مامانا اولین باری که با همسرم صحبت کردم پرسیدم سیگار میکشی اونم گفت تک و توک منم گفتم واقعا بوی سیگار اذیتم می‌کنه حتی توی خیابون از کنار آدم سیگاری رد بشم حالم بد میشه گذشت و توی نامزدی چندباری که بحث داشتیم این سیگار کشید حالا یا میخواست خودش رو آروم کنه یا من رو ناراحت کنه ...
بعدش بهم گفت تو اگه تو مخم نری منم سیگار نمی‌کشم و‌ با هم توافق کردیم و ۷ سال از اون روز گذشته واقعیت من کم‌و بیش میدونستم سیگار می‌کشه چون که به بوی سیگار خیلی حساسم ولی به روی خودم نمی آوردم تا اینکه امروز تصادفی توی پارکینگ دیدم داره سیگار میکشه خیلی بهم ریختم کاملا گیج شدم احساس میکنم فریب خوردم و این همه مدت سرم کلاه گذاشته نمی‌دونم باید چطور رفتار کنم از طرفی اصلا دوست ندارم باهاش صحبت کنم الان انگار بین زمین و آسمون هستم با خودم میگم اینکه اینجوری من رو فریب داده ببین چه کارهای دیگه هم کرده و در آینده می‌کنه
من اصلا حس مالکیت به همسرم ندارم اگه همون موقع میگفت من سیگار میکشم بهتر بود ، اینکه این همه سال من رو فریب داده رو نمیتونم بپذیرم چیکار کنم جز صحبت چون الان اصلا دوست ندارم باهاش در این مورد صحبت کنم

۱۴ پاسخ

عزیزم ادمی ک سیگار میکشه خیلی سخت ترکش میکنع
و ایشونم واقعیت رو بهت گعته
و چقد خوب ک تونسته توی ۷ سال پیشت نکشه و این ینی احترام ب شما
ب نظرم سخت نگیز
وقتی همه چی خوبه چرا بخاطر این خودتو اذیت میکنی
اصلنم ب روش نیار ک راش باز نشه پیش خودتم بکشه

واقعیت ماجرا اینکه یه طرف شمایی با تنفر از سیگار
و یه طرف همسرته با علاقه نسبت به سیگار
مکالمه اگه با جرو بحث پیش بره هیچ بردی تو کارنیست

باید مکالمه برای سودرسانی به برد برد ختم بشه

یعنی هم ایشون منفعت ببره هم شما
درسته ک ترک سیگار کلا براش برد حساب میشه و ایشون حتما اینو نخواهد پذیرفت

ولی از یه دری ورود کن
بگو ما دهه شصتیا هفتادیا نیکوتین میتونه یکم سرمونو شلوغ کنه
بچه های دهه ۹۰ گمون نمیکنم رضایت سطح دوپامین مغزشون به سیگار ختم بشه
اگه تو حتی بوی سیگار بدی به پسرا مجوز مصرف سیگار دادی و اگه فردا روزی اتفاقی برا بچه ها بیوفته تو مسئولی چون الگویی


نمیشه کتمان کرد که ماها با همسرامون ارتباط خوبی نداریم چون اموزش ندیدیم
اگه حس کنه کنترلش میکنی حتما ازت کتمان میکنه

رها کن و بدون همه ادما رازهای مگو دارن حتی ماها کنکاش نکن

اگه زورت میرسه که بزار کنار که هیچی اگه نه حداقل قبحش نشکنه

من فقط میدونم به روش بیاری یواش یواش قبح کار میریزه و میاره تو خونه میکشه بهتره چیزی نگی ولی کماکان گاهی اوقات ازینکه از سیگار و سیگاری حالت بد میشه گوشزد کنی.

منم وقتی نامزد بودم فهمیدم همسرم قلیون میکشه منم چون خانواده ام اصلا اهلش نبودن دوست نداشتم بکشه بعد یه مدت دیگه نمی کشید یه سال بعد عروسی شنیدم توی مغازه میکشه با دوستاش یا تنهایی. بهش گفت دوست ندارم بکشی گفت چون عادت کردم سختمه ترکش. منم ازش خواستم فقط خونه ی خودمون بکشه توی تراس، اصلا مغازه و بیرون نکشه.. الان 14ساله که همینطوریه و هفته ای یکبار مثلا توی خونه میکشه و منم کنار اومدم با این قضیه..

عزیزم دلیل نمیشه ک چون سیگار میکشه کارای دیگم کرده قایمکی
بعدم ادم بخاد سیگارو ترک کنه سخته اینو ازسیگاریا شنیدم نکسن مخشون قاتی میشه .

