دلنوشته💎

از وقتی متوجه شدم که مادر شدم یه حس عجیب اومد سراغم ،راستش نمیدونم خوشحال بودم یا هیچ حسی نداشتم ولی مطمئنم که ناراحت نشدم …
شده بود روزشمار پروژه های دولتی با این تفاوت که قرار نبود مثل پروژه سرتایم تحویل ندن و روزشمارو از اول کنن !دیگه میدونستم خردادماه یه کوچولو تو بغلمه !
راستش ویار شدید نذاشت اونجور که باید از حاملگیم لذت ببرم ولی چیزی از علاقه ای که هرروز داشت بیشتر میشد کم نشد …
حاملگی انگار خیلی دیر میگذره ولی گذشت و‌کوچولو اومد تو بغلم و اون لحظه ای که بار اول دیدمش رو با هیچ چیز تو دنیا عوض نمیکنم …
ولی نمیدونم چرا از وقتی به دنیا اومده تو دور تنده همه چی
چرا اینقدر زود داره بزرگ میشه
الان که داره با اون چشمای قشنگش نگام میکنه و دارم فرنی میزارم دهنش ترس همه وجودمو گرفته که خدایا کاش اینقدر زود روزا نگذره و از لحظه لحظه وجودش لذت ببرم…
کاش خدا این لذتو تو دل تمام چشم انتظارا بزاره چون بنظرم زندگی با وجود بچه صدبرابر شیرین میشه 🙏🏼🤍

تصویر
۶ پاسخ

آخ دقیقا انگار خیلی عجله دارن واسه بزرگ شدن🥺

عزیزم منم همین حسا رو دارم همه مامانا دارن و امیدوارم هممون بتونیم از لحظه لحظه زندگی با این فرشته ها لذت ببریم

خدا حفظش کنه واست، 🥰🥰🥰ولی من می‌خوام این دوران برام زودتر بگذره چون واقعا از حرف و حدیث خسته شدم

باورت میشه میگم عه ۶ماه رف من هچ کاری نکردم

خیلی زودمیگذره

خداحفظ کنه برات

سوال های مرتبط

مامان کوچولو بچه🧸 مامان کوچولو بچه🧸 ۵ ماهگی
مامان معجزه خدا🌱❤ مامان معجزه خدا🌱❤ ۵ ماهگی
وقتی که اروم خوابیدی و از زمین و زمان خبری نداری، من فقط نگاهت میکنم و هی با خودم میگم تو پسر منی‌... تو واقعا پسر منی و من مامانتم....
یه حس خیلی عجیبیه... وقتی که فکر میکنم یا به عکس اون روز ها نگاه میکنم، میگم یعنی من باردار شدم؟ ۹ ماه یه موجود کوچولو تو شکم من بزرگ شده و تبدیل به یه انسان شده؟ من زایمان کردم؟ چطور در مقابل استرس سزارین و عمل و دوره نقاهتش دوام اوردم؟ چطور با اون زخم شدید سینه ام به پسرم شیر دادم؟ و الان که ۵ ماه و نیمشه داره از وجود من تغذیه میکنه و قد میکشه‌....نمیدونم شما هم همچین حسی دارین یا نه.... ولی من بعضی وقتا واقعا همه اینا یادم میره...
حس میکنم یک چیز خیلیییی ارزشمندی دارم و خدا بهم داده که باعث ارامشمه...
یه اتفاق شیرین، یه معجزه بزرگ، که شده مال من....
اخ اخ از خنده ها و قهقه زدن هاش که انگار وارد یه دنیای دیگه میشم....
روز به روز هم که بزرگ میشه و یه شیرین کاری جدید یاد میگیره، قند تو دلم اب میشه... یه حسی میاد سراغم که میخوام داد بزنم و به همه بگم این فرشته کوچولو مال منه...
قربون‌ مدل خوابیدنت🥰🥺😍
خدا از این معجزه کوچیک ولی بزرگ با حال خوب به همه بده...

