸۲رفتم خونه مامان بزرگم که مثلا با دایی و خاله و‌پسرخاله و... باشم خوابیدم صبح زود بیدار شدم حس کردم خیسم رفتن دسشویی دیدم خونه با اینکه قبلن مامانم گفته بود ولی ترسیدم انقدر هول کردم ک بعدم سریع به داییم اصرار می کردم تورو خدا منو ببر خونمون تا مامانمو تو کوچمون دیدم قبل از خونه بعش گفتم رفایم خونه مامانم گفت مبارکه چشاش اشکی بود بعدم یه دونه سیلی زد و کلی هوامو داشتتتت بغلم کرد 😘😘

من خیلی ترسیدم وخجالت میکشیدم به مامانم بگم بعد گفتن مامانم خوشحال شد برام دعا کرد گفت دخترم بزرگ شده خانوم شده اینا بعد نوار داد بهم طرز گذاشتنش رو یادم داد بهم ۰۰۰ماشاالله به امروزی ها هرچی میدونن من که هیچی نمیدونستم😂

من تو روز عید قوربون پریود شدم فکرشو کنید😂 بعد ک ب مامانم گفنم خیلی شیک و مجلسی اول گف مبارکع عزیزم بعد یع دونه تمیز سیلی زد ب صورتم 😑

هیچی گفتن خب چیزی نیست برو نواربهداشتی تو کمده بزار
مراقب باشی بابات نبینه زشته تموم شد برو حموم غسل کن

من اول یا دوم راهنمایی بودیم از مشهد اومده بودیم که تجربش کردم اصلا یادم نمیاد هیچی دیگه الان دخترم ده سالشه وهنوز واسش توضیح ندادم نمیدونم چطوری بگم و از کجا شروع کنم

والا

من دوازده سالم بود هشت مرداد ، ساعت پنج بعد از ظهر داشتیم فوتبالیست ها میدیدیم با داداشم ، احساس کردم زیر دلم درد میکنه چون مربی بهداشت مدرسه دو سال قبل بهمون آموزش داده بود همه چی رو مشکوک شدم بخودم سریع رفتم دستشویی فهمیدم پری شدم ، اومدم بیرون کلی ایندست اوندست کردم تا آخرش با کلی خجالت به مامانم گفتم مامانم خندید و باخجالت گفت مبارکه دیگه خانوم شدی ، بهم نوار داد و میخواست بهم یاد بده چجوری بذارم ک گفتم بهمون مدرسه یاد دادن همه چیو . بعد برام عصرونه نیمرو زد که جون بگیرم و هر روز برام شیرکاکائو گرم با زرده تخم مرغ درست میکرد .. چقدر کاراگاه بازی درمیاوردم تا نوارو از کشو بردارم و قایم کنم لای لباسام تا برسم دستشویی کلی خجالت میکشیدم داداشام بفهمن زیاد جلوشون آفتابی نمیشدم تو اون دوران تا از پف شلوارم متوجه نشن اخه داداش کوچیکم همسنم بود و خیلی فوضول بود

من نمیدونستم مامانم ترسوندم کلی گریه کردم

من تازه رفته بودم کلاس اول راهنمایی اولین هفته شروع سال جدید بود ۱۱ ساله بودم . سر کلاس حس کرذم لباسم خیس شد . رفتم سرویس لهداشتی دیذم لباس زیرم خونی . رفتم به مدیر مدرسه گفتم و گفت برو خونتون . اومدم به مامانم گفتم بهم پد بهداشتی داد گذاشتم . البته اینم بگم من از قبل میدونسنم پریودی چیه مامانم توضیح داده بود ک یک وقت دیدم نترسم .

۱۰ سالم بود عمه ام که تحجب کرده بودو به همه میگفت میخندید منم فک میکردم کار بدییه چون نمیدونستم پریودی چیه همه میگفتن کوچیکی و اینت ازم میپرسیدن که شدی از تر میگفتم نه

واای چرا مامانا سیلی میزدن؟؟؟😑😐

من که خیلی ترسیدم وقتی به مامانم گفتم خوشحال شدو یه به رسم عادت شون یع چی زیر لباسم شکوند

یه سوال چرا میزنن تو کوش وقت پریودی

خوب نبود خاطرمم ‌ . همش در حال پنهان کاری...

من ۱۱ سالم بود پریود شدم نصف شب بود رفتم دستشویی دستمم خونی شد بردم به مامانمم نشون دادم گفت پریود شدی😳 هرچی گشت نوار بهداشتی پیدا نکرد از خونه خونمون داهات بود مغازه ها باز نبودن دستمال داد گذاشتم خیلی حس بدی بود تا صبح خوابم نبرد😬

منم ۱۱سالم بودوازقبل میدونستم دختراپریودمیشن یعنی مامانم برام تعریف کرده بودویکم چون دفعه اولم بودترسیده بودم ولی رفتم به مامانم گفتم بعدبهم نواربهداشتی داد

زمانی ک عادت ماهانه شدم دقیق قبل اعتکاف بود قرار بود برای اعتکاف با دوستام بریم مسجد و روزه بگیریم ولی از شانس گندم روز قبلش عادت شدم ظهرش از مدرسه اومدم رفتم دستشویی دیدم ک اوضاع خیط شده و دیگ ب مامانم گفتم و اونم بهم پد داد

من ۱۲سالگی پریود شدم عمه ام هم خونمون بود خیلی خوشحال شد و زنگ زد به همه خبر داد و همه زنگ زدن تبریک گفتن😄 ،البته خودم از قبل میدونستم پریود میشن دخترا و به بابام گفته بودم برام چند بسته نواربهداشتی خریده بود ولی خوب تا اون موقع حسش نکرده بودم و خیلی درد داشتم و همش دلدرد داشتم میرفتم دستشویی فکر میکردم پی پی دارم

سلام منم تا به مامانم گفتم پریود شدم یکی یواش زد تو گوشم البته با لبخند اما من ترسیدم گفتم لبخند یه لب میزنی منو بعد برام توضیح داد سریع برام نوار بهداشتی گرفت اما انقدر من درد داشتم همه میفهمیدن حتی بابام خیلی هوامو داشتن اما هنوز با وجود دو فرزند از قبل پریودی درد و عصبی بودنم شروع میشه تا خودش تشریف بیاره دوره ی سختی.

منم راهنمایی بودم که شدم ولی مامانم رفتار بدی باهام نداشت رفتم دستشویی آمدم بهش گفتم اونم بهم پد داد گفت دیگه از این ماه هر ماه میشی و مواظب باش ولی به دخترم بیشتر آگاهی میدم و پدرشم اینقدر بهش عشق میده که هیچ وقت نترسه و کنارش باشه

من ۱۵سالم بود شدم.خالم قبلش با کلی خجالت بهم گفته بود ولی من همیشه فکر میکردم که(معذرت میخوام)از جای پی‌پی میاد بیرون برا همین متوجه نشدم پریوده.ترسیدم به مامانم گفتم اونم سیلی زد و با خنده گفت مبارکه پریود شدی.حس سیلی خیلی بد بود هر چقدر هم مامانم توضیح داد و توجیه کرد حسم بهتر نشد.من به دخترم اولا خیلی عادی کامل توضیح میدم بعد عمرا سیلی بزنم بغلش میکنم بوسش میکنم

من كلاس سوم راهنمايي بودم خون ديدم زنگ زدم ب مغازه بابام وقتي اومد برام نوار بهداشتي هم گرفته بود
مامانمم برام چايي نبات داد
خيلي اوكي ايم
خيلي 🤣🤣🤣

من یادمه خیلی دیرپریودشدم همه همکلاسیام شده بودن جزمن،چندبارمامانم بردم دکترزنان میگفتن طبیعیه چون توپسربزرگ شده حالاتش مثله پسراس،کلاس نهم بودم شدم چون ازقبل میدونستم ترسی نداشتم فقط خیلی دردداشتم وجالب اینکه من همش استرس داشتم که داداشام متوجه نشن خجالت میکشیدم

من اولین بار دوران راهنمایی اول راهنمایی توی مدرسه همه سرصف داشتن می‌خندیدن معلم هم نوار بهداشتی داشت به همه توضیح میداد من هیچی نمی‌فهمیدم عین گیجا تااینکه مامانم اومدم خونه بهم توضیح داد

من اول دبیرستان بودمو همه چیو میدونسم برای بار اول ک شدم ن ترسیدم ن شوک شدم چون سوپر مارکتم داشیم دسترسی راحت ب نوار داشتم خلاصه بعد چندماه مادرم متوجه و شدو من خجالت میکشیدم بهش بگم بهم گفتو بعد دیگه عادی شد برام تجربه بدی نداشتم

یادش بخیر...سوم راهنمایی بودم صبح بیدار شدم برم مدرسه.. رفتم دستشویی متوجه شدم و به مامانم گفتم یکی اروم زد در گوشم.. برام نوار گذاشت و اجازه نمیداد تو اون یک هفته کار کنم همش میگفت استراحت کن

من از اولین پریودم خاطره ی خیلی بدی دارم..
دخترم که بزرگ بشه نمیذارم
ترس و استرسی که من تو اون دوران تجربه کردم
اونم تجربه کنه..
آگه خدا بخواد و عمری باشه، براش یه دوست واقعی میشم.

من 9سالم بود چیز زیادی یادم نیست وقت یادم در آن دوران خواهرم به دنیا آمده بود ومن با مامانم خیلی راحت بودم ویادم مامان توحمام داشت کهنه خواهرم می شست و من در آن حال به اون گفتم اون گفت عزیزم نترس وتا مدتها یادم کهنه استفاده می کردم نمی دانم یادم نیست آن زمان نوار بهداشتی بود یانبودچون توهمان دوره ها دخترعمو که ازمن دوسال بزرگتر بود پنبه دستمال کاغذی استفاده می کرد خاطرات گذشته یادم افتاد.