سلام عزیزه دلم ، منم متنفرم اما ی خواهشی ازت دارم اصلا به روش نیار چون دیگه جلوی خودت انجام میده. نگران نباش حالا شاید این ی مورد پیش اومده ربطش نده به چیزای دیگه که خودتو اذیت کنی . فقط آروم باش که الکی بحث راه نیافته

من باشم حرف میزنم چون شک تو دل ادم بیوفته دیگه نمیتونی بهش اعتماد کنی
اتفاقا اگه پیشه شما سیگاربکشه خیلی بهتره تا یواشکی
حرف بزنین تو خلوتتون و بگید بهش
و یچیز خیلی مهم اینکه میگن سیگاری نمیتونه ترک کنه چرا میتونه اراده میخاد و همراه من پدرم از بچگی سیگار میکشید اونم روزی دو پاکت بتضژ وقتا سیگار به سیگار بود پدربزرگمم همینجور پدربزرگم بعد از ۵۰ سال سیگار کشیدن ترک کرد خیلییی راحت نبود اما انجام داد پدرمم همینجور کلاس ترک سیگار رفت با مامانم میرفت یه هفته ای گذاشت کنار بخاطر مامانم و خودش پس میشه گذاشت کنار اما اینکه شما تا الان نفهمیدین شاید تک و توک بوده شاید الان شروع کرده

برو خداروشکر کن ک بهت احترام میزاره که پیشت تا بحال نمیکشه، شوهره من مارو تو خونه خفه میکرد یمدت با پیپ یا سیگار.... یا وقتی تو ماشین میشینیم روشن میکنه کلی غر میزنم و براش شده غر زدنام

برعکس من عاشق بوی سیگارم🥲🫠
بنظرم سخت نگیر ب روش‌هم‌نیا
ی‌وقت لج‌میکنه الان‌که تک و‌توک میکشه دیدی مدام کشید
بعدم سیگار اونم ی نخ اینطوری چیزی نیس که بخای بخاطرش اذیت بشی البتع این از نظر منه شاید حس ها متفاوت باشه و برات خیلی سخت باشه

ببین سیگار بد نیست جنبه اشو داشته باشه زیاد نکشه مشکلی نیست که.
بنظرم شمام به روت نیار بزار همون پهنونی بکشه.
یه وقت بخاطر بحث روش به روت باز نشه دیگه علنیش کنه

بمز صحبتم اخه راهی نیس میتونی تو کاغذ بنویسی بزاری براش وقتایی ک خوش اخلاقه بخونه شاید اثرکرد

حق داری چون صورت مسئله پنهان بوده برات شک برانگیز شده که میتونه کارای دیگه ای هم مخفی کاری انجام بده بنظرم باهاش صحبت کن تا خودش برات بگه شاید اونروز بعد از مدتها بوده کشیده و قبلا نبوده
ولی در کل ترک سیگار سخته چون یه چیزه دمه دستی شده همسر من که تو تلویزیون هم میبینه یکی سیگار میکشه هوس میکنه . باهاش صحبت کن ولی بزار این کم رویی بینتون باشه که نخواد تو خونه جلوی شما بکشه

بنظر من غیر مستقیم بهش بگو دو تا پسر دارید اگه دست باباشون ببینن فک میکنن چیز خوبیه حالا هی بگید ضرر داره قبول نمیکنن و تو ذهنشون میمونه.

عزیزم با صحبت های مامان اروین کاملا موافقم سعی کن اروم باشی درکت میکنم اما اصلا بروش نیار
در ضمن اینو بدون پیش تو نکشیده و فقط به خودش ضرر میزنه هرکسی خودش باید فکر سلامتی خودش باشه فراموشش کن و اروم باش فقط همین بنظر من اصلا بحثشو باز نکن

