سلام مامانا امروز خیلی دلم گرفته خیلی نگران آینده پسرمم .
یکم از خصوصیاتش میگم ببینین کسی توی فامیل آشنا یا بچه هاتون بودن که از توی سن ۷ یا ۸ سال ببعد تغییر کرده باشن
پسر من خیلی وقتا ناسازگاری داره .روزی یک یا دوبار سر مسائلي ک میشه حلش کرد خیلی گریه میکنه.لباس عوض کردن نداره مگر عشقی بعد از مدتی خودش بخواد . حموم رفتن نداریم .یعنی برای حموم رفتن هم مقاومت میکنه مگر با کلی ترفند و بازی و با آب بریم و بعد از دوساعت دربیایم.که اجازه نمیده موهاشو خشک کنم با حوله بدنشو خشک کنم .لباس پوشیدن بعد حموم با برنامه داریم.غذا نمیخوره بهونه گیر شده.میبردمش کاردرمانی اونجا رو دوست داشت ولی یه مدته همین که آماده میشم بریم یا لباس عوض نمیکنه یا دسشویی نمیره همش دستش رو آلت تناسلی میگیره از شدت دسشویی.حتی بتازگی دیگه برای کاردرمانی هم همکاری نکرد نمیبرمش.کار خطایی بکنه اگه بهش بگی ن‌کن بدتر اون کارو انجام میده .ا
صلا تاب آوری نداره. مثلا یه برنامه ای رو دوست داره میبینه وقتی که بخوام نبینه مجبورم از یه روش دیگه استفاده کنم که قبول کنه وگرنه به حرف من لج میکنه و خودشو میزنه به درو دیوار .مثلا برنامه کودکی رو دوس داره دیگه وقت دیدنش تموم شده باشه باید تلویزیونو بزارم سرساعت که خاموش بشه بعد میگم تلویزیون خسته شده داغ کرده خاموش شده رفته استراحت کنه. وقتی خواهرمینا میان خونه بابامینا ماهم میریم پسرم با پسرخواهرم سازگاری نمیکنه .مثلا وقتی صداش میکنه جوابشو نمیده میزندش .یا میگه بیا باهم بازی کم وقتی نمیره یا دیر میره میزندش .بخاطر این کارش جایی که بچه دارن نمیرم ُ

۷ پاسخ

بنظرم بچت مشکلی نداره فقد تحمل نه شنیدن نداره....
اینم ک تحمل نه شنیدن نداره به رفتار غلط خودمون برمگیرده از اول هرچی خواسته و هرکاری کرده ب حرفش گوش دادی

رو بچت عیب نزار عزیزم بچه ها سه سالگی لجباز میشن همه همینن با تشویق و ارامش حرف گوش کن میشه

خواهر من ی سری از این اخلاق هارو داشتش
الان ازدواج کرده و پسرش هم تقریبا اونا رو داره
حموم نمیرفتش
لباسی که خودش دوست داشت میپوشید
به بچه ها وسایل نمیداد
الانم‌همونجوری خود رای هستش و هر هدفی داشته باشه براش میجنگه و بهش میرسه
شاید بقیه اذیت بشن از خود رای بودنش
ولی خداروشکر تو زندگی و کارش موفقه
جرات ن گفتن داره
خیاطه ،خیلی راحت سفارش رو رد میکنه

گلم هر مسئله رفتاری که در بچه ها پیش میاد ریشه در رفتار پدر و مادر داره .به طور مثال میگم وقتی مادر خودش مدام از دورن مضطرب باشه .این حس به بچه نا خودآگاه منتقل میشه و باعث تغییر رفتار بچه میشه .پس بنظرم بشین خوب فک کن ببین کجای رفتار خودت یا همسرت اشتباه بوده .

بنظرم همش عادیه نگران نشو

ی چیزی عادیه بنظرم
پسرمنم همه ی اینا داره
پسر داداشم برا حموم رفتن انقدر گریه میکرد ک حلاک می شد ولی الان ک ۵سالشه خوب شده

چند مدت کاردرمانی بردی ؟

سوال های مرتبط

مامان اِی لان Ailan مامان اِی لان Ailan ۳ سالگی
خصوصی
الان یه قسمت دیدم از سوپر ننی یعنی بچه ها چنگ مینداخت فوش میداد میزد تف میکرد اصلا یه وضعیتی بود برای خودش

روش تایم اوت یا همون صندلی و‌ یا اتاق فکر برای این بچه یکی از موارد بود
مورد بعدی این بود که اگه کتک میزد باهاش آروم حرف میزنیم میگیم چرا چرا دوست داری خشمگین باشی من دوست توام اگه این رفتار رو بکنی من بهت توجه نمیکنم تا زمانی که بهتر رفتار نکنی من باهات حرف یا بازی نمیکنم و توجه من رو نمیگیری
یه جا شروع کرد محکم زدن منتظر این بود که مامان یا بابا عصبانی بشه و توجه منفی بکنه توجه منفی یعنی داد بزنه و حالا کتک بزنه یا مقاومت بکنه
و اینطوری بچه متوجه شد که این جور حرکات جواب نمیده و عذرخواهی کرد

