بعضیارودیدیدچقدبچه هاشون آرومن وحرف گوش کن.اصن همه چیزشون آرومه.نمونش جاریمه بچش بی نهایت آرومه من ازشیرگرفتم بچموهمه محله بابام اینا فهمیدن دارم ازشیرمیگیرم انقدکه گریه میکرد.اونوقت اون ازشیرگرفت گفتم شبااذیت می‌کنه گفت آره وقت خواب مجبورم روپام بخوابونمش.اونوقت من بغل میکردم می‌بردم توحیاط توماشین تا بخوابه.خب هربچه ای یه جوره قبول دارم ولی اینکه یه جوری قیافه میگیرن که انگار به خاطر تربیت کردنه حرصم درمیادانگارکه مادرست تربیت نکردیم.ازپوشکم گرفت بچشویه هفته ای.رضاهشت ماهش بودباهاشون رفتیم مشهد۵ماه ازرضاکوچیکتره صدای این بچه رواصلانشنیدیم نه توقطارنه حرم نه هتل. یادمه حرم یه خانمه ازبچش خوشش اومد گفت بده دخترم بغل کنه امام رضا به اینم یه بچه اینطوری بده همینقدرآروم وناز. نداد بهش.بعدم رفت بازاراسفندگرفت که چشم نخوره بچه

۵ پاسخ

اصلا ب تربیت ربطی نداره من پسر اولم دقیییقا مث پسر جاریتون همونقذر باادب آروم و سرهیچیشم اذیت نشدم اما دومی ....تا بخواین شیطون و اذیت کن سر یه دندون در اوردن مارو می‌کشه بخدا

عزیزم سعی کن بچه خودتو با بچه های دیگه مقایسه نکنی

واااای که بچه من مثل پسر شماست

مامانم همیشه،میگفت بچه شیطون سالمه

افرین دقیقا اینقدر ارومن که اصلا متوجه حضور بچه نمیشی

دقیقا ...من بعضی بچه ها رو میبینم اینقدر آروم و حرف گوش کنن کپ میکنم

مقالات مرتبط

مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
مزایا و معایب داشتن پرستار بچه
چگونه کودک را از پوشک بگیریم
چگونه کودک را از پوشک بگیریم ؟+ فرآیند سه روزه
آموزش‌های جنسی به کودکان
آموزش‌های جنسی به کودکان | تربیت جنسی کودک
توضیح بچه دار شدن برای کودکان
توضیح بچه دار شدن برای کودکان