سوال های مرتبط

مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 مامان شاهان🧒👨‍👩‍👦 ۵ سالگی
وای که چقد عصبیم 😐
ساعت ۸ زنگ خونمون رو زدن دیدم خواهر شوهر کوچیکمه
اصلا هم خبر نداشتم میخوان بیان ما هم داشتیم شام میخوردیم دیدم تو دست شوهرش قلیونه 😕مصطفی اصلا اهل دود و دم نیست حتی قلیون هم نمیکشه نمیدونم چرا با خودش اون کوفتی رو آورده بود
وقتی دیدم عصبی شدم و حشتناک، ناخودآگاه اخمام رفت تو هم
هم بخاطر اینکه یهویی اومدن هم قلیون
ما نه قلیون میکشیم نه من دوس دارم تو خونه کسی قلیون بکشه
منم یکم میوه و چایی جلوشون گذاشتم و زیاد محل ندادم اونام ساعت ۱۰پاشدن رفتن
الان مصطفی میگه اصلا رفتارت خوب نبود می‌تونستی یکم بگی بخندی
حاله یهویی اومدنشون بکنار مشکلی نیست ولی واقعا قلیون تو دست زشت نیست خونه کسی بری ؟اونم خونه کسی که میدونی اهل قلیون نیستن
منم گفتم خوبکاری کردن تا آخرین بارشون باشه خونه من با قلیون میان
قلیون رو باید تو بیرون بکشی نه تو خونه
پدر خودم سیگاریه وقتی خونم میاد تحت هر شرایطی چه گرما باشه چه سرما میره تراس سیگار ميکشه اونوقت این بیاد خونه من قلیون بکشه
یجوری رفتار کردم آخرین بارشون باشه اینورا با قلیون آفتابی بشن
مامان رادین مامان رادین ۵ سالگی
سلام خانوما من علائم پسرمو میگم میشه یه نگا بندازین ببینین به بیش فعالی میخوره یا نه اونایی که تجربه دارن
پسرم خیلی حرف میزنه توی همه کارها دخالت میکنه حرف زشتی بشنوه زودی یاد میگیره و برای بقیه به کار میبره تحرکش زیاده ولی برای تلوزیون یا گوشی میتونه نیم‌ تا یه ساعت یه جا بشینه نقاشی اصلا علاقه نداره و بلد نیس نه کشیدن نه رنگ کردن اعداد تقریبا تا ۳۰ بلده بشماره تا ۱۰ هم انگلیسی و فارسی رو بلده بخونه با بچه های فامیل درحد یک ساعت خوبه بعدش یه کاری میکنه دعوا کنه کتک کاری کنه به همه کارای خونه فضولی میکنه جارو بکشم میگه منم میکشم دستمال بکشم منم میکشم لباسارو این باید بندازه لباسشویی .... احترام هیچکسم نگه نمیداره به غیر از باباش هرچی دهنش بیاد موقع عصبانیت میگه کنترل نداره و کنترل نمیشه یه حرفایی به فامیل میگه انگار ادم تو خونه یادش داده درحالی که ما اصلا حرفی از بقیه جلوش نمیگیم خلاصه جون به لبم کرده یه دختر ۷ ماهه هم دارم تقریبا از اواخر بارداری من بدتر شد از استرس دوری من و پذیرفتن عضو جدید ...تو خونه خودم تحملش میکنم ولی میریم جایی جوری بقیه رفتار میکنن که یعنی تو نتونستی تربیت کنی یا چرا بچه دار شدی به این فشار اومده این کارارو میکنه ببخشید طولانی شد واقعا دلم پر بود
مامان 💙دوتا فسقلی💙 مامان 💙دوتا فسقلی💙 ۵ سالگی
بچه ها امروز یه اتفاقی افتادخیلی بد بود
شما میبودین چجوری بچه رو کنترل میکردین واقعا مغزم رد میده
بعد از اینکه رفتم دنبال عرفان باهم رفتیم که یه ماشین زیپ برای لباس ثنا بگیریم تو مغازه ی کیف سازی عرفان از این پایه های چرخ دار که واسه کیف بچه هاست از اونا رو دیده شروع کرده به گریه که من اینو میخوام و جیغ زدن کلی باهاش حرف میزدم که نمیشه به درد نمیخوره الان برای تو مناسب نیست و ....
تو کتش نمیرفت این آخری که کار لباس ثنا درست شده بود میخواستم لباسشو بگیرم عرفان مانتوی منو گرفت محکم کشید سمت اون چرخا همراه با جیغ زدن یهو دکمه ها مانتو تیلیک تیلیک از پایین شروع کردن به کنده شدن تا دوتای بالا که دکمه ی روی سینه میشه شانس آوردم لباس زیر مانتو مناسب بود اگرنه آبروم رفته بود
بخدا اینقد از دستش عصبانی شدم اینقد عصبانی شدم که زدم رو لپش (محکم نه)آروم ولی زدم
پیش اونهمه آدم با مانتو کنده بچه ای که گریه میکنه اصلا یه وضعی😭😭😭😭
بخدا گاهی نمیدونم چجوری متقاعدش کنم اینکارا رو نکنه شما باشین چیکار میکنین؟؟؟؟
تا رسیدیم به خونه این هی گریه میکرد من مانتوم رو گرفته بودم از شدت ناراحتی نمیتونستم باهاش حرف بزنم 😭