تجربه زایمان طبیعی..
روز یکشنبه نوبت دکتر داشتم و چون ۳۸ هفته و ۳ روز بودم معاینه لگن انجام داد و گفت لگنت خوبه میتونی زایمان طبیعی انجام بدی.(من چون دستمزد پزشکم برای زایمان طبیعی بالا بود (۱۵ ت) تصمیم داشتم با یک ماما خصوصی زایمان انجام بدم) همون روز عصر هم رفتم ویزیت مامایی که در نظر داشتم .اونجا هم معاینه شدم و گفت یک سانت ضخیمی.
همه کارا انجام شد قرار شد شروع کنم به پیاده روی و ورزش بیشتر ودمنوش و...
شب که برگشتیم خونه اصلا حالم خوب نبود همش دلپیچه داشتم چون گوجه سبز خورده بودم فکر میکردم سردیم کرده . گلاب به روتون اسهال شدید بودم.سر شب دیدم لباس زیرم خونی شده با ماما تماس گرفتم و گفت طبیعیه بخاطر معاینست .ولی بنظر خودم طبیعی نبود و دلشوره داشتم. از درد دلپیچه تا۳ ونیم صبح به خودم پیچیدم و در اخر کیسه ابم پاره شد و مجدد تماس گرفتم با ماما که گفت زایمانته بیا ببمارستان.
به سمت بیمارستان حرکت کردیم. حدودا یک ساعتی راه بود در طول مسیر دردام شروع شد و این شد آغاز زایمان ..

۲ پاسخ

لایک لطفا

من ۱۸ سالمه خیلی میترسم از زایمان طبیعی نمیدونم چیکار کنم دکترم سزارینم نمیکنه 🥺

مقالات مرتبط

علت خونریزی بعد از زایمان
علت خونریزی بعد از زایمان | علت خونریزی بعد از چهل روز زای...
نشانه عفونت بخیه‌های زایمان طبیعی
نشانه ها و علائم عفونت بخیه زایمان طبیعی و درمان آن
مراقبت از بخیه زایمان طبیعی
مراقبت‌های لازم از بخیه زایمان طبیعی
ورزش با توپ در بارداری
ورزش با توپ در بارداری برای زایمان طبیعی