من اولین بارکلاس هشتم بودم که پریودشدم مسابقه داشتیم کلاس ورزش انقددویدم پریودشدم اولش ترسیدم بعدش دوستام توضیح دادن گفتن نترس بعدبچه هاهمش برام‌خوراکی اوردن دادن معاون مدرسمونم فهمیده بود😁😁بهم شیرینی میدادک بزرگ شدی اومدم خونه گفتم مامان پریودشدم بهم گفتم چکارابایدبکنم ولی روزای اول واقعاسخت بودبرامنی ک وقتی میخابیدم پاهامو۱۸۰درجه بازمیکردم ازترسم وقتی پریودمیشدم باشال پاهامومیبستم😄😄خداروشکراون مراحلم سپری شد

سلام خانم هاقدو وزن بچه هاتون چقده

‏‪

من دوم راهنمایی بودم ۱۲سالم بود
چون از خیلی قبل‌تر خواهرم راجع به پریود برام توضیح داده بود میدونستم پریود چ پروسه ای هستش
اولین بار تو سالن ورزشی بودیم با همکلاسیام ک پریود شدم کاملا ریلکس رفتم دنبال پد گشتم از همکلاسیام😐😂از شانسم فقط من پریود شده بودم و هییییچکدوم پد نداشتن
برگشتم خونه هم مامانم برام پد خرید و راهنماییم کرد چجوری استفاده کنم و گفت از پدرت پنهان کن و نزار کسی بدونه و......

من اول راهنمایی بودم هیچی از پریود نمیدونستم اولین باری که شدم عید فطر بود خیلی ترسیدم تو دسشویی دیدم لامصب تند تند میچکید فکر کردم دارم میمیرم زود رفتم لباس دادش کو چولومو گذاشتم تو شرتم درد عجیبی داشتم زانو هامو حس نمیکردم اصن افسردگی گرفتم خیلی روزای بدی بود دخترم ۱۰ سالشه همه چیو براش تو ضیح دادم

کلاس پنجم تو مدرسه برامون توضیح دادن من تئوری میدونستم
کلاس دوم راهنمایی مهمانی داشتم با بچه ها توی حیاط بازی میکردم رفتم دسشویی دیدم خون اومده فکر کردم تو بازی اسیب دیدم وحشت کردم مامانمو صدا زدم مامانم گفت چیزی نیست پربود شدی رفتیم خونه لباس عوض کردم برام توضیح داد برگشتیم مهمانی ولی پنگوئنی راه میرفتم میترسیدم 🤣 از همه جذاب تر این بود من بعد پریودی رفتم این اطلاعات بدست امده رو برای پسر عمه دو سال از خودم کوچیکتر توضیح دادم که پریود شد اونم در جریان باشه 🤣

نمی‌دونم چرا من خاطره خوبی ندارم . کلاس دوم راهنمایی بودم تابستون بود رفتم دستشویی دیدم شورتم قرمزه . من حتی از عادت ماهانه هیچ اطلاعی نداشتم نه مادرم چیزی می‌گفت نه مدرسه . کلا اصلا نمی‌دونستم همیچین چیزی هم هست رفتم حموم با ترس و لرز مامانمو صدا زدم که همچین شدم اونم با یه نگاه بد گفت خاک تو سرت عادت شدی . از اونجا تنفر من از خودم و شرایطم شروع شد می‌گفت یه جوری لباس بپوش که رد نوار بهداشتی ت دیده نشه بابات نفهمه که دخترش مریض شده شبا از خودم بدم میومد حس کثیفی داشتم مامانم میگفت آب دستت نجس نریزه تو خونه موهاتو تو خونه شانه نزن عرق تن ت نجس بابات نماز میخونه فرشا رو کثیف نکنی هیچکس نباید بدونه که تو مریض شدی . غذا میپختم می‌گفت برکت نداره حوله برمیداشتم می‌گفت آب تن ت یا دستت خورده ناپاک شده 😔😔😔😔😔

هر مادری که دختر داره وقتی دخترش به سن تکلیف رسید باید درمورد پریودی باهاش صحبت کنه باید تمام اطلاعات لازم بهش بگه اینجور بچه وقتی پریود بشه نمیترسه با آگاهی کامل میدونه چه کاری انجام بده . خلاصه مادر باید دوست دختر باشه و درمورد یک سری مسائل با دخترش حرف بزنه تا دخترم وقتی مشکلی براش پیش اومد نترسه و سریع با مادرش در میون بزاره

من کلاس ششم پریود شدم تو مدرسه بودم یهو دل درد کمر درد شدید گرفتم معلممون زنگ زد مامانم اومد دنبالم تو خونه برام چایی نبات دم کرد بهم نوار داد و بهم گفت از امروز به بعد باید بیشتر بهداشت فردی تو رعایت کنی و زود زود نوارتو عوض کنی. بعدشم تا دو روز مدرسه نرفتم چون دل درد شدید داشتم

منم اولین بار که پریود شدم ظهر تابستان بود قشنگ خوابیده بودم دستشویم گرفت بیدار شدم وقتی دسشویی کردم خون دیدم ترسیدم و گریه کردم میدونستم پریود شدم اما از این موضوع میترسیدم
تا اینکه به مامان و ابجیم گفتم ابجیم از خودم بزرگتر بود راهنماییم کرد و گفت نوار بزار
کل شب از ترس اینکه خونم نریزه رو کمر دراز کشیده بودم و تکون نمیخورم ابجیم گفت تکونم بخوری ایرادی نداره
ولی مامانم چیزی نگفت چیزی ازش یادم نمیاد 😶

سلام ما مانا

من کلاس هفتم شدم خیلی خوشم میومد ببینم پریودی چطوره رفتم توالت فهمیدم و خواهرم رو صدا کردم بهش گفتم دخترم که بزرگ شه و عقلش برسه براش میگم که پریودی چیه تا هیچوقت نترسه

دخترمنم همین چندروز پیش تجربه اولش بود ازقبل بهش گفته بودم که نترسه ولی خیلی ناراحت بود همش غرمیزد که چیه ولی بهش بغلش کردم وبوسیدمش وگفتم نشانه سلامتی بدنه خوشحالم که بزرگ شدی عزیزم

آخی... چقدر عجیبه برام ک بعضیا هیچی نمیدونستن! و ترسیدن و اذیت شدن☹
من اینقدر برام عادی بود ک اصلا یادم نیست... فقط فکر میکنم مامانم توضیح داده بودن برام از چند سال قبلش.
خیلی راحت بود برام
البته اصلا دوست نداشتم بابام متوجه شن. و ب نطرم کار درستی هست... دختر باید باحیا باشه.
اینکه جاار بزنی پریودی خیلی زشته ب نظرم
درسته ک طبیعی هست و خدا اینجور زن رو خلق کرده ولی دلیل نداره آقایون متوجه شن... بابا و داداش منظورمه
حتی ماه رمضونها اگر مامانم سحر صدام نمیکرد ناراحت میشدم... میگفتم صدام کن... دوس ندارم بابا متوجه شه ک الان پریودم.
بعد یواشکی ناهار میخوردم...
خلاصه ک از کودکی میدونستم و حتی شک میکردم ب خودم🤪 هر از گاهی فکر میکردم ازم خون اومده😅😁

آذر ماه، کلاس پنجم بودم.روز جمعه بود. صبح از خواب بلند شدم رفتم دستشویی دیدم شرتم خونیه خیییییلی ترسیدم چون اصلا تابحال راجع بهش نشنیده بودم کسی هم بهم چیزی نگفته بود.رفتم حموم به هوای اینکه بعدش بهتر میشم.اومدم دباره نگاه کردم دیدم شرتم بیشتر خونیه. به مامانم گفتم با کلی گریه اونم یکی زد تو صورتم و برام توضیح داد که قضیه چیه.منم بعد فهمیدم موضوع کلی گریه کردم که چرا من باید هر ماه تا آخر عمرم یه هفته اینجوری باشم.ولی در کل شاید جز محدود زنایی باشم که پریودم رو دوست دارم.این جزئی از زنانگی منه و من واقعا این دوران رو دوست دارم.

اینکه توی مدرسه درمورد پریود صحبت کنن خیلی بهتره
من تجربه بدی نداشتم خواهرم فهمید و بهم توضیح داد

من سوم دبستان بودم تو مدرسه همه ی بچه هارو جمع کرده بودن واسه نماز بعد معلم پرورشی گفت بچه ها بعضی موقع ها که از بدنمون خون میاد ما نمیتونیم نماز بخونیم چند روز بعدش من دستمو تو خونه بریدم مامانم سرنماز بود بهش گفتم مامان تو بخون منم دعا کن من نمیتونم امروز نماز بخونم🤣گفت چرا؟گفتم دستم خون اومده بعدش حرف معلم پرورشی رو تعریف کردم🤣.خندید گف نه بابا اون یه چیز دیگه رو میگف بیا برات توضیح بدم کامل برام توضیح داد و من اولین بار که پریود شدم اول راهنمایب بودم و همم دوران عقد آبجی بزرگم بود خونمون پر مهمون بود رفتم تو یه اتاق به مامان گفتم فک کنم پریود شدم مامانم بغلم کرد بوسم کرد گف خیلی خوشحال شدم خداروشکر بعد لباسامو عوض کردم نوار گذاشتن و اینا رو یادم داد.قوربون مامان آگاهم برم منننن😍

من اولش که پریود شدم اول راهنمایی بود خواهر بزرگم پریود شده بود درد داشت بابونه گرم کرده بود بخوره ما شبا تو ایون می خوابیدیم رفتم دستشویی بیام بخوابم که دیدم ازم خون میره رفتم به خواهرم گفتم منم همون جوری که تو شدی شدم 😁حالا چه کار کنم گفت عزیزم خوب میشی موقته چند روز ادامه داره بعد بند میاد تا ماه اینده عادیه و من آروم شدم بهم نوار بهداشتی داد بابونه زعفرون داد وای چقدر زود گذشت الان ۳۷ سالمه دیگه

منم دوم راهنمایی تو مدرسه شدم درد بدی داشتم رفتم سرویس بهداشتی وقتی خون دیدم شکه شدم نمیدونستم ب کی بگم یا چی بگم رفتم خونه با کلی ترس ب مامانم گفتم مامانمم بدتر ترسوندم بعد گفت پریوده .خیلی حس و دوران گوهی بود . هنوز ک هنوزه ب مامانم گلایه میکنم میگمش من دختر بودم باید مادرم این چیزا رو راهنماییم میکرد چرا هیچ وقت در موردش باهام صحبت نکردی یا ترسوندیم گفت فک میکردم خودت بزرگ میشی میفهمی. خلاصه دختر داشته باشم از همون دوران ابتدایی ک بدونم عقلش میرسه خیلی چیزا رو براش روشن میکنم

اینجاست که نقش مدرسه خیلی مهمه.من پنجم دبستان بودم معلم بهداشت اومد به کلاسمون توضیح داد.اول راهنمایی پریود شدم خودم رفتم نوار بهداشتی برداشتم کارم که تموم شد به مامانم گفتم.بنده خدا هول کرده بود داشت بهم توضیح میداد چجوری نوارو بذارم.گفتم گذاشتم هنگ کرد.هنوزم که هنوزه دعا میکنه به جون اون معلم بهداشت.

