امشب خودمو دوقلو ها فقط خونه بودیم🙃
شوهرم جایی کارداشت هنوزم نیومده.
شام درست کردم و کارهای خونه را کردم. وضعیت هم قرمزه😑 گفتم برم یه دوش بگیرم.یهو وسط دوش گرفتن صدای جیغ پسرمو شنیدم اونقدر جیغ میزد که فقط زودی آبو بستم و حوله تن کردم اومدم بیرون ...
پستونک گذاشتم تو دهنش ، فایده نداشت . دیگه به سختی لباسامو تنم کردم و پسرم هم همش در حال گریه کردن بود .
دلم گرررررفت 😑🥺
احساس خستگی کردم و اینکه یه وقتی برای خودم ندارم که یه دوش ساده بگیرم ....
فقط از خدا میخواهم به انرژی مضاعف به من و همه مادرانی که بچه کوچک دارن بده🤍🙏
در آخر خداراشاکرم که بهم بچه های سالمی داده 🥰
ان شاءالله همه مامانایی که منتظر فرزند هستن خدای مهربون بهشون عطا کنه و این روزها را تجربه کنند😊

تصویر
۷ پاسخ

عزیزم خداروشکر کن که گذاشتن شام درست کنی و به کاراخونه برسی دوش دیگه بماند
من ارایشگاه ساده هم نمیتونم برم و کسی نیست نگهش داره
خداروشکر که هست درست میشه برامون خاطره میشه
ایشالا سالم باشن همه بچه ها

من دخترم 9 سالشه خیلی هم عاشق بچه کوچیکاس امروز خدا خیر به دخترم بده نی نی رو گرفت یه عالمه کار داشتم که اصلا خستگی دلم شام نخاست فقط دراز. کشیدم

چه جالب
دقیقا مثل من
پریودم
رفتم حمام
چنان چیغی زد بچم در عرض ۳۰ ثانیه حوله پوشیدم پریدم پستونک گذاشتم دهنش اومدم دباره اب گرفتم به خودم رفتم بیرون دوتاشون گریه میکردن

من و پسرم هر شب تنهاییم
یا سر کاره
یا پیش رفیقاش 😞😞

حمام رفتن تو داروان پریودی ضرر داره باعث کیست چ عفونت میشه .. کلا اب نباید به بدن بخوره ...

خییییلی سخته .من دیشب دخترم نمیخوابید تا۳بیداربود ۳خوابید ۴ داداشش بیدارشد شیرمیخواست . بعدشم درگیراون بودم سرجمع ۳ساعت خوابیدم بعد امروز کلا حالم بدبود چشام سیاهی میرفت و فشارم افتاده بود رفتم آمپول تقویتی زدم . واقعا ضعف رو امروز حس کردم بعد ۶ماه خدا به ماهاتوان مضاعف باید بده دوقلو خیییلی سخته😔

وااای چجوری میزاریشون میری حمام..خیلی خطرناکه
من یه دسشویی میرم صداش تو گوشمه
حمام که اصلاااا تاحالا نشده موقع خوابش برم

مقالات مرتبط

کودکان سندرم داون
سندرم داون از چند ماهگی قابل تشخیص است؟علائم و مشکلات آن
تفاوت شیر خشک با شیر مادر
8 تفاوت شیر مادر با شیر خشک که نمیدانید!
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
چرا حوصله بازی با کودکم را ندارم؟
انواع گریه نوزاد
معنی انواع گریه نوزاد و ترجمه هرکدام

سوال های مرتبط

مامان دوقلو ها،🐣🫀🐣 مامان دوقلو ها،🐣🫀🐣 ۱ سالگی
بچه ها م که هرشب می خوابن تا صبح فقط زود زود بیدار می شن و گریه می کنن 😓 امشب دیگه کلافه شدم اصلا نخوابیدم هی رفتم این رو آروم کردم اون یکی رو آروم کردم تو خواب جیغ می زنن شیر نمی خوان ها فقط تو خواب جیغ می زنن یه بار دو باری نیست کار هر شب منه بچه های شما هم این طوریه ؟؟؟
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان آرسام👼🩵 مامان آرسام👼🩵 ۱۱ ماهگی
چقد این گریه ی اخر شبی هم چسبید بهم هم‌تلخ بود برام
یه لحظه ناشکری کردم و همون لحظه به خدا گفتم غلط کردم

