منم دلم تنگ شده
خیلی حاملگیم رااااحت بود کلا دو بار بالا اوردم تو کل بارداریم ویارمم دوغ ابعلی و کوبیده بود😂😂😂
حاملگی بدی نداشتم ولی تا حالا دلتنگش نشدم.هروقت فکر میکنم حسرت میخورم که نتونستم یه یادگاری از زمان حاملگیم داشته باشم
من اگ بفهمم آخر همه بارداری هام ختم به نی نی سالم میشن مث نرجس خاتونم هر ۹ ماه یه بار حامله میشدم و با همشون عشق میکردم و دم آخری یه جین بچه دورم بود🥰🥰🥰😍😍😍🤩🤩🤩
و اینکه عاشق رنگ و مدل لباست شدم🥹🥹💕
😂😂من بشدت بارداری راحتی داشتم چه خودم چه دخترم
منم دیابت بارداری داشتم ولی میخوردم در حدی ک هوسش از سرم بپره پست بندش خیار و کاهو میخوردم 😂😂😂👀
تا میتونستم ناز کردم🤣🤣 خیلی خوب بود و تا الانم دخترم گوش شیطون کر اذیت نمیکنه ولی غلط بکنم بازم ب بچه فککنم خخخ
من که تا آخر بارداری کلا هیچی نفهمیدم
وزنمم که زیاد نرفت بالا
ویار که اصلا نداشتم
حالت تهوع هم کلا نداشتم
همه میگفتن تومشکل داری بابا چرا اینطوری یکم ناز کن 🥴🥴
نه دردی داشتم نه هیچی
ولی آدم باید یکمناز بکنه الکی خودمو قوی نشون دادم
وای دقیقا عین من
حاملگیم تا شیش ماهگی افتضاح
هر دردی بگی گرفتم
ولی الان دلم تنگه
مخصوصا واسه راحتی و خواب بی دغدغه
شوهرم میگه یادت رفته اون موقعم نمیتونستی راحت بخوابی
ولی خب حداقل میشد دراز بکشیم با خیال راحت
میخای حامله بشی عزیزم مطمئن باش😂
منم بارداری بد داشتم قند لب مرز و تیروئید جفت نزدیک دهانه رحم و حالت تهوع ب شدت وحشتناک تا یک هفته ب زایمان...ولی من دلم برای روز زایمان تنگ میشه😂 چون از حاملگی خلاص شدم طبیعی بودم.. با نامه بستری میرفتم بیمارستان در پوست خود نمیگنجیدم😂
چقد قشنگه لباست😍😍
منم حاملگی خیلی سختی داشتم
ویار وحشتناک که تا 4 ماه فقط شیر میخوردم
بعدش تو ماه سوم سرکلاژ شدم سه روز براش درد داشتم
بعدش استراحت نسبی شدم
یه ماه مونده به اومدن سوگند درد کلیه گرفتم و کلیم ورم داشت
و یه درد دیگه تورحمم داشتم حتی سرویس ک میرفتم میومدم یه ریع سر جام از شدت درد عرق سرد میریختم
ینی ماه اخر کلا استراحت مطلق شدم وااااای این درد خیلی بد بود تاحالا همچین دردی رو نچشیده بودم دیگه جوری شده بود ک راه رفتن برام شده بود ارزو همش میگفتم نکنه بعد زایمان باز نتونم راه برم
بااینهمه مشکلات سوگند35هفته به دنیا اومد سه روز تو دستگاه موند
و من بازم دلم بارداری میخواد😐🤦🏻♀️
اره همین ک میگی منمدلم برا اون روزا خیلی تنگ شده ولی اون روزای ک رفتمبیمارستان درد داشتم عمل شدم خیلی بود نمیخوام😆😆😅
منم رفتم دکتر سونو کرد گفت بچه جوون نداده تکون بخوره فشارم ۸ رو ۴ بود ، قندمم همیشه پایین چون هیچوفت اهل شیرینی جات نیستم ، گفت برو روزی ی بطری دلستر بخور که اب کیسه ات هم کمه و منی ک با گریه از ومطب اومدم بودم تنها بودم شوهرم سرکار بود اینجا هیشکی نبود ، دیگه از اونروز شوهرم هی دلستر ابمیوه ، بستنی میخرید میاورد که من بخورم ، سرکار زنگ میزد میگفت دلستر خوردی پاشو ی لیوان ابمیوه بخور الان 😅🤣😅😅
😂وای نگو من چن ماه پیش داشتم فیلمای تکون خوردن دخترمو نگاه میکردم بعد ب شوهرم گفتم دلم یه نی نی میخاد ک تکون بخوره تو شکمم دلم تنگ شده فلان
بعد همون ماه فهمیدم دوباره حاملم شوهرم اینقد خندیده میگفت بیا خدا بهت نی نی داد
همش میگه تو ک گفتی اینجوری شد🤦🏻♀️🤣
من بارداری راحتی داشتم . خدارو شکر. دیگ ماه آخر از شدت پادرد نمیتونستم راه برم و کولر و پنکه همزمان روشن میکردم
لباست چقد خوشکله
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.