خانما تو رو خدا یکی راهنمایی کنه چکار کنم ک شیرم سریع قطع بشه .میخوام دخترم از شیر بگیرم . وقتی به دنیا اومده بود زردی داشت تا چند روز ندامش تب و لرز کردم میترسم دوباره اینجور بشم

من دوم راهنمایی بودم ک شدم بدترین روزای زندگیم بود تا س سال ب هیشگی نگفتم تب لرز کردم افسردگی گرفتم خیلی بد بود تا اینکه اول دبیرستان بودم شلوارم خونی شده بود مامانم فهمید

سلام

سلام مامانا.من لباس پسرانه از ۲ تا ۹ سال دارم.تو تاپیکم گزاشتم ممنون میشم بهم اعتماد کنین.احتیاج دارم به این کار

یادم نمیاد😁

خیلی حس بدی داشتم.

نه رسمشون بوده منم تا زدن شروع به گریه کردم بد ماچ بوسه و ولی خیلی بد بود درد شدید ای وای خدا یادم انداختن خدا بهم دختر نداد که تجربه بکنم

منم تو ماه رمضون بود کلاس دوم راهنمایی بودم و ۸ روز روزه بودم تومدرسه شدم رفتم خونه وقتی خون دیدم همون در دستشویی آجیمو صدا زدم کفتم بهش اونم بهم گفت که چیکار کنم ولی بدترین روزای عمرم بود اون دوران هرچند الان هم هست اصلا از پریودی خوشم نمیاد قربون خدا برم که هرچه عذاب واسه زن

چقد دخترا سن کم پریود میشدن

هیچی

من اولین باری که شدم اول راهنمای بودم صب تابستون ازخواب بیدارشدن داداشام هنوزخواب بودن رفتم سریع حموم فک میکردن خونش بندمیادیادمه تومدرسه ازترسی دوستام متوجه نشن الکی وضومیکرفتم پشت سرشون نمازمیخوندم خلاصه نزاشتم حتی مادرم بفهمه خیلی روزای گندی بودخجالت میکشیدم

من مامانم بوسم کرد گفت خانم شدنت مبارک دختر خوشگلم😍🥰اما من گریه میکردم

من سوم راهنمایی بودم پریود شدم به مامانم بادم نیس چجوری گفتم یه چیزایی برام توضیح داد ولی یادمه فرداش مامانم سرکار بود نوارم تموم شده بود قایمکی رفتم از سوپری کوچه خریدم مادربزرگم ک خونمون بود اومد دنبالم تو کوچه گفت چیه دستت کجا بودی پلاستیکش مشکی بود از ترس و خجالتم گفتم این آشغال و اوردم بزارم کوچه، انداختمش رفتم خونه بعدش مث اینکه شک کرده بود باز کرده و دیده و برا مامانم گفته بود

دایی مامانم مرده بود ماهم خونه مادربزرگم بودیم مهمون هم داشتن شب شد همه خابیدیم شانس منم زیرم تشک سفید بود صب شده بود دیدم خاله هامو مامانم بالاسرمن خودم از پریود یه چیزایی میدونستم پاشدم رفتم لباسامو عوض کردم و نوار بهداشتی مامانم داد و گزاشتم 😄

من ۱۲ سالم بود که پریود شدم از یک جای بلندی پریدم که زن همسایه بهم گفت نپر برای دخترا خطرناکه وقتی رفتم دستشویی دیدم خون اومده خیلی ترسیدم اینقدر گریه کردم که همه دورم جمع شده بود بعد خواهربزرگم اومد منو دلداری داد و من خاطراتی نسبتا سختی داشتم

راستش من ده سالگی شدم وحشت زده مهمان داشتیم بد خالم متوجه شدبهم گفت بیا لباسم عوض کردن لباس زیر برام گرفتن اونشب جش عقد خالم بوده بد هم از خاله وخواهرم سلی محکمی خوردم که باسلی صورت مون سرخ میکنیم یه چیزی تو این مایه ها 😄😄😄😄😄

من اولین پریودم یادمه رفتم دستشویی و با یه صحنه ی بدی مواجه شدم که از ترس زبونم بند اومده بود به هیچکسم چیزی نگفتم آخر سر از بس تو فکر بودم خواهر بزرگم ازم پرسید چی شده منم حرفی نزدم باهاش راحت نبودم اما وقتی با خواهر وسطیم تنها شدیم مشکلمو گفتم و اون گفت نترس چیزی نیست این عادیه و تو داری بزرگ میشی بعد به خواهر بزرگم گفت و خواهرم منو برد حموم و بهم یاد داد که چیکار باید بکنم من کوچیک بودم که پریود شدم و اصلا نمی‌دونستم چیه ولی خواهرام خیلی کمکم کردن ودلداریم میدادن اما با مادرم راحت نبودم و میترسیدم دعوام کنه😁

هیچ سلی محکم زدن رسمشون بوده 🤣🤣🤣😂😂😊

منی ک حس میکردم پریود شدی بزرگ شدی 😄 ۱۴ سالگی دقیقا امتحانات پایان ترم و روز زن 🤦🏻‍♀️

من پنجم بودم که پریود شدم یه چیزایی میدونستم اما بازم شوکه شدم و ترسیدم روزای بدی رو گذروندم با مادرم و خواهرام راحت نبود چیزی نگفتم بهشون فقط با چند تکه پارچه خودمو نگه میداشتم تا ۱سال از پارچه استفاده میکردم
هیچ وقت اون دوران رو دوس نداشتم
یه روز اگه دختر دار شدم باهش دوست میشم و همه چی رو میگم بهش براش جشن میگیرم که بهترین روزای زندگیش باشه

من هیچ کس برام راجب پریودی توضیح نداده بود. هیچ کس باهام حرف نزددربارش
ولی یه روز که دیدم لباسم خونی شده خودم فهمیدم که منم پریود شدم.رفتم به مامانم گفتم و اون بهم پد داد اما بازم بهم نگفت چیکار کنم دردم کم بشه و پد بهداشتی روچطوری استفاده کنم. و همینجور خنگول مانند گذردندم تا به مرور دیگه از پسش براومدم

😂😂😂😂😂

و مني که هیچی یادم نیست😢

من ۱۴سالگی پریود شدم ازینکه هرکی میپرسید از خواهر یا مادرم که فلانی پریود هم میشه یانه میخاستم سرشو ببرم😂😂😂😂 خدامیدونه چقد لعنت میکردم خودمو اونارو خخخ بعد هم که پریود شدم دیگه بدتر خجالت میکشیدم میخاستم برم زیر زمین

اولین باری که پریود شدم روز خاکسپاری برادر بزرگم بود از شدت ناراحتی پریود شدم، داشتم گریه میکردم احساس کردم خیس شدم دست زدم دیدم خونه، قلبم ریخت، اصلا نمیدونستم پریود چیه ،تا چند سال مادرم نفهمید که من پریود میشم، همیشه خجالت میکشیدم کسی بفهمه

سلام من ۴ روز از موعد گذشت کی بی بی چک بزنم اخه هرچی اوردم منفی در اومد امروز هم یکی اوردم بازم منفی در اومد🥴

سلام
برای من خیلی سخت بود، اولین بار که پریود شدم یه هفته ای بود که خونه مادربزرگم بودم، درد داشتم و حدس زدم پریود شدم اما روم نشد به خاله هام بگم و یک هفته رو بدون پد با گذاشتن پارچه و تعویض اون سر کردم، واقعا سخت بود، ماه دوم که عادت شدم به مامانم گفتم و مامانم بهم پد داد اما خوشحال نبود و یه جورایی حالت اکراه داشت.
چه روزهایی بود !

منم قشنگ یادمه یه خواهر بزرگتر از خودم داشتم یه سال فرقمون بود بعد اون پری نشده بود من اول شدم چون من از اون درشتر بودم خواهرم ریزه بود یه چیزای میدونستم به مامانم گفتم اونم گفت پارچه بزار منم خودم رفتم نیم متر پارچه قیچی زدم گڌاشتم بعد هی گشاد گشاد راه می رفتم 😃😃😃

من انقدر تجربه بدی دارم در حدی که وقتی پریود میشدم دوست داشتم خودمو بکشم.فرهنگ سازی نشده.با مادرو خواهرا راحت نبودم.
ب سختی روزای پریودی رو گذروندم.حتی الانم راحت نیستم.