۵ ماه و ۱۷ روز
۳۰ ابان ماه ۴۰۳
الهی امین
مامان پپلی(ژیوان😍) مامان پپلی(ژیوان😍) ۱۳ ماهگی
اوایلی که ازدواج کرده بودم هر وقت خانوادم میومدن دیدنم وقتی میخاستن برن موقع خداحافظی با بابام ناخودآگاه گریه میکردم مثل بچه هایی که میخان برن اول دبستان وقتی از مامانشون جدا میشن گریه میکنن🤕🥲اما الان چندسال میگذره ومن دیگه گریم نمیگیره😂ولی وقتی میفهمم که میخان بیان دیدنم یه آشوبی توی دلم به پا میشه🫠حس میکنم یه چیزی از شدت خوشحالی قلبمو فشار میده که نفسم میخاد بند بیاد🥹🥹مامانمو خیلی دوس دارم ❤️ولی ته قلبم همیشه پیش بابام بوده🥲🫠من دوتا تجربه خیلی سخت توی زمینه بچه داشتم که هر بار توی بیمارستان دنبال بغل بابام میگشتم که آرومم کنه💔روزی که ژیوان دنیا اومد وقتی از ریکاوری اومدم بیرون مثل بچه کوچولوهایی که دنبال تشویق وجایزه گرفتنن من منتظر تبریک بابام بودم❤️🥹اولین کلمه ای که به زبون اوردم گفتم بابایی دیدیش🥹🥹بابام گفت اره مثل ماه میمونه🥰😍اون لحظه با این حرف انگار من دختر کوچولو جایزمو گرفتم🥰فردا قراره خانوادم بیان پیشم ومن خوشحال ترینم😊💃
خدا همه باباهای زمینی رو حفظ کنه😍🙏 وروح همه باباهای آسمونی شاد باشه🙏🥺
مامان 🌙🧸گندم🧸🌙 مامان 🌙🧸گندم🧸🌙 ۱۲ ماهگی
صدای قلبی که وقتی گوشتو میذاری روی سینش 🥺🩷
همون صدایی هست ک بار ها تو اواخر بارداریت با استرس میرفتی میشنیدی باااین تفاوت اون موقع از تو دستگاه🥲
این بار از روی گوشت و پوست خودش 🥺🩵
وقتی که چشاتو میبندی سرتو میذاری روی سینش تیک تیک تیک تیک🥺💜
گرمای بدنش صورتتو نوازش میکنه
صدای قلبش بهتریین تراژدی دنیاست!🪽✨️
زیباتر از هر موسیقی 🪽💜
اون لحظه که ی حس عمیق سراسر وجودتو میگیره وجودت لبریز میشه از عشق ✨️🥺
همون موقع چشاتو میبندی با تمام وجودت از خدا شاکر میشی بابت فرشته ای که بهت داده
که این فرصتو داده بتونی مالک و مراقب یکی از فرشته های کوچیکش باشی✨️🪽
مادر شدن خیلی خاصه چون شریک میشی🥺✨️🪽
شریک خدا تو امر افرینش ✨️✨️✨️
خدا افرید تو کمکش کردی بزرگ شه!!...
شکل بگیره 🩵🦋
تک تک سلول های بدنش تو بدنت شکل بگیره از وجودت تغدیه کنه
چیه این مادر شدن؟؟🦋🩵
ک میشی شریک خدا اونم تو خلفت 🥺🥺🥺🥺🦋
خدایا شکرت بابت قلب تپنده دخترم گندمم🌸🦋🩵.
سلامتی همه نینی ها و همه مادراایی که با زیباایی دخترونه خداحافظی کردن و وارد دنیای مادرانه شدن 🥺🩵
خواستم بگم خیلی خاص بودین که رد پای عشق روی شکمتون تاتو شده 🌙🪽
سللامتی همه مادرا 🩵🦋
خدایا شکرت

#دلنوشته🌙🪽
🌙۱۲/1/۱۴۰۳🌙
مامان حسین مامان حسین ۷ ماهگی
وقتی شیر میخوره یه جوری توی چهره م زل میزنه و اعضای صورتمو بررسی میکنه که حس میکنم زیبا ترین ادم روی زمینم.

