۳ پاسخ

منم مثل شماممم واقعا خیلی حس بدیه انگار ک حال روحیمون اصلا خوب نیس من ب مامانم میگم نمیتونم اریارو بزرگ کنم من مثل شماها خوب نیسم واس بچم خیلی اذیتممم خیلی پر از اضطرابم ذهنم اصلا اروم نیس کلا درگیرم

ببین اینارو‌نمیخام بگم که فکر کنی من‌خوبم نه اما من تو شهر غریبم و با مادرو مادرشوهرم۶ ساعت فاصله دارم خواهر ندارم و هیچ دوستی تو این شهر ندارم جز ۳ تا جاری ک اینجا زندگی میکنن و هیچ سری هم نمیزنن و‌کمک نمیکنن .مادرم دیسک داره دیدم دهمین روز بعد سزارین میگه کمرم اله و بلع فهمیدم میخاد بره گفتم برو بلاخره ک باید بزرگش کنم خودم اوکیم برو و مادر رفت من موندم و بچه ۱۱ روزه تا شب نگهش میداشتم و شب شوهرم ک‌میومد اون میگرفتش بغل .منم حس ناکافی بودن کردم تا دلت بخواد ولی وقتی میبینم جز من کسیو نداره بااراده دوباره بلند میشم .بوده ک حالم خوب نبود تو تب میسوختم ارزوم بود یکی بچه رو نگه داره اما اون روزم تموم شد،بوده روزی ک‌ صورتمو نتونستم بشورم. اما خب همه این روزا گذشت .الان یاد گرفتم چطور خونم همیشه تمیز باشه چطور غذام همیشه حاضر باشه چطور بچم مرتب باشه و چطور شوهرداری کنم .من هم فکر میکردم ناکافی ام اما وقتی تونستم‌اینارو‌بگذرونم یعنی کافی بودم پس به خودت فرصت بده همه چیز حل میشه

درکت میکنم عزیزم همه ما این دوران رو گذروندیم
سعی کن تو زمانایی که بچه خوابه به خودت برسی
استراحت کنی
و اگر حال داشتی به خونت برسی
اینو بدون همه این حس ها برای تغییرات هورمونی و به مرور خوب میشی و فکرتو اصلا رو حس ناکافی بودن نزار اینو بدون وقتی از جون و دا مایه گذاشتی براش ینی همه چی اوکی و خوبه

سوال های مرتبط

مامان ماهلین🧚👶🫀 مامان ماهلین🧚👶🫀 ۴ ماهگی
خانوما من دخترم دیگه کاملا شیرخشکی شد و انقد سینمو نگرفت که شیرم خشک شد من همه تلاشمو کردم ولی نشد😞من خیلی حس بدی دارم حس میکنم من اصلا مامان خوبی براش نیستم حس ناکافی بودن تمام روانم بهم ریخته همین الان دارم با اشک مینویسم من اصلا حالم خوب نیست و افسردگی که تو بارداری داشتم بعد از زایمان بیشتر شده همش غمگینم رو بچم بشدت حساس شدم هی نفساشو چک میکنم هی میترسم بچم خدای نکرده چیزیش بشه اصلا حال و حوصله ی هیچی رو ندارم و فقط کارم شده گریه حتی حال ندارم برم دکتر با اینکه شوهرم خیلی خوبه خیلی هوامو داره خیلی دلداریم میده و همش داره سعی میکنه از این حال درم بیاره ولی بازم من حالم خوب نمیشه و حس میکنم ن میتونم مادری خوبی برای بچم باشم ن همسر خوبی واسه شوهرم و اینکه دیگران هی نظر میدن که چرا داری ب بچت شیرخشک میدی چرا تو اینجوری میکنی مگه فقط تو مادری و بچه اوردی و.... این درک نشدن از طرف دیگران هم بیشتر کلافه م میکنه و حس بوچی میکنم ولی بخدا که دست خودم نیست کاش یکی بود درکم میکرد😔