من با وجودی که اصلا نمی دونستم پریودی چیه ولی اتفاق ناخوشایندی برام نبود. یازده سالم بود، داشتم تو خونه راه می رفتم که بابام دید پشتم خونیه، فکر کرد اتفاقی برام افتاده، مامانمو خبرکرد. دو نفری فهمیدن من پریود شدم. بابام سریع رفت نوار بهداشتی برام خرید. مامانم هم تو این مدت برام توضیح داد پریود شدم و بالاخره بزرگ شدم و چون تو این مدت بدنم ضعیف میشه لازم نیست نماز بخونم و باید کمرم رو گرم نگه دارم. بابام که اومد، مامانم لباس زیرم رو برام درست کرد و بهم داد. شب هم تو حیاط جیگر به سیخ کشیدیم و فرداش مامانم به قول داداش کوچیکم کیک پریودی آبجی رو درست کرد.

۱۲ سالم بود اول بهم یاد داد بعد رفت بازار واسم ساعت خرید تا منو خوشحال کنه چون من از اون اتاق مضطرب بودم

منم ۱۳سال داشتم پریودشدم من هم دوخواهربزرگ تر داشتم همه چی رو می دانستم

من اولین بار ک پریود شدم ۱۳ سالم بود اون موقع خیلی ترسیدم و گریه کردم البته میدونستم همچین چیزی وجود داره ولی من فک میکردم اون هایی ک ازدواج کردن و بچه میارن پریود میشن خیلی ناراحت بودم خیلی ینی اون روز رو یادم میاد هنوزم ب خاطر خنگیم انقد میخندم تا دو روز با شستن یه سره دسشویی رفتن سر کردم فک میکردم اگه بگم مامانم منو دعوا میکنه خیلی هم درد داشتم تا روز بعدش دختر خاله آن میاد منو میبینه منم بهش میگم ک اینجوری هستم ولی بخدا من کاری نکردم خخخ دختر خاله ام بهم توضیح میده ک این خیلی طبعی هست و همه اینجوری میشن بعدش ب مامانم میگه مامانم بهم پد میده وقتی استفاده کردم رو تخت دراز کشیدم قشنگ یادمه چقد راحت شدم خوابم برد

داشتم کتابای اول راهنمایی مو با خواهرم جلد میکردیم پریود شدم به خواهرم گفتم ک من پریود شدم خواهرم۱۵ماه ازمن بزرگتر و من راحت بودم باخواهرم به مامانم گفت برام پد اورد جالب بود برام ازخجالتم ب مامانم گفتم خودم یاد دارم و مامانم گفت خجالت نداره و دیگه چیزی نگفت تا من بیستر خجالت نکشم

من کلی گریه کردم قبلش برام تعریف کرده بودن دختر باید زود عروس بشه که خونه شوهر پریود بشه دختری که تو خونه پدرش پریود بشه فرشته ها پدرو مادرشو لعنت میکنن منم خنگ اولین که شدم کلی گریه کردم که چرا زود شدم چرا قبلش ازدواج نکردم😅

دوستان صندل مکرومه دوتا مونده سایز۴۰حراج خورده ب مناسبت روز دختر زیر ۲۰۰هرکی دوتا ببره ارسال رایگان

من دوم راهنمایی بودم. ناهار سوسیس داشتیم. هم مامانم هم مدرسه بهم گفته بودن. اما بازم خیلی ترسیدم. به مامان گفتم بهم پد داد و خندید گف مبارکه بزرگ شدی. تو مدرسه بچه‌ها میگفتن رسمه باید بزنن تو گوش دختر خوشگل شه. مامانم اصلا دنبال این چرت‌و‌پرتا نبود. خودم گفتم وای نکنه باید بزنه؟ رفتم جلو آینه دو‌سه‌تا چک به خودم زدم😂😂

من اول به خواهرم گفتم رفت به مامانم گفت ...بعدش خواهرم کلی بهم آموزش داد

من 9 سالم که بود مامانم دربارش بهم گفته بود، تو مدرسه هم مشاورمون برامون توضیح داده بود،
اولین باری که پریود شدم مامانم خیلی دعوام کرد و از جنس دختر بد گفت هیچ وقت یادم نمیره بعدم ی شورت بهداشتی مال خودش بهم داد از اونای ک دوتا بند داره، نوار بهداشتیم داد، ی بار رفتم سر کمدش نوار بردارم کلی دعوا کرد، منم دیگه از اون ب بعد بهشم نگفتم همیشه خودم شرت میخریدم با دو بسته نوار، خیلی وقتا مامانم نوارای منو بر میداشت، خواهرم که پریود شد خودم براش شرت و نوار خریدم دلم نمیخواس مث من باشه مامانم دعواش کنه،،، ولی ی روزی خودم دختر داشته باشم نمیزارم ایقد زجر بکشه

من وقتی تازه پریود شده بودم شب قبلش مامانم در موردش حرف زده بود با خواهرام همیشه دوست داشتم بدونم آدم چه جوری پریود میشه اصلاً خون از کجا میاد فقط میدونستم پریود میشم و نمیدونستم چه جوریه صبح همون روز پریود شدم یه پارچه تقریباً نیم متری رو گرفتم گذاشتم 😂 بعد موقع راه رفتن گشاد گشاد راه میرفتم همش کلاس هفتم بودم دوازده سالم بود بعد از پله هایی مدرسه نمیدوییدم دوستم می‌پرسید چرا میگفتم دوست ندارم بدوم و اونم قانع شد خودم فهمیدم پریود شدم به آبجی ام از خودم بزرگتر که سه سال بزرگتر بود گفتم اونم به آبجی بزرگترم گفت گفتند یه چیزی بزار که خون اش معلوم نشه و صبح وقتی مامانم ازم خواست برم مسجد واسه کلاس قرآن گفتم نمیتونم گیر داد چرا گفتم دوست ندارم بگم فکر میکردم وایی من چه با حیا جلوه میدهم و آخرشم گفتم مادر من پریودم پریود شدم خندید گفت باشه و هیچ خودم همه چی رو فهمیدم به دوستامم گفتم چون خواهر بزرگتر داشتم همه چی رو می‌فهمیدم همین فقط عذاب وجدان داشتم میگفتم خدا چون دوستم نداره میگه این مدت رو نماز نخون خیلی ناراحت بودم و غصه میخوردم تا این که کم کم فهمیدم نه خدا دوستم داره و این رو هم خودش بهم گفته و همین زندگی ادامه داره 🫠

من مادرم برام گفته بود پنجم ابتدایی بودم تابستان بود رفتم دستشویی آمدم بهش گفتم، بعد گفت به هیچکس نباید چیزی بگی زشته یکم خجالت کشیدم ولی خب چیز عجیبی نبود

من از دوستام شنیدم ولی بازم ترسیدم و استرس داشتم

من خاطره خوبی ندارم

پس من چی‌ بگم موقعی که واسه اولین بار پریود شدم اول راهنمایی بودم. ظهر بود میخاستم برم مدرسه هیچکس هم خونمون نبود. یهو بلند شدم حاضر بشم دیدم همینجوری لباسم خونیه و داره ازم خون میاد.حالا منم اصلا نمیدونستم پریودی چی هست هیچکس بهم نگفته بود. جالبیش اینه همونجا سریع یه چیزی گذاشتم بدو رفتم مدرسه تا شب که اومدم به خواهرم گفتم با کلی خجالت. اونم بهم نوار داد گفت چیکار کنم.

من رفتم خونه خالم دستشویی دیدم خون رو لباس زیرمه ..هیچی نگفتم تا رفتیم خونمون ب مامانم گفتم بهم داد منم اومدم برعکس گذاشتمش 🤣وقتی هم اومدم برش دارم چسبیده بوددد خراااب اینقدر اخو اوخ کردم تا کنده شد🤣🤣

قدم بلند نیست عزیزم ۱۶۴ هستم فکر کنم به خاطر همون بلوغ زودم قدم کوتاه موند

توی مدرسه سر کلاسا میومدن توضیح میدادن و روزی ک پریود شدم خیلی طبیعی ب خالم گفتم پریود شدم خیلی خوبه بچه ها اطلاع داشته باشن و اصلا خجالت نداره واقعا

۱۴ سالم بود،مامانم خیلی خوشحال شد و بهم نوار داد و شورتکش برام خرید،سوتین برام خرید ولی خودم این مسائل رو فهمیدم مامان برام توضیح نداد
خودم دوست ندارم اون روزا رو، سه تا داداش بزرگتر از خودم داشتم و خواهر هم ندارم، خجالت میکشیدم خیلی

من قشنگ یادمه شام املت داشتیم من رفتم دستشویی، سر توالت فرنگی نشسته بودم، مامانم و صدا کردم و گفتم این چیه🥴🥴
مامانمم بنده خدا یواش زد تو صورتم گفت مبارکه، بعدا بنده خدا گفت مادربزرگت گفته بود باید یه سیلی بزنی از شک در بیاد😂😂😂😂
ولی من خیلی بچه بودم کلاس پنج ابتدایی🥲🥲🥲🥲🥲

اولین بار که به مادرم گفتم محکم زد تو گوشم چقد اشک ریختم وگریه کردم همش میگفتم‌من تقصیری ندارم یه پد گنده از خودش بهم داد که حتی سایزمم نبود و من میسوخت پاهام باهاش،برام سوتین نمیخرید چقد از سینه هام خجالت میکشیدم حتی درمورد موهای بدنمم تیغ نمیداد بهم هیچ وقت هیچ چیزیو توضیح نداد بهم همش خودم ازاینور اونور یاد گرفتم،ولی برای دخترام سنگ تموم میزارم

من قبل اینکه پریود شم خودم یک بویایی برده بودم میدونستم یک اتفاقی برای زنا میفته در همین حد ، دیگه هر چند وقت یا چند روزشو نمیدونستم مادرمم برام هیچی نگفته بود سوم راهنمایی پریود شدم ولی اصلا خجالت نکشیدم یا گریه نکردم با اینکه هیچ اطلاعاتی نداشتم