سوال های مرتبط

مامان آیهان مامان آیهان ۳ سالگی
سلام مامانا من از دست خودم خیلی ناراحتم پسر اونجور که من میخواستم تربیت نشد پسری آروم وحرف گوش کن میخواستم که هرچی میگی با ادب بگه چشم مامان جون پرخاشگر و لجباز نباشه که شد خیلی گریه میکنه به همه چی بهونه میگیره میخوابه موقع بیدار شدن گریه میکنه نمیخوابه بازم گریه هزار تا بهونه.یکی بهش دست بزنه گریه بوسش کنه دادوبیدار میکنه میگه پاک کن خشک کن صورتمو حتی منو باباش .هر کاری میگه باید باید انجام بشه نشه قیامت بپا میکنه به خدا دیگه خسته شدیم واقعا از بچه آوردن داریم پشیمون میشیم.نمیدونم اینا هم تقصیر و اشتباه منه یا نه اگه کسی میتونه راهنمایی و کمکم کنه لطفا بگه من چه رفتاری با این داشته باشم😔
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان رادمهرورادوین مامان رادمهرورادوین ۳ سالگی
سلام خانوما آب دورجنین زیادباشه خطرناکه؟
من امروز سونو بودم توی ۳۰ هفته، گفت به خاطر قندت که یه کم بالا بوده آب دور بچه یه ذره زیاده
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان علی مامان علی ۳ سالگی
کاش یکی میگفت معنی خدا بزرگه ینی چی من نفهمیدم
از یکسالگی علی شروع کرد یه بچه بیاریم ولی گفتم نه علی کوچیکه گفت خدابزرگه گفتم اذیت میشم گفت خدابزرگه
تا الان قرص خوردم نزاشتم
تا الان هی گفت چرا بچه دار نمیشیم نکنه مشکل داریم فلان اینا
یروز یهو خودم شل کرد گذاشتم بشه وقتی بی بی چک مثبت شد خیلی گریه کردم گفتم زوده بازم گفت خدابزرگه گفتم چجور ببرمش دسشویی گفت خدابزرگه
و حالا که به بوها حساس شدم نمیتونه یه تخم مرغ رو نخوره که بو راه نیوفته تو خونه.اصلا بوش به جهنم لااقل ظرفشو می‌شست من اذیت نشم
یا واسه شستن علی هی نمی‌گفت خستم هی نمی‌گفت حال ندارم هی نمی‌گفت خودت برو
واقعا خدا بزرگه؟
حالا که 5 ماهم ولی کم آوردم
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان گیسو مامان گیسو ۳ سالگی
سلام دوستانی که بچه هاشون یبوست میشن وقتی مقعدشون درد کنه براشون شیاف میزارین؟؟ چقدر تاثیر داره من باز دخترمو بردم گوارش کودکان گفت تا ۴ ماه پدی لاکت بده ولی بازم میبینی یه روز نمیره یه روز چند بار میره موقع دفعم درد داره
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان دوتا دخترام مامان دوتا دخترام ۶ ماهگی
خسته شدم از بچه از زندگی ۴۰ روزه زایمان کردم یه خواب راحت نکردم نه کمکی دارم نه شوهری که وست نوازش به سرم بکشه تازه میرسه خونه باید دستای اونو ماساژ بدم بخاطر درد دست اون بچه گریه کنه اون شیطونی کنه تمام دندونام تیر میکشه سرم ده گیج میره دیشب به حد مرگ دیگه میزدم به دخترم شوهرمم از اونطرف به من کتک میزد تو مادری باید صبور باشی چجوریاس اونایی که دست تنها هستن با دو بچه کوچیک تا حالا به بچه هاشون کتک نزدن و صبورن ؟خواهشا نیاید بگید چه مادر نامهربونی کمکم کنید
مشاهده ۸ پاسخ دیگر
مامان فاطمه مامان فاطمه ۳ سالگی
یه‌ کم پیش تو بیمارستان صدای جیغ و داد اومد من نرفتم بعدش همراه اون یکی مریض گفت تصادفی آورده بودن پدر و مادر فوت شدن بچشون هم تو شوک بود گفت بیا بریم بچه رو نگاه کن رفتیم یه دختر بچه ۵-۶ساله بود یه عروسک داشت محکم بغلش کرده بود معلوم بود تو شوکه هیشکی هم نمی اومد بالا سرش خالش با پرستارا دعوا میکرد میگفت چرا نمیاین بالا سر بچه معلوم نبود چیزیش شده یا نه ،سرنوشت اون بچه امشب عوض شده خیلی براش دعا میکنم امیدوارم خدا براش جبران کنه مطوعنم خدا بزرگه و حتما براش کاری میکنه ،اصلا همه غمهای خودم یادم رفت😭😭😭😭