نگاهش پر از عشق و‌انرژیه منو تبدیل به آدمی کرده که نبودم…

با اینکه شب‌ها چندین بار بیدار میشم
با اینکه روزام اینقدر پر از درگیریه که گاهی یادم میره حتی آب بخورم

اما منو تبدیل به ادمی کرده که نبودم …

منو تبدیل به زنی کرده که شاید نمیدونستم هستم
نمیدونستم اینقدر میتونم صبور باشم
نمیدونستم اینقدر میتونم مهربون باشم
نمیدونستم اینقدر میتونم مقاوم باشم

حتی اگه از خستگی گاهی گریه میکنم…
حتی اگه از بیخوابی چشمام گود افتاده …
حتی اگه نتونم مثل گذشته برای خودم وقت بذارم…
حتی اگه مسئولیت هام چندین برابر شده …

من حالا زندگی رو حتی بیشتر از قبل دوست دارم

چون عاشق دیدن و بزرگ شدن پسر/دختری هستم که ماه ها توی دلم بود
چون حتی خستگی‌ها شم دوست دارم
چون همین الان که دارم مینویسم کمرم از درد میسوزه ولی وقتی توی بغلمه عشق میکنم


شاید تعداد سفر هایی که میرفتم کم شده اما سفر من تو دنیای مادری تجربه ی قشنگیه
سفری رو شروع کردم که باید ازش بیشترین لذت رو ببرم .

شاید مثل قبل با پدرش لحظه های دونفره نداریم اما حالا ما خونواده ی سه نفره‌ایم که قراره با بچمون از اول بچگی کنیم .