من بچه بودم پام زخم بود قارچ داشتم بعد به مامانم شورتم نشون دادم‌گفتم پام خون افتاده بعد رفت زنگ زد به خالم به همه من اینقدر ناراحت شدم تا دوماه بهش نمیگفتم بعد صورتم میشستم تو دستشویی میرفتم نماز میخندم دل درد داشما یه دردی کشیدم بعد دوماه دید شلوارم خونی فهمید اینا برام توضیح داد بهم گفت نترس اینا طوری نی ولی خیلی بد بود یه دردی تحمل میکردم

من یه شب مامانم صدام کرد گفت بیا کارت دارم
راجعبه پریود بهم گفت
گفت نترسی اگ خون دیدی اینا
صبش پریود شدم😂😂😂

خودم که انقدر ترسیده بودم کلی گریه کردم

چقدر بد بود، منم دوم راهنمایی پریود شدم، خجالت می کشیدم بیان کنم، سعی کردم جوری رفتار کنن مامانم ، مادربزرگم بفهمن.مادربزرگم فهمید و به مامانم گفت، اما مادرم جدی نگرفت و حتی باهام حرفی در مورد پریودی نزد ، منم تا چند ماه پریود میشدم و از لباسام بعنوان کهنه استفاده می کردم، بعد 8-9ماه دیگه به مادربزرگم گفتم و اون برام رفت پد خرید و از کهنه راحت شدم.چقدر بد بود اون روزا

۱۳ سالم بود رفتم دسشویی دیدم شورتم خونیه امدم تو اتاق خواهرمو صدا کردم گفت چیه گفتم هیچی گفت چیه پریود شدی رنگ نداری از دسشویی بیرون امدی گفتم آره خندید گفت پس بزرگ شدی یکسال بعدش تو تصادف از دستش دادیم . ی خواهر دیگم داشتم ک امد برام پد و اینا گذاشت هیچ وقت مادرم حس مادرانه نداشت ب ما ولی چون ۵ تا خواهر بزرگ داشتم هیچ وقت تنهایی رو یا ترسی رو حس نکردم

مامانم بهم توضیح داده بود پد گذاشته بود تو کمدم برا همین نترسیدم رفتم برداشتم ولی دردش برام عجیب غریب بود هنوزم دردش یادمه

مال من از کلاس 8 تم بود همه چیز راجب پریودی میدونستم اما همین که خودم خون دیدم زدم زیر گریه پدر بزرگم گوفت چیزی نیست عزیزم اون روزم از شانس بد من هیچکی خونه نه بود پدر بزرگم به زن عموم گوفت اونم اومد بهم نوار وشورت داد

من دوم راهنمایی بودم تو مدرسه پریود شدم ولی به مامانم نگفت خجالت میکشیدم و 11 روز پریود شدم بعدش مامانم تو سطل اشغال پد هارو دیده بود ازم پرسید منم گفتم اره شدم

من 3سوم راهنمایی بودم ازهمکلاسیهام یه چیزهایی شنیده بودم، روزیکه پریود شدم بازنداداشم راحت بودم به اون گفتم اونم یه چک زدتوصورتم
اما مامانم تاچندبارکه میشدم اصلاخبرنداشت
مامانم آدم خوبیه ی اما قدیمی فکری بودبه این چیزها دقت نمی‌کرد، بخاطرهمین اصلادوست ندارم یاداون دوران بیفتم

از قبل مادرم بهم گفته بود ووقتی 12 ساله بودم و خون دیدم نه تعجب کردم ونه ترسیدم رفتم به مادرم گفتم اونم بهم پد داد

سلام.من ۱۴ سالم بود که وقتی رفتم دستشویی دیدم که خون رو شرتم ریخته..و این که درد شدیدی داشتم...و خونریزی شدیدی...چند تا پارچه کهنه گذاشتم که بیرون نزنه...ولی بی فایده بود..صبح روز بعدش مامانم که خواست جامو جمع کنه دید که رو تشکم پر خونه...اومد صدام زد که این‌چیه؟منم گفتم‌نمیدونم چیه و از کجا میاد...بعدش دیگه چیزی نگفت حتی نوار هم بم‌نداد...خیلی روددبایسی داشت..و من خونریزی شدید داشتم...پسر عموهام اومده بودن خونمون من نشسته بودم خواستم بلند شم‌ که مامانم گفت بشین تکون نخور...پشت لباسم‌ اندازه یه بشقاب خونی شده بود.حتی اون‌موقع هم مامانم بم نوار نداد.خودش پریود نمیشد یائسه بود...چند روز بعدش خواهرم برام نوار اورد....و اون خونریزی شدید ۱۰ روز ادامه داشت...

۱۴سالم بودوهیچی ازش نمیدونستم
خیلی وحشت کردم وترسیدم
وبدترین رفتاروبدترین حرفاروازمادرم شنیدم😔😔😔

۱۲سالگی ،کتک خوردم حساااابی و حتی نمیدونستم دلیل این خون چیه
بعداز چندساعت گریه کردن بهم پد داد😔

اصلا یادم نیست🙄

قبلش مامانم بهم گفته بود ،وقتی اتفاق افتاد یه کم ترس داشتم از شرایط جدید زندگیم ولی کم کم راه افتادم ۱۱ سالم بود

من۱۱سالم بودپریودشدم خودم تاحدودی میدونستم مامانم خیلی راحت و عاقلانه رفتارکرد

زد زیر گوشم😕..

یادمه ۱۳ سالم بود که اولین پریودیمو تجربه کردم و چون من هیچی از پریود شدن نمیدونستم به کسی نگفتم و تنها کاری که میکردم این بود که دو تا شلوار پوشیدم که نشت نده و تا دو روز شلوار روییمو درنمیاوردم که خواهر بزرگترم اومد و بهم گفت تو چرا شلوار روییتو در نمیاری و بهش قضیه رو گفتم و اونم برد حیاط یادم داد باید چیکار کنم و بهم نوار داد و واقعا نجاتم داد

یادمه زنداداشم میگفت خونه مادربزرگش بودن به خالش گفته پریود شده اونم محکم زده تو گوشش..بعدا گفته زدم تا ترست بریزه😐زنداداشم میگه بعد 10 سال هنوز پریود میشم حس میکنم یکی میخواد بزنه تو گوشم 🤣🤣🤣🤣

من 14 سالم بود پریود شدم به مامانم گفتم مامان شورتم خونی شده گفت باشه رفت برام پد آورد.هیچ توضیحی نداد من فکر میکردم باید چسب نوار رو بچسبونم به بدنم و همین کارو کردم و چقدر سوختم🤣بعد دیگه فردای اون روز خونریزی من تموم شد رفتم حموم.تا سال بعد پریود نشدم ماه رمضان پریود شدم مامانم نبود و من هر 5 دقیقه رفتم حموم حس میکردم برم حموم تموم میشه.با داداشام تنها بودم یواشکی پد رو قائم میکردم توی لباسم اونام هی میگفتن چیه خش خش میکنه با مامان میگیم کار مشکوک میکنی.انقدر گریه کردم خدا میدونه.یادمه میخواستم به مامانم بگم پد می‌خوام میگفتم چیز میخوام😑مامانم خیلی با رودروایسی بود برام سوتین خریده بود بهم گفت یه چیزی توی لباسات گذاشتم رفتم دیدم یه پلاستیک مشکی درشو باز کردم دیدم یه پلاستیک دیگه ست توشم یه سوتین مشکی.. حتی نمیدونستم چا جوری ببندم از دوستم پرسیدم چقدرم مسخره کرد منو 😩😩😩

من اولین بار روز تولد ۱۳ سالگیم پریود شدم همه هم هیچ رفتار بدی ام نکردن خواهرم اصول و قواعد و یادم داد اما چون دل درد و کمر درد داشتم بابامم میفهمید

مامان من اوکی بود بابامم اوکی بود هی میگفت اونو نخوراینونخور برات خوب نیست سرد دلت درد میگیره بیشتر بابام میگفت

چرا من هیچی یادم نمیاد که چطور و کی بوده

چه جالب ازکلاس پنجم تا حالا توذهنمه روم نمیشد سوال بپرسم ممنون

به مامانم گفتم منو برد پیش ناپدریم اونم آروم زد توگوشم نمیدونم چرا

این ماما تشخیص جنسیت میده عالیه
اینستا nini_bardari99
روبیکا nini_bardari99
واتساپ 09055484640

کلاس چهارم بودم پریود شدم از ترسم نتونستم به مامانم بگم چون خیلی سخت گیر بود به دوستم گفتم اونم برام توضیح داد بعدم برام نوار اورد مامانم بعد ۲سال فهمید بعدشم فقط دعوا کرد واقعا نمیفهمم چرا بعضی از مادرا اینطورین

من اولین پریودیم تو بندرعباس خونه خواهرم اتفاق افتاد که از شانس بد من قرار بود صبح با قطار برگردیم شهرمون که ۲۴ساعت فاصله داشت صبح که از خواب بیدار شدم دیدم شلوارم وتشک کثیف شده خواهرم فهمید ویه کوچولو توضیح داد که پریود شدم طفلی در تدارک جمع کردن وسایل و خوراکی برا تو راهمون بود بهم گفت که یادش بندازم بهم پد بده ولی بدبختانه من از رو خجالت نگفتم گفتم بزار خودش بده اونم به کل فراموش کرد منم همین که سوار قطار شدیم رفتم سرویس بهداشتی هر چی دستمال بود کلا برداشتم وزیر لباسم قایم کردم گذاشتم تو کیفم تا فرداش که برسیم با دستمال ها سر کردم از شانس منم تو کوپه ما یه پسر جوون بود همین که من میرفتم بیرون کوپه که برم دستشویی اونم میومد به هوای اینکه باهام دوست شه واین موضوع بابام رو حساس تر کرده بود همش میگفت نمی‌خواد بری

خرداد سال پنجم دبستان،پریود شدم،مامانم چون خودشون ۱۸ سالگی پریود شده بودن،حتی فکرش رو هم نکرده بودن که بهم توضیح بدن. وقتی لباس زیرم خونی میشد،میگذاشتمش تو حموم،چون حس میکردم دارم میمیرم،به کسی نمیگفتم تا غصه نخورن😂
مامانم که لباسها رو دید با دلسوزی برام گفت داستان چیه،من و خواهرم در مدت پریودی،روزه نمیگرفتیم و نماز هم نمیخوندیم
کلا خیلی با بابام راحت بودیم،خودشون برامون نوار میخریدن و دیگه وقت های نماز رو تذکر نمیدادن و سحرها هم بیدارمون نمیکردن
تنها مشکل،برادر کوچکترم بود که خیلی کنجکاوی میکرد و اذیت میشدم.
من تقریبا پریودی هام بدون درد بود و از این بابت هم مشکلی نداشتم، فقط از لحاظ روحی خیلی به هم می ریختم.

