سلام مهربونا ببخشید یکم طولانیه چون کامل توضیح دادم 😬🫣🤭
رایان از نوزادی توی اتاق ما و تخت خودش بود
از دو سال و نیم که شرایطش بود توی تختش بخوابه و اتاق خودش رو داشته باشه (تا حدود دو سالگیش برادر شوهرم با ما زندگی میکرد و دو شب درمیون برای خواب خونه ما بود و چون رایان ممکن بود بیدار بشه نصف شب و اینا سخت بود اتاقش رو جدا کنم وگرنه قصد داشتم زودتر جدا کنم)
دیگه دو سال و نیم بود جابجا شدیم و بهش گفتیم این اتاقت هست و تختش گذاشتیم اتاقش و راحت می‌خوابید توی اتاقش یعنی توی تختش می‌خوابید نهایت ی قصه میگفتم و میموندم توی اتاقش تا خوابش میبرد حتی وقتی که وانیا دنیا اومده بود هم اتاق خودش میخوابوندم رایان رو
از آذر ماه پارسال که پدر و مادرشوهرم یک ماهی بخاطر عمل پدر خونه ما بودن رایان عادت کرد چند باری اتاق ما و تخت ما بخوابه بعد بذاریمش تو تختش
از امشب تلاش کردم دوباره روال قبل رو طی کنم و تخت خودش بخوابه
اما بچم کلی بی تابی کرد که من خوابم نمیبره و این چیزا ... کلی قصه و داستان گفتم و هی میگفت من هر چی سعی میکنم تو تختم خوابم نمی‌بره، می‌خوام همه مون پیش هم باشیم تا بخوابم (یعنی اتاق ما و روی تخت ما) 🥹🥹🥹 منم مامان ی دنده گفتم حالا یبار دیگه تلاش کن و خوابش برد
اما الان نگرانم نکنه آسیب ببینه چون فوق العادههههه حساس و درون گرا هست و بروز نمیده 😫

۱۰ پاسخ

شما تایمی که تا خوابش ببره رو برین پیشش تو اتاق حالا اگه همسرتونم بیاد ‌که بهتر، اینجوری بگو ما همیشه پیش همیمم بنظرم اضطراب جداییم نمیگیره و بخوابیدن تو جاش عادت میکنه

دقیقا همونی که خودت گفتی درسته عزیزم این عذاب وجدان دخل ما مامانا رو آورده ، اتفاقا بهتر که جدا و مستقل بشه خودت رو اذیت نکن . وانیل جون رو از شیر گرفتی بذار دیگه تو اتاق رایان جون بخوابه که تنها نباشه

ن عزیزم
مجبورش نکردی ک
بهش گفتی ببین خوابت میبره یان
صبح قبل این ک بیدار بشه برو تو اتاقش

شب که میخوای بخوابونیش دراز بکش کنارش قصه و اینا بگو تا خوابش ببره.. بعد ک خوابید بلند شو بیا اتاق خودتون تو تخت خودتون
حالا تو این تایم ک این کارو میکنی ممکنه چند دفعه نصفه شب بیدار بشه دلش بخواد بیاد تو اتاق شما بخوابه
باید ببریش اتاق خودش دوباره قصه بگی و اینا تا بخوابه.. انقدر همین فرایند رو باهاش تکرار کن تا اوکی بشه
یه مدت اولش سخته اما کم کم دوباره عادت میکنه ب تخت خودش بدون اینکه آسیب ببینه 💓

بیخیال بابا

من که بچم پیش ما میخوابه خودم یک‌جوری میشم تنها بزارمش تو اتاق چون فضوبم هست

بچه ها وقتی طعم تخت پدرمادر میچشن دیگه نمیتونن ترکش کنن دخترمنم از خیلی وقت پیش که مریض شده بود تب داشت گذاشتم پیش ما بخوابه که تبش هم چک کنم همین بود که عادت کرد الان تا صبح دوبار بیدار میشه میاد تخت ما

نه عزیزم چند شب شاید سختش باشه و‌مقاومت کنه ولی کم‌کم عادت میکنه

منم تخت نیلارو اورده بودم اتاف خودمون امسال بردم اتاق خودش، ولی خب یکی دو شب رفت خابید بعدش ک اتاقش تکراری شد نمیرفت، منم گفتم یکی دوشب میرم تو اتاقش میخابم ک عادت کنه، خلاصه بگم برات ک الان 2ماهه تو اتاقش میخابم و اصلا عادت نکرده و تا من نیام اون اصن نمیره اتاقش😂دیگ تصمیم گرفتم تو اتاق خودمون براش تشک پهن کنم بخابه ولی رو تخت خودمون نمیارمش دیگ.... البته شما 2تا بچه داری بحثت فرق میکنه خب 2تاشونو توی یه اتاق بزار نمیشه؟؟؟

نه پیشش بودی دیگه عزیزم تنهاش که نزاشتی
دختر منم یه مدت تب داشت پیش خودم میخوابوندم بعدش میخواست بمونه، موندم پیشش اول تو تختش کنارش بودم بعد کم کم اومدم پایین تخت دستشو میگرفتم، تا دوباره عادت کرد خودش بخوابه.

سوال های مرتبط

مامان هلیا مامان هلیا ۴ سالگی