سوال های مرتبط

مامان کیان مامان کیان ۴ ماهگی
پارت ۱
تجربه زایمان (طبیعی)
من اومدم از تجربه زایمانم بگم که بهترین خاطره شد واسم سه روز قبل زایمان من دردام شروع شده بود پیش ماما همراه هم رفتم معاینه کرد گفت دو سانتی دهانه رحم بدی داری فعلا زایمان نمیکنی راحت باش ورزش داد و روزی یک کپسول گل مغربی میخوردم که همش دو روز خورده بودم بقیه کارایی که گفته بود هنوز انجام نداده بودم روز بعد معاینه دوسانت دردام هی بیشتر میشد که دوباره رفتم گفت عالیه رو به چهار سانتی ولی هنوز مونده خیلی تا زایمانت با خیال راحت اومدم رفتم عروسی و اومدم خونه دردام کم بود شبش راحت خوابیدم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان رادمهر مامان رادمهر ۲ ماهگی
خانما من برا زایمان طبیعی ماما گرفتم بهم گفت ۳۸ هفته بیا برا معاینه ببینم میتونی طبیعی بیاری یا نه ، کسایی که این معاینه رو انجام دادن خیلی درد داره ؟ و ممکنه بعد از اون دردام شروع بشه و زایمان کنم یا ربطی نداره ؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آیهان مامان آیهان ۵ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی 1
من زایمان طبیعی بوشهر بیمارستان قائم با کلینیک ماهسون گرفته بودم
من پیاده روی از هفته 35 با روزی 20 دقیقه شروع کردم و تو هفته 37 به صورت سر سخت روزی یک ساعت ورزش های مخصوص بارداری انجام میدادم و انتظار داشتم توی 38 هفته زایمان کنم،به صورت عجیبی از وقتی رفته بودم توی ماه 9 دردام قطع شده بود و حالم خوش بود،اصلا انگار نه انگار که باردار بودم،این قضیه کلی اذیتم می‌کرد دیگ روز های آخر کارم شده بود گریه و حس میکردم که سوزن فشاری میشم،بخاطر زایمان از خونه و شوهرم دور بودم همین باعث شده بود روحیم کلا ببازم،توی 37 هفته و 3 روز معاینه لگنی شدم گفت دهانه رحم 1 سانت و سر بچه کامل تو لگن هست و خیلی لگن خوبی دارم برای زایمان طبیعی که گفت با دوتا زور میتونی راحت زایمان کنی،دیگ من خیلی خوشحال بودم گفتم حتما تا هفته دیگ به سانت میرسم و راحت زایمان میکنم،و ورزش ها پیاده روی بیشتر کردم،و هفته بعد توی 38 هفته 2 روز رفتم برا معاینه تحریکی متاسفانه گفت هنوز همون 1 سانت هستم و وضعیتم دیگ تغییر نکرده و گفت با 1 سانت خوب نمیتونم تحریکت کنم اما تمام سعی خودم میکنم ،بعد معاینه کمی درد داشتم و رفتم پیاده روی 1 ساعت و تا آخر شب هم درد پریود داشتم و صبحش قطع شد دیگ ،باز ناامید نشدم و ادامه دادم تا روز بعدش که دیگ ترشحات موکوسی داشتم و این ترشحات کرم رنگ بود و ادامه داشت (برای من ترشحاتم دیگ بعد معاینه تحریکی قطع نشد)باز وضعیتم همینطور بود بدون درد و هیچ انقباضی تا که 38 هفته و 5 روز باز رفتم برای معاینه تحریکی که باز گفت همون 1 سانت پیشرفت نداشتم نمیتونه برام تحریکی انجام بده
ادامه تاپیک بعد میزارم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان دخملی مامان دخملی ۴ ماهگی
سلام خانما دیانا کوچولوی منم سه روز پیش بدنیا آومد🥰
تجربه زایمان طبیعی من
پارت ۱
۳۷هفته بودم که رفتم برای معاینه لگن و دکتر گفت لگنت خیلی خوبه برا زایمان طبیعی ولی تا سه هفته دیگه زایمان نمیکنی چون دهانه رحمت کامل بستس خیلی نا امید شدم چون با اون همه فعالیت انتظار داشتم حداقل یه سانت باز باشه روز بعدش به ماما همراهم زنگ زدم گفت بیا که بهت ورزش و مشاوره بدیم و توصیه کرد توپ بارداری بخرم و تا میتونم پیاده روی داشته باشم منم تصمیم گرفتم با اراده ورزشا شروع کنم و توپ بارداری هم خریدم از همون روز شروع کردم دو روز اول ۳۰تا اسکات ۳۰حرکت گربه و پروانه دوش آب گرم ماساژ سینه با روغن زیتون حالت نشستن روی دستشویی ایرانی بالا پایین میکردم و ۴۰دقیقه تا نیم ساعت پیاده روی داشتم
مشاهده ۶ پاسخ دیگر
مامان آریانم مامان آریانم ۱ ماهگی
تجربه زایمان یک
برای زایمان طبیعی آماده میشدم پیاده روی ورزش معاینه و…دوم بود ک رفتم دکتر سونو دادم ان اس تی دادم چون ۳۹هفته و چهار روز بودم و دردی نداشتم دکترم چند بار معاینه تحریکی کرد ک دوم مهر هم این معاینه رو انجام داد اومدم خونه نزدیکای صبح ترشح خونی داشتم و در کنارش موکوس دفع کردم ک ب مامام زنگ زدم گفت وقت زایمانته
چند ساعت گذشت صبح بود دیدم ترشح آبکی دارم جدی نگرفتم چند بار تکرار شد تا منو ب شک انداخت هربار خشک میکردم بیشتر از قبل و بدون اختیار میومد با ماما تماس گرفتم و گفت احتمالا کیسه آب هستش
با تعجب و اینکه من الان دردی ندارم چیکار کنم راهی بیمارستان شدم ولی بدون عجله
مشاهده ۱ پاسخ دیگر
مامان مهرشاد مامان مهرشاد ۱ ماهگی
تجربه زایمانم. بالاخره وقت کردم بنویسم،