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان دردونه مامان دردونه ۳ سالگی
چرا این سن دخترم آنقدر گریه می‌کنه الان یکساعت گریه در حدی که گفتم الان خفه میشه که من کلم پلو می‌خوام شوهرم گرفته بغل من درست کردم؟😭 هر روز یه بهانه و گریههه
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ارین کوچولو مامان ارین کوچولو ۳ سالگی
خانما مادری چقدر سخته یه چیزی ذهنمو درگیر کرده اصلا خوابم نمیبره به شوهرمم گفتم گفت به چه چیزایی گیر میدی گفتم اینجا بپرسم از تجربه شما استفاده کنم
من پسرم و اینقدر دخترم سرش داد زده بیش از حد ترسو یعنی بهش بگو نکن گریه میکنه و اصلا با بچه ها بازی نمیکنه چند وقته همش میرم پارک هر روز اونجا با بچه هایی که ارومن بازی میکنه میگم دستشو بگیر بازی کنید میگیره پسر همسایمون از پسرم ۴ ماه کوچیکتر اما اون ۲۰ کیلو وزنشه با ۱۱۵رسانت قد پسر من کلا ۱۰کیلو با ۸۷ ۸۵ قد بعد کامل حرف میزنه اما بچه نا ارومه و شیطون خیلی رفتارهای تندی داره همش به پسر گفت دستتو بده نداد بهش همش ازش فرار میکرد دوست نداره زیاد با همسناش بازی کنه مخصوصا اونایی که خیلی بزرگتر و قویتر به چشم میاد بیشتر با ریزه میزه هاست اونم خیلی کم همش الان ذهنم رفته رو اوتیسم میگیم یعنی به نظرتون میتونه یه طیف از اوتیسم باشه یا فقط چون ترسو هست
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آراز مامان آراز ۳ سالگی
سلام خسته نباشید مامانای عزیز
یه سوال دارم و شدیدا نیاز به راهنمایی دارم چون خیلی عصبی شدم. مامانایی که بچه هاتون مهد میرن چجوری از پوشک گرفتین؟من الان یه هفته است اقدام کردم مهد که میبرم مجبورم دوباره پوشک کنم. توو این یه هفته یه لار هم نگفته جیششو😪همه جا جیشی شده😔😔
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان گیلاس🍒 مامان گیلاس🍒 ۴ سالگی
سلام مامانا امروز دخترم بردم دکتر گوشی ک گذاشت رو قفسه سینش گفت انگار یکم صدای اضافس از قلبش و گفت شاید به خاطر کم خونیش هم باشه... اما گفت بخاطر اطمینان یه اکو بگیر من خیلی نگران شدم کسی تجربه ای داره؟ تاحالا کسی دکتر اینجور به بچش گفته؟
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان نفس مامان نفس ۳ سالگی
سلام مامان های عزیز.اومدم با تجربه ی پستونک
اول اینکه من بسیار بسیااار راضی بودم که دخترم پستونک گرفت از همون روز سوم بعد به دنیا اومدن بهش دادم که عادت کنه.و چون بچه ام به شدت کولیکی بود بعد هم دکتر گفت پستونک رو بهش بده که یکم اروم بشه،و پستونک یه جورایی مادر دومش بود،و بعد دکترش گفت حتما از ۲۰ ماهگی تا ۳۰ ماهگی دیگه یواش یواش ازش بگیر،به خاطر فرم دندوناش،خب من چون میرفنم سرکار میخاستم وقتی بگیرم ازش که خودم بیشتر پیشش باشم گذاشتم برا ایام عید نوروز..این چندماهم که داخل اینستا پر بود از این ویدیوویی که پستونک بچه رو بادکنک میبرد که من حس خوبی به این کار نداشتم.اومدم یه دو هفته ای از نظر ذهنی اماده اش کردم با قصه و داستان و حرف زدن و این چیزا،یه روزم بهش گفتم یه مغازه ای هست که اگه بریم پستونکامون رو بهش بدیم به جاش بهمون عدوسکای بزرگ ک خشگل میده ،و دخترم به شدت استقبال کرد،رفتیم ور یه مغازه و به فروشنده قبلش گفتم سه تا پستونکش رو دادیم و دوتا عروسک به انتخاب خودش گرفتیم.خیلییی خوش حال بود،ولی دو شب اول یکم بیتابی کرد،بعدم دیگه خودش میگفت چون من بزرگ شدم پستونگم رو با عروسک عوض کردم
