بلاخره منم اومدم از تجربه زایمانم بگم

۲۲ مهر ساعت ۱۱ نیم بیمارستان هاشمی نژاد بودم.
ساعت ۱۲ بستری دائم شدم دیگه خوشحال بودم قراره فسقلی رو ببینم .😅
لباسامو با لباس بیمارستان تعویض کردم وسایلم گرفتم رفتم داخل زایشگاه تا ساعت ۲ خبری نبود فقط رو تخت دراز کشیده بودم ماما اومد واسه معاینه گفت ۴ سانت بازم خوشحال شدم بدون آمپول فشار پیشرفت خوبی بود یکمم درد داشتم رفتم تو اتاق سرم فشار وصل کردن کم کم بعد نیم ساعتی دردام شروع شد رفته رفته خیلی خیلی شدت پیدا کرد پرستارا هم حین درد میگفتن باید معاینه بشم ک انگار واسه چند لحظه روحم از تنم جدا میشد یکی میگفت دوساعت دیگ زایمان میکنی یکی میگفت تا شب هرکی یچی میگفت یکی اومد کیسه ابمو پاره کرد فایده نداشت خیلی درد فشار آورده بود از ساعت ۲ تا ۸ شب درد کشیدم آخرش ی سانت شدم با آمپول فشار ک میشه ۵ سانت واقعا دیگه حالم خوب نبود از درد اکسیژن کم آوردم و آخر رفتم سز بعد سز هم ک ی سردرد شدید گرفتم ک مرگ جلو چشام دیدم تازه یکی دوروزه خوب شدم . من از اول قصدم سز بود ولی با حرفای اطرافیان طبیعی انتخاب کردم میدونستم نمیتونم ‌ خلاصه هرکدوم خودتون میدونید انتخاب کنید ب حرفای بقیه توجه نکنید 🥱🥱🥱

سزارین عالیه
واسه شما سخت بود چون قبلش درد طبیعی هم کشیدی وگرنه سزارین برای کسی که خودشو آماده سز کرده عالیههههه اصن هیچ درد ندارع واقعا حتی دردش از درد کاذب ۳۷هفته هم گمتره

منم طبیعی بودم ۹ ساعت درد کشیدم خیلی درد کشیدم به نظر من سزارین خیلی بهتره

وقتی ی عملی سکه تمام ازت میگیرن ادم پشیمون میشه طبیعی انتخاب میکنه