چون انتخاب من زایمان طبیعی بود، پکیج تهیه کردم و آنلاین با ماما همراه ورزش میکردم، دوران بارداریم اذیت نشدم حتی شکم هم نداشتم، ولی ماه آخر یهو سنگین شدم.
از هفته ۳۷ ام شروع به رابطه بدون جلوگیری ، حمام آب گرمممم، پیاده روی و ورزش زیاد کردم.
هفته ۳۸ هم چند باری معاینه تحریکی شدم ولی هیچ خبری نبود.
تا یه روز رفتم مطب دکتر معاینه کرد و درد های من شروع شد، به ماما همراهم خبر دادم، از ظهر تا شب درد های چند دقیقه ایی می‌گرفت ول میکرد و من یک سانت بودم به گفته دکترم.
فاصله تا بیمارستان دوساعت داشتم قرار شد دردهام بیشتر شد به ماما همراهم اطلاع بدم و زود بیمارستان نرم‌
خلاصه همه اهل خانواده منتظر بودن که من برم بیمارستان
که ساعت ۹ شب کل درد های من رف😂 و تموم شد.
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان تو دلی مامان تو دلی ۱ ماهگی
#تجربه زایمان طبیعی ۱
سلام به همگی من تقریبا بعد از دوهفته اومدم تا تجربه زایمانم رو در اختیار اونایی که مشتاق هستن بزارم
خب من ساکن بابل هستم و دکترم هم بیشتر زایمان سزارین اختیاری انجام میده و باردار هاشو ارجاع میده به بیمارستان خصوصی و زمانی که بهش گفتم دلم میخواد طبیعی زایمان کنم یه کم جا خورد چون معمولا اکثر خانما تو شهرمون میخوان سزارین بشن خب دکترمم کمکشون میکنه
دکتر گفت ۳۸ هفته بیا معاینه لگن منم رفتم یه کوچولو درد داشت چون دهانه رحم هم معاینه کرد که ۱ سانت بودم گفت ممکنه لکه بینی بگیری که طبیعیه و اینکه تا. ۳۹هفته صبر میکنیم اگر دردت گرفت که هیچ اگر نه ارزش نداره با آمپول فشار و تو هفته های ۴۱٫۴۲ زایمان کنی منم بعد از این حرفش یکم نگران شدم چون کلا از برش و بی حسی سزارین ترس داشتم
خلاصه رفتم خونه تا دوروز لکه بینی داشتم و یه کوچولو درد زیر شکم
که بعد دوروز قطع شد و منم نا امید شدم ،تقریبا از همون هفته پیاده روی و پله نوردی شروع کردم البته اینم بگم که وارد ماه نه که شده بودم اساس کشی داشتم که کلی تحرک داشتم ولی پیاده روی و ورزش فقط هفته اخر اونم روزی یک ساعت ،تقریبا دوروز مونده بود به اینکه ۳۹هفته کامل بشه تصمیم گرفتم ماما همراه بگیرم باهاش تماس گرفتم گفت ساعت ۴بیا بیمارستان پرونده و سونو آزمایشاتو ببینم و خودتم معاینه کنم ………..
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان لیمو مامان لیمو ۱ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی پارت یک
بیمارستان امام حسین
دکتر والیه محمدی
ماما همراه شهلا صیدی
هم دکتر هم ماما همراه فوق العادههههههه بودن خیلی مهربون و درجه یک
شنبه رفتم معاینه شدم( ۴۰هفته) یک سانت باز بودم قبل اون هم دوبار تو هفته ۳۷و ۳۹معاینه شدم بسته بودم و بعدش درد نداشتم
اما این معاینه اخر دردام شروع شد از ساعت ۹شب
دردام منظم شد تا ۴صبر کردم رفتم بیمارستان
از ی سانت بیشتر نشدم ولی خیلی درد داشتم
بعد شدم دوسانت و سه سانت خیلییییی خیلیییییی درد داشتم
چند بار نوار قلب گرفتن ازم
ماما همراه اومد خیلی بهم کمک کرد چون تو اتاق تنها بودم قبل ماما خیلییییی حالم بد بود
از سه سانت خیلی درد کشیدم کمرم بیشتر درد میکرد تا شکمم
چندین بار معاینه شدم و نوار قلب گرفتن ازم خیلی اذیت میشدم
اومدن کیسه آبم رو پاره کردن
شروع کردم ورزش کردن
حدود ی ساعت با سه سانت درد کشیدم اومد معاینه کرد شدم ۶سانت
دیگه غیر قابل تحمل بود برام
بقیش پارت دو
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان هلنا مامان هلنا ۶ ماهگی
#تجربه_زایمان
خب بالاخره من اومدم تجربه زایمانم بگم
خودم خیلی از تجربه هارو میخوندم و دعا دعا میکردم زودتر نوبت خودم بشه
اول اینکه بدن با بدن و شرایط هرفردی با فرد دیگه متفاوته و کلا زایمان سخته چه طبیعی چه سزارین
من ۳۶هفته معاینه شدم و دکتر گفت لگنت خوبه از همون موقع شروع کردم هرروز ورزش و پیاده روی و پله بالا پایین کردن (قبلشم پیاده روی داشتم)
