۴ پاسخ

منم همین بودم هر روز شده بود کارم گریه تو خونه فک میکردم کل خونه روم خراب میشه بچه گربه میکرد خودمم باهاش گریه میکردم کم کم بهتر شدم به خودم فهموندم که من الان یه مادرم و زندگیم فرق کرده و باید باهاش کنار بیام

منم همین بودم اصلا از خونه بیرون نمی‌رفتم در صورتیکه قبلاً اینجوری نبودم ولی یکم بگذره خوب میشی منم بهتر شدم الان ولی کامل خوب نشدم هنوز حالت های شمارو داشتم. اگه شدت گرفت به روانشناس مراجعه کن

اگه بچه اولته همه این سردرگمی ها و حال خرابیا برا همونه.تجربه اوله واقعا سخته

افسردگی بعد زایمان گلم سعی کن اهنگ گوش کنی و حتی الامکان ورزش کنید

سوال های مرتبط

مامان ماهلین🧚👶🫀 مامان ماهلین🧚👶🫀 ۷ ماهگی
خانوما من دخترم دیگه کاملا شیرخشکی شد و انقد سینمو نگرفت که شیرم خشک شد من همه تلاشمو کردم ولی نشد😞من خیلی حس بدی دارم حس میکنم من اصلا مامان خوبی براش نیستم حس ناکافی بودن تمام روانم بهم ریخته همین الان دارم با اشک مینویسم من اصلا حالم خوب نیست و افسردگی که تو بارداری داشتم بعد از زایمان بیشتر شده همش غمگینم رو بچم بشدت حساس شدم هی نفساشو چک میکنم هی میترسم بچم خدای نکرده چیزیش بشه اصلا حال و حوصله ی هیچی رو ندارم و فقط کارم شده گریه حتی حال ندارم برم دکتر با اینکه شوهرم خیلی خوبه خیلی هوامو داره خیلی دلداریم میده و همش داره سعی میکنه از این حال درم بیاره ولی بازم من حالم خوب نمیشه و حس میکنم ن میتونم مادری خوبی برای بچم باشم ن همسر خوبی واسه شوهرم و اینکه دیگران هی نظر میدن که چرا داری ب بچت شیرخشک میدی چرا تو اینجوری میکنی مگه فقط تو مادری و بچه اوردی و.... این درک نشدن از طرف دیگران هم بیشتر کلافه م میکنه و حس بوچی میکنم ولی بخدا که دست خودم نیست کاش یکی بود درکم میکرد😔