حتما شوهرت وقت بیشترس واسه بچت میزاره
پسرمن شدید وابسته منه وپدرشو نمیخواد
عزیزم چرا باید بدون شما برن روستا ؟
نزارید اصلا فاصله بینتون بیوفته هر جا رفتن شما هم حتی شده به زور باهاشون همراه شید یکم از در سیاست وارد شید عزیزم با خنده خودتون و جا بدید هر جا میرن
فکر کنم فاصله افتاده بینتون
مشخصه شوهرت اینقددرگوش بچه خونده که بچه نسبت بشما سردشده هدف شوهرت ازینکاراچیه من جای توباشم باباشو نسبت به بچت سردکن تموم اخلاقارفتارهای بد باباشو هی بهش بگو تا بچه بفهمه باباش چه عجوزه اییه
ببخشید ولی من جای شما باشم یه کار دیگه میکنم.شما دارین میگین همه ی کارهای پسرتون رو شما انجام میدین و هر کاری میکنین که پسرتون بیاد سمت شما.
وقتی به کسی بیش از حد محبت کردین دیگه به چشم نمیان.دیگه براش خوراکی نخرین،بازی نکنین و کارهاش رو انجام ندین.حتی اگه رفت زنگ نزنین.بگین برو به بابات بگو.حتی مدرسه هم بگو نمیبرمت.
خواهر منم ب باباش خیلی وابسته هست انقد ک باباشو میخاد منو نمیخاد انقد خوراکی احترامش میزارم هیچ باباش تازه کتکشم میزنه بازم وابسته هست بیخیال بیکاری اهمیت نده
شما وقتی همسرت نیست پسرتو بنشون باهاش مث ی دوست حرف بزن بگو مامانم چیشد ک دیگ دوسم نداری؟ کاری کردم ک باعث ناراحتیت شده؟ هرچی هست بهم بگو من اول دوستتم بعد مامانتم
دختر من وابسته ب هردومونه ولی ی کم بیشتر به پدرش اون یکمم بخاطر اینکه من بعضی اوقات نمیتونم باهاش بازی کنم یا فرصت ندارم ازم ناراحت میشه ولی پدرش حتی اگز خسته هم باشه برای دخترمون وقت میزاره.ولی خوب ن ک بهش وابسته باشه شدیدا و بهم بی احترامی کنه هروقت هم ازش سوال میکنن میگ هردوشونو دوس دارم.دلی خوب خودم حس میکتم ی کم بیشتر پدرشو بخاطر همونایی ک گفتم
سلام.بنظر من ببین پدرش چیکار میکنه ک پسرت دوس داره و شما اونکارو نمیکنی..مثلا بازی کردن گوش دادن ب حرفاش قدرت تصمیم گیری..حتی اگر پدرش جلوپسرتون بی احترامی کزد بهتون شما برعکس از خوبی همسرتون بگید اگربا اینکارا جواب نداد حتما برید مشاوره.
همه اینا زیر سر شوهرته
روزانه پیام مشاور، متناسب با سن کودکتون دریافت کنین.
سوالاتتون رو از مامانای با تجربه بپرسین.
با بازیهایی که به رشد هوش و خلاقیت فرزندتون کمک میکنه آشنا بشین.