چقدر میخونم اینجا بچم جیغ میزنه، چنگ میزنه دعوا میکنه دیوانه شدم تا شما به بچه نشون ندید که حرف حرف منه اون سعی میکنه کنترلتون بکنه 😅 خیلی این برنامه رو دوست دارم و هرروز یه قسمت نگاه میکنم خیلی چیزا بهم یاد داره ( super nanny youtube)

اینم شوشو با خانوادش 🤭🥰❤️
مامان النا مامان النا ۳ سالگی
مامانا خیلی دلم گرفته، شوهرم یه چندماهی میشه قرص آرامبخش میخوره هیچ مشکل جدی ای هم نداره بخاطر این میخوره میگه ذهنم همیشه خسته ست، من میگم خب بیشتر آدما همینجورین قرص نخور، از وقتی اونارو میخوره رابطه جنسیمون اصلا مختل شده به نعوظ نمیرسه شل می مونه سرد شده اصلا، وقتی هم که رابطه داریم پنج دقیقه هم نمیشه کلا، من از اون اول عاشق رابطه جنسی بودم خیلی برام مهمه دوست دارم طولانی باشه حالا یه مشکل دیگه هم پیدا کرده بیضه هاش التهاب داره واسه اونم دارو میخوره دیگه کلا رابطمون قطع شده، چندساله مسافرت نرفتم قبل بچه هم هیچ جایی نرفتیم خاطره مسافرت دو نفره حتی نداریم که دل بهش خوش کنم ۷ صبح میره ۹ شب میاد ۱۰ میخوابه حتی حال نداره با بچه بازی کنه، زندگیمون فقط شده کار کار کار، مسئولیت بچه همش با منه حالا شکایت نمیکنم ولی اینکه به من توجه نمیکنه واقعا داره اذیتم میکنه اخه من زنی ام هم که یه ذره بهم محبت و توجه بشه تا چند روز شارژ میشم و انرژی میگیرم، خیلی ناامیدم احساس بدی دارم این روزا...😔
مامان یاس مامان یاس ۳ سالگی
سلام بچه ها خوبین
من که اصلا خوب نیستم مغزم داره میترکه، دخترمو از بعدازظهر بردم بیرون خرید بعد رفتیم پارک کلی بازی کرد که دیگه خودش خسته شد بعد دوباره اومد خونه با باباش کلی بازی کرد ،طوری که موقع شام خوردن همش چشماشو می‌مالید میگفت خوابم میاد ،هیچی بردم بخوابونمش هی تکون بده رو پام هی تکون بده،مگه میخوابه،آخرش عصبی شدم گذاشتمش رو تختم گفتم خودت بخواب اومدم بیرون،همینطوری هی گریه میکرد،از ی طرف اعصابم خورده که داشت گریه میکرد از ی طرف دیگه هم به قرآن دیگه مغزم نمیکشید پاهام و کمرم دیگه توان نداشت که بیشتر تکون بدم،بابا منم آدمم دوست دارم ی ساعت تو کل شبانه روزی برای خودم باشم،یا کار خونه یا بازی با بچه یا پارک کارم شده همین ،ی موقعی کارم تموم میشه که ساعت میشه ۱ شب،بعد به خاطر اینکه دوست دارم یکم مال خودم باشم از اونور تا ۲ ،۳ بیدارم بعد صبحها با خستگی بیدار میشم،هنوز نخوابیده داره گریه میکنه ،یعنی مثل سنگ شدم دارم هم حرص میخورم هم دلم میسوزه ،ولی واااااااقعا دیگه کشش ندارم دوباره برم تو اتاق
مامان ايمى مامان ايمى ۲ سالگی
سلام دوستان

یه سوالی ذهنم رو درگیر کرده. یکی از دوستان خانوادگی ما پسرش ۶-۷ سالش هست پنج شنبه جایی رفته بودیم که اینها هم بودن پسرش یه توپ داشت دختر منم توپ اورده بود همون مدل همون رنگ..
فقط خیلی کم توپ دختر من کم بادتر بود دخترم بهونه کرد و کلی گریه کرد که اون یکی توپ رو میخواد من بهش گفتم این واسه شماست..
بعد همسرم مه دید دخترم خیلی گریه میکنه به پسره گفت موقت توپ رو عوض میکنی؟ بعد دوباره پسش بدیو پسره گفت نه.
مامان پسره که دورتر وایساده بود گفت واسه خودشه حالا چهه فرقی می کنه.
به نظرم درسته که هرگز نباید وسیله بچه رو به زور گرفت ولی مثلا تو سن اون پسره میشد زراش توضیح داد که مثلا این کوچولو و داره گریه میکنه حالا یه کوچولو توپت رو عوض کن.
یه جورابی بچه های الان همدلی بلد نیستم البته نه همه مثلا یه دختر دیگه تو همون سن و سال بود خیلی بچه عاقلی بود و ربتارش با کوچکترها عالی.
به نظر شما تا کی باید به بچه ها گفت این واسه خودته و به کسی نده