براخودم که مامانم واکنش حاصی نداشت فقط گفت پریود شدی.اما برای دخترخواهرم وقتی پریود شد کلی بغلش کردم وتبریک بهش گفتم تا فکرنکنه چیز بدیه

از مربی پرورشی و مدرسه یه چیزایی میدونستم چون بعضی از دوستام زودتر از من شده بودم من دقیقا وارد ۱۴ سالم شد پریود شدم رفتم به مامانم گفتم شورتم خونی شده گفت همینه طبیعیه یه نوار داد گذاشتم و دیگر هیچ یعنی هیچ توضبح دیگه ای نداد بعد سینه هامم انقد درشت بود سوتین نمیزدم فرداش گفت اینم اسمش سوتین باید بزنی و دلیلش و گفت همیشه برام سواله چرا توضیح بیشتری درباره پری نداد خوب بود من خودم آمادگی و اطلاعات داشتم

منم وقتی پریود شدم راهنمایی بودم رفتم دستشویی دیدم شلوارم رنگی شده..بازم نمیدونستم حونه..چون شلوارم رنگش قرمز بود...بعد مامانمو صدا کردم بهش نشون چون داداشم تو حال نشسته بود چیزی نگفت گفت صب کن تا بیام رفت برام پد اورد..بعد که داداشم رفت خیلی مختصرگفت چه جریان چیه..همون موقع هم چون مامانم جلو داداشم چیزی نگفت فک میکردم چیزه بدیه هرموقع پریود میشدم همش استرس داشتم بابام اینا نفهمن...ولی الان اصلا خجالت نمیکشم از داروخانه میرم پد میگیرم حتی اگه مرد باشه خیلی راحت حرفمو میزنم هرکی هم بپرسه که چمه بهش میگم..این اصلا خجالت نداره..اگه این دوره رو ما طی نمیکردیم همین مردا الان به وجود نمیومدن تازه خیلی هم برای بدنمون مفیده

ولی از بابام به شدت خجالت میکشیدم یه بار که پریود شدم نوار نداشتم مامانمم رفته بود یزد مادرش مریض بود رفته بود بهش رسیدگی کنه زنگ زدم بهش گفتم نوار ندارم چیکار کنم اونم به بابام زنگ زده بود که برام بگیره خیلی خجالت کشیدم از بابام😣

من یادمه تابستون بود پنجم ابتدایی رو تموم کرده بودم از مهر میخواستم برم راهنمایی چون دوستام از خودم بزرگتر بودن یه چیزایی سر بسته از پریودی میدونستم توی کوچه بودم که احساس کردم لباس زیرم خیسه حس بدی گرفتم سریع رفتم خونه تو دستشویی دیدم لباس زیرم خونی شده به مامانم گفتم گفت عیب نداره مامان پریود شدی چیز بدی نیست خودشم پوشک بزرگ داشت بهم داد گذاشتم

۱۳ سالو نیمم بود یهو چشمم افتاد به شورتم و فهمیدم پریودم شدم شروع کردم به گریه خودم رفتم از لباسای کهنه چندتا دستمال چهارگوش قیچی کردم و گذاشتم بعد چند ساعت به مامانم گفتم و مامانم یه ذوقی زدن گفتن دخترم بزرگ شده و تمام خیلی ادای مستقلا رو در میاوردم ومغرور بودم اصلا کمک نمیخواستم از هیچکی 😒

خدایاشکرت

مامان من اصلا توضیح نداد یهو با اخم گفت بیا توی حموم شلوار و نوار آورد گفت بپوش من گریه میکردم چون فکر میکردم مریض شدم ولی اون اهمیت نداد و رفت تا مدتها پریودهای بعدیمو پنهان کردم و دستمال میذاشتن آرامکی چون نمیدونستم اونی که اولین بار بهم دادن چی بوده. خیلی بد بود فکر کن چند سال دستمال گذاشتم . کاش مادرم اون روز برام توضیح میداد البته اونو مقصر نمیدونم چون محبت ندیده از سمت خانوادش.

جستو گریخته یه چیزای میدونستم از بچه ها از مربی مدرسه...مامانم بهم گفته بود
تا اینکه یه شب نصف شب دیدم لباس زیرم لک میشه غصه عالم منو گرفته این چیه چرا اینجوریه هی لباسامو عوض میکردم تا موقع خواب بمامانمم گفتم گفت پریود شدی بیا اینم نوار ..ولی دوره زجر اوری بود یواشکی نوار تهیه کنی یواشکی اشغالشو دور بندازی 🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️

برام جشن گرفتن و کلی خوش حالی کردن

بلابه دوراولین پریودم دوم راهنمایی مسافرت بودیم توشمال که شهرایه ربع فاصله دارن باهم توهرشهریباربه بابام میگفتم نگهدارمن برم دسشویی.نمیدونستم هم چه مرگمه استرس داشتم تابرسیم خونه ازدردپیچیدم فقط.بعدشم مامانم هیچی نگف برام ازمدرسه متوجه شدم

از مربى بهداشت پنجم دبستان كه از سرتاپاش كثيفى ميباريد يه چيزايى دست و پا شكسته شنيدم تا شد سوم راهنمايى و بريود شدم و از تو دستشويى صداش كردم و واكنشش اين بود بعد چنگ زدن به صورتش كه خاك بسرى چطور برات بگم گفتم معلم بهداشت گفته و اونم خوشحال شد و رفت... پر عذابترين روزاى زندگيم پريودا بود چون نميدونم چى ميشد كه هررررر ماه سر همين پريود لعنتى بابام تصميم ميگرفت كارى كنه من با جنبه باشم ولى همون موقع من عصبى ترين بودم و كار به بحث و بد دهنى و دعواى پدرم ميرسيد و من در تعجب كه چرا مامانم بهش نميگه سر به سرش نزار ديگه اينكه بفهمه چه خبره پيشكش...
اگر دختر داريد حسابى هواشو داشته باشيد و به پدر و برادرش بفهمونيد بايد تو اين دوره مراقبش باشن و باهاش مدارا كنن

مامان من چقدر ذوق کرد🤣
قبلش هم خالم توضیح داده بود اما خودم ناراحت بودم و میگفتم که چی! نماز و روزه الکی هم نداشتم مامانم نمیذاشت کاری کنم یا روزه بگیرم بابامم علتشو می‌فهمید اما خوب در ظاهر چیزی نمی‌گفت مثلا یادمه قرار بود بریم مسافرت من صبحش پریود شدم مامانم زود به بابام گفت و کنسل شد نرفتیم موند هفته بعد

تنها دوران زندگیم ک ازش متنفرم....من کلاس دوم راهنمایی بودم .تا 5 روز اول دنبال چگونگی بارداری مریم مقدس تو مسجد کوچمون تحقیق میکردم و شب و روز گریه میکردم.و همش با خودم میگفتم من ک تا بحال دست کسی بهم نخورده ...بعدش گفتم خودکشی ...یروز ک داشتم برا خودکشی آماده میشدم رفتم سرویس بهداشتی بعدش مادرم پشت سرم رفت دو قطره خون رو سنگ دید...هیچوقت یادم نمیره چطور مادرم چنگ ب صورت انداخت و گف تو قاعده شدی...چون مادرم خودش۱۲سالش بود ازدواج کرد اونم چیزی نمیدونست.....همون روز از ترس مادرم فوری فرار کردم و به مدرسه رفتم و همون روز معلم پرورشیمون بهمون درباره پریدی گف و من دیگه خودکشی نکردم و فهمیدم یچیز عادیه........خدایا کاش هیچوقت از اول تو دنیای متعصب قدیمی برا دخترا پریدی نبود

من کلاس چهارم بودم خوردم زمین بدنم زخم شد بد دکتر رفتم‌گفت مراقب باش جای بدی بوده خورده ولی چیزیش نشوده بد که سال اول راهنمایی بودم دیدمواز بدنم خون میاد به مامانم گفتم مامان ضخمم واز شده گفت نه برو حموم بیای بد رفتم‌اومدم گفت خانوما ماهانه این موضوع رو دارن در مورد دردش هیچیش نگوفت

دیگه اینکه پدر و برادر بدونن بماند!
چقدر نماز و روزه الکی گرفتیم که کسی نفهمه!
چقدر نسل ما با این مزخرفات زجر کشید!
مراقب دختراتون باشین باهاشون دوست باشین

اصلا خاطره خوشی ندارم از پریودم، پنجم دبستان بودم و هیچ اطلاعی نداشتم ازین قضیه، بین مادرم و خواهرامم این چیزا تماما تابو بود فقط یه مقداری دوستم برام توصیح داده بود(خودشم چیز زیادی نمیدونست) و من اصلا نمیدونستم چه اتفاقی برام افتاده شبانه روز کارم گریه بود، حتی به هیچ کس نمیگفتم و نگفتم، چندتا پارچه سفید بریده بودم و بعد هربار استفاده میشستم تا بعد چندماه مادرم فهمید و فقط تعجب کرد و بازم چیزی نگفت! خواهری که از خودمم بزرگ تر بود هنوز پریود نشده بود و همش منو مسخره میکرد میگفت گنده بلوغ و اون روزا و سال اول دوم فقط کارم گریه بود، چقدر غصه خوردم، اگر یه روز دختردار شدم همه چیزو به قشنگ ترین شکل ممکن بهش توضیح میدم 🥲🥲🥲