هرروز دوش میگرفتم و توی حموم هم ورزش میکردم ۳۸ هفته یخورده انقباض داشتم فقط و هیچ دردی نداشتم رفتم ان اس تی دادم که گفت یخورده درد برات ثبت شده و دهانه رحمم هم یک سانت باز شده بود
بعد از اونم از اونجایی که من خیلی اسرار داشتم نینی رو زودتر ببینم هرکاری که میگفتن برا زایمان طبیعی خوبه انجام می‌دادم. گل مغربی رم از ۳۸ هفته استفاده کردم
خلاصه که بعد از اونم سه چهار بار معاینه شدم ولی همون یه سانت بود و دکترم گفت درد هم نداشتی چهل هفته که تموم شد بیا تا اونموقع بستریت کنم
یازده اردیبهشت شدم ۴۰ هفته و یک روز و رفتم بیمارستان اونجا دکترم معاینه کرد و گفت همون یک سانتی و بچه اصلا پایین نیومده و اصلا شرایط زایمان رو نداری الان با آمپول فشار هم نمیتونی زایمان کنی
سه چهارروزم وقت میدم شاید بچت بیاد پایین ولی به احتمال زیاد سزارین میشی
(دوبارم سنوگرافی رفتم تو هفته آخر که وزن تویکیش ۳۷۰۰ بود یکیش ۳۶۰۰)
مشاهده ۱۵ پاسخ دیگر
مامان آوا مامان آوا ۷ ماهگی
خانما وقتی دردتون شروع میشه سعی کنید تو خونه یه خورده دردتون رو تحمل کنید از همون اول نرید بیمارستان من از ۴ صبح دردم کم کم شروع شد ساعت ۳ بعداز ظهر دیدم داره شدید میشه رفتم بیمارستان ۳و نیم سانت باز بودم بستریم کردن و با معاینه تحریکی و و بعدش کیسه ابم پاره کردن دردام بیشتر شد اخرش دگه ماما گفت از تخت برم پایین و روی توپ بشینم که کمک کننده بود و دردام فول شد اما اخرش بازم بخیه خوردم چون یه مقدارپارگی داشتم اما خدا را شکر نسبت به دوتا زایمان قبلیم راحتتر بود
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان باقلوا مامان باقلوا روزهای ابتدایی تولد
تجربه زایمان طبیعی-۲
ساعت حدودای ۹ بود که سرم ها رو وصل کردن، و آمپول فشار تزریق شد، دستگاه نوار قلب جنین هم دائم بهم وصل بود که اگه انقباضی نشون داد متوجه بشن، ساعت حدود۱۰.۳۰ یه حس دلپیچه مانند داشتم که به ماما گفتم و دستگاه رو نگاه کرد و گفت انقباضت شروع شده، هر ۱ ساعت یه بار هم معاینه میشدم و متاسفانه بدترین قسمتش بود، چون تمام معاینه ها تحریکی بود و برای کمک به زایمان، دکترم ساعت۱۲ اومد و خودش معاینه کرد و گفت عجیبه باز نشده و ۴ سانت بودم و گفت احتمالا تا عصر زایمان کنم ولی بدبختی من تازه شروع شده بود، دردا منظم شده، همزمانم باید ورزش می کردم، ماما گفته بود هرجا درد زیاد شد پاشنه پاتو بزن زمین که کمک کنه سر بچه بیاد پایین تر
مامان پسرم💙🫂 مامان پسرم💙🫂 ۲ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی
من از ۱۱ درد داشتم محل نزاشتم گفتم اینا طبیعیه شبش ایقد پیاده روی کردم بعدش اومدم خونه خوابیدم صبح پاشدم یهو یه درد شدیدی گرفتم که نمیتونستم نفس بکشم دیگ زنگ زدم شوهرم که از سرکار کار بیاد رفتم دوش آب گرم گرفتم دردام هی داشت شدید میشود بیمارستان هم تا خونمون یک ساعت فاصله داشت همش میگفتم بچه تو راه دنیا نیاد😂
دیگ شوهرم اومد رفتیم بیمارستان معاینه که کردن کیسه آبم کلا پاره شد و دهانه رحمم ۴ سانت باز شده بود بهم گفتن برو یک ساعت دیگ بیا منم دردام شدید بود رفتم یکم پیاده روی کردم زنگ زدم ماما همراه اومد دیگ رفتم بستری شدم دیگ ماما همراه شروع کردیم به ورزش کردن خیلی درد داشتم ولی به زور ورزش میکردم دوتا سوزن فشار زدن ساعت ۲ ظهر بستری شدم ساعت ۱۲ شب دهانه رحمم ۹ سانت باز شد رفتم اتاق زایمان و نیم ساعته پسرمو گذاشتن توی بغلم قشنگ ترین حس دنیا بود🥹♥️
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان امیرعلی مامان امیرعلی ۸ ماهگی
سلام خانما وقت بخیر من برای زایمان طبیعی ماما خصوصی گرفتم همراه با اپیدورال
قراره ساعت ۶ونیم صبح بیمارستان باشم چون استرس داشتم قبول کرد فردا زایمان کنم گفت اول آمپول فشار میزنم به ۴ سانت رسیدی اپیدورال انجام میدم البته تو مطب معاینه کرد گفت ۱ونیم الی دو سانتی
هرکسی دوس داشت واذیت نبود برای من و نی نی یه صلوات بفرسته 🙏🏻🙏🏻🙏🏻
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان پسر ماما😇 مامان پسر ماما😇 ۵ ماهگی
سلام مامانا اومدم بگم زایمانم چطور بود.