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان ماهور مامان ماهور ۳ سالگی
مامانا یه مشورت لطفا تولددخترم پدرشوهرم براش تبلت گرفت اونم نه معمولی حدود۱۳تومن قیمتشه،تفکرشم این بود بده دست بچه که دست یکی دیگه دیدنخوادوحسرت نخوره،ولی من ومشاورش مخالف صددرصدی هستیم که که همچین وسیله ای الان دستش باشه ،بستشم پلمپه،میخواستم بازنکنم نگه دارم میگن باطریش خراب میشه ،خودم گوشی که دارم هرازگاهی اونم کم خودم میدم کلیپ زبان ببینه بازی هم نمیکنه،حالاشوهرم میگه بروعوضش کن یه گوشی بگیربرای خودت نمی دونم چیکارکنم
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان روشا و رهام مامان روشا و رهام ۳ سالگی
سلام دوستان
خوبید؟
من دیگه رد دادم
نمیکشم
مگه نمیگن بعد از سه سال وقت شکل گیری شخصیت بچس
وقت تربیت کردنشه
وقت اینه بهش بفهمونی چه کاری نباید انجام بده
پس چرا بچه‌های من روز ب روز حرف گوش نکن تر میشن؟
اصلا هیچ جوره زبون منو نمیفهمن
بی نهایت لجباز
بی نهایت برعکس
بی نهایت حرص درار شدن
مخصوصاً دخترم
مثلا دو ساله ی سری وسایل رو گذاشتم گوشه اتاقشون جا ندارم دیگه بخوام جا ب جا کنم مجبورم بذارم بمونه اونجا
سه روزه هر یه ربع نیم ساعت یه بار دخترم میره سراغ اون وسایل همه رو میریزه و پخش میکنه و داداششو صدا میکنه که اونم شریک بشه
هر بار با زبون خوش رفتم گفتم روشا جان نریز اینارو مامان برو با اسباب بازیای خودت بازی کن به اینا نباید دست بزنی باز نیم ساعت یه ساعت بعد دیدم رفته سراغش منم یکی دو بار دعوا کردم و دو بارم زدمش🤕
این یه حرکت بودا در طول روز ده ها حرکت اینجوری داره
دیگه نمیدونم چجوری رفتار کنم باهاش خستم کرده
انگار اصلا براش مهم نیست اهمیت نمیده
اگر کتابی آموزشی چیزی دارید لطفاً بمن معرفی کنید ببینم من چجوری باهاش رفتار کنم که شخصیتش بد شکل نگیره و یه دختر خوب و حرف گوش کن بشه نه لجباز و پرخاشگر
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان حامی 🎶 مامان حامی 🎶 ۳ سالگی
صبح که داشتم پسرمو میبردم مهد… گفتم مامان میخوای برات ابمیوه و خوراکی بگیرم ( ترجیم اینه ندم ولی چون دست بچه های دیگه دیده بودم گفتم شاید دلش بخواد)
گفت برای بقیه هم میگیری گفتم نه مامان ، من مادر توام برای تو میگیرم.. گفت نه نمیخوام ، اون روز که ابمیوه داشتم هانا گریه کرده بود…
از صبح قلبم اکلیلیه💖
خدایا شکرت واسه شعور و مهربونیش♥️
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان ابوالفضل( مبینا مامان ابوالفضل( مبینا ۳ سالگی
سلام مامانا یه سوال داشتم پسرم سه سال یک ماهش یعنی عاشق ژیمناستیک از اطرافیان دیده خیلی علاقه اصلا اولین بار که بهم گفت من تعجب کردم بهموگفت میشی منم برم باشگاه ژیمناستیک من یه لحظه موندم که اصلا اینا از کجا باد گرفته بعد گفتم ژیمناستیک چیه خوب بلند شد برام حرکت انجام دادم اصلا تعجب کرد خیلی علاقه نشون میده بعد یه جلسه بردمش که ببینم میمونه یه نه قشنگ برای خودش رفت با بچه آشنا شد باهاشون تمرین کردین باورتون نمیشه مربی خودشم تعجب کرد بعد بهم گفت این خیلی علاقه داره حتما بیارش تا ادامه بده ولی من میترسم حس میکنم سنش کمه براش زود باشه بنظرتون زود یا بفرستمش؟
مشاهده ۵ پاسخ دیگر