لعنت به پریودی👊👊👊

ببخشید ها ولی میگم هر مردی که دستشو رو زنش بلندمیکنه دستش بشکنه

سلام مامانا.من لباس پسرانه از ۲ تا ۹ سال دارم.تو تاپیک گزاشتم.ممنون میشم اعتماد کنین و ازم خرید کنین.دو تا بچه شیر به شیر دارم احتیاج دارم به کار.نمیتونم برم بیرون کار کنم

من ۲راهنمایی از سرویس مدرسه که اتوبوس بود افتادم رفتم خونه دیدم پریود شدم خیلی ترسیدم بعد به مامانم گفتم اونم گفت چون به کمرت ضربه وارد شده شدی وگرنه زوده خوب نیست که زود شدی

تو خونواده ما خیلی جا افتاده حتی پدر بزرگم یا بابا عمو هام بردارم و الان که ازدواج کردم همسرم خیلی هوای ما خانما رو دارن وقتایی که پریود میشیم من یا خواهرام بابام کارای خونه رو انجام می‌داد و الانم همسرم این کارارو میکنه و اولین پریودم که شدم خونه داییم بودم اومدم خونه به مامانم گفتم و بابام خیلی هوامو داشت

نامادریم تنها کاری که کرد سریع پرید به بابام گفت .منم خیلی خجالت کشیدم

من نامادری داشتم هیچ وقت در مورد پریودی بهم چیزی نگفت سوم راهنمایی دوستام بهم گفتن اگه خون ازت اومد نترسی این یعنی پریودی بعدشم تو مدرسه یه خانم آوردن در مورد پریودی صحبت کرد وقتیم پریود شدم تو تابستون بود دیگه میدونستم چمه چیکار کنم در مورد سوتینم دوستم برام سوتین گرفت گفت سینه هات پیدان باید سوتین بپوشی برا تولدم برام سوتین گرفت .الان دختر ندارم ولی اگه داشتم خیلی کارا براش انجام میدادم خیلی چیزا بهش میگفتم .الان پسر دارم چهارده سالشه نشستم باهاش حرف زدم گفتم مامان اگه موهای بدنت رشد کرد اذیت شدی برو با ژیلت بزن .به خودت برس

من دوم راهنمایی بودم تو کوچه بازی میکردم با بچه ها حس کردم ازم ترشح اومد رفتم دستشویی خونه ابجیم بودم مامانم اینا رفته بودن فروشگاه به ابجیم گفتم ابجیم پد داد بعد به مامانم گف🙂

منم خواهر بزرگترم بهم گفت و دوم راهنمایی بودم پریود شدم و همونطور که بقیه گفتن پدر و برادرام نفهمیدن و هنوزم که هنوزه گاهی از جاهایی که پد تهیه میکنیم اقا باشه یه کم خجالت میکشیم و هیچ وقت فرهنگسازی نشده الان پدر و مادرا باید همراه دختر باشن که وقتی پریود میشن خجالت نکشن از گفتنش.حتی ماهای رمضانم با وجود پریودی باید مثل روزه دارا میبودیم🙃🙃

من چهارم دبستان بودم پریودشدم وازمادرم خیلی خجالت میکشیدم خواهرامم خونه خودشون بودن اماخب به مادرم گفتم ونواربهداشتی دادبهم اماخب مادرم به پدرم هیچ وقت نگفت پریودمیشم

من دخترم و در آغوش گرفتم و بوسیدمش قبلا براش توضیح داده بودم بازم بهش گفتم نترس خدا رو شکر میکنم تو سالمی و بدنت داره درست کار میکنه باباش هم براش وسایل تقویتی گرفت

سال اول دبیرستان بودم که پریود شدم ولی خواهر بزرگترم کمو بیش برام گفته بود وقتیم پریود شدم اولش شوک شدم ترسیدم بعد حرفای خواهرم یادم افتاد خواهرمو درجریان گذاشت ولی اصلا با مادرم راحت نبودم وقتی پیش دانشگاهی تموم کردم تابستون بود که پریود شدم نوا ر نداشتم و مجبوری به مادرم گفتم.
مامانم همیشه باخواهرم رابطه اش بهتر بود 🤕🤕

ما سفر بودیم میخواستم برم حموم شورتمو که درآوردم دیدم خونیه رفتم ب مامانم گفتم نوار بهداشتی بده پریود شدم مامانمم خندید گفت مبارکه خانوم

مادر من قدیمی فکر میکرد اون زمانم برامون سخت بود که مادرمون بفهم پدر که دیگ هیچ یه دوستی داشتم بهم گفت نترسی همه ما اینجوری میشیم گفت اولین بار که شدی دستت ببر داخل پاکت نمک ونیت کن بگو تا سه روز بیشتر پریودنشم یعنی منظورش این بود هربار که شدم تا سه روز دیکه تموم بشه من همیشه یادم

من اول راهنمایی بودم دقیقا شبه عقدی برادرم بود رفتم خونه مامانم نبود خونه شلوغ بود رفتم به خواهرم گفتم به من از پوشک بچه خودش که بزرگه داد گذاشتم ولی شب تو عروسی همه فهمیدن چون لباسم تنگ بود یکی میگفت از جلو دیده میشه باز درستش میکردم باز میگفتن از پشت دیده میشه خلاصه همسایمون منو برد یک دونه پد کوچیک داد گذاشتم بلاخره یکی به دادم رسید ولی کلا ابروم رفت

من ۲راهنمایی بودم پریدشدم،داشتم توکوچه بابچه هابازی میکردم یه دفعه احساس کردم شورتم خیس شده رفتم خونه به ابجیم گفتم،ابجیم گفت نترس پریدشدی چیزی نیست، مامانم بنده خدا مریض بودبیمارستان بستری بود

مامانم بعد چهار روز فهمید فورا ب بابام گفت ،اما بابام خیلی هوامو داشت به روم نمی‌آوردولی برام کلی خوراکی خوشمزه می‌خرید

من فکر کردم جایم بریده کلا س پنجم پریود شدم بعد مامانم کلی خندیدو برام توضیح داد

قربون خدا برم ، خب یه جور دیگه پریودمون میکرد ، این خون رو برامون حذف میکرد

اولین بار که شدم خواهرم تازه دنیا اومده بود مامانم هم با خواهرم سرگرم بود خاله م اومده بود خونه مون برای مراقبت مامانم صبح از خواب بیدار شده بودم بعد خاله م تشکم رو دید خرابه بهم نوار بهداشتی داد ولی دیگه توضیحی نداد بعد از مدرسه فهمیدم چی به چیه

من کلاس پنجم پریود شدم اطلاع داشتم به مامانم گفتم اونم نوار بهداشتی بهم داد جورخاصی نشدم یه حس کاملا معمولی داشتم

بالأخره پریود شدی🤣۱سالم بود اخه

من اول راهنمایی بودم تومدرسه زنگ آخر رفتم دستشویی دیدم لکه خون هست.میدونستم چی به چیه چون خواهربزرگترازخودم داشتم.رفتم خونه به خواهرم گفتم باهاش راحت بودم برام شورت مخصوص و پد خرید بهم یادداد چجوری استفاده کنم

منم ۱۲سالم بود وقتی فهمیدم خیلی گریه کردم گفتم خدایا من که باکسی نبودم ایقد ترس داشتم که به مادرم بگم
واقعا روزهای سختی بود نمیدونم چرا مادرم متوجه ام نمیشد اصلا هیچ گونه اگاهی واموزشی ازقبل نداشتم
نمیذارم دخترام مثل خودم با ترس ودلهره با پریدی مواجه بشن

من خودم کلاس پنجم بود اولین بار شدم دیگه نشدم تا دپم راهنمایی تا دیدم ازترس فرار کردم بدو بدو تواتاق وگریه میکردم یه وقتایی هم مامانک میگفت دیگه کم کم باید سوتین بخرم برات میگفتم نمیخواااام به شدت بدم میومد ازکودکی وارد این جور چیزا شدن😄

گاهی دلم به زن بودنمون میسوزه

هیچی اصلا مادرم انقد قدیمی فکر میکرد البته درمورد من درمورد خواهرم خیلی روشن فکر شده برای من مدرسه توضیح داد پریودی چیه و چجوری باید رفتار کنم

منکه او موقع خیلی بچه بودم فک کنم اول راهنمایی بعد بابچهارو دیوارخونه مون بودیم من ازدیوارپریدم رفتم دسشویی دیدم شلوارم پر خون هس بعد خیلی ترسیدم اصن نمیدونستم این چیه فک کردم ازدیوارپریدم پاره شدم بعد رفتم سراغ دخترداییم باهمون شلوار خونی و حالت وحشتناک گرمای تابستون سه تاکوچه گزروندم اونا برام گفتن ک پریودشدی بعدیه پوشاک بهم دادن میگفتم بلدنیسم چجوره شرم میکردم به خودم ک این چیه چکاریه ک کردم فک میکردم بخاطردیواره اتفاق افتادکه پریدم اونام درست توضیح ندادن وفقط گفتن پریودسدی،غروبش باترس ولرز رفتم به مامانم گفتم بدبخت مامانم ساده وقدیمی بلدنبودچی بگه ازین اتفاق ناراحت شد چرا به این زودی شدی چرا این اتفاق افتادکلی گریه کردم تاچن روزبایه دید دیگه بهم نگاه میکرد،دوروز چی نخوردم دیه دردمو یادم رفته بود یجورانگاری غیرتی سده بود😂😭هم خندم گرفته هم بغضم لعنت به اون روز

من 13سالم بود و درموردپریودمیدونستم به مامانم گفتم با خانواده رفتیم بیرون دورزدیم وبرام کادوگرفتن خواهرمم که پریودشد همینکارو کردیم