هفته ۳۹ کامل روز دوشنبه زایمان کردم
روز شنبه رفتم دکترم برام معاینه تحریکی انجام داد همون شب هم تغریبا نزدیگ به ۲ ساعت پیاده روی کردم
همون شب دردهای خفیف پریودی داشتم همزمان شکم و کمر ولی خفیف بود
تا چند ساعت بعد قطع شد صبح ساعت ۶ رفتم دوش گرفتم کمرمو مساژ دادم توی لگن نشستم توی خونه راه رفنم ورزش کردم تا ساعت ۹ درد نداشتم ولی ۱۰ صبح دوباره دردهام شروع شد ولی خفیف بودن و به فاصله نیم ساعت بودن ولی من فکر میکردم کاذب هستن اصلا پیش زمینه ای نداشتم که امکان داره اینا درد زایمان باشه 😁
خلاصه همون روز هم دفع لخته داشتم به صورت خونی یا سیاه بودن نشون ماما دادم گفت طبیعیه ولی من دردام منظم بودن از هر نیم ساعت به بیست دقیقه شده بودن
کلاس ورزشمو هم رفتم و همون عصر یک شنبه کلی پیاده اومدم و ولی اصلا فکر نمیکردم قراره زایمان کنم
مامان لِـنــــا ✨🧿 مامان لِـنــــا ✨🧿 ۶ ماهگی
تجربه زایمان طبیعی ۲

با برنامه contraction timer زمان و طول انقباض هام رو اندازه میگرفتم. شب کلا نخوابیدم ولی دردام خیلی قابل تحمل بود. حین دردها ورزش میکردم. پوزیشن سجده و چهاردست و پا و چرخش لگن انجام میدادم و تکنیک تنفس. ساعت ۴ صبح احساس خیسی کردم و متوجه شدم کیسه آبم سوراخ شده. ساعت ۵ با ماما همراهم هماهنگ کردم و رفتم بیمارستان که چک بشم.
‏‎معاینه شدم، ۲ سانت بودم و قرار شد دردام بیشتر شد برم مطب که ورزش هارو کار کنیم و اماده زایمان که شدم بریم بیمارستان

‏‎بین ساعت ۷ تا ۸ونیم صبح من دردای خیلی شدیدی داشتم که تقریبا غیرقابل تحمل بود. وقتی برگشتیم خونه، رفتم تو حموم و شوهرم آب گرم پایین کمرم گرفت و این کار تا حدودی دردم رو تسکین میداد.

‏‎ساعت ۸ رفتیم مطب. وقتی معاینه شدم؛ در کمال ناباوری خودم و ماما همراهم دیدم ۷ سانت شدم.