از طرفی بیرون روی شدیدی که آرسام پیدا کرده و بدنش زخم شده
از طرفی گریه هاش بابت اون زخمه
اذیتاش
شرایط خودم
به قول شادی که تو سریال صفر ۲۱ میگف
دیگه دارم نمیتونم
واقعااا نمیتونمااااا انگار همه ی این ۹ ماه خستگی و ناراحتی جمع شد و تو یه لحظه شکست
مثه قلکی که پر پول میکنیم و اخرش میشکنیم
برعکس اون لحظه شادیم هممون ولی این گریه ای که جمع میشه یه لحظه دیگه نمیتونی و میشکنیش غم انگیزه

دیگه دارم نمیتونم ...
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان لیلی بانو مامان لیلی بانو ۱۵ ماهگی
مامانا گوشای دخترمو سوراخ کردم واااااای خدا بمیرم کلا صدای جیغ و گریه هایی که میکرد تو گوشمه 😭😭😭😭😭مامانایش به فداش
چه پمادی بزنم که زودی خوب شه
مشاهده ۳ پاسخ دیگر
مامان رز گل مامان رز گل ۱۲ ماهگی
سر دخترم که باردار بودم میل جنسیم به شدت زیاد بود به جدی که شبانه روز از شوهرم میخواستم و اون توان نداشت خودشو میزد به خواب 😅 سر این یکی بارداریم اصلا میل جنسی ندارم خیلی کم شده بعداز ۹ روز اومدم خونه شوهرم درخواست کرد خواستم رد کنم ولی گفتم گناه داره قبول کردم ولی در عین حال مثل مجسمه بودم فقط منتظر بودم تموم بشه .به نظرتون جنسیت این یکی چیه؟؟؟
مشاهده ۱۴ پاسخ دیگر
مامان یسنا مامان یسنا ۱۰ ماهگی
سلام مامانا شما بچه هاتونو تو روروئک میزارین من دخترم خیلی‌ آروم بود از وقتی واسش خریدم میزارم تو روروئک خییلی شلوغ شده میره به همه چی دست میزنه کل خونه رو به خاطرش جمع کردم کلا گلامو جمع کردم وسایل تزئینی یه دونم نزاشتم بومه کشوی کابینتارو با کش بستم یه لحظه م توش واینمیسته پشیمونم از این که براش خریدم حسابی خسته م کرده فقط باید مواظبش باشم بچه های شما هم اینجورین😑
مشاهده ۹ پاسخ دیگر
مامان ماهور کوچولو💗 مامان ماهور کوچولو💗 ۹ ماهگی
دلم میخواد یه تفنگ داشتم فامیل شوهرم را به رگبار می‌بستم 😂😂😂😐😐 وقتی نبرم خونه مادر شوهرم دخترم خیلی از همشون می‌ترسه بهشون میگم بزارید بیایم یه نیم ساعت بشینیم کم کم دخترم عادت میکنه بهتون بعد بغلش کنید حالیشون نیست که اصلا همون لحظه حمله میکنن رو این بچه اینم گریه و زاری بعد شب که میایم خونه تو خواب همش جیغ میزنه و گریه
امشب رفتم اونجا اگه گوش ندادن به حرفم بچه را بغل میگیرم میام خونه تا یاد بگیرن 😤🗡️🗡️🗡️🪓🔪🔪🔪🔪
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان جوجک مامان جوجک ۱۱ ماهگی
داشتم فیلم دکتر معجزه میدیدم ، یاد پسرم افتادم زمانی که ان ای سی یو بود یه ازمایشی میخاستن ازش بگیرن که از پشتش باید نمونه برداری میکردن
واییی که یادمم میاد دلم آتیش میگیره من هی به همسرم میگفتم ببریمش خونه یا یه بیمارستان بهتر قبول نمیکرد
یه بار که براش شیر برده بودم دیدم رام نمیدن داخل صدای جیغ پسرم میومد با زور دعوا رفتم داخل سه نفر بچه مظلوممو گرفته بودن یکی هم با یه سوزن که خیلی بزرگ بود هی میکرد تو پشتش به زور بچمو از دستشو در اوردم همه پشتش خونی شده بود اون شب تا صب تنهاش نزاشتم صبح هم با هر مکافاتی بود مرخصش کردم بردمش خونه
بچه ها خیلی مظلومن چرا باید یه بچه چند روزه، این همه درد بکشه اخه
مشاهده ۵ پاسخ دیگر
مامان اراد مامان اراد ۸ ماهگی
شما هم سختتون میاد نی‌نی رو ببرید حموم 😕
من انگار کوه میکنم به معنای واقعی خودم هزار دفعه دوش بگیرم اینجوری احساس خستگی و کرختی نمی کنم 🥴
حالا که شیر خورد خوابید یه عالمه کار هست که من بدنم یاری نمی کنه برای انجامشون
مشاهده ۱۲ پاسخ دیگر
مامان mah مامان mah ۱۶ ماهگی
عزیزای دلم بچه های شما وعده هایی که بهشون میدید رو‌چقدر میخورن؟اصلا چیکار میکنید که به مقدار بیشتری بخورن،برای ماهان تخم مرغ نیمرو کردم .تو دهنش لقمه میذاشتم.دومی ینمه فقط بزرگ بود .عق زد و بعد اون دیگه هیچیییی نخورد😐
مشاهده ۷ پاسخ دیگر
مامان فندق مامان فندق ۱۵ ماهگی
مامانا تو رو خدا هر شیری به بچتون ندید .منم اشتباه میکرد .دیگه اصلا اعتماد نمیکنم .دیشب به شوهرم گفتم واسه فردا که می‌خوام فرنی درست کنم شیر نداریم .بگیر بیار .شیر میهن گرفته بود .امروز با همون شیر براش فرنی درست کردم .یه جوری شد ولی شک نکردم .
بگم که تاریخ تولیدش ۹ تیر و انقضاش ۱۸ تیر بود .تا آماده شد و گذاشتم خنک بشه .نمی‌دونم اصلا چیشد ،کار خدا بود که یه ثانیه به ذهنم خطور کرد برم شیر رو بجوشونم ببینم خرابه یا نه .یه ذره جوشید دیدم شد عین ماست .