یادمه دوم راهنمایی بودم درست روز تولدمم بود اونروز و اینکه داشتیم از زاهدان برای همیشه نقل مکان میکردیم بیایم مشهد،مامانم خیلی تعجب کرده بود ک چرا الان😳 رومم باهاش باز نبود برم بهش بگم از خواهر بزرگترم پرسیدم و بهم پد داد گذاشتم خیلی ترسیده بودم ولی احساس میکردم بزرگ شدم

روز اول که رفتم دستشویی چون اطلاع دقیقی نداشتم نزدیک بود از ترس بی آبرو شدن سکته کنم به مامانم سریع گفتم بهم چای و نبات دادو گفت دیگه به کسی نگو و نزار کسی بفهمه این یه مرحله است که از این ماه به بعد هر ماه باید طی کنی ولی بازم بهم نگفت که چقدر نقش مهمی تو مادر شدنم داره فقط نکات اصلی و کلیدی مث پوشک و چطور بهداشت واژنمو رعایت کنم گفت بعدها که خواهر بزرگترم فهمید بیشتر ازش چیز یاد گرفتم
کلا برا من یه اتفاق ترسناک و دلهره آور بود و البته درد ناک نمی دونم چرا دختریم انقد درد داشتم

من خیلی کم سن و سال بودم دقیق یادمه کلاس چهارم بودم خیلی ترسیده بودم مادرم بهم یاد داد چطور استفاده کنم از پد سرکلاس مدام پشتمو چک میکردم که یه وقت چیزی پس ندم کسی بفهمه مسخرم کنه کلا خاطره ای که دارم از اون روزا ترس ترس ترس بود و اینکه پدرم با اینکه به روم نمیاورد اما وقتی دل درد میگرفتم تا سه روز برام جگر و آب انار میخرید بزرگ تر که شدم دلیل اون کاراشو فهمیدم .

سوال های مرتبط

گهواره گهواره ۵ سالگی
از شنیدن چه قضاوت‌هایی در مورد خودتون به عنوان یه مادر آزرده شدین؟
به نظرتون چطوری می‌تونیم از خودمون در مقابل قضاوت‌های بی جای دیگران مراقبت کنیم؟

نقش مادری نقشیه که بیش از هر نقش دیگه‌ای مورد قضاوت قرار می‌گیره و درصد زیادی از مادرها احساس می‌کنن که بر اساس شیوه‌ی فرزند پروری و مادر بودنشون مورد قضاوت میشن. قسمت بد داستان اونجاییه که این قضاوت‌ها بیشتر از سمت کسانی شنیده می‌شه که ازشون توقع حمایت داریم.
کاش می‌شد به افرادی که قضاوتمون می‌کنن بگیم که : مادر بودن یا پدر بودن نقشی نیست که از همون اولی که بچه‌دار میشیم بدونیم که دقیقا چه کارهایی درست و غلطه، ما والد بهتری بودن رو هر روز بیشتر و بیشتر یاد می‌گیریم. هیچ مادر و پدر کامل و بی نقصی وجود نداره و همه‌ی ما شرایط، ويژگی‌ها و تصمیمات متفاوتی داریم!

توی بحث امروز شما بهمون بگین :
✅ تا حالا در مورد نقش مادر بودنتون قضاوت شدین؟ چه حرف‌هایی شنیدین؟
✅ دوست دارین به افرادی که شما رو قضاوت می‌کنن چی بگین؟
آواتار مامان 👑شاه‌شاهانم👑 مامان 👑شاه‌شاهانم👑 👑شاه‌شاهانم👑 ۳ سالگی
بله من هنوز باردارم هم قضاوتم کردن هم هنوز نیامده ... ادامه پاسخ
آواتار بابای سید علی بابای سید علی سید علی ۴ سالگی
اینکه وزنش زیاد بشه و با ادب و قد بلند بشه
آواتار مامان جوجه مامان جوجه جوجه هفته سی‌وهشتم بارداری
احساس طرف مقابلم خوبه از رابطمون و رو به رشدیم جفت ... ادامه پاسخ
گهواره گهواره ۵ سالگی
✅ تا حالا شده در مورد ارتباط فرزندتون با پدربزرگ یا مادربزرگش نگران بشین؟

مادر و پدر شدن یه اتفاق جدید تو زندگی هر شخصیه و آدم‌ها کم کم یاد می‌گیرن که چطوری پدر و مادر بهتری باشن.
تو این مسیر، پدر و مادر خودمون نقش مهمی دارن برای آموزش و کمک کردن به ما تازه والد شده‌ها.
مامان بزرگ‌ها و بابا بزرگ‌ها بیشتر اوقات نوه‌شون رو از بچه‌ی خودشون بیشتر دوست دارن و پر از عشق و محبتن برای کمک کردن و خوشحال کردن نوه‌شون! اما گاهی این علاقه‌ی زیاد دردسرساز میشه...

🔹 تا حالا شده یه عالمه زمان بذارین تا به فرزندتون یه رفتار درستی رو آموزش بدین اما وقتی مامان بزرگ و بابا بزرگش میان، هر چی بهش یاد دادین رو فراموش کنه؟
🔹 یا اینکه سعی کردین یه عادت بدی رو از سر بچتون بندازین ولی وقتی مادر بزرگ و پدربزرگ میان دوباره اون عادت قدیمی رو تقویت کنن؟
🔹 یا حتی گاهی حس کنین انگار یه رقابتی برای تربیت فرزند بین خودتون و مادر و پدرتون شکل گرفته؟
🔹 گاهی هم روشی که ما تصمیم گرفتیم فرزندمون رو بزرگ کنیم با رویه‌ی پدر،مادرمون متفاوته و ممکن نگران این باشیم که مادربزرگ و پدربزرگ چه چیزی رو به بچمون آموزش میدن و یا چطوری آموزش میدن؟

توی این موقعیت ها ممکنه حس بدی پیدا کنیم، از یک طرف لطف و مهربونی پدربزرگ و مادربزرگ رو می‌بینیم و می‌دونیم خوبی مارو می‌خوان ولی از یک طرف باهاشون اختلاف نظر داریم و لازمه مراقب ارتباط فرزندمون با پدر و مادر خودمون یا پدر مادر همسرمون باشیم.

توی بحث امروز می‌خوایم در مورد این موضوع بیشتر صحبت کنیم:
✅ شما تجربه‌ی مشابهی داشتین؟ برامون دقیقا بگین که چه اتفاقی افتاده؟
✅ فک می‌کنین این تعارض رو چطوری میشه مدیریت کرد؟
✅ اگر شما در این موقعیت قرار بگیرین چی‌کار می‌کنین؟
آواتار مامان ابوالفضل مامان ابوالفضل ابوالفضل ۶ سالگی
برای اولین با اوووووول😄😄😄
گهواره گهواره ۵ سالگی
مامان‌ها معمولا نیازهای همه‌ی اعضای خانواده رو به نیاز خودشون ترجیح می‌دن، بعضی اوقات احساس می‌کنن که خودشون رو توی نقش مادر بودنشون گم کردن، روزهایی هست که اون‌قدر غرق در وظایف مادر بودن می‌شن که حسابی کم میارن و حس فرسودگی می‌کنن...
خودمراقبتی یعنی بدونیم: درسته که ما به عنوان مامان مسئولیت سنگینی برای مراقبت از فرزندمون داریم، اما خودمون هم مهمیم و به مراقبت نیاز داریم. خودمراقبتی یعنی مطمئن باشیم نیازهای بدنی و احساسی و اجتماعی‌مون برآورده می‌شن و زمانی هم برای خودمون اختصاص بدیم . درسته که زمان گذاشتن برای سلامت و مراقبت از خودمون مهم و حیاتیه، اما به همون اندازه پیدا کردن زمانی برای خودمون بین این همه مسئولیت؛ سخت و دشوار هم هست.
توی بحث روز می‌خوایم شما برامون بگین که:
🔹 چه احساسی دارین وقتی یه مدت طولانی برای خودتون زمان نمی‌ذارین؟
🔹 چه چالش‌هایی دارین برای مراقبت کردن و پیدا کردن یه زمانی برای خودتون؟
🔹 چطوری به عنوان یه مامان حال خودتون رو خوب می‌کنین و به خودتون توجه می‌کنین؟ با جزئیات در موردش برامون بنویسین.

ما اینجاییم تا شما رو بشنویم، درک کنیم و برای رسیدن شما به حال خوب تلاش کنیم❤️
گهواره گهواره ۵ سالگی
کدوم ویژگی‌هاتون رو دوست ندارین که داشته باشه؟
وقتی پدر و مادر می‌شیم آرزومون اینه که بچمون کلکسیونی باشه از بهترین ویژگی‌های جسمانی، شخصیتی، ذهنی و استعدادهای ما و همسرمون و تا حد امکان اون ابعادی از خودمون و همسرمون که دوستشون نداریم از فرزندمون دور بمونه!

خب معلومه که این آرزو بیشتر اوقات در حد یه آرزو باقی میمونه... اما فکر کردن به این سوال که دوست داریم بچمون چه ویژگی‌هایی از ما و همسرمون رو داشته باشه یا نه، هم ارزش خودشناسی داره و از طرفی شاید باب یه گفتگوی جالب رو بین همسرها باز کنه!

حالا که قراره آیینه‌ی بچه هامون باشیم اینکه بدونیم چه چیزهایی از خودمون رو برای بچمون مناسب نمی‌دونیم تلنگر بزرگیه به سمت بهتر کردن خودمون؛ و اینکه بدونیم چه چیزهایی از خودمون رو دوست داریم توی فرزندمون هم ببینیم چشممون رو به ویژگی های مثبت خودمون و همسرمون باز می‌کنه و بهمون احساس خوبی میده.

✅ جواب شما به این سوال چیه؟
✅ فک می‌کنین جواب همسرتون چی باشه؟
آواتار مامان آرشا مامان آرشا آرشا ۳ سالگی
همه ی ویژگی های خوب هردو🤣🤣🤣