دنیای مادری دنیای قشنگیه
اما سخت …
خودت برای خودت قشنگش کن
با وجود درد هایی که توی جسمت هست
با وجود اشکی که توی چشماته
با وجود خستگی هایی که داری♥️
مامان کیان مامان کیان ۱۱ ماهگی
پیام های مشاور خیلی ساده هستن و فکر میکنیم خودمون از قبل بلد بودیم. ولی یادآوری این نکات تو سنین مختلف مفیده.
متاسفانه خرافه گرایی تو مملکت ما باعث میشه بعضیها قید یکسری چیز ها که برای بچه مفید هست رو بزنن. مثلا این یه فکت علمی هست که بچه هرچقدر تعداد چهره های بیشتر رو ببینه باهوش تر میشه، یا اینکه دیدن محیط های پر محتوا (طبیعت، کوچه خیابون، خونه های مختلف با وسایل مختلف و...)روی رشد ذهنی بچه خیلی موثر هست. ولی یکسری مامان بابا ها به خاطر حرف های خرافی قدیمی ها بابت اینکه بچه چشم نخوره خیلی کم بچه رو بیرون میبرن یا نمیذارن با غریبه ها مواجه بشن و یکسری رفتار های این مدلی انجام میدن که فقط به ضرر رشد اجتماعی و هوش بچه تموم میشه.
متاسفانه همسر خودم توی همچین محیطی بار اومده که حتی وقتی تو اسانسور با یکی همراه میشدیم وایمیساد جلو کالسکه که یوقت چشم کسی به بچش نیفته. چون مادر شوهرم به شدت این افکار رو پرورش داده.
میدونم الان ۹۰ درصد کسایی که این مطلب رو بخونن با خودشون میگن چشم زخم وجود داره و تو قرآن اومده و فلان و بیسار ولی اولا عمرا همچین آیه ای نداریم. الکی یه ایه که معنی و حتی تفسیرش چیز دیگس بعضیا نسبت میدن. بعدم اگر چشم زخم وجود داره چرا مثلا تا الان باسن جنیفر لوپز یا مثلا لبای آنجلینا جولی یا ثروت ایلان ماسک چشم نخورده؟ اونا که از همه بیشتر تو چشمن. من اعتقادم بر اینه که اولا اگر دل کسی رو با چیزی که داری بسوزونی و فخر فروشی کنی خدا اونو ازت میگیره (که ممکنه بعضیا فکر کنن چشم خوردن). و یکی اینکه خدا خودش گفته بعد از هر آسانی سختی است. پس یه موقعایی که خیلی همه چیز خوب داره پیش میره و یهو اوضاع قمر در عقرب میشه معنیش این نیست که چشم خوردیم بلکه وعده ی خدا هست
مامان علی مامان علی ۱۳ ماهگی
سلام خوشکل خانما
امشب حقیقتا خیلی دلم گرفته گفتم یه درد و دل مختصر و کوچولویی باهاتون داشته باشم🥺🫀
من خیلی دوست دارم با پسرم بریم قدم بزنیم کلا تو بارداری و قبلش زیاد اهل پیاده روی بودم سبک می‌کنه منو فکرم آزاد تر میشه
چندباری که با پسرم میرم بیرون یه عده ای هستن که تا منو میبینن اول با تعجب میپرسن عه پسرته و بعد شنیدن آره با گفتن جمله بابا تو هنوز بچه ای بچه اوردی واسه چی همراه با لبخند تمسخر آمیز یا سرشار از ترحم باعث بیشتر گیج و ناراحت شدنم میشه بااینکه خداروشکر پسرم طبق نمودار رشدش عالیه بیشتر از اون چه که باید وزن گرفته شیر خودمو بهش میدم همیشه تمیز و مرتب و خوشبو و واسش اندازه خلال دندون کم نزاشتم حتی به جرعت میگم بین کسایی که میشناسم واقعا مهربون تر و دلسوز تر از خودم برای پسرم ندیدم بااینکه با علاقه ازدواج کردم درسمو میخوام ادامه میدم ولی بااین حرفا خیلی دلم می‌شکنه امشب هم چون شوهرم رفته سفر کاری و پسرم به خاطر خارش و درد لثه ای که داشت بی تابی میکرد تنها رفتم داروخانه نگم از نگاه های سنگین و نیشخندهایی که می‌دیدم مگه جرم کردم که مادر شدم؟🙂
لطفاً اگه مادر۱۹،۲۰ساله ای دیدی حرفات حساب شده تر بزن عزیز دلم چون اون یه مادر که داره با سختیای زندگی و مشکلات روزمره،چالشای بچه بزرگ کردن و هزاران چالش دیگه دست و پنجه نمره می‌کنه و حرف سنگین تو قطعا قلبشو میشکونه احساس بدی بهش دست میده و واقعا با اون طفل معصوم نمیتونه کاری بکنه که گله میکنی بچه واسه چی آوردی وقتی میبینی داره به بچه رسیدگی می‌کنه ببخشید اگه طولانی بود ولی واقعا خیلی ناراحت شدم توی این مدت و اشکم در اومد که چرا بعضیا آنقدر بد و نابجا قضاوت میکنن😮‍💨
مامان دایار مامان دایار ۵ ماهگی
درد و دل شبونه
از اون روزی که این پست رو تو گهواره نوشتم حدود دو ماهی میگذره. حدودا یه ماهی میشه تموم اون اتفاقا عوض شدن. از وقتی سه ماهگی دایار تموم شد ما داریم از داشتنش لذت میبریم. زندگیمون با وجودش قشنگ تر و جذاب تر از قبل شده و سه تایی با هم عشق میکنیم 😍همه اون اتفاقای بد از بین رفتن. دایار خوابش منظم و خوب شده، تموم عادت های بد خوابش رو ترک دادم. تو ماشین آروم شده با هم میریم بیرون میگردیم، پیاده روی میریم، دیگه من و‌ همسرم سر سفره با هم میشینیم‌ و با لبخند و صداهای دایار اشتهامون چند برابر میشه، اکثر جاهایی که بخوام رو میرم، غذاهامون سر جاشه راحتر از قبل میتونم به کارای خونه برسم، من یه تایمی از روز رو‌میتونم برای خودم باشم. بیام پای گوشی، تلوزیون ببینم. خدا رو شکر میکنم اون روزا تموم شدن. اون روزا برام کابوس بود طوری که هیچ وقت به زبونم نمیاد بگم‌ آخییی دایار نوزاد بود... یا از اون‌ دوران بگم‌یادش بخیر. خدا رو شکر گذشت، خدا رو شکر بیشتر از این سه تاییمون عذاب نکشیدیم. امیدوارم هر کی درگیر کولیک بچشه زودتر تموم شه و الهی هیچ بچه ای هبچ وقت هیچ دردی نداشته باشه ♥️