فقط نمی‌دونم چجوری از خدا تشکر کنم که اون لحظه انداخت به دلم و فرنی رو ندادم به بچم .فقط خدا رحم کرد
تازه خودمم از اون شیر خوردم ولی در حالت عادت اصلا مزه بد نمی‌داد .
(تو پرانتز بگم که رفتم ازشون شکایت کردم .شاید بچه من من ولی یه بچه دیگه از این شیر بخوره و اتفاقی براش بیفته .من تو دوران بارداری هم همچین بلایی با شیر میهن سرم اومده بود )
مشاهده ۴ پاسخ دیگر
مامان سید محمد هادی😊 مامان سید محمد هادی😊 ۹ ماهگی
(وقتایی که بچه خیلی نق میزنه 😩 یا گریه میکنه چیکار کنم؟)
پارت ۳



۴. اینو بپذیر که بچه داشتن و بچه بزرگ کردن سختی های خودشو داره اما این سختی ها همیشگی نیست روزهای خوب هم داره وقتایی هم داره که از ته دلت بابت داشتنش خوشحالی.. وقتی بهت بگه مامان، وقتی راه بره و بپره بغلت ، وقتی زبون باز کنه و بتونه بگه که چقدر دوست داره و هرچی که بزرگ و بزرگتر بشه ، نگاش میکنی و بهش و به داشتنش افتخار میکنی ( و میدونم که میدونی که نسبت به خیلیا که هنوز بچه ندارن کلی جلو تری.. ان شا الله خداوند به همه فرزند سالم و صالح بده )💚

۵. و در نهایت هم اینکه ، یادت باشه دعوا کردن و داد زدن و غر زدن و خداییی نکردههه کتک زدن بچت دردی رو دوا نمیکنه و آرومش نمیکنه فقط دلشو میشکنه اما من خودم امتحان کردم و به شخصه تجربه ثابت کرده وقتی بچه خیلی گریه و بدخلقی میکنه ، هرچی تو خوش اخلاق تر باشی و باهاش بزنی به در محبتِ چندبرابر و شوخی و خنده و بازی و شعر خوندن اینا
هرچی بیشتر با بچت با لبخند و محبت صحبت کنی اونم کمتر اذیت میکنه و صبور تر برخورد میکنه 💗

امیدوارم که همیشه حال همه ی این فرشته های کوچولو خوب باشه🌹
مشاهده ۲ پاسخ دیگر
مامان ایرمان مامان ایرمان ۱۷ ماهگی
سلاااام مامانا خسته نباشید❤️
دیشب صدای رعدوبرق شما رو هم بیدار کرد?
ما که دم صبح با صدای وحشتناکش بیدار شدیم! بعدم صدای بارووون و انقدر هوا ملس بود که تا پسرم بیدار شد پوشک و لباسشو عوض کردم کتابمم برداشتم رفتیم پیاده روی دوتایی!
ناهارمم دیشب پخته بودم و صبحانه پسرم یکم حلیم از شام دیشبش داشتیم همونو دادم. تو کالسکه خوابش برد و منم تو این فرصت کوتاه خودمو به یه قهوه دعوت کردم و چند صفحه از کتابی که دو هفتس شروع کردم و خییلی کم فرصت پیدا میشه بخونمش
ناهار کوکوی کدو بهش دادم👈یه تخم مرغ و یه کدو سبز رنده و یکم ارد گندم و سبزیجات خشک به دلخواه همه رو تو تابه که یکم با کره چرب شده ریختم
عصرانه یکم دیپ پنیر و گوجه خورد که توی تاپیکام هس دستورش
یک ساعت بعدم یکم اوتمیل درست کردم خورد
متاسفانه اخرین سانس چرت عصرانش رو نتونست بخوابه و خب بعد از هفت هم نمیزارم کلا بخوابه که خواب شبش بهم نریزه و خلاصه تا ده شب خدا میدونه چجور مشغولش کردم غر نزنه😩
شامم خوراک مرغ و هویج و كینوا که خداروشکر اونم استقبال کرد

ساعت ده حمام و بعدم خواااب
الانم تو تاریکی دارم ادامه کتابمو با نور گوشی میخونم😅

راستی منم مثل همتون این کارا رو به سختی و اکثرا یه دستی انجام میدم و پسرم همش بغلمه. خیلی وقتام مث امروز از فشار خستگی و چالشایی که قطعا واسه هممون پیش میاد میشینم فقط گریه میکنم!
کتفمم از بس بغلش کردم داغونه!
کمکی هم کلا ندارم بجز شبا که همسرم میاد خونه و یکم تو کارای خونه همکاری میکنه.
من اکثرا تنهام و اگرچه با سختی تمااام ولی خودم همه کارای پسرمو میکنم و ازین بابت به خودم افتخار میکنم...

خدا قوت به همگی❤️
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان لـنا فـرفـری مامان لـنا فـرفـری ۹ ماهگی
دو ساعته دارم گریه میکنم😭😭😭😭😭
رفتم حمام لنا خواب بود بعد داشتم دوش میگرفتم صدای گریش اومد سریع دوش گرفتم رفتم همینجور لخت با حوله بغلش کردم خواب بود به خودم چسبوندمش یهو دیدم داره سینمو میخورع😭😭😭😭😭
همینجوری وا رفتم دلم ریخت به خدا توی نوزادیش دو ماه در تلاش بودم سینمو بگیره نگرفت چقدر شیر داشتم انقدر که کل لباس و بالش پر میشد جیغ میکشید نمیگرفت دو ماه دوشیدم دادم کم کم خشک شد الان بعد از چند ماه تو خواب سینه مو گرفت من چیکار کنم راهی هست دوباره شیرم بیاد😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭😭
مشاهده ۱۱ پاسخ دیگر
مامان هرمانو👦🏻 مامان هرمانو👦🏻 ۱۱ ماهگی
روزی روزگاری من زایمان کردم و دیگه هیچ وقت خود قبل زایمانم را ندیدم و دلتنگ برای خودم عمیق ترین دردی بود که تجربه کردم...

یکی هم تو بنویس
روزی روزگاری من زایمان کردم و دیگه هیچ وقت ......
مشاهده ۱۰ پاسخ دیگر
مامان ߊ‌ܝ‌یߊ مامان ߊ‌ܝ‌یߊ ۸ ماهگی
من بعد یه دل سیر گریه کردن اومدم امشب از اون شباس که فشار همه چیز و همه کس روی دوش منه
دلیل ترکیدن بغضم یه تایپیک تو نی می سایت بود که از خوردوخوراک بچه حرف میزد حسود نیستم ولی نمیدونم چطوری میشه طرف وضع پدرش خوب خودش کارمند یه شوهر خوب که گیرش میاد هیچی از اونور شوهره تو بچه داری خونه داری همه چیز کمکشون میکنه بچشون هم ماشاالله هم خوب میخوره هم خوب میخوابه
اون وقت من ناشکری نمیکنم اینه وضعم با هزار زحمت برو وسیله بخر از جیبت و لباست بزن ببر اقا رو دکتر مواد غذایی خوب بخر اخر نه شیر میخوره در روز نه غذا شوهر داریمم که اینه امشب واسه من صداشو میبره بالا که چرا بچه ساکت نمیشه که اقا میخواب بخوابه ای بخوابی کلن بلند نشی
مشاهده ۴